تاریخ انتشار :يکشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۲ ساعت ۱۰:۲۳
محمدعلی هاشم‌زهی مستندساز سیستان و بلوچستانی از تجربیات مستندسازی‌اش در این منطقه و آخرین کارش درباره مردم میانمار می‌گوید.
امنیت استان طوری نشان داده می‌شود که تمام قوم اصیل بلوچ زیر سئوال می‌رود
امنیت استان طوری نشان داده می‌شود که تمام قوم اصیل بلوچ زیر سئوال می‌رود
به گزارش عصر هامون، محمدعلی هاشم زهی متولد ۱۳۵۹ در سیستان و بلوچستان است که کار خود را از سال ۸۲ با ساخت مستندهای کوتاه در سیستان و بلوچستان شروع کرده و تا به حال ۱۵ مستند کارگردانی کرده که عمده آن نیز در مورد همین منطقه است.

مستند «سواس» راجع به یک کفش محلی است که از برگ نخل وحشی ساخته می‌شود، «مهتاب» درباره پیرزنی که استاد بزرگ سوزن دوزی منطقه بود، «سچکان» درباره عشایر بلوچ، در تهران هم مستند«لیکو» درباره دو مادر شهید و «انسانم آرزوست» تولید گروه فرهنگ و معارف شبکه یک، «حماسه تیس» درباره یکی از قهرمانان بلوچ که با پرتغالی‌ها جنگید، «بهارگاه» با موضوع بهار در بلوچستان، «آک. آ.پ. آس» و «موکان» که باز درباره سیستان و بلوچستان است و «جایی برای زندگی» درباره مسلمانان میانمار که آخرین کار او بود از جمله مستندهای هاشمزهی است.

فارس با این کارگردان جوان و خوش آتیه کشور گفت و گویی ترتیب داد که در ادامه از نظر می‌گذرد:

* به عنوان یک مستندساز دوست دارم گستره جغرافیایی‌ام را زیاد کنم

 اینکه شما بیشتر به منطقه سیستان و بلوچستان می‌پردازید و مستندهایتان بیشتر در این منطقه میگذرد برای عدم توجه به آن منطقه است یا اینکه علاقه شخصیتان است؟

به نظرم دلیل اصلی‌اش به قابلیت این منطقه برمی‌گردد طوریکه بعد از ۱۵ مستند، بازهم دوست دارم در آنجا کار کنم ولی به عنوان یک مستندساز می‌خواهم جغرافیاام را بیشتر کنم و کارهایی را خارج از منطقه و ایران انجام دهم چون که مستند می‌تواند یک اندیشه بزرگ را القا کند و این گستره زیاد آن را می رساند. من در همه کارهایم همزاد پنداری را مد نظر قرار می‌دهم و همیشه می‌خواستم ببینم که خودم چه دیدی دارم و می‌خواهم چه چیزی استخراج کنم.

* می‌توان از زندگی زیبا استنباط داشت و آن را با مخاطب به اشتراک گذاشت


اصل حرف شما چیست؟

می‌خواهم بگویم که واقعا نگاه انسان می‌تواند به پیرامونش زیبا باشد. من در هیچ یک از فیلم‌هایم سیاه نمایی نداشتم. می‌شود استنباط زیبایی از زندگی داشت و آن را با مخاطب به اشتراک گذاشت. سوژه‌هایم در بلوچستان هم همین هستند. من عنوان یک هنرمند همیشه دوست داشتم زیبایی ثبت شود و تا حالا هم گمان می‌کنم موفق بودم.

این چیزی که شما از آن فرار میکنید در فیلم کوتاه و مستندهایی که ساخته میشود مشتری زیادی دارد. گاهی یک مستند سوژه تلخی دارد ولی عبرت آموز است ولی زمانی این «سیاه‌ بینی» ایدئولوژی سازنده است.این را قبول دارید؟


من با این حرفتان موافقم و این مساله این به نیت فیلمساز برمی‌گردد. یک فیلمساز به عنوان یک ایرانی فیلم می‌سازد تا به افتخارات کشور بیافزاید و اگر مشکلی را سوژه قرار می‌دهد باید قصدش این باشد که این مسئله را حل کند که متاسفانه همیشه اینگونه نیست.

* امنیت سیستان و بلوچستان طوری نشان داده می‌شود که تمام قوم اصیل بلوچ زیر سئوال می‌رود


