تاریخ انتشار :يکشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۲ ساعت ۱۴:۵۳
یک روز با مردم سیستان و بلوچستان در تب وتاب انتخاباتی/

شیعه و سنی ندارد 24خرداد همه می آیند

نظر سنجی ها حاکی از آن است که بیش از ۷۰ درصد مردم در انتخابات ریاست جمهوری شرکت می کنند، به میان مردم رفته ایم تا حقیقت این امر را از خود آنان جویا شویم.
گزارش مردمی عصر هامون؛ حماسه مردمی در سیستان و بلوچستان
گزارش مردمی عصر هامون؛ حماسه مردمی در سیستان و بلوچستان

به گزارش عصر هامون؛ این روزها بازار بحث های انتخاباتی داغ است، به هرگوشه ی شهر که سرک کشیدیم قبل از آنکه ما آغاز کننده ی بحث باشیم مردم خود در گروههای دو و چند نفره مشغول مباحثه و مناظره بودند گویی هریک به تنهایی یک ستاد تبلیغاتی و یک کارشناس سیاسی شده اند.
اول صبح بازار نان و نانوایی داغ است؛ پس با مصاحبه با یک شاطر نانوایی احتمالا بازار ما هم کمی داغ می شود.
آقای موئینی که نان های داغ و تازه را از آتش سوزان بیرون می کشید، در پاسخ به این سوال که آیا در انتخابات شرکت خواهید کرد، گفت: ما آدمها مثل نون توی این تنور می مونیم عده ی زیادی با نشون دادن وفاداری شون به اسلام و انقلاب از آتیش عذاب جون سالم بدر می برند، اما گه گاهی بعضی ها ناخواسته دل به وعده های دروغین غربی ها می بندن و توی تنور گیر می کنن و پاسوز غربی ها می شن.
هنوز آقای موئینی لب از کلام نبسته بود، خانمی از ته صف گفت: یعنی اونایی که اعتراض می کنن مسلمون نیستن؟ جهنمی ان؟ که آقای موئینی پاسخ داد: نه خواهرم اعتراض خوبه اما سازنده.
ما که وسط معرکه نانوایی گیرافتاده بودیم از حضار تشکر کرده و فرار را برقرار ترجیح دادیم.

\"\"

در گفتگویی که با آقای نجفی خوارو بار فروش زاهدانی داشتیم از رونق کاسبی شان پرسیدیم، خدارا شکر کرد و گفت: سایه اسلام از سر ما کم نشود، خوب است خدا نگهدار مسئولین باشد اقتصاد دنیا در حال فروپاشی ست اما ما هنوز سر پاییم، آقای نجفی که پیدا بود سن و سالی از ایشان گذشته با همان آرامش ادامه داد: نمی دونم چرا همه در انتخاب رییس جمهور مشکلشون اقتصاده؛ مگه ما فرهنگ نداریم؟ اسلام نداریم؟ جوون نداریم؟ پس چرا کسی نمیاد بگه قبل هر چیز درد اینا رو دوا می کنم و ارتقاءشون می دم آقای نجفی در انتها در پاسخ به این پرسش ما که صادقانه بگویید شما رای می دهید؟ گفت: از صحبت هام معلوم نبود؟ می آیم، انتخاب می کنم و مردانه تا آخر پای انتخابم می مانم.

\"\"

آقای شه بخش پیره مرد مهربان بازاری یک از کسبه های اهل تسنن زاهدان در حالی که در میان بساط خود نشسته بود به خبرنگار ما گفت: برای ما مهم اینه که دستمون رو به طرف دشمنای این نظام دراز نکنیم، همیشه به بچه هام گفتم هرچی توی ماهواره ها گفتن بدونید عمل صالح انجام عکس اون گفته هاست، درسته که پیرم و شما جوونا فکر می کنید از مسائل سیاسی روز بی خبرم اما به قول قدیمیا اونی که شما توی آینه می بینید من توی خشت خام می بینم، اگه دشمن گفت الان روزه شما بگو نه شبه؛ دشمن می گه مردم هوای نظامشان رو ندارن؛ چرا دارن من پیرمرد حاضرم اسلحه دست بگیرم هرجاکه رهبرم گفت مردونه بجنگم، الان امر رهبرم انتخاب آزادانه در انتخاباته و حتما صبح روز انتخابات می آیم.

