تاریخ انتشار :شنبه ۲۳ فروردين ۱۳۹۳ ساعت ۰۷:۳۰
اگر عامل سن در تعیین قدرت مطرح باشد که برخی هستند که از لحاظ سنی از "مقرن بن عبدالعزیز" بزرگترند و باید ولیعهد شوند.....
وخامت حال پادشاه 90 ساله و جنگ قدرت در عربستان/ در پس انتخاب "مقرن" بعنوان جانشین ولیعهد جه می‌گذرد؟
وخامت حال پادشاه 90 ساله و جنگ قدرت در عربستان/ در پس انتخاب "مقرن" بعنوان جانشین ولیعهد جه می‌گذرد؟
به گزارش عصر هامون، اظهارات "خالد فیصل" وزیر‌آموزش و پرورش عربستان سعودی مبنی بر این که انتخاب مقرن بن عبدالعزیز به عنوان جانشین ولیعهد از بروز و تشدید اختلافات در داخل خاندان آل سعود جلوگیری کرد در واقع اذعان رسمی مستقیم به وجود این اختلافات است. این اظهارات خالد فیصل در واکنش به گزارش ها و اخبار رسانه های خارجی مبتنی بر وجود اختلافات در میان خاندان آل سعود بر سر انتخاب مقرن بن عبدالعزیز به عنوان جانشین ولیعهد است. در واقع تحلیل‌های زیادی درباره اقدام اخیر پادشاه عربستان در انتخاب مقرن بن عبدالعزیز رییس سابق دستگاه اطلاعاتی عربستان به عنوان جانشین ولیعهد در این کشور ارائه شده است.

 
خالد فیصل در پاسخ رسمی به این سوال گفت که اقدام پادشاه به تعیین مقرن برای جلوگیری از اقدام کینه توزان داخلی در تحریک و تهییج اختلافات داخلی و شعله ورتر کردن آنهاست. همین پاسخ وزیر تحت تشریح و تفسیر قرار گرفته است. گزارش ها و اخبار منتشر شده در رسانه های خارجی حاکی از بروز اختلافات شدید جدید درون حاکمیتی در عربستان است. نکته قابل تامل در این است که برخی از اعضای هیئت بیعت که شخص پادشاه سال 2006 آن را تاسیس کرد و 34 عضو دارد با این تصمیم پادشاه به شدت مخالفت کردند. از سوی دیگر برخی از مقامات خاندان آل سعود حاکم بر عربستان لب به اعتراض گشودند که مقرن کوچک ترین فرزند عبدالعزیز موسس آل سعود است و قدرت بعد از آن به نسل بعدی و نوادگان می رسد و این چیزی است که باعث افزایش و تشدید تنش بر سر قدرت خواهد شد و نه تنها دغدغه و نگرانی های داخل را در پی دارد که چه بسا بسیاری از متحدان خارجی عربستان و در راس آن آمریکا و اروپا را نگران کرده است. این ها همه در زمانی است که اوضاع سلامت و جسمی شاهزاده سلمان عبدالعزیز ولیعهد هشتاد ساله و وضع جسمانی و سلامتی شخص پادشاه 90 ساله بسیار وخیم است. به گونه ای که وی در دیدار اخیر با باراک اوباما رییس جمهور آمریکا از طریق لوله های اکسیژن نفس می کشید. به استقبال اوباما نیامد چون دیگر قدرت ایستادن و حرکت کردن را ندارد.



این تصمیم پادشاه عربستان در تعیین مقرن به عنوان جانشین ولیعهد یک روز قبل از سفر اوباما به این کشور صورت گرفت. اوباما سمت جدید را به مقرن تبریک گفت. برخی بر این باورند که مقرن در تعامل با برخی از پرونده ها از جمله ایران و سوریه تندرو است چیزی که رضایت آمریکا را در پی دارد. پادشاه عربستان تاکید کرد که این تصمیم در هیچ زمانی از سوی هیچ کسی قابل تغییر نخواهد بود.
 
معمولا چنین است که وقتی یک مقام عربستانی درباره موضوعی و مسئله ای صحبت می کند منظورش ضد آن است. مثلا زمانی که صحبت می کنند اقدام پادشاه به تعیین جانشین برای ولیعهد نشان دهنده برقراری ثبات و آرامش در کشور است در واقع نشان دهنده آن است که عملا هیچ ثبات و استقراری در روند خلافت و جانشینی در درون خاندان آل سعود وجود ندارد. امروز نیز اوضاع چنین است. مقامات عربستانی تلاش می کنند دیگران ( خارجی ) را سرزنش کنند و گناه و تقصیر ها را بر گردن وی اندازند که برای القای وجود اختلاف و تنش در درون خاندان آل سعود تلاش می کنند ولی حقیقت این است که اختلاف در میان شاهان و شاهزادگان سعودی چیز جدیدی نیست بلکه تاریخی و قدیمی است.