من در بعضی فیلم‌ها می‌بینم که فیلمساز با یک خلوص و نگاه خاصی به سمت فیلم رفته ولی بعضی وقت‌ها فیلمسازها با فیلمشان و سوژه بازی می‌کنند و برای جشنواره و جایزه فیلم می‌سازند. اینکه صرفا یک فیلمی ساخته شود که برای کشورمان بار منفی دارد، نیت درستی نیست. در سیستان سوژههای منفی زیادی وجود دارد و همه‌شان هم واقعیت دارد ولی اگر من این فیلم را بسازم به نفع مردم سیستانی و بلوچستانی نیست. این مردم ساده و درد کشیده هستند. من از صدا و سیما انتقاد دارم چراکه روی جریان نا امنیهای گذشته که تروریستها ساخته بودند کل قوم بلوچ و طوایف هم فامیل در قوم بلوچ زیر سئوال رفتتند و بدون هیچ کار کارشناسی در بعضی جاها با ابروی این مردم شریف از طریق رسانه ملی بازی شد که الحمذ لله هم اکنون این امر بهتر شده و هموطنان سره را از ناسره تشخیص می دهند. وقتی شما یک فیلم مثبت می‌سازید و زیبایی‌های آن‌جا را نشان دهید بیشتر به آن جغرافیا و فرهنگ کمک می‌کند تا اینکه فیلم منفی و یا به اصطلاح سیاه نمایی بسازید.


منفی بسازید گویا بیشتر دیده می‌شود. هیچ وقت وسوسه نشدید که مستند منفی بسازید؟
بعضی وقت‌ها در فستیوال‌های خارجی به من می‌گفتند اگر از مشکلات سیاسی استان و فقر آنجا بسازید همه جا جایزه می‌گیرید اما من روحیه‌ام اینطور نیست و معتقدم اگر دنبال سوژه‌های بحرانی بروم به این مردم کمک نمی‌کند چون این‌ها خجالت زده می‌شوند ولی وقتی من در «موکان» و «آک.آ.پاس» رابطه انسان با طبیعت را نشان می‌دهم این زیبایی است. اینطور می‌شود که آن طرف آب هم که این فیلم میرود میگویند بلوچستان؟ چقدر شگفت انگیز و زیباست!. البته بنده انتقاداتی هم به مسئولین دارم که چرا همیشه بدبین هستند. من به عنوان یک فیلمساز بی طرف و به عنوان یک کسی که برای کشور افتخار کسب کرده انتظار دارم که نگاه به مستند و مستندساز از طرف مسئولین کمی تغییر کند و فضایی ایجاد شود که اعتماد متقابل پیش بیاید نه اینکه مثل قبل خط دهی و جهت دهی بایکوتگونه باشد و فیلمساز برای دو قران مجبور شود یک فیلم بسازد. با این شرایط من مطمئنم با وجود قشر جوان و اساتیدی که در حوزه مستند هستند کارهای فاخر تولید خواهد شد که این کارها می‌تواند افتخارات زیادی کسب کند و آن فیلم مستند می‌تواند مرجع خوبی برای آسیب شناسی اجتماعی‌مان باشد و مطالعات دوستان علاقه مند در تمام رشته‌ها باشد.

* ساخت مستند صرفا برای جشنواره‌های خارجی کمتر شده است


بحث جشنواره‌های خارجی خیلی بحث پر مناقشه‌ای است. به نظر شما این جشنواره‌ها چقدر سیاسی هستند؟

حقیقتا الان نمی‌شود گفت که نیست. اصلا بعضی از فیلمسازان به صورت سفارشی برای جشنواره‌ها فیلم میسازند و سیاست جشنواره بر اساس فیلم‌های سیاسی با یک سری خط دهی‌های سیاسی در مورد خاورمیانه ساخته می‌شود و اتفاقا از فیلمهایی که مورد دارد استقبال می‌کنند ولی به نظر من این پدیده در فیلمسازان ما کمتر شده و مستندسازان ما فیلمهایشان را به جشنوارههایی میفرستند که معتبر هستند و خط قرمزها را رعایت می‌کنند.

شما یک فیلمی در رابطه با مسلمانان برمه(میانمار) دارید که به نظرم خیلی کار سخت و خوبی بود، این را با مرکز ساختید؟

بله من سال پیش با مرکز گسترش قراردادی برای تولید یک مستند درباره مسلمانان میانمار بستم. این موضوع به من پیشنهاد داده شد و من چون هند را می‌شناختم و دوست هندی داشتم این فیلم را که ساخت آن یک سال طول هم کشید، تولید کردم.

بعضی تصاویر میانمار را خریدید؟

تصاویر میانمار را از طریق یک مستندساز میانماری از طریق دوست هندی‌ام تهیه کردیم و به او توضیح دادیم که چه می‌خواهیم که او هم بعد از چهار ماه توانست تصاویر را برای ما بفرستد که البته این تصاویر هم خیلی به ما کمک کردند. این کار را به این دلیل انجام دادیم چون امکان رفتن ما به این کشور وجود نداشت.

* برخی تصاویر جنایات علیه مسلمانان میانمار آنقدر وحشتناک بود که نتوانستم از آن استفاده کنم

ما تصاویر عجیبی درباره بحث میانمار در فضای مجازی می‌بینم، شما هم این تصاویر را داشتید؟

مدتی بود که ثابت شد بعضی از این تصاویر جعلی است ولی تصاویری که دوستم برای من فرستاد چون خیلی وحشتناک و غیرقابل تحمل است در فیلم استفاده نکردیم. این موضوع اوایل برای خود من خیلی گنگ بود و وقتی به هند رفتم به عنوان یک مسلمان بی طرف میخواستم ببینم که این قضیه چیست. چیزی که در فیلم مشاهده میکنید چیزهایی است که من از این واقعه فهمیدم و سعی کردم بی طرف باشم. البته خیلی هم نمیتوان بی طرف بود چون این مسئله یک نسل کشی است. البته من همه بودائیها را زیر سئوال نمیبرم ولی جنایتی که علیه مسلمانان اتفاق می افتد بسیار وحشتناک است.

