تاریخ انتشار :چهارشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۳ ساعت ۱۱:۰۵
برخی از آنها که امروز در استان سیستان و بلوچستان و منطقه سیستان مسئولیتی را بر عهده گرفته‌اند خاطراتی از روزهای انقلاب دارند ،خاطراتی زنده که همیشه همراهشان هست و هر روز که از خیابان‌ها و گذرهای آن روزگار عبور می‌کنند، آن خاطره‌ها باز برایشان زنده می‌شوند.
روزهای بیادماندنی انقلابی های دیروز و مسئولان امروز سیستان
روزهای بیادماندنی انقلابی های دیروز و مسئولان امروز سیستان
به گزارش سرویس اجتماعی عصرهامون به نقل از اوشیدا،برخی از آنها که امروز در استان سیستان و بلوچستان و منطقه سیستان مسئولیتی را بر عهده گرفته‌اند خاطراتی از روزهای انقلاب دارند ،خاطراتی زنده که همیشه همراهشان هست و هر روز که از خیابان‌ها و گذرهای آن روزگار عبور می‌کنند، آن خاطره‌ها باز برایشان زنده می‌شوند.
انقلابی‌های دیروز و مسئولان امروز در گفت و گو با اوشیدا از روزهای انقلاب در زابل می گویند:
بخاطر شعار نویسی در مدرسه تنبیه شدم
سید باقر حسینی نماینده مردم سیستان در مجلس شورای اسلامی،انقلاب اسلامی را در ده سالگی در حالی که کتاب و دفتر به دست دارد با تمام تلخی ها و شادی هایش تجربه می کند،آن روزهای که به همراه همکلاسی ها سوار بر تویوتا شده و در زابل شعار مرگ بر شاه و درود بر خمینی سر می دادند.
نماینده مردم سیستان می گوید: منزل ما در مسیر راهپیمایی تظاهرکنندگان به سمت مسجد حکیم که آن روزها به عنوان پایگاه انقلاب بود قرار داشت و ما هروز به همراه همکلاسی ها شعار می گفتیم و این کار هر روز ما بود.
وی می افزاید: با همان سن کمی که داشتیم با رژیم شاه دشمنی خودمان را نشان می دادیم و یکی از کارهای هرروزمان شعار نویسی در مدرسه بود تا آنجا که بخاطر این کار از سوی مسئولین مدرسه تنبیه می شدم اما هر بار جراتم از قبل بیشتر می شد.
وی به شعارهایی که در آن روزها بر علیه رژیم شاه خائن می گفتند ،اشاره کرد و افزود: مرگ بر شاه ،درود بر خمینی ،ای شاه خائن آواره گردی / خاک وطن را ویرانه کردی / کشتی جوانان وطن آه و واویلا/ کردی هزاران دردسر آه و واویلا/استقلال آزادی جمهوری اسلامی و اینها شعارهای عمده و اصلی در آن زمان بود.
حسینی گفت: چهارم ابتدایی بودم که روزهای شادی و پر غرور انقلاب آغاز شد و ما به همراه دیگر همکلاسی ها خوشحال بودیم و این روزها به عنوان بهترین روزهای انقلابی من در آن زمان بود.
پای شکسته یادگاری از تظاهرات 57 در تهران
علی اصغر میرشکاری مسئول امنیتی سیاسی استانداری سیستان و بلوچستان از روزهای انقلابی خود در دوران قبل از انقلاب می گوید: سال 57 در زابل در دبیرستان آزادی درس می خواندم که بعدها این دبیرستان منحل و با دبیرستان فردوسی ادغام شد و هم اکنون این دبیرستان بعد از شهادت حسینی طباطبایی به نام این شهید تغییر نام داد.
وی می گوید: بنده در آن دوران18 ساله و سال آخر دبیرستان بودم و در تمام تظاهرات و برنامه هایی که پیرامون به ثمر نشستن پیروزی انقلاب بود، شرکت می کردم. شعار نویسی روی دیوارها و توزیع عکس حضرت امام(ره)از آن کارها بود.