از اوایل دهه نود میلادی این اختلافات و کشمکش های داخلی میان خاندان آل سعود برای مردم عربستان روشن شده است. حتی تندروی پادشاه در بیانیه ای که دربار آن را صادر کرده است هیچ چیزی را تغییر نمی دهد و واقعیت وجود تنش داخلی در هیئت حاکمه را نفی نمی کند بلکه نشان می دهد هشدار پادشاه مبنی بر این که هیچ کسی در هیچ موردی و در هیچ زمانی نمی توان این حکم ( جانشینی مقرن برای ولیعهدی ) را تغییر دهد در واقع اشاره به طرف های داخلی در عربستان دارد. به افراد  و شاهزادگان و شخصیت های فعال در درون دولت. این گونه نیست که گفته می شود بیانیه دربار حاوی پیامی برای طرف های خارجی است که می خواهند نظام آل سعود را سرنگون و فروپاشی کنند. زیرا این نظام در آستانه سرنگونی و انفجار داخلی قرار دارد. امروز نظام حاکم بر عربستان چندین سر و رییس دارد. طرف های خارجی به اندازه ای که با برخی از دستگاه های ذینفوذ در عربستان از جمله وزارت دفاع ، کشور و دستگاه اطلاعاتی و وزارت گارد ملی تعامل و همکاری دارند با قدرت مرکزی تعامل ندارند.



همه قصه یک چیز است و آن این که تصمیم پادشاه عربستان به تعیین جانشین ولیعهد آن هم یک روز قبل از سفر باراک اوباما به عربستان مشخصا بدین معناست که از دخالت وی در عزل و نصب ها جلوگیری شود. مقامات آمریکایی به هیچ یک از نامزدها اعتراضی ندارند ولی طبعا تمایل کاخ سفید به محمد بن نایف بن عبدالعزیز وزیر کشور بیشتر است. طبیعت حکومت در عربستان همواره این است که سرنگونی آن به تعویق می افتد. پرواضح است که این موضوع حقیقت وجود مشکل در درون خاندان آل سعود را تغییر نمی دهد. بدون تردید چنین انتصابی یک کار اضافی بود. این گونه معروف است که معاون دوم نخست وزیر جانشین ولیعهد است. طبعا اختلافات در درون دستگاه هیئت حاکمه در عربستان متوقف نشده است بلکه همچنان پابرجاست و ادامه دارد. ا

ز زاویه دیگر باید گفت که انتخاب مقرن به عنوان جانشین ولیعهد بدون این که با هیئت بیعت مشورتی شود زمینه تنش جدیدی را در میان امرا و شاهزادگان سعودی در آینده باز کرد. همه این ترتیبات و تصمیمات برای این است که متعب بن عبدالعزیز فرزند پادشاه بعد از مقرن پادشاه شود. زیرا بر اساس آن چه که پیشتر گفته می شد مقرن یک شخصیت ضعیفی است و در زمانی که سمت های مختلفی داشته نیز ضعیف بوده است. بنابراین وی پادشاه قوی نخواهد شد در واقع به وی به عنوان یک شخصیت موقت نگریسته می شود. ولی به نظر می رسد که موازنه قوا در عربستان باعث تعیین وی به ولیعهدی از روی ناچاری شده است. امروز شرایط به گونه ایست که پادشاه و ولیعهد از شرایط مناسبی برای اداره کشور برخوردار نیستند و دیگر صلاحیت آن را نیز ندارند. نمی توانند کشور را مدیریت کنند.



مقرن بن عبدالعزیز

همانگونه که پیشتر ذکر شد اختلافات در دستگاه حاکمه عربستان چیز جدیدی نیست. همین دلیل برای قدیمی بودن اختلافات و تنش ها در داخل نظام آل سعود برای ما کافیست که بگوییم ملک سعود در حالی که در یونان در تبعید بود بعد از سپری کردن پنج سال تبعید در این کشور ترور شد. ملک فیصل نیز به دست برادر زاده خود و از طریق تیراندازی در مارس 1975 کشته شد.



