ms']['section_id'] =0; ?>ms']['section_id'] =0; ?> می ترسم جنگ تمام شود ومن زنده بمانم!! | عصر هامون
تاریخ انتشار :پنجشنبه ۲۴ مرداد ۱۳۹۲ ساعت ۰۹:۲۸
شهیدان جعفری باب شهادت را در خانواده ای باز کردند که فرزندانشان برای رسیدن به آن از یکدیگر پیشی می گرفتند.
می ترسم جنگ تمام شود ومن زنده بمانم!!
می ترسم جنگ تمام شود ومن زنده بمانم!!
به گزارش عصر هامون؛ برادر شهیدان جعفری که خود نیز جانباز می باشد از دو برادر شهیدش چنین می گوید : آن زمان من ۱۶ سال بیشتر نداشتم ولی برادرانم را به خوبی بیاد دارم، احمد پنجمین فرزند و ابوالقاسم هفتمین فرزند خانواده ما بودند احمد متولد ۱۳۴۲ و ۶ سال بزرگتر از ابوالقاسم بود و دیپلم ریاضی داشت، پس از اتمام دوران راهنمایی و دوره متوسطه و شروع جنگ تحمیلی داوطلبانه به جبهه رفت.

او از همان دوران کودکی شخصی باهوش و مهربان و خوش رفتار و بر خورد مذهبی داشت و دیگران را تشویق به رعایت موازین شرعی و احکام اسلامی می نمود . فرزند نام آشنای مسجد علی بن ابیطالب زاهدان بود که هنوز خاطره اش از یاد منبر و محراب مسجد نرفته است.

آقای جعفری ادامه داد : احمد نسبت به بزرگترها با احترام خاصی رفتار میکرد بخصوص با پدر و مادرم که متاسفانه مادرم در قید حیات نمی باشند و پدرم مریض احوال هستند.


شهید احمد جعفری

احمد دربین دانش اموزان نمونه بود.او در عملیتهای مختلفی از جمله فتح آبادان و ماهشر شرکت داشت ودر فروردین ۶۱ مجددا رهسپار میدان نبرد شد در عملیات بزرگ بیت المقدس شرکت کرد و سرانجام در تاریخ ۶۱/۲/۱۲ در خرمشهر بدرجه رفیع شهادت نائل گردید.

از همرزمانش شنیدیم که در لحظه های آخر با وجودیکه ترکش پهلوی نازنینش را شرحه شرحه کرده بود ،در مقابل سئوال دوستانش که می گفتند چرا پایت را جمع می کنی ؟

می گفت:مگر نمی بینید مولایم حسین را…

برادر شهیدان جعفری در ادامه صحبتش از ابوالقاسم گفت : ابوالقاسم متولد ۱۳۴۸ دانش آموز سال دوم ریاضی فیزیک مدرسه باهنر بود .در دوران دبیرستان به عضویت اتحادیه انجمنهای اسلامی دانش آموزان در آمد و همزمان در بسیج زاهدان حضور فعال داشت نمازش هیچوقت ترک نمی شد و به دعای ندبه و کمیل توجه ویژه ای داشت.

او خیلی دوست داشت به جبهه برود ولی از آنجاییکه دو برادر دیگرم در میدانهای نبرد بودند پدرم به او اجازه نمی داد. یادم می آید ابوالقاسم خیلی برای رفتن اصرار و پافشاری داشت ولی پدرم همچنان رضایت نمی داد تا اینکه یکروز ابوالقاسم به پدرم گفت : امسال جنگ تمام شود و می ترسم زنده بمانم پدرم با این حرف ابوالقاسم که دگرگون شده بود به او اجازه رفتن به جبهه را می دهد.

نخستین بار در عملیات والفجر ۸ شرکت کرد و مجروح شد و پس از مدتی با ر دیگر عازم مناطق نبرد شدو در عملیات کربلای یک به عنوان پیک گردان انتخاب شد.


شهید ابوالقاسم جعفری

پس از آزادسازی مهران و اتمام عملیات به زاهدان بر گشت و مشغول تحصیل شد . ولی از انجاییکه ابوالقاسم عاشق جهاد بود و آرام و قرار نداشت برای بار سوم عازم میادین نبرد شد وسرانجام در سال۴/۳/ ۱۳۶۷ در عملیات کربلای ۵ در منطقه عملیاتی شلمچه به فیض شهادت نایل آمد.

آقای جعفری خاطره ای از ابوالقاسم برایمان تعریف کرد: موقعیکه حجله شهادت ابوالقاسم را زده بودیم دیدم فردی به عکس ابولقاسم خیره شده بود برایم ناآشنا آمد رفتم نزدیکش و سوال کردم آیا شما برادرم را می شناختی؟ گفت: بله ابوالقاسم به عکاسی من آمده بود (عکاسی همایون ) و به من گفت یک عکس قشنگ از او بگیرم که این آخرین عکس من می باشد.انگار به الهام شده بود که دیگر بر نمی گردد.

برادر شهیدان ادامه داد :خبر شهادت برادرنمان را تعاون سپاه به ما داد و ابتدا احمد شهید شده بود ۶ سال بعد خبر شهادت ابوالقاسم را به ما دادند و جالب اینکه زمان شهادتشان هردو ۱۹ سال داشتند.

لازم به ذکر است که از این خانواده رشید و جان برکف ۶ نفر به جبهه رفتند که سه نفرشان مجروح و دو نفرشان که احمد و ابوالقاسم باشند به فیض شهادت نائل می گردند.

آری عشق آن شعله است که چون برفروزد بسوزد. و در نهاد ابوالقاسم سالها بود که این لهیب شعله می کشید. از سرزمین اهورایی شلمچه،بپرسید خواهد گفت حماسه رویش سرخ جعفری را و احمد که با نثار خون مطهرش طلیعه دار آزادی خرمشهر شد. روحشان شاد


فرازی از وصیت نامه شهید ابوالقاسم جعفری:


از نماز و روضه غفلت نورزید. در نمازهای جمعه و دعاهای کمیل و توسل و ندبه شرکت مستمر داشته باشید. خدارا فراموش نکنید و او را همیشه حاضر و ناظر بر اعمال خود بدانید. من این راه را خودم انتخاب کرده ام و نهایتا به مقصد خواهم رسید. شما باید صبر و استقامت پیشه کنید.

فرازی از وصیت نامه شهید احمد جعفری :


با شنیدن خبر شهادتم و هنگام خاکسپاری ام گریه نکنید. صبر و استقامت داشته باشید گرچه در بیابان تفدیده خوزستان شهید می شوم،ولی یقین دارم که در آن لحظه امام حسین (ع) بر بالینم حاضر خواهد شد.



انتهای پیام/5696
https://www.asrehamoon.ir/vdch.vnmt23nwiftd2.html
منبع : خط اول
نام شما
آدرس ايميل شما