\"\"

جوانی کارآفرین با عنوان جواد لقمانی با نشان دادن انگشت سبابه ی خود گفت: اثر رنگی که من با این انگشت خود بر روی برگه ی رای می گذارم بسیار بیشتراز بمب هسته ای است، اگر همه ی ایرانیان به این وظیفه ی دینی و ملی خود عمل نمایند ایران احتیاجی به بمب و جنگ افزار نخواهد داشت.

\"\"

درگذار از خیابان های شلوغ شهر به دو پیرمرد بازنشسته رسیدیم، از آقای رسولی پرسیدیم آیا شما دو نفر بر سر یک کاندید اتفاق نظر دارید؟ که پاسخ داد: اونی که ما می خواستیم که نیومد باید ببینم نتیجه مناظرات چی میشه؛ در همین حین آقای شهرکی چشمانش را گرد کرد و با اعتراض گفت: هرچی می گم اصل برای ما رای دادنه باز می گه شک دارم، اصلا به هرکی می خواد رای بده، فقط باید ۲۴ خرداد وفاداریش رو به نظام و اسلام نشون بده، آقا بخدا اگه این نظام هیچ کاری هم نکرده باشه همین امنیتی که زن و بچه ی مردم توی خیابونا دارن واسه ما کافیه ما می آییم تا نشون بدیم مرد و مردونه پشت این نظامیم؛ که آقای رسولی با لبخندی سخن دوستشان را تایید کرده و افزود: بله وظیفه ی ما ایجاب می کنه در صحنه باشیم اما انتخاب یه نفر که زورکی نیست حتی اگه فرد مورد نظرم رو انتخاب نکردم همراه ایشون میام تا به عنوان سربازی کوچک برای اسلام در صحنه باشم.

\"\"


در ادامه این روز پرنشاط و بحث های جنجالی انتخاباتی به چای خانه ای رفتیم  تا ببینیم اهل دود و قلیان چه می گویند، در میان انبوه دود قلیان و همهمه جوانان و سالخوردگان، نوجوانی نسل چهارمی را دیدم؛ به دوستان گفتم بالاخره یه نفر پیدا کردم که پر از شکوه و شکایت جوانانه باشد، به سمت او رفتم او که سجاد نام داشت با دیدن من جایی برایم باز کرد و چایی تعارف کرد، تشکر کردم و پرسیدم شما حتما در انتخابات ۲۴ خرداد شرکت نخواهید کرد؟ نگاهی سرتا پایم انداخت و گفت: شما از کجا اومدید؟! می شه کارتتون رو ببینم؟ من که دیدم مساله جدی شد خود را معرفی کردم، خیالش که از بابت خبرنگار بودنم راحت شد گفت: من شهدا رو ندیدم اما از روزی که چشم باز کردم با اونها عجین شدم، به ما می گن نسل چهارمی دور افتاده از امام و شهدا، به نظر من اصل دله، من یه دینی به امام و شهدا دارم اونم حفظ این انقلاب و اسلامه انشاالله امسال با انداختن اولین رای در صندوق آراء وظیفه م رو انجام می دم.

\"\"


فضای مه آلود چایخانه و صحبت های گیرای این نوجوان خستگی گردش در شهر را از تن مان پراند، با اظهار امیدواری از اینکه در۲۴ خرداد شاید درکنار هم  رای هایمان را به صندوق بیاندازیم، با او وداع کردم.
این پاسخ های شورانگیز هیجانمان را برای ادامه راه دو چندان ساخت، براه افتادیم تا نظر بانوان را هم بگیریم.

