تاریخ انتشار :دوشنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۲ ساعت ۱۸:۴۳
قسمت دوم/سيستان را مي‌توان گلستان كرد، اگر...

انبار غله ايران را از نابود شدن نجات دهيد

مجيد زندي
زمين‌هاي خشك كشاورزي؛ زمين‌هايي كه بر اثر بي‌آبي كشت و كاري در آن انجام نمي‌شود؛تنها مقداري بوته خربزه وحشي، شويدك وچند درخت تاغ، نخل ونهال گز دارد.
انبار غله ايران را از نابود شدن نجات دهيد
انبار غله ايران را از نابود شدن نجات دهيد
سايه درخت گز ومشاهده نوجواناني كه چند بز بلوچي را به چرا آورده‌اند وتماشاي جنگ يا بازي شاخ به شاخ بزها، ما را مجبور ساخت در مسير جاده زاهدان- زابل از خودرو پياده شويم.
حوالي روستاي لوتك كه البته تابلوي ورودي‌اش نام شهر داشت؛جنگ بزها، به اوج رسيد. ضربه‌هاي پيشاني آنها آنچنان تماشايي بود كه پيش از ما ساعت‌ها اين دو نوجوان ۱۵-۱۴ ساله را به خود مشغول كرده بود. يقيناً تماشاي رايگان نمايش بزها بهترين تفريح و سرگرمي آنها هم هست. نوجواناني كه هنوز مويي برصورت ندارند به تماشاي بزهايي ايستادند كه هنوز شاخي به اندازه دو بند انگشت ندارند؛ اما چه محكم مي‌خواهند مردانگي خود را ثابت كنند! نوجوانان لوتكي از بزها نگهداري مي‌كنند تا به جاده‌اي نروند كه كاميون و سواري عبوري با سرعت مي‌گذرند. كاميون‌هايي كه بر پلاك برخي از آنها، نام هرات و افغانستان هم خودنمايي مي‌كند.
عباس ميرشكار، شيعه است و خداداد كمشادزهي از اهل سنت، آن سو‌تر برادر خداداد هم هست كه از دور نگاهمان مي‌كند.با خنده به سوالهايم نصفه و نيمه جواب مي‌دهند.بسيار پر جنب و جوش و ناآرام نشان مي‌دهند. مي‌گويند همسايه هستند، ولي هيچكدام مدرسه نمي‌روند! مي‌پرسم حتماً حوصله درس خواندن نداريد؟ مي‌خندند و باز هم مثل هم جواب مي‌دهند كه " درس خواندن سخت است " جنگ بزها به پايان رسيد، اين بار نوجوانان به دنبال هم دويدند و شوخي كودكانه آنها بسيار خشن شده است.يكي سعي در خفه كردن ديگري دارد و هردو به دنبال فرصت مي‌گردند. عباس مي‌گويد:"بز من برنده شده، بايد كولي بدهد " اما...
جنگ بزها و نوجوانان بلوچ آنقدر برايم جاي فكر كردن داشت كه هنوز نتوانستم بگويم براي ديدن زابل آمده‌ام تا از مشكلات و دلتنگي‌هاي آن بگويم و از مردمانش بنويسم از بي‌ابي و خشكسالي كه شنيدم ۱۵ سال است ادامه دارد و همين سختي معيشت سبب مهاجرت مردمانش شده است. شيعيان بيشتر، چون امكان ارتباط گيري آنها در داخل بيشتر است و برخي از اهل سنت راهم شنيدم كه به حاشيه شهر مشهد رفتند و برخي از انها هم كه به امارات و كويت مهاجرت كرده‌اند. ۱۵۰ كيلومتر از زاهدان دور شده‌ايم و از شهر- روستاهاي دستك، شيله،دو راهي زهك، تاسوكي و شهر سوخته هم گذشتيم.
آقاي حسين رنگريز كارشناس امور فرهنگي كه ارتباطات گسترده‌اي با روحانيون شيعه و مولوي‌هاي اهل سنت دارد مي‌گويد: اولين قدم در استان براي تقويت وحدت و نيز رونق كار و توليد اين است كه هيچكس خودسرانه كاري انجام ندهد بلكه برنامه‌اي مصوب مبناي كار در استان باشد.
