زندگی دکتر هومن تدبیری، بعد از ورشکستگی و اخراج از کار روز به روز بیشتر سمت فروپاشی می رود. حالا و بعد از اینکه همسرش هم او را ترک کرده، شب هایش را در انزوا و تنهایی می گذراند و فکر هایی ویرانگر و تاریک، گذر زمان را برایش به جهنمی تمام نشدنی تبدیل کرده. یک شب، اتفاقی عجیب و غیر منتظره برایش می افتد، اتفاقی که مسیر زندگی اش را برای همیشه تغییر می دهد. او فرصتی می یابد تا به تاریک ترین گوشه های ذهنش برود، و چیزهایی را به یاد آورد که از فرط وحشتناکی، تصمیم به فراموشی شان گرفته.