پس از آنکه گروهک تروریستی جندالشیطان در ۲۵ اسفند ۱۳۸۵ با انجام جنایت وحشیانه تاسوکی ابتدا تلاش کرد با عملیات روانی موجی از ترس و وحشت را در جامعه ایجاد کند.
تاریخ انتشار :دوشنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۲ ساعت ۱۶:۰۱
پس از آنکه گروهک تروریستی جندالشیطان در ۲۵ اسفند ۱۳۸۵ با انجام جنایت وحشیانه تاسوکی ابتدا تلاش کرد با عملیات روانی موجی از ترس و وحشت را در جامعه ایجاد کند و در ادامه‌ی آن، با ادبیاتی مذهبی-تکفیری در پی مشروعیت جنایات خود برآمد؛ از آن تاریخ به بعد توجه تحلیل گران مسائل امنیتی در حوزه سیستان و بلوچستان به سمت مراکزی جلب شد که بیشترین تاثیر را بر عقاید اهل تسنن این استان داشتند و این سوال مطرح شد که چه فضای دینی و مذهبی زمینه پرورش چنین افرادی بوده است؟ چون در تاسوکی تروریست ها فقط به جرم شیعه بودن انسان کشتند و کودک و بزرگ فرقی نداشت، تنها جرم نوع مذهب بود.
به گزارش عصر هامون به نقل از زاهدان پرس، با این وجود برخی از این مراکز مذهبی افراطی که از نظر مردم – با وجودی که بین مردم اهل سنت و تروریست ها تفاوت قائل بودند-، در این قضیه، متهم ردیف اول برای ترویج افراط گریی بودند؛ سعی بر آن داشتند که خود را بیگناه جلوه داده و ریشه‌ی این ناامنی‌ها را به عواملی غیر از « افراط گری مذهبی» حواله می‌دادند. این در حالیست که خون‌هایی که در حوادث تروریستی سالهای گذشته در استان ریخته شده بود وتوجه به ادبیات مسببین آن، این پیش فرض را به وجود آورد که دلیل اصلی کشتار مردم در جنایت بزرگ تاسوکی و جنایات پس از آن، چیزی به جز نفوذ و گسترش افکار افراطی مذهبی (با هر نامی) در بین برخی جوانان ناآگاه اهل سنت نمی‌باشد.
در این میان قانون نظارت بر حوزه های علمیه که تنها امید مردم استان برای خشکاندن افراط گریی بود نیز با هوچی‌گری های افراطیون مذهبی هیچ گاه عملیاتی نشد و این مراکز مذهبی هیچگاه پستوهای اعتقادی خود را به خاطر ترس از رسوایی به روی ناظرین نگشودند.
پس از سالها از حادثه غم انگیز تاسوکی در انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ پس از آنکه جریان مکی حسن روحانی را مدیون سبد رای خود کرد؛ شواهدی مشاهده می شود که این جریان با همکاری معاون اقوام و مذاهب رئیس جمهور، یک خط سیاسی مشترک را دنبال می کنند. این اقدام مشترک، که انگارهدف ان به غفلت کشاندن دستگاه‌های امنیتی است، ریشه تمام مسائل امنیتی و تمام کشتار شیعیان استان در این چند ساله، اعمال تبعیض، بیکاری و نبودن پست‌های کلیدی در دست اهل سنت استان معرفی می‌کند و در سایه این ادعا وجود مراکز القاء و گسترش تفکرات افراطی تکفیری و وهابی در استان به کل انکار و نادیده گرفته می شود. در حالی که این دو موضوع از هم جداست!
در یک نگاه دقیق، وجود تبعیض و بیکاری باعث ایجاد پایگاه مردمی برای تروریستها و ترغیب مردم بیگناه به سمت تروریستها می‌شود ولی به خودی خود باعث نمی‌شود که مردم اهل سنت عقاید خود را تغییر داده و به سمت تکفیر شیعیان بروند. حال که خیلی از این احساس تبعیض‌ها القایی و مصنوعی است و واقعی نیست. نشان به آن نشان با وجودی که در دولت گذشته بلوچستان در اوج توجه مسئولین بود ولی با این حال ناامنی ها باز هم وجود داشت و در این دولت هم که بالاترین سبد رای را از مردم اهل سنت دارد و در واگذاری مسئولیت ها به مردم اهل سنت توجه ویژه دارد، ادامه جنایات و ترویج افراط گریی همچنان دیده می شود.
این مسئله نشان می دهد که ریشه و علت اساسی ناامنی‌ها در استان ریشه مذهبی دارد و با این وجود جریان افراطی مذهبی در استان و معاون اقوام و مذاهب رئیس جمهور در صدد پوشاندن آن به هر نحوی می‌باشند. این تحلیل اشتباه تا آنجایی جلو رفته است که استاندار سیستان و بلوچستان نیز در سخنرانی‌هایشان، تروریستهایی را که دستشان تا مفرق به خون مردم بی گناه آغشته هست را «خرده اشرار» می نامند. مطمئنا استاندار که تجربه امنیتی هم دارند به تفاوت بین دو مفهوم « شرور» و «تروریست» آن هم با انگیزه‌ی مذهبی واقف هستند ولی با این حال سعی در تخفیف انگیزه‌ی تروریستها از یک انگیزه‌ی «اعتقادی» به یک انگیزه‌ی «اجتماعی»، با به کار بردن لفظ خرده اشرار هستند.