*برای ساخت مستند میانمار به مشکل مالی خوردم/خانه فرهنگ ایران در دهلی هیچ کمکی نکرد

قاعدتا باید بخاطر چنین مستند سختی که مشکلاتی هم داشته باید برآورد خوبی به شما داده باشند؟

دست روی زخمهایمان گذاشتید. برآوردی که دادند، نصف برآوردی بود که به دوستان دیگر داده بودند. در چهار قسط به من پول دادند که دلار بالا رفت و دقیقا دو روز بعد پرواز داشتم و دوستان وقتی فهمیدند من چه ضرری کردهام اصلا به من کمک نکردند و من هم باید کار را به سرانجام میرساندم. شما حساب کنید نصف برآوردی که به دوستان داده بودند هم نصف شد یعنی با ریسک و با امید اینکه خانه فرهنگ ایران از من پذیرایی میکند و مترجم در اختیار من قرار میدهد و مسله اسکان و حمل و نقل را تا حدوذی حل میکنند به همین امید نامه گرفتم و عازم شدم و وقتی آنجا رسیدم هیچ کمکی که نکردند هیچ متاسفانه سنگ اندازیهایی هم شد که چرا با ویزای توریستی آمدی؟! و از این حرفها. با این حال من با کمک دوستان هندی کار را انجام دادم. در فیلم هم مشاهده میکنید که ما حتی یک ماشین درست حسابی نداریم و با سه چرخه به این طرف و آن طرف میرفتیم.

* برای این کار ۱۰ میلیون از جیبم گذاشتم

خانه فرهنگ ایران چرا کمک نکرد؟

من نامه‌ای برده بودم که در آن قید شده بود که کمکم کنند و هیچ کمکی نکردند. درباره یک مسئله که دغدغه کشورمان و مسئولین است اینطور با یک مستندساز که تک و تنها آمده برخورد می‌کنند. به هر حال من این کار را یک تنه جمع کردم و با یک بودجه ناچیز به قرض و قوله افتادم و بعد پول دوستان هندی را بعد از چند ماه پس دادم شاید معرفت هندی‌ها حتی غیر مسلمان نسبت به من به عنوان یک مستند ساز بین‌المللی بیشتر بود چراکه من را خوب می‌شناختند و مراسم مفصل و باشکوهی در شهر حیدر اباد برایم گذاشتند و یکی از فیلم‌هایم را نمایش دادند.

 یعنی از برآوردی که دادند هم بیشتر خرج کردید؟

من ۱۰ میلیون اضافه هزینه کردم. به دلایل فنی مجبور شدم دوبار کار را تدوین کنم، ترجمه بسیار هزینه بر بود و هزینههایی که در هند شده بود واقعا بالا بود و به طور کلی تجربه خوبی از لحاظ کاری نبود. ۹۹ درصد تصاویر این کار اورجینال است و از تصاویر اینترنتی استفاده نکردم.

علاقه شما در حوزه بین الملل چطور است؟ دوست دارید در چه حوزه‌های کار کنید؟

مسلمانان کشورهای مختلف و مستندهای شاعرانه من را بیشتر جذب می‌کند چون با آئین‌ها و فرهنگ‌های ملل دیگر بیشتر آشنا می‌شوم و مقوله انسان شناسی و فرهنگ را بسیار دوست دارم. این‌ها چیزهایی است که دغدغه من است چون مخاطب تشنه زیبایی است.

برای جشنواره عمار کاری نفرستادید؟


همین کار مربوط به مسلمانان میانمار را توسط مرکز گسترش سیننمای مستند و تجربی به جشنواره عمار فرستاده شد.

اگر نکته‌ای در پایان دارید بفرمائید؟

ممنونم، امیدوارم در دولت جدید نگاه‌ها به فرهنگ بهتر شود و متولیان ساخت مستند بیشتر شوند و انگیزه بیشتری به دوستانی که در این حوزه فعالیت می‌کنند بدهند. امیدواریم توجه خاصی شود تا ما افتخار بیشتری برای کشورمان کسب کنیم و بگذارند آن‌هایی که خالصانه تا اینجا خود را نشان داده اند و همواره فکر و ذکرشان فرهنگ و هنر و زیبایی های سرزمین بزرگ و پر افتخارمان ایران هست کارهای خودشان را بسازند و از هر لحاظ حمایت شوند.

انتهای پیام/
https://www.asrehamoon.ir/vdcdfx0o.yt09f6a22y.html
نام شما
آدرس ايميل شما