تاریخ انتشار :پنجشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۴ ساعت ۱۰:۲۲
ای دختر ایرونی که غیرتت اجازه نداد خون شهیدان رو پایمال کنی بدون که تو یک فرشته ای!
طلای سیاه را از سرمان بر نمی داریم
به گزارش سرویس وبگردی عصر هامون به نقل از وبلاگ زاهدان بلاگ، هوا خیلی گرم بود از کلاس تعطیل شده بودم و به اتوبوس هم دیر رسیدم. خدایا چه قدر هوا گرمه چادرمو کمی جلوتر میکشم ومنتظرم یه ماشین بیاد ومنو به مقصدم برسونه اما هر کی میاد یه نگاه عجیبی میکنه و از کنارم رد میشه.


هوا خیلی گرم بود از کلاس تعطیل شده بودم و به اتوبوس هم دیر رسیدم. خدایا چه قدر هوا گرمه چادرمو کمی جلوتر میکشم ومنتظرم یه ماشین بیاد ومنو به مقصدم برسونه اما هر کی میاد یه نگاه عجیبی میکنه و از کنارم رد میشه. گرما امونم رو بریده پس چرا یه تاکسی رد نمیشه. اون طرف تر ازمن دو تا خانم که با هم صحبت میکردن وانگاری یه جوک خنده دار براشون اومده بود سرشون تو گوشی بود ومی خندیدن، ظاهر چندان مناسبی نداشتن و گرما زیاد براشون طاقت فرسا نبود تو همون لحظاتی که ذهنم مشغول اونا بود ماشینی که صدای ضبطش خیلی بلند بود کنار پاشون ترمز زد و اونا سوار شدن، مجبور شدم تو این گرما پیاده به سمت مقصدم راه بیفتم. کمی بعدتر ماشینی جلوی پام ترمز کشید، خدایا شکرت دیگه طاقت نداشتم.

نمی دونم تا حالا براتون پیش اومده که تو قُل گرما یا سوز سرما منتظر تاکسی باشید خیلی از مسافر برها تو سطح شهر به یک خانم محجبه که می رسن با یه نگاه غیر قابل تحمل از کنارت رد میشن و میرن انگار اونان که جای ما باید گرما و سرما رو تحمل کنن ولی نمی دونن که ما از این اوضاع نه تها ناراحت نیستیم حتی خوشحالیم، آخه اونا که نمی دونن چه لذتی داره وقتی سیاهی چادر ما ، دل مردایی که چشماشون دنبال خوش رنگترین رنگ لباس زنا هست رو میزنه ، نمی دونین چه لذتی داره وقتی تو خیابون و دانشگاه و … راه می ریم و صد قافله دل کثیف، همراه مون نیست.نمی دو نن واقعا نمی دونن چه لذتی داره این حجاب!

این روزها حرف از حجاب که میشه همه در برابرت جبهه می گیرن و میگن ای بابا بس کنین این امل بازیا رو این حرفا دیگه قدیمی شده محرم ونامحرم چیه مهم دلامونه که پاکه ما که منظوری از این کارا نداریم. اگه از این کارا نمی کردین الان اینهمه عقب افتاده نبودیم. این همه سلمبه قلمبه بار میکنن تا پوشش منو چادرمو تحقیر کنن اما کور خوندن.

من حداقل خوشحالم که دغدغه صبح فردام نوع پوشش و مدل آرایشم نیست این وقت رو دارم که به جای رنگ ساپورت فردام به کارای مهمتری برسم.

آهای آقا پسری که حجاب منو به سُخره گرفتی من خوشحالم که مثل تو نیستم که به جای فکر کردن به برداشتن ابروهام بخوام به ظاهر جنسیت خودمو تغییر بدم! یادت باشه تو یک مردی حالا که داری این اسمو یدک می کشی حرمت خودت رو نه حرمت مردای دیگه رو نگه دار.

و در آخر تو ای دختر ایرونی که غیرتت اجازه نداد خون شهیدان رو پایمال کنی بدون که تو یک فرشته ای! در روزگاری که زن را بـ‌ه " تن " می شناسند، غیرت را " بد دلی " می نامند و باحجاب را " اُمل " می دانند، تو همچون " فرشته " بمون؛ چرا که گذشت اون زمون که نفت رو طلای سیاه می گفتن، امروز طلا تویی و سیاهی چادرت؛ قدر خودت رو بدون... https://www.asrehamoon.ir/vdchwkn-.23n6zdftt2.html
نام شما
آدرس ايميل شما