یادمان هست که شرایط درگذشت ملک خالد نیز در سال 1982 در هاله ای از ابهام قرار دارد و گفته می شود که مسموم شده است. مقامات دیگر سعودی اختلافات شدیدی داشتند. ما شاهد بودیم که در مراسم معارفه ولیعهد جدید تیراندازی شد و اختلافات شدیدی رخ داد و رسانه ای شد. سدیری ها با ملک عبدالله اختلاف دارند. ولی آن چه که درباره نسل جدید و قدیم گفته می شود من معتقدم که همه مربوط به نسل قدیم می شوند. همه حاکمان و مقامات عربستانی تاکنون از نسل قدیم بوده اند و هستند. نگاه کنید همین مقرن بن عبدالعزیز نزدیک به هفتاد سال سن دارد. جوان نیست که بتواند فعال و پویا باشد و از آن به عنوان نسل جدید یاد کرد. چه بسا افرادی از نسل دوم از فرزندان بردارش ( برادرزاده های مقرن ) مانند سعود الفیصل سنی بیشتر از مقرن دارند. فیصل از نسل دوم است در حالی که سی و نه سال در سمت وزیر امور خارجه عربستان بوده است. بنابراین چیزی به معنای نسل جدید وجود ندارد. زیرا همه این افراد در دهه شصت و هفتاد از عمرشان قرار دارند. امروزه اختلاف موجود بین برادران تنی و ناتنی و فرزندان عبدالعزیز به اختلاف بین همه فرزندان آنان و شاهزادگان گسترش یافته است. پیشتر سی و پنج برادر تنی و  ناتنی با یکدیگر رقابت و کشمکش داشتند ولی امروز چند صد شاهزاده و امیر تشنه قدرت هستند و خود را محق تر از دیگران برای رسیدن به تخت و تاج پادشاهی می دانند. چگونه می شود که همه این افراد مدعی را راضی نگه داشت. شخص پادشاه در سال 2006 هیئت بیعت برای چنین روزی تاسیس کرد ولی شخص پادشاه تیر خلاصی را به سوی این شورا رها کرد. بنابراین این هیئت عملا تعطیل شده است و دیگر جایگاه خود را ندارد. قرار نیست پادشاه خود تصمیمی اتخاذ کند. پادشاه برای تعیین سلمان به عنوان ولیعهد از هیئت بیعت مشورت نگرفت و با آن ها رایزنی نکرد. بنابراین باید گفت که این شورا دیگر هیچ ارزش و جایگاهی ندارد.

بنابراین در شرایط کنونی زور و قدرت است که حرف اول و آخر را می زند بنابراین هر کسی از این عنصر برخوردار باشد مانند کسی که وزارت دفاع ، وزارت کشور و وزارت گارد ملی را بر عهده دارد این امتیاز را خواهد داشت. برخی از اعضای هیئت بیعت با این تصمیم پادشاه به شدت مخالفت کرده اند زیرا آنان معتقدند که حق تعیین ولیعهد با اعضای این شوراست. چرا که اصل و اساس نظام هستند. چگونه حکومت از شخصی به دیگری منتقل می شود از برادر به برادر. اگر عامل سن مطرح باشد که برخی هستند که از لحاظ سنی از مقرن بزرگترند و  باید ولیعهد شوند. ولی بعد این موضوع نادیده گرفته شد. یعنی عامل سن دیگر مطرح نیست. بعد از آن گفته شد که باید شخص اصلح برای تصدی سمت ولیعهدی و سپس پادشاهی انتخاب شود خب این وظیفه شورای بیعت است. امروز هیئت بیعت شخص اصلح را انتخاب می کند ولی اقدام پادشاه در تعیین ولیعهد بدون رایزنی و مشور با هیئت بیعت باعث تعطیلی آن شده است. این چیزی است که رخ داده است و هیئت بیعت هیچ نقشی ندارد. امروز نظام هیچ طرح و ساماندهی برای انتقال قدرت ندارد و این خود یک بحران بزرگ است. آنچه که پادشاه انجام داد مغایر با اساسنامه هیئت بیعت بود بر اساس دستورالعمل این شورا اگر پادشاه یا ولیعهد بمیرد هیئت بیعت تشکیل نشست می دهد و و لیعهد جدید انتخاب می کند ولی آن چه که رخ داد این است که پادشاه به رغم اساسنامه موجود به طور شخصی جانشین ولیعهد را انتخاب کرد و این اقدامی اشتباه بود. بنابراین همه این شاخص ها و سیگنال ها نشان دهنده تشدید جنگ قدرت در عربستان است تنشی که در آینده نه چندان دور بیشتر جنبه علنی به خود خواهد گرفت.


بر کسی پوشیده نیست که هدف از تعیین مقرن به عنوان جانشین ولیعهد دو هدف عمده را دنبال می کند نخست این که وی مدت زیادی رییس دستگاه امنیت و اطلاعات ملی عربستان بوده است و اگر قرار باشد در آینده قیام و اعتراض مردمی در این کشور رخ دهد در سرکوب آن استاد است. دوم این که قدرت بعد از مقرن که کوچک ترین فرزند عبدالعزیز است به متعب فرزند پادشاه کنونی عربستان ( عبدالعزیز ) می رسد و پادشاه از این طریق حاشیه امنیتی برای ریاست فرزندش در آینده ایجاد کرده است.
انتهای پیام/ 4030
https://www.asrehamoon.ir/vdcawwnm.49n6m15kk4.html
نام شما
آدرس ايميل شما