تاریخ انتشار :پنجشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۴۲
حجت‌الاسلام و المسلمین غلامی گفت: آیت‌الله مصباح در فتنه ۸۸ که هجمه به اصل نظام جمهوری اسلامی بود ایستادگی کرد و هزینه سنگین این مقاومت را هم داد.
آیت‌الله مصباح در فتنه ۸۸ ایستادگی و تفکرات لیبرال مآبانه پس از آن را خنثی کرد
به گزارش عصرهامون به نقل از تسنیم، مراسم گرامیداشت منزلت علمی و عملی عالم ربانی و حکیم والامقام، حضرت آیت الله محمد تقی مصباح یزدی در مجمع عالی علوم انسانی برگزار شد. 

حجت‌الاسلام و المسلمین غلامی در این مراسم درباره خدمات علمی آیت‌الله مصباح صحبت کرد. او گفت: به نظر می‌رسد احصاء و تبیین خدمات علمی شخصیت بزرگی همچون آیت الله مصباح که تمام عمر خود را صرف خدمت به اسلام عزیز و انقلاب اسلامی کرده است کار ساده ای نیست و من هم چنین ادعایی ندارم که بتوانم حق مطلب را به درستی ادا کنم لکن تلاش می‌کنم در وقت محدودی که هست مطالبی را در این زمینه تقدیم کنم. 
یک. خارج ساختن فلسفه و علوم عقلی از انزوا
مرحوم آیت الله مصباح یکی از شاگردان مبرز مرحوم علامه طباطبایی (ره) محسوب می‌شدند و خودشان هم بعد از علامه طباطبایی، یکی از فیلسوفان معاصر ایران بودند. کرسی درس فلسفه ایشان در این سالها همواره یکی از مهم‌ترین و جذاب‌ترین کرسی‌های فلسفی به شمار می‌رفت و صدها نفر اعم از طلبه و غیر طلبه، به صورت حضوری و یا غیر حضوری از مباحث فلسفی علامه مصباح بهره می‌بردند. از شرح الهیات و برهان شفا تا شرح اسفار؛ از شرح نهایه الحکمه تا سایر دروس فلسفی استاد که از جهت دقت و عُمق، جزو برجسته‌ترین دروس فلسفی حوزه محسوب می‌شد. به نظر می‌رسد، یکی از خدمات بزرگ استاد مصباح این بود که اولاً فلسفه را در حوزه‌های علمیه از حاشیه و انزوا خارج کرد و به رغم کارشکنی‌های مخالفین فلسفه، وارد متن حوزه نمود و ثانیاً، با ایجاد بسترهای مساعد، مانند راه‌اندازی کرسی‌های آموزش فلسفه یا تألیف کتاب‌های ارزشمندی مانند کتاب 2 جلدی آموزش فلسفه، راه را برای یادگیری فلسفه در حوزه از مراحل مقدماتی تا مراحل عالی هموار کرد. ضمن آنکه رونق و گسترش آموزش فلسفه اسلامی از سوی آیت الله مصباح تنها در دایره حوزه‌های علمیه محدود نشد و خیلی سریع به دانشگاه‌ها و محیط‌های دانشگاهی نیز سرایت کرد. البته واقعیت این است که استاد مصباح به رغم دفاع از فلسفه و به جریان انداختن آن در حوزه و دانشگاه، راه نقد فلسفه را نبست و با تاکید بر نقدپذیر بودن متون فلسفه اسلامی، فرصت‌هایی را برای اصلاح و تکمیل مباحث فلسفی اسلامی فراهم نمود.        
