جدایی و طلاق مساله تازهای نیست و کم و بیش در بسیاری از جوامع و فرهنگها هم وجود دارد، اما مهم چرایی طلاق و جدایی است.
به گزارش سرویس اجتماعی عصر هامون به نقل از اوشیدا، جدایی و طلاق مساله تازهای نیست و کم و بیش در بسیاری از جوامع و فرهنگها هم وجود دارد، اما مهم چرایی طلاق و جدایی است. برای اغلب افراد این موضوع با احساساتی همچون افسردگی، عصبانیت، از دست دادن اعتماد به نفس، احساس گناه و تقصیر همراه است و