میرشکار ادامه داد: به دلیل علاقه خاصی که به این فعالیتها داشتم سال 57 جهت شرکت در مراسمات و تظاهرات به تهران رفتم و در راهپیمایی انقلابیون و دانشگاهیان شرکت می کردم.
وی بیان کرد: در یکی از روزهای تظاهرات که در محل دانشگاه تهران انجام می شد،ساواک با ایجاد حائلی سعی داشت مانع از برگزاری راهپیمایی و تجمع شود که در همین حین بر اثر ازدحام جمعیت زمین خوردم و پایم لای درب دانشگاه تهران شد و خونریزی شدیدی راه افتاد که توان راه رفتن را از من گرفته بود که لنگان لنگان خودم را به سمت خیابان رساندم و از آنجا که توان نداشتم چند مرتبه زمین خوردم و دست آخر در جوی آب افتادم و همین مسئله باعث شد ساق پایم بشکند.
مسئول امنیتی سیاسی استانداری سیستان و بلوچستان ادامه داد: به سختی دو چوب پیدا کردم و توانستم خودم را به ترمینال جهت بازگشت به زابل برسانم و در زابل پدر و مادرم مرا به نزد شکسته بند ماهری بردند و این خاطره برای من ماندنی شد.
مجسمه شاه را به تراکتور بستیم و در شهر چرخاندیم
هوشنگ ناظری فرماندار ویژه زابل، انقلاب اسلامی ایران را در ۱7 سالگی تجربه کرده است و از روزهای به یادماندی با گروهی از هم سن و سال‌هایش در شب به یادماندنی سقوط رژیم ستم شاهی می گوید: در شب 22 بهمن در میدان آزادی زاهدان بودم که به همراه دیگر انقلابیون مجسمه شاه را به تراکتور بسته و در سطح شهر می چرخاندیم.
ناظری افزود: شب بیست یکم و بیست و دوم بهمن از شبهای بیادماندنی بود و در خاطره ها ماندگار شد.
فرماندار ویژه زابل گفت: بعد از آن شب مسئولیتهای در رابطه با حفاظت از شهر داده شد و در زمان کوتاهی سازمان اطلاعات امنیت را بدست گرفتیم و ساختمان رادیو(صدا و سیما) به دست انقلابیون افتاد.
شادی انقلاب 57 را یکبار دیگر در آزادی خرمشهر دیدیم
محمود اوکاتی صادق رئیس دانشگاه زابل انقلاب اسلامی ایران را در 12 سالگی تجربه کرده است و در آن روزها در کلاس دوم راهنمایی انقلاب در خاطرش ماندگار می شود،انقلابی که پای آن خون هزاران جوان ریخته شد.
اوکاتی صادق می گوید: پیروزی انقلاب یادم هست همان روزهای که امروزمان را مدیون آن روزها هستیم،در زابل رژیم ستم شاهی حکومت نظامی اعلام کرده بود و بازار را تاراج کرده بودند.
رئیس دانشگاه زابل ادامه داد: روزهای نفس گیری بود اما 22 بهمن که فرا رسید خاطرات تلخ گذشته را به شادی مبدل کرد .
وی می گوید: در خاطرم است که صدا و سیما به تصرف درآمد و اعلامیه انقلاب منتشر می شد و در واقع نشان می داد که انقلاب به ثمر نشسته است.
اوکاتی بیان کرد: در همه کوچه و بازار یک شادی وصف ناپذیری که نمونه آن را فقط موقع آزادی خرمشهر دیدیم ،موج می زد و آن روزها در خاطره ما ثبت شد.
انتهای پیام/4382 https://www.asrehamoon.ir/vdcbs5b0.rhbsapiuur.html
نام شما
آدرس ايميل شما