بازار داغ رمالی و دعانویسی در خاش/ تجاهل نافرجام پایان ندارد

 به گزارش سرویس اجتماعی عصر هامون به نقل از  تفتان ما،شهرستان خاش مشتی نمونه خروار از دعانویسان و ملانماها را در خود دارد که آزادانه  درگوشه و کنار شهر مشغول کسب روزی از کلاه خلق خدا هستند.

برای ادامه گزارش همراه مردی که برای تعویذ میخواست پیش رمال برود همراه شدیم؛ جاده سنگلاخی و شیب بالا مزید بود بر علت و مرکب نگون بخت را هر لحظه  تناصر کمتر می گشت و اما پیچیدگی درد، پیچیدگی مسیر را بی اهمیت می کرد برای مردی که تنها پسرش را اینگونه گرفتار بازی خناس کرده بود.

حساب مراجعه به این اطباء ماورایی، از دستش در رفته بود و پیر صاحب کمال، پس از تفحص در دنیای خاص، اجنه را مسلط بر جسم و روح جوان رعنا دید و تجویزش احضار اجنه در کالبد جوان و گرفتن اعتراف و دعوتش به اسلام و نیز دمیدن آیه ها بر آب بود و بس.

تکه کاغذی که با آرایش خاصش، انتهای علم کتاب را برای ملا نماها به اثبات می رساند و تعویذ در دنیایی که علم در بعد مادی و معنوی سیر صعودی در پیش دارد چگونه می توان به انحلال معمای مبهم ارجاع و مقبولیت جهالت ادوار کهن در حال حاضر رسید…
ریشه اعتقادات موروثی و تبلیغ کج اندیشان  و یا صاحب منصبان این فعل شاید پاسخ این پرسش باشد اما اعتقاد و بیشتر از او تلقین به مداوا و نتیجه این تلقین است که گرایش به این شیوه را کثرت میبخشد.

آری! فردی که باور دارد سردرد شدیدش دوایی جز خوردن قرص مسکن ندارد هیچ دارویی به وی بهبودی نمی بخشد مگر همان قرص و جالب اینکه به محض اینکه قرص را می بلعد احساس مرتفع گشتن درد می کند. حال آنکه این قرص تا در معده هضم گشته و توسط روده کوچک جذب خون و به عضو متالم برسد زمانی خاص می برد.

در واقع این تلقین است که او را آرامش می بخشد و به همین منوال، آنکه معتقد است درد را درمانی جز رجوع به کاتبان سودجوی کلام الله پاک نیست حقیقتاً راه دیگری درمان نخواهد کرد چون علاج بیشتر دردها تلقین مداوا می کند و تلقین در واقع همان باور و امیدی است که گره گشای مشکلات و تسکین آلام است.

کافیست به فرد معتقد به ملاپرستی، در هنگام دردش، کاغذی تهی از کتابت را به نهان، آرایش تعویذی داده و به او بگوییم این از جانب فلان ملای اعظم بوده و با آب زعفران نگارش گشته و تمام درد هایت را تسکین خواهد داد.
ساعاتی بعد دردهایش تسکین خواهد یافت و این ماحصل همان تلقین و اعتقادش است و کاش اعتقاد و تلقین ما فقط بر باور عقل و ایمان قلبی به کردگار پاک باشد تا امداد غیبی از جانب او ما را از هر گونه خرافه پرستی و تمایل به بنده پرستی باز دارد.

عجیب که قشر فهیم و تحصیل کرده نیز به هنگام عجز، اسیر همین خرافه ها می گردد و ملا نماهای دروغین صحت گفتار خود را در نمایش مشکلاتی که تقریباً تمام اجتماع را در بردارد به اثبات می رسانند و علاج را نادر و سخت می پندارند و هرچه این مداوا سختتر و با امکاناتی مفقود باشد نشان تسلط بیشتر ملا و علاج قطعی بیمار خواهد بود.

با قلمی از پر طاووس و جوهری از زعفران بر پوست آهوی معطر شده با عود و عنبر آیات فلان قسمت از کلام پاک نوشته شود یا گوسفندی که شاخهایش راست بوده و گوشهایش زرد و پیشانیش سفید و حتما زیر یکسال ولی فربه بوده خیرات کرده  و … تا علاج حاصل گردد و اگر بگویی که یافت نمی شود پاسخ خواهند داد افرادی هستند آشنا که توسط آنان یافت می شود کافیست این هزینه سنگین را بپردازی تا جناب ملا دستور تهیه را بفرمایند.

آخر جهالت تا به چه میزان با خود نمی اندیشیم که ملایی که ما معتقدیم با استناد و امداد از کلام خدا درمانمان خواهد کرد چگونه چنین علاجی را پیشنهاد میدهد که کاملا مغایر با کلام خدا و دین خداست.
البته درست است که اجنه وجود داشته و گاها نیز مخل زندگی شخصی خواهند شد و یا جادو و جادو گران دست بکارند اما اینکه همه دردها و مشکلاتمان از بابت وجود آنان باشد مضحک و جهالت محض است.
چیزی که با مراجعه به ملا همیشه جواب این باشد؛ تحت تسخیر اجنه و یا جادوی دشمنان است.
کاش اندکی به خود بیاییم و دین و عقل خود را به سهولت به این بازی مضحک نبازیم.

این تنها گوشه ای از وقایعی است که در درون دروازه های شهر حافظان قرآن و بدون هر گونه نظارت و پیگیری صورت می گیرد و هر روز دامنه آن گسترده تر می شود و نه تنها باعث به وجود آمدن دکانی برای کسب درآمد با حداقل زحمت شده است بلکه فرهنگ ها و هنجار های ما را دستخوش تغییراتی می کند.
لذا انتظار می‌رود مسئولان امر با این مسئله به طور قاطع و ریشه‌ای مبارزه کنند تا جلوی این کلاهبردار ها گرفته شود.

انتهای پیام/9031