به گزارش عصر هامون به نقل از زاهدان پرس، با این وجود برخی از این مراکز مذهبی افراطی که از نظر مردم – با وجودی که بین مردم اهل سنت و تروریست ها تفاوت قائل بودند-، در این قضیه، متهم ردیف اول برای ترویج افراط گریی بودند؛ سعی بر آن داشتند که خود را بیگناه جلوه داده و ریشه‌ی این ناامنی‌ها را به عواملی غیر از « افراط گری مذهبی» حواله می‌دادند. این در حالیست که خون‌هایی که در حوادث تروریستی سالهای گذشته در استان ریخته شده بود وتوجه به ادبیات مسببین آن، این پیش فرض را به وجود آورد که دلیل اصلی کشتار مردم در جنایت بزرگ تاسوکی و جنایات پس از آن، چیزی به جز نفوذ و گسترش افکار افراطی مذهبی (با هر نامی) در بین برخی جوانان ناآگاه اهل سنت نمی‌باشد.
در این میان قانون نظارت بر حوزه های علمیه که تنها امید مردم استان برای خشکاندن افراط گریی بود نیز با هوچی‌گری های افراطیون مذهبی هیچ گاه عملیاتی نشد و این مراکز مذهبی هیچگاه پستوهای اعتقادی خود را به خاطر ترس از رسوایی به روی ناظرین نگشودند.
پس از سالها از حادثه غم انگیز تاسوکی در انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ پس از آنکه جریان مکی حسن روحانی را مدیون سبد رای خود کرد؛ شواهدی مشاهده می شود که این جریان با همکاری معاون اقوام و مذاهب رئیس جمهور، یک خط سیاسی مشترک را دنبال می کنند. این اقدام مشترک، که انگارهدف ان به غفلت کشاندن دستگاه‌های امنیتی است، ریشه تمام مسائل امنیتی و تمام کشتار شیعیان استان در این چند ساله، اعمال تبعیض، بیکاری و نبودن پست‌های کلیدی در دست اهل سنت استان معرفی می‌کند و در سایه این ادعا وجود مراکز القاء و گسترش تفکرات افراطی تکفیری و وهابی در استان به کل انکار و نادیده گرفته می شود. در حالی که این دو موضوع از هم جداست!
در یک نگاه دقیق، وجود تبعیض و بیکاری باعث ایجاد پایگاه مردمی برای تروریستها و ترغیب مردم بیگناه به سمت تروریستها می‌شود ولی به خودی خود باعث نمی‌شود که مردم اهل سنت عقاید خود را تغییر داده و به سمت تکفیر شیعیان بروند. حال که خیلی از این احساس تبعیض‌ها القایی و مصنوعی است و واقعی نیست. نشان به آن نشان با وجودی که در دولت گذشته بلوچستان در اوج توجه مسئولین بود ولی با این حال ناامنی ها باز هم وجود داشت و در این دولت هم که بالاترین سبد رای را از مردم اهل سنت دارد و در واگذاری مسئولیت ها به مردم اهل سنت توجه ویژه دارد، ادامه جنایات و ترویج افراط گریی همچنان دیده می شود.
این مسئله نشان می دهد که ریشه و علت اساسی ناامنی‌ها در استان ریشه مذهبی دارد و با این وجود جریان افراطی مذهبی در استان و معاون اقوام و مذاهب رئیس جمهور در صدد پوشاندن آن به هر نحوی می‌باشند. این تحلیل اشتباه تا آنجایی جلو رفته است که استاندار سیستان و بلوچستان نیز در سخنرانی‌هایشان، تروریستهایی را که دستشان تا مفرق به خون مردم بی گناه آغشته هست را «خرده اشرار» می نامند. مطمئنا استاندار که تجربه امنیتی هم دارند به تفاوت بین دو مفهوم « شرور» و «تروریست» آن هم با انگیزه‌ی مذهبی واقف هستند ولی با این حال سعی در تخفیف انگیزه‌ی تروریستها از یک انگیزه‌ی «اعتقادی» به یک انگیزه‌ی «اجتماعی»، با به کار بردن لفظ خرده اشرار هستند.
به نظر می‌رسد این همراهی دولت روحانی با جریان افراطی مذهبی در پوشاندن علت واقعی و اصلی ناامنی‌ها در استان، اگر به خاطر برخی کج اندیش ها و اغراض امنیتی نباشد ناشی از نیازی است که برخی نااهلان برای نیازمند نشان دادن دولت روحانی به سبد رای این جریان مذهبی افراطی در انتخابات آینده مجلس و ریاست جمهوری تعریف می کنند. به همین علت هم هست که در دولت تدبیر و امید تاکنون هیچ تلاشی معناداری در جهت اجرای قانون بر زمین مانده نظارت بر حوزه‌های علمیه اهل سنت دیده نشده است؟ اگر غیر از این هست چرا خبری از اجرای این قانون نیست؟ چرا چهره های تندرو مذهبی عزیز می شوند؟ پس اخباری دیگری در پشت پرده است؟ نیست؟!
باید منتظر ماند و دید که دولت تدبیر و امید، برای خون شهدای ترور استان چقدر اهمیت قائل است و البته خون های که قرار است در آینده تنها به جرم محبت به اهل بیت وهابیون تکفیری درصدد هستند که به زمین بریزند…فقط می توان گفت به خاطر مادران و پدران شهید هم که شده به حوادثی همچون تاسوکی آقایان تدبیر و امید نگاه سیاسی نداشته باشید… کمی به مروجان جریان تکفیری هم اخم کنید…
انتهای پیام/
asrehamoon.ir/vdcjmvei.uqeyozsffu.html