دو. مواجهه پرقدرت با فلسفه‌های غربی
یکی از ویژگی‌های منحصربفرد دروس و تألیفات فلسفی علامه مصباح این بود که فلسفه اسلامی را رویاروی مکاتب فکریِ الحادی و سکولار غرب قرار داد. روشن است که دو سده اخیر را باید عصر اوج‌گیری ایسم‌های مدرن دانست که مناقشات فکری فراوانی را در دنیا ایجاد کرد. بخشی از این مناقشات متوجه تفکر اسلامی بود که فراتر از اندیشه مسیحی و از پایگاه عقلانیت اسلامی حرف‌های مهمی برای گفتن داشت. آیت الله مصباح راه استادشان مرحوم علامه طباطبایی را ادامه دادند و بر خلاف کسانی که فلسفه را برای فلسفه می‌خواستند یا راه مواجهه فلسفه اسلامی با فلسفه‌های معاصر غربی را نمی‌دانستند، با به میدان آوردن فلسفه اسلامی، بخش‌های مهمی از فلسفه‌های غربی را با چالش روبرو ساخت. کتاب‌های نقدی فشرده بر اصول مارکسیسم، ایدئولوژی تطبیقی، بخشی از کتاب 2 جلدی آموزش فلسفه، دین و آزادی، رابطه علم و دین، معرفت شناسی انتقادی، نقد و بررسی مکاتب اخلاقی و از همه مهم‌تر دروس فلسفه اخلاق، آثاری به شمار می‌روند که بیش از سایر آثار استاد در مقام به چالش کشیدن مکاتب فکری الحادی و سکولار هستند هرچند در سایر آثار ایشان مانند جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن نیز همین خط به وضوح مشاهده می‌شود.    
سه. باز کردن راه‌های دشوار
در اینکه میان آراء و افکار فلسفی علامه مصباح، نوآوری‌هایی وجود دارد شکی نیست. این نوآوری‌ها در بعضی رساله‌ها و مقالات علمی شاگردان استاد تبیین شده است. مثلاً رویکردشان به خلوص فلسفه، یا بحث‌های جامعه و تاریخ؛ همچنین مباحث آیت الله مصباح در فلسفه سیاسی، حاوی نوآوری‌هایی است که قبلاً از سوی شاگردان استاد مورد بحث قرارگرفته و هنوز هم نیازمند بررسی و تأمل است. اما یکی دیگر از خدمات بزرگ و منحصربه‌فرد علامه مصباح، ورود به عرصه‌هایی بود که جزو گلوگاه‌های پر پیچ و خم مباحث فلسفی محسوب می‌شود و حضور موفق در این ساحت‌ها، پهلوانی همچون آیت الله مصباح را می‌طلبید. برای مثال، دروس فلسفه اخلاق علامه مصباح که حقیقتاً همچون نگینی درخشان در میان دروس فلسفی آیت الله مصباح می‌درخشد، نمونه‌ای بارز از مواجهه پهلوانانه علامه مصباح با مباحث فلسفی محسوب می‌شود. اکثر کسانی که ظریف بین هستند اذعان دارند که مباحث فلسفه اخلاق علامه مصباح، جدای از اتقان و استحکام، باب‌های تازه‌ای را در ساحت فلسفه اخلاق گشوده است و می‌تواند تا سال‌های متمادی، زمینه نظریه‌پردازی‌های اندیشمندان مسلمان در این عرصه را فراهم کند.      
چهار. تئوریزه‌سازی معارف انقلاب
با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، لازم بود تفکرات انقلابیِ منبعث از اسلامِ ناب ابتدا تئوریزه شده و ضمن ارائه آن به زبان معاصر و همچنین ایجاد یک اتمسفر فکری جدید و قوی، این تفکرات بتوانند با حل مسائل و ابهامات موجود و پیش رو، از خود در برابر هجمه تفکرات رقیب دفاع کنند. به نظر می‌‌رسد مرحوم آیت الله مصباح در این عرصه نیز مانند سایر عرصه‌ها پیشتاز بود. ایشان نه تنها شخص خودشان را در این میدان وقف انقلاب اسلامی کردند بلکه با تشکل‌سازی و به فعلیت رساندن ظرفیت‌ها و نیز ایجاد ظرفیت‌های تازه، از هیچ کوششی برای تئوریزه کردن معارف انقلاب اسلامی و همچنین پاسخگویی به نیازهای فکری- دینی نظام جمهوری اسلامی کوتاهی نکردند. این در حالی بود که برخی از علماء تراز اول حوزه با وجود دِین بزرگی که انقلاب اسلامی بر گردن آنها داشت، نه تنها حاضر به مجاهدت در راه تقویت بُنیه فکری انقلاب اسلامی نشدند بلکه ترجیح دادند فاصله خود را با انقلاب حفظ کنند تا مبادا، وجود برخی اشکالات دامن آنها را لکه‌دار کند. با آنکه می‌توان گفت به نوعی همه آثار استاد مستقیم و یا غیرمستقیم در سطح مبانی و یا در سایر سطوح، از چنین جایگاهی- یعنی تئوریزه‌سازی معارف انقلاب اسلامی- برخوردارند لکن از باب مثال می‌توان به کتاب‌های انقلاب اسلامی و ریشه‌ها آن، انقلاب اسلامی، جهشی در تحولات سیاسی تاریخ، پاسخ‌های استاد به جوانان پرسش‌گر، حقوق و سیاست در قرآن، زن نیمی از پیکر اجتماع، نظریه حقوقی اسلام، نظریه سیاسی اسلام، نگاهی گذرا به حقوق بشر از دیدگاه اسلام اشاره کرد.