وي ادامه مي‌دهد: هر كسي را كه طرف صحبت خود قرار مي‌دهيد، از رفتارهاي خارج از چارچوب اقتصادي، امنيتي، اجتماعي و مذهبي ناراحت است چرا كه افراطي گري مي‌تواند استان را به نابودي بكشاند و زمينه
مهاجرت بيشتري را فراهم كند، وقتي افراطيون كه از خارج از استان پول دريافت مي‌كنند تا در كوي و برزن شهرها و روستاهاي استان شبانه بنر و تابلو نصب كنند كه ضد وحدت است، در اولين قدم به اصول امنيتي استان آسيب وارد مي‌سازند.تبليغاتي كه به ظاهر براي ترويج مكتب اهل بيت انجام مي‌شود، اما چون شناخت كافي از اصول وحدت ندارند، در مقابل اهداف وحدتي اهل بيت و همچنين توصيه‌هاي رهبر معظم انقلاب قرار مي‌گيرند.

آقاي رنگريز ادامه مي‌دهد: تا امنيت فكري و عملي نباشد، صنعت، اقتصاد، تجارت و كشاروزي هم نخواهد بود، حال فكر كنيد كسي كه مي‌خواهد ۲ ميليارد تومان در استان سرمايه‌گذاري كند از ترس اين كه در استان امنيت نيست، سرمايه خود را نمي‌آورد و بعد كار و اشتغال هم ايجاد نمي‌شود و بيكاري افزايش مي‌يابد.
وي ادامه مي‌دهد: اتفاقات ساده مي‌تواند در هر استاني هم رخ دهد، نبايد جاي ديگري را ما با دست خود خراب كنيم. هر شهري هم محله‌هاي ناامن دارد. انسان عاقل آن محله ناامن را به همه شهر و استان نسبت نمي‌دهد درحالي كه در استان مسئولان با دست خود همه عوامل را فراهم مي‌كنند تا سرمايه‌گذاري براي كسب و كار نباشد و سبب كاهش جمعيت و افزايش مهاجرت شود.
رنگريز مي‌گويد: بلوچ‌ها ذاتاً انسان‌هاي نرم و آرامي هستند و كارشان از قديم ماهيگيري و تجارت بوده است كه مسئولان با دشمن دشمن كردن همه استان را يك محله به نام كشور معرفي مي‌كنند كه متأسفانه به ضرر ايران هم تمام مي‌شود.مسئولان بايد مردم را از اشرار جداكنند، مبارزه خود را دقيق با اشرار انجام دهند و بدانند كه مرد پشتيبان آنها هستند.
اين كارشناس حوزه فرهنگي ادامه مي‌دهد: به نظر من يك بي‌نظمي سيستماتيك در استان حاكم است كه هر كس هرچه دلش خواست انجام مي‌دهد و متأسفانه همان كاري كه سازمان تبليغات در استان قم يا اردبيل انجام مي‌دهند، طي بخشنامه‌اي مي‌خواهند همان را هم در استان سيستان و بلوچستان انجام دهند.
آقاي رنگريز ادامه مي‌دهد: آنهايي كه اهل زابل و سيستان و بلوچستان هستند چه شيعه و چه سني، چه زابلي و چه خاشي يا چابهاري و زاهداني، فرهنگ مناسب درك همديگر دارند كه اين وضعيت مي‌تواند مبناي مناسب براي زندگي باشد.
وي كه تحصيلات دانشگاهي هم دارد مي‌افزايد: اين درست كه دانشگاه زابل جز ۱۶ دانشگاه برتر دولت ايران است. اما شهر زابل ديگر ظرفيت اين دانشگاه را ندارد اگرچه سياست ما بومي سازي بود. با كمترين رتبه هم در اين دانشگاه قبول مي‌شوند و بوميان فوق ليسانس و دكترا تحويل مي‌دهد و خانواده‌هايي در سيستان داريم كه ۶ - ۵ نفر فوق ليسانس و دكترا دارند ولي اين بچه‌ها با چه اميد و انگيزه‌اي در سيستان بمانند. كاري براي آنها نيست، آنها به اجبار كوچ مي‌كند. كوچ بيشتر در ميان جوانان است كه براي كار مي‌روند حالا يك عده‌اي براي اين كه دست پيش را بگيرند تا پس نيفتند مي‌آيند مثلاً دلسوزي كنند، همان كسي كه مي‌گويد آقايان دارند مهاجرت مي‌كنند، خودش كار را خراب مي‌كند من با شرايط موجود بخشي از مهاجرت‌ها را منطقي مي‌دانم.