هنوز مسیری طی نکرده بودیم که با خانوم کیخا دانشجوی روانشناسی روبرو شدیم،وی که آمادگی لازم برای مصاحبه را از شور دانشجویی خود تقویت میکرد،پیشگام در سوال پرسیدن شد و گفت: از من نپرسید در انتخابات شرکت میکنم یا خیر یا به چه کسی رای میدهم،از من بپرسید از رئیس جمهور آیندم چه میخواهم؟
من و دوستان همراهم که از شوق مطالبه گری وی به وجد آمده بودیم،سکوت کردیم تا ایشان ادامه دهد.
او بیان کرد: از رئیس جمهور آینده ام بپرسید  برای ما چه خواهد کرد؟برای ما که پس از از فارق التحصیلی با سراب اشتغال روبرو خواهیم شد؟بپرسید؛ بعد از اشتغال برای سایر مشکلات جوانان چه خواهد کرد؟ رای جوانان برای انتخاب فرد مورد نظرشان حاکی از مطالباتشان در دوران زمام داری امورات کشور به دست آن فرد است و او نیز باید پاسخگو باشد.

\"\"


ما که از نزدیک لحن صحبتهای خانم کیخا را شنیدیم با یک جمله از او خداحافظی کردیم"امیدواریم انتخاب شما پاسخگوی نیاز جوانان باشد".
در یکی از بیمارستان های شلوغ شهر دو کارشناس رادیولوژی را یافتیم، سخت مشغول کار بودند، خود را معرفی کردم و با این دو عزیز به گفتگو نشستم، آقای اردونی در پاسخ به این پرسش که آیا کاندید مورد علاقه تان را انتخاب کرده اید گفت: هنوز نه، منتظرم تا مناظرات و تبلیغات به نتیجه ای برسد اما قطعا با انتخاب اصلح در انتخابات شرکت خواهم کرد.

\"\"

گرمای زود رس شهرمان من را ناخواسته به سایه های پارکی در همان نزدیکی کشاند، باغبانی پرتلاش نظرم را جلب کرد جوان بود، از او در رابطه با خواسته هایش از رییس جمهور آینده پرسیدم از مشکل اجاره مسکن و گرانی گفت: دوساله ازدواج کردم، هنوز بچه دار نشده ایم خرجی خودمون رو به سختی درمیاریم،بچه دیگه قوز بالا قوز؛ در مناظرات آقای...... بهتر از بقیه در مورد مشکل مسکن صحبت می کرد احتمالا به ایشون رای بدم؛ پرسیدم، پس رای می دید؟ پاسخ داد: حتما.

\"\"

برای حسن ختام این گزارش به دیدار کارگران ساختمانی رفتیم، یکی از آنها از ارگان های ذیربط  گله داشت که با غصب خانه اش به بهانه طرح های عمرانی او را اجاره نشین کرده بود؛ ازمشکلات و آرزوهایش پرسیدم رو به دوربین ژست قشنگی گرفت و گفت: با تمام سختی ها و بی مهری های بعضی از مسئولین خدارا شکر که مسلمونیم، کشورمون اسلامیه قانون و رییس جمهورشم اسلامین، توی همه دولت ها خوب و بد زیاده، حالا که انتخابات نزدیکه بهتره گله هارو بزاریم کنار تا بهانه دست دشمن ندیم.

\"\"

انتهای پیام/۵۶۹۶ https://www.asrehamoon.ir/vdci.razct1apzbc2t.html
نام شما
آدرس ايميل شما

kazinow
toooooooooooop :D lol bahal boood
صدف
سلام واقعا گزارش جالبی بود مرحبا موفق باشید
حسین
باحال بود اگه ساختگی نباشه.
سجاد
واقعا جالب بود. همه باید شرکت کنن
من هم همینجور
باید تو دهن امریکا بزنیم ما!!!!