پنج. مقابله با انحراف و التقاط
یکی دیگر از خدمات بزرگ علامه مصباح، شناخت عمیق و زودهنگام انحرافات و التقاط‌های فکری در میدان علم و عمل، و سپس مقابله شجاعانه و بدون تعارف با این انحرافات و التقاط‌ها بود. گذشته از کوشش‌های جدی استاد مصباح در مواجهه با قرائت‌های التقاطی از اسلام مانند اسلام مارکسیستی در پیش از پیروزی انقلاب اسلامی که تداوم آن می‌توانست خسارت‌های جبران ناپذیری را به سیستم اعتقادی و نیز به جنبش انقلابی مردم مسلمان ایران وارد کند، ایشان چه در دهه پرتلاطمِ نخست انقلاب اسلامی، و چه تا روزهای پایانی عمر شریفشان، دیده‌بان تیزبین دو ساحت فکر و عمل بودند و هر کجا که لازم بود شجاعانه با انحرافات و التقاط‌های فکری مقابله کردند. در دهه هفتاد، از تزریق نسبی‌گرایی معرفتی به تفکر اسلامی تا ترویج پروتستانیسم اسلامی، از تحمیل رفرمیسم مسیحی به اسلام تا پیوند زدن جامعه مدنی سکولار به جامعه اسلامی، موضوعاتی بود که استاد مصباح در برابر آنها سکوت نکرد و با ورود قاطع به صحنه، نقش موثری در نقد عالمانه این نوع تفکرات و به انزوا کشاندن آنها بر عهده گرفت. همچنین در دهه 80 و 90، از یک طرف فتنه 88 و هجمه به اصل نظام جمهوری اسلامی، بعد از آن، تولد افکار نوفرقانی و پس از آن، احیاء قرائت‌های لیبرال مآبانه از انقلاب اسلامی، سپس طراحی خلع سلاح انقلاب و هضم در غرب، برنامه‌های بود که استاد مصباح در برابر آنها با قوت و شجاعت ایستاد و هزینه‌های سنگین این ایستادگی را نیز پرداخت کرد. از بین آثار علامه مصباح در این زمینه می‌توان به کتاب‌های پاسداری از سنگرهای ایدئولوژیک، معرفت شناسی انتقادی، قلمرو دین، کتاب آزادی، ناگفته‌ها و نکته‌ها، اصلاحات، ریشه‌ها و تیشه‌ها، تهاجم فرهنگی، جان‌ها فدای دین، جوانان و مشکلات فکری، گفتمان روشنگر درباره اندیشه‌های بنیادین، نقش تقلید در زندگی، توفان فتنه و کشتی بصیرت و عبرت‌های خرداد اشاره کرد.