وي مي‌افزايد:اينجا حتي اگر آب هم داشته باشد،آنقدر زابل و سيستان تحصيل كرده دانشگاهي فراوان دارد كه خود به خود زمينه مهاجرت را براي آنها فراهم مي‌كنيم تا دكترا بگيرند و به فلان شهر يا استان كشور بروند و آنجا تدريس كنند. درحالي كه زابل ظرفيت اين همه باسواد را ندارد در نتيجه
مهاجرت اتفاق مي‌افتد.
البته در سيستان مناطق پر آب‌تر هم داريم كه زندگي در آن بهتر ادامه دارد.براي ديدن اين مناطق فرصتي دست داد تا به سمت مرز برويم، ۳۵ كيلومتر بعد از زابل به شهر دوست محمد مركز شهرستان هيرمند رسيديم. با اينكه اين شهر در نقطه صفر مرزي قرار دارد، بسيار زيباتر از شهرهاي ديگر و حتي خود زابل نشان مي‌دهد و البته هم هست. اين شهرستان داراي دو بخش مركزي وقرقري ميباشد واز غرب به شهرستان زابل ازشرق به كشور افغانستان، ازشمال به درياچه هامون و افغانستان واز جنوب به شهرستان زهك منتهي مي‌شود.شهرستان هيرمند سال ۸۷ با جدايي از زابل، به شهرستاني مستقل تبديل شده است.اينجا هم مردم به كشاورزي و دامپروري مشغول هستند، اگر آب باشد زندگي بهتر خواهد شد. اگرچه ميزان مهاجرت از هيرمند نسبت به زابل كمتر است، و آماري آن را حدود ۵ در صد در سال اعلام مي‌كرد. اما آنها نيز يك چشم به آسمان دارند و چشم ديگرشان به رود هيرمند است تا پرآب‌تر شود.

در اين شهرستان ۶۵ هزار هكتار اراضي قابل كشت وجود دارد.تامين آب اراضي كشاورزي شهرستان بسيار مهم و ضروري است.اگرچه كار مطالعات انتقال آب از چاه نيمه‌ها به اراضي كشاورزي هيرمند انجام شده و اما همانند بيمارستان تازه تاسيسش برا شروع به كار نيازمند اعتبار ويژه است.
مثل هميشه در سفرهايي كه فاصله روستاها و شهرها به همديگر و مراكز استان بسيار زياد و زمان بسيار محدود است، فرصت گشت و گذار بيشتر پيش نيامده است.
در مسير هيرمند در كنار ديوارهاي خانه‌هاي گلي با سقف‌هاي گنبدي شكل هر جا دختران و پسران نوجوان را كه مي‌ديم به ياد تماشاي بازي نوجوانان شيعه و سني حاشيه شهر لوتك مي‌افتادم در عين حاليكه هنوز داغ ديدن محل شهادت مردم زابل در تاسوكي و شهادت سربازان مرزباني در سراوان بردلم سنگيني مي‌كرد، اما اين سوال هم در ذهنم مور مور مي‌شد كه آيا عباس و خداداد هم روزي به دليل همين كم سوادي و بي‌سوادي كه به دليل مدرسه نرفتن ناشي از فقر گريبان آنها را گرفته، از شوخي‌هاي كودكانه مي‌گذرند و واقعاً به روي هم اسلحه مي‌كشند؟ اين نو جوانان چه چيزي در خانه‌ها، رسانه‌ها و مساجد خود مي‌شنوند كه از دوستي صميمي، به دشمني خوني تبديل مي‌شوند؟ يقيناً سعي خواهم كرد به اين سئوال در آينده پاسخ دهم.
حجت‌الاسلام ابراهيم گزمه امام جمعه شهرستان كاملا مرزي هيرمند كه خود از اهالي همان شهر است و اكنون با پرورش گاو شيري و دهها قطعه مرغ و خروس تقريبا عمده نيازهاي خانواده ۶ نفره خويش را تامين مي‌كند و علاوه بر سود آوري و افزايش تعداد ماكيان به همسايه‌ها و فاميل و آشنا هم مي‌رسد و درون حياط منزل اقتصاد مقاومتي به راه انداخته است هم نظرات كارشناسي شده وملموسي براي حل مشكلات زابل و در مجموع سيستان و بلوچستان دارد.