شش. تقویت جریان علوم انسانیِ اسلامی
طبیعی است که محتوا و مغزافزار مدیریت جامعه اسلامی نمی‌تواند سکولار باشد و با پیروزی انقلاب و تشکیل نظام جمهوری اسلامی و اشتیاق مردم برای جاری و ساری شدن احکام و ارزش‌های الهی در حیات فردی و اجتماعی، می‌بایست یک دانش انسانی و اجتماعی تازه جایگزین علم انسانیِ و اجتماعی غربی و سکولار شود. هرچند تفکر شکل‌گیری علم دینی از پیش از پیروزی انقلاب ذهن شماری از اندیشمندان اسلامی اعم از شیعه و سنی را درگیر کرده بود و بعد از انقلاب اسلامی نیز این تفکر در محیط‌های علمی همچنان حیات مختصری داشت لکن مرحوم آیت الله مصباح جزو فعال‌ترین اندیشمندان اسلامی در این عرصه شناخته می‌شوند که توانستند این تفکر را در ابعاد وسیعی به منصه ظهور برسانند. ایشان نه تنها خودشان در این عرصه آثار علمی متعددی ارائه دادند، بلکه با ایجاد ظرفیت‌های جدید و پرقدرت، یعنی موسسه در راه حق و سپس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) و موسسه باقرالعلوم (ع) و هدایت مستقیم آنها، گام‌های مهمی را برداشتند. چه در زمینه پژوهش و تألیف ده‌ها اثر ارزشمند در رشته‌های گوناگون علوم انسانیِ اسلامی، و چه در زمینه تربیت مدرس. ضمن آنکه مرحوم استاد همواره حامی مجموعه‌های مبتکری بودند که در این ساحت فعالیت می‌کردند. از آثار شخص آیت الله مصباح در باب علوم انسانی اجتماعی می‌توان به کتاب رابطه علم و دین، حقوق و سیاست در قرآن، نظریه حقوقی اسلام، نظریه سیاسی اسلام و پیش نیازهای مدیریت اسلامی اشاره کرد. همچنین دیدگاه‌های استاد در عرصه روان‌شناسی و تعلیم و تربیت که به صورت پراکنده در آثار گوناگون استاد قابل مشاهده است و در کتابی با عنوان «دیدگاه‌های روان شناختی آیت الله ‌مصباح یزدی» از سوی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) منتشر شده است. همچنین در حوزه علم دینی، بررسی نظریه آیت‌الله مصباح یزدی در قلمرو ماهیت علم دینی را می‌توان در شماره 76 فصلنامه کتاب نقد دنبال کرد.
هفت. دفاع تمام قد از نظریه ولایت فقیه
یکی دیگر از خدمات علمی آیت الله مصباح، دفاع قوی و موثر از نظریه ولایت فقیه بود. روشن است که نظریه ولایت فقیه به ویژه از دوران غیبت کبرا به بعد مورد بحث و بررسی شمار کثیری از متکلمین و فقهای بزرگ شیعه قرار گرفته است لکن در این میان، امام خمینی (ره) ضمن باز کردن پنجره جدیدی به روی جامعه اسلامی، نظریه ولایت فقیه را برای ظهور و بروز همه جانبه در عصر انقلاب اسلامی بازتعریف کرد. در طول چهل و یک سال گذشته، دشمنان انقلاب اسلامی با درک تدریجی اهمیت فوق‌العاده نظریه ولایت فقیه و نقش آن در حفظ و تداوم جریان انقلاب اسلامی، از هیچ تلاشی برای هجمه فکری به این نظریه دریغ نکردند و با کمک عناصر خود، اعم از حوزوی و دانشگاهی، هزاران صفحه مطلب علیه آن تولید کردند. در این بین، مرحوم آیت الله مصباح از معدود شخصیت‌های فکری بودند که با همه وجود و تمام قد وارد صحنه شدند و با ارائه دقیق و عالمانه ابعاد و اضلاع گوناگون این نظریه چه از پایگاه کلام اسلامی و چه از پایگاه فقه و همچنین پاسخگویی دقیق و مستدل به شبهات و پرسش‌های طرح شده، از آن دفاع کردند. برخی از آثار خود علامه مصباح در این زمینه عبارتند از : حکیمانه‌ترین حکومت (کاوشی در نظریه ولایت فقیه)، سلسله مباحث اسلام، سیاست و حکومت، پاسخ‌های استاد به جوانان پرسشگر و پرسش‌ها و پاسخ‌ها.
هشت. تقویت بنیه فکری جوانان انقلابی
از یک سو با عنایت به ظهور مراحل تازه انقلاب اسلامی و از دیگر سو با ملاحظه هجمه‌ها و شبهه‌افکنی‌های سنگین جریان معارض انقلاب اسلامی، تقویت بُنیه فکری جوانان انقلابی که قوه محرکه نظام اسلامی هستند همواره یک ضرورت اجتناب‌ناپذیر محسوب می‌شود. در این زمینه نیز مرحوم آیت الله مصباح با درک به موقع ضرورت تقویت فکری جوانان و سپس اختصاص بخش مهمی از ظرفیت شخص خودشان و همچنین موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، خدمت بزرگ و ماندگاری به انقلاب اسلامی کردند. در واقع، ابداع طرح ولایت از سوی علامه مصباح و اجرای دقیق آن با حضور هزاران تن از دانشجویان کشور، کار عظیمی بود که تا سال پایانی عمر شریف آیت الله مصباح ادامه داشت. من خود شاهد بودم که تحت هدایت مستقیم استاد مصباح و با وسواس فراوان، سلسله کتاب‌های طرح ولایت تألیف شده بود و اساتید با نظر شخص علامه از بین مدرسان توانای حوزه انتخاب می‌شد و به مدت 40 روز در تابستان‌ها این طرح با کمک بسیج دانشجویی اجرا می‌گردید. حتی در سال‌های نخست اجرای طرح شخص آیت الله مصباح نیز خودشان متواضعانه در طرح ولایت برای دانشجویان تدریس می‌کردند و صمیمانه پاسخگوی پرسش‌های آنها بودند. در موفقیت طرح ولایت، همین بس که اولاً در این سال‌ها از تعداد متقاضیان شرکت در این طرح کم نشده است؛ ثانیاً، عموم فارغ التحصیلان طرح ولایت از جهت فکری، جزء مستحکم‌ترین عناصر انقلابی محسوب می‌شوند.       
نه. تلاش موثر در جهت وحدت حوزه و دانشگاه
گام‌هایی که مرحوم آیت الله مصباح در جهت شکل‌گیری وحدت حقیقی و نه تشریفاتی میان حوزه و دانشگاه برداشتند حقیقتاً کم نظیر بود. چه تلاش‌هایی که استاد برای ارائه تصویر همه جانبه و معقول از اسلام ارائه دادند و چه روشنگری‌هایی که برای ابتنای علوم بر جهان بینی الهی انجام دادند. اگر دقت کنیم، همواره بخش مهمی از مخاطبان مباحث علمی علامه مصباح اساتید و دانشجویان دانشگاه‌ها بودند و تداوم خط فکری استاد مصباح در حرکت‌های علمی در دانشگاه‌ها- در علوم و رشته‌های گوناگون- پنهان نبود. ایشان به جای آنکه تنها به شعار وحدت حوزه و دانشگاه اکتفا کنند، در عمل میدان‌دار وحدت حوزه و دانشگاه شدند و در طول دهه‌های اخیر با برقراری ارتباطات وسیع با دانشگاهیان و ایجاد زمینه‌های مساعد برای ارتباط علمی میان آنها و طیف‌های متنوعی از نخبگان حوزه، گام‌های موثری در این میدان برداشتند. 
ده. پرورش نیروهای علمی توانمند و اثرگذار  
از دیگر خدمات بزرگ مرحوم آیت الله مصباح، پرورش شاگردان زبده توسط خودشان و همچنین تربیت صدها تن استاد و محقق توانا از سوی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) است. امروز از یک طرف شاگردان استاد مصباح خود جزء صاحب نظران و اندیشمندان برجسته و صاحب کرسیِ حوزه و دانشگاه هستند که انشاءالله راه استاد بزرگوارشان را با قوت ادامه می‌دهند و از طرف دیگر، باید از موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) که یکی از برجسته‌ترین موسسات آموزشی و پژوهشی در حوزه محسوب می‌شود سخن به میان آورد. این موسسه که امروز یادگاری ارزشمند از مرحوم علامه مصباح است، با ایجاد یک مدل و سیستم تازه برای آموزشِ سطوح عالی حوزه، و ترکیب آن با دروس دانشگاهی- لکن مبتنی بر علوم انسانیِ اسلامی-، جریان تازه و موفقی را برای تربیت نیروی علمی مورد نیاز انقلاب اسلامی در حوزه به‌وجود آورده است. تا این تاریخ، نه تنها این موسسه زنجیره گرانقدری از آثار علمی مهم را به مخاطبانش ارائه داده است بلکه تعداد کثیری نیروی علمیِ قوی از آن خارج شده‌اند که هر کدام در یک نقطه مهم مشغول خدمت هستند. از نظر من، به جز وجوه علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های این موسسه تقدیم نیروهایی به جامعه اسلامی است که هم اغلب آنها مهذب هستند و هم انقلابی.
یازده. تلاش برای تحول در حوزه
پس از پیروزی انقلاب و تأسیس نظام اسلامی، بار مسئولیت سنگینی به دوش حوزه منتقل شد که لازمه آن تحول اساسی در حوزه بود. حوزه به دلایل تاریخی با آسیب‌های متعددی روبرو بود و مهم‌تر از هر چیز، آمادگی لازم را برای پاسخگویی سریع به نیازهای نوپدید که روز به روز بر حجم آن افزوده می‌شد نداشت. در چنین شرایطی، آیت الله مصباح جزو معدود شخصیت‌های برجسته حوزه بود که با فکری باز، انقلابی و آینده‌نگرانه در جهت تحول در حوزه گام‌های عملی برداشت و افکار او در مراجع تصمیم‌گیری حوزه نافذ بود. هرچند آیت الله مصباح با موانع زیادی برای پیاده‌سازی طرح‌های مبتکرانه خود در متن حوزه روبرو بودند اما نقش ایشان در خیلی از تحولات آموزشی و پژوهشیِ حوزه‌ها در عصر انقلاب اسلامی را نمی‌توان نادیده گرفت. از اقدامات موثر آیت الله مصباح در جهت تحول گام به گام در حوزه‌های علمیه می‌توان به نقش آفرینی در بازطراحی مدیریت مدرسه علمیه حقانی، نقش‌آفرینی در راه‌اندازی دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، طراحی و تأسیس موسسه در راه حق و بنیاد فرهنگی باقرالعلوم (ع) و در نهایت، مهندسی یک مدل آموزشی و پژوهشی جدید و کارآمد در قالب موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) اشاره داشت.  
دوازده. تالیفات موثر و پرشمار
هرچند من در بحث خودم عمدتاً از اهمیت آثار فلسفی یا آثار استاد در عرصه اسلام سیاسی و انقلاب اسلامی صحبت به میان آوردم اما مرحوم علامه مصباح یزدی آثار علمی متنوعی در رشته‌های گوناگون علوم اسلامی دارند. از مباحث کلامی و اعتقادی تا مباحث فلسفی، از مباحث قرآنی تا مباحث حقوقی، از مباحث اخلاقی تا مباحث تاریخی و سایر مباحث علمی و معارفی که شمار آثار علمی ایشان را به بیش از 170 اثر گرانسنگ رسانده است. با وجود آنکه بخشی از آثار آیت الله مصباح از دروس شفاهی استاد تشکیل شده است اما نظم و انسجام فکری مثال‌زدنی استاد و نیز ادبیات علمی متقن ایشان، متن دروس شفاهی آیت الله مصباح را نیز مانند تألیفات ایشان به مجموعه‌ای از کتاب‌های جذاب و مرجع تبدیل کرده است.
در پایان عرایضم به روح پرفتوح استاد بزرگوارمان درود می فرستم و از خدای متعال مسالت دارم درجات ایشان را متعالی نموده و ما را موفق به قدم گذاشتن در مسیر نورانی ایشان بگرداند.     
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

انتهای پیام/
https://www.asrehamoon.ir/vdchqknzk23nxzd.tft2.html
نام شما
آدرس ايميل شما