وي مي‌گويد: ما نه تنها در مرز زندگي مي‌كنيم بلكه به دليل فرورفتگي نقشه جغرافيايي منطقه به نسبت ساير مناطق مرزي در درون خاك افغانستان زندگي مي‌كنيم كه بايد بگويم تصميمات كساني كه شناختي از سيستان ندارند، اين استان را به چنين روزي انداخته است.به عنوان مثال همين ديوار امنيتي كه با صرف ميلياردها تومان به طول ۹۰- ۸۰ كيلومتراز سوي وزارت كشور مثلا در مرز كشيدند
در حالي كه در مرز نيست و بيش از يك كيلومتر و در مناطقي كمتر و بيشتر درون خاك ايران قرار دارد و براي كشيدن اين ديوار ۵/۲ متري با انبوهي سيم خاردار هيچ مشورتي با مردم نكردند در حاليكه بسياري از اراضي كشاورزي يعني حدود ۳هزار هكتار زمين مردم وحتي يك پاسگاه فعال مرزي آنسوي ديواربلند قرار دارد!
وي ادامه مي‌دهد: مسئولان غير مطلع ابتدا مي‌بايست روي خط مرزي جاده‌اي مي‌زدند و مرز را تثبيت مي‌كردند و آنگاه ديوار را مي‌كشيدند در حاليكه هيچ يك از اين كارها را نكردند و براي كشور و مردم مشكل مضاعف درست كردند.ديوار را مستقيم كشيدند اما مرز كه مستقيم نيست اكنون برخي كشاورزان كشور همسايه به نا حق مدعي زمين‌هاي كشاورزي مردم هيرمند هستند و مدعي مي‌شوند وقتي دولت شما مرز را پشت مزارع شما كشيده، شما ديگر چه ادعايي داريد؟!
حجت‌الاسلام گزمه مي‌افزايد: ارتفاع ديوار ۵/۲ متر است قبلا آب بود مردم تا خط مرزي مي‌رفتند واين مرز را افغاني‌ها هم قبول داشتند ولي اكنون آنها مدعي شدند كه زمين‌هاي آن سوي ديوار كه ۳۰۰۰متر است براي ماست. ما مي‌گوييم ديوار مانع تاخيري است ولي آنها چيز ديگري مدعي هستند و چند بار هم ميان كشاورزان دوطرف درگيري شده است.اين ديوار براي مردم منطقه از آن جهت مشكل ايجاد كرده كه ماموران نمي‌دانند كشاورز است كه به زمين خود مي‌رود، يا براي تراكتور خود سوخت مي‌برد يا چيز ديگر يا فردي به نام چوپان ۵۰ تا گوسفند را براي چرا به آن سوي ديوار مي‌برد و بعد ۱۵۰ گوسفند را به داخل قاچاق مي‌كند در حاليكه ما قبلا گفته بوديم جاده‌اي براي تنظيم مرز بكشيد.مواردي هم داشتيم كه يك روستا از وسط نصف شده تا بتوانند ديوار را مستقيم بكشند در حاليكه مرز مستقيم نيست.
وي مي‌افزايد: اين‌ها را مي‌گويم كه اصرار كنم مشكلات اين منطقه در هر زمينه‌اي بايد با نظر كارشناسي مردم و نخبگاني كه در اينجا زندگي مي‌كنند و از زير و بم امور آگاه هستند اجرا كنند و به صرف اين كه بودجه از بالا مي‌آيد نبايد طرح‌ها را بدون ارزيابي حواشي اجتماعي آن با توجه به حساسيت مرزي به مرحله اجرا گذاشت.البته افرادي كه منافع شخصي نداشته باشند بلكه منافع ملي در نظر آنهاست كه مردم ساكن در مرز اين گونه افراد را هم بهتر مي‌شناسند.

مردم اينجا هم مي‌دانند امنيتي شدن منطقه بيش از همه به ضرر ساكنان اينجا تمام مي‌شود.مردم مي‌توانند با تعهد ريش سفيدان، روحانيون و مولوي‌ها به دولت تعهد بدهند تا خودشان از بروز مشكل جلوگيري كنند، مقامات استاني و كشوري هم بدانند اين كار كه با مشاركت بوميان انجام شود اثر ماندگار‌تري دارد كه با تغييرات سياسي، دولت‌ها و مقامات استان و شهرستان عوض نمي‌شود.
امام جمعه جوان شهرستان كاملا مرزي هيرمند مي‌افزايد: در اين ميان اولويت اصلي آب است. دولت قبلي كاري تبليغاتي انجام داد و گفت ما آب مردم زابل ارا از چابهار تامين مي‌كنيم.اما آب شور دريا كه با هزينه‌هاي فراوان بخواهد به زابل برسد و اين كه با اين مسافت طولاني آيا برسد يا نه؟ كه نبايد مبناي حرف و شعار دولت قرار گيرد كه نشان مي‌دهد اين حرف هم بدون پشتوانه كارشناسي محلي بوده و تصميم گيري تنها روي نقشه كاغذي بوده است.آب
شور كه مي‌خواهند بياورند كه ما همينجا داريم چون برخي از چاه‌هايي كه در اين منطقه حفر مي‌شود شور است، چون با ۲۰ متر هم به آب مي‌رسيم.
وي مي‌گويد: وضعيت اقتصادي سيستان نياز به ستاد بحران دارد نه وضعيت امنيتي آن و لازم است كار گروه ويژه دولت با اختيارات كافي ايجاد شود.اين كارگروه بايد روي بانك‌ها هم اشراف داشته باشد و در بازپرداخت وام‌هاي اداري يا شخصي هم قدرت زمانبندي و تغيير رويه را داشته باشد. ضمن آنكه اين كارگروه بايد دو بخش تهران و زابل هم داشته باشد و اينگونه نباشد كه آنجا حرف بزنند و تصويب كنند و اينجا بدون ارزيابي عملكرد و زمانبندي دقيق بخواهند به نتيجه دلخواه دست يابند.
حجت‌الاسلام گزمه ادامه مي‌دهد:ما با هل سنت بومي هيچ مشكلي نداريم همچنانكه طي سالها زندگي مسالمت آميز علاوه بر كسب و كار كه با هم مراوده دارند، موارد فراواني هم ازدواج ثبت شد كه نشان دهنده همين وحدتي است كه مي‌گوييم، ما در گذشته از ميان اهل سنت افرادي داشتيم كه در ايام عزاداري امام حسين، نذري هم مي‌دادند.
وي مي‌گويد: الان هم دولت جديد بايد متولي مشخصي را براي استان معرفي كند و براي استان چشم انداز ۲۰ تا ۵۰ ساله براي بنويسند تا هر مسئولي نتواند بدون تصويب در جلسات اصلي مديران حركت خود سرانه‌اي انجام دهد كه يقيناً به ضرر همه به ويژه مردم استان و دولت تمام خواهد شد.استاني كه دشمن در خارج مرزها چشم طمع به آن دوخته است و حتي براي اين منطقه برنام و سند دارند كه اتفاقاً طبق سند كار مي‌كنند.
رئيس فراكسيون نجات درياچه هامون، رودخانه هيرمند را بزرگترين منبع تأمين آب درياچه هامون خواند وگفت: اساسي‌ترين راهكار نجات درياچه هامون تأمين آب آن از طريق رود هيرمند است كه رفع اين مشكل نياز به مذاكرات فراملي داشته و از وظايف وزير امور خارجه است.
سيدباقر حسيني نماينده مردم زابل، زهك، هيرمند، هامون و نيمروز در مجلس شوراي اسلامي هم درباره ادامه پيگيري‌ها براي نجات درياچه هامون، تصريح كرد: علاوه‌ بر اين اقدام، من با حضور در فراكسيون آب كه با حضور مسئولان دولتي تشكيل شده بود خواستار بررسي حق‌آبه رودخانه هيرمند شدم.
وي در گفت‌ وگو با خانه ملت، توضيح داد: در راستاي توجه به موضوع درياچه هامون نامه‌اي از فراكسيون به دفتر رئيس‌جمهور فرستاده شد تا هرچه زودتر در راستاي حل مشكل با مجلس همكاري لازم را داشته باشند.
وي افزود: با وجود اين مذاكرات مسئول اصلي مطالبه حق آبه رودخانه هيرمند وزارت امور خارجه بوده كه در اين راستا با آقاي ظريف وزير امور خارجه مذاكراتي صورت گرفته است.
اين نماينده مردم در مجلس نهم، ادامه داد: در چند هفته اخير به دليل مشغله كاري وزير امور خارجه براي مذاكرات ۱+۵ نتوانستيم پيگير موضوع شويم بنابراين موضوع به تأخير افتاد.
حسيني يادآور شد: درياچه هامون منجي زندگي بيشتر مردم اين ناحيه خواهد بود و اگر مسئولان به دنبال تغيير وضعيت معيشت مردم استان سيستان و بلوچستان هستند بايد به نجات درياچه هامون فكر كنند.
رئيس فراكسيون نجات درياچه هامون در مجلس شوراي اسلامي، گفت: درياچه هامون نه تنها موضوع معيشت مردم را بهبود خواهد داد بلكه
خشكي اين درياچه سلامت مردم ناحيه را تحت تأثير قرار خواهد داد و منجر به مهاجرت‌ مردم ناحيه و ضعف امنيتي در مرزهاي شرقي كشور خواهد شد.
***
شايد بسياري از مردم ندانند كه گوجه فرنگي و پياز مصرفي آنها در ايام نوروز، فروردين و ارديبهشت، اكنون در زمين‌هاي كشاورزي شهرستان هيرمند كاشته مي‌شود، به گونه‌اي كه پيش‌بيني شده كه امسال هفت هزار تن پياز از ۱۵۰ هكتار اراضي زيركشت اين شهرستان برداشت شود.
با توجه به وجود شرايط مناسب كشاورزي در منطقه سيستان، زمينه كشت‌هاي خارج از فصل نيز در شهرستان هيرمند فراهم است و كشاورزان اين منطقه از كشور با كاشت پياز نشايي، افزايش كيفيت و توليد محصول پيش‌رس، كنترل علف‌هاي هرزرو صرفه‌جويي در مصرف آب را به خوبي مبناي كار خود قرار مي‌دهند.
در شهرستان هيرمند هم، مردم وجود مرز را به عنوان يك فرصت مي‌داندد و مي‌توان با استفاده از اين فرصت بسياري از مشكلات مردم منطقه را برطرف كرد. توجه به مسائل مرزي و اشتغال از اولويت‌هاي كاري تمامي مسئولان باشد چراكه با ايجاد اشتغال در مناطق مرزي زمينه ارتكاب جرم وجنايت تا حد قابل توجهي كاهش مي‌يابد.
در اين شرايط راحت‌تر مي‌توان گفت علت شكل گيري روند تند مهاجرت از زابل و روستاهاي اطراف به ساير شهرها و استان‌ها هم بايد مشكل را در همان منطقه ديد. چگونه است كه امام جمعه هيرمند مي‌تواند در ۳۰ كيلومتري زابل زندگي خوبي تشكيل دهد و براي خود دامپروري هم برقرار سازد، انسان اگر در خانه‌اي سكونت داشته باشد و بفهمد آن سرپناه مي‌خواهد بر سرش خراب شود؛از آن خانه فرار مي‌كند. اين شرط عقل است كه آدمي جايي برود كه بتواند زندگي كند، اما اگر كسي در بيرون خانه در جاي امني باشد و احساس خطر نكند، و به اصطلاح شكم سير داشته باشد كه مي‌خواهد براي گرسنه تصميم بگيرد، هيچگاه نظرات او براي فرد در معرض خطر اهميت نخواهد داشت. آيا مي‌توان به نام تعصب، وطن دوستي و غيرت كسي را مجبور ساخت در خانه در آستانه تخريب بماند؟
* زمين‌هاي خشك كشاورزي؛زمين‌هايي كه بر اثر بي‌آبي كشت و كاري در آن انجام نمي‌شود؛تنها مقداري بوته خربزه وحشي، شويدك وچند درخت تاغ، نخل ونهال گز باقي مانده است.
* شايد بسياري از مردم ندانند گوجه فرنگي و پياز مصرفي آنها در ايام نوروز، فروردين و ارديبهشت، اكنون در زمين‌هاي كشاورزي شهرستان هيرمند جوانه زده است به گونه‌اي كه پيش‌بيني شده هفت هزار تن پياز از ۱۵۰ هكتار اراضي زيركشت اين شهرستان برداشت شود
*حسين رنگريز، كارشناس حوزه فرهنگي: به نظر من يك بي‌نظمي سيستماتيك در استان حاكم است كه هر كس هرچه دلش خواست انجام مي‌دهد، اساسي‌ترين كار براي اصلاح امور اين است كه سند كاري ويژه براي اين منطقه از كشور تهيه شود
* حجت الاسلام ابراهيم گزمه امام جمعه شهرستان كاملا مرزي هيرمند با پرورش گاو شيري و دهها قطعه مرغ و خروس تقريبا عمده نيازهاي خانواده ۶ نفره خويش را تامين مي‌كند. كسي كه درون حياط منزل اقتصاد مقاومتي به راه انداخته،نظرات كارشناسانه وملموسي براي حل مشكلات سيستان و بلوچستان دارد .
انتهای پیام/
https://www.asrehamoon.ir/vdcbssba.rhbaapiuur.html
نام شما
آدرس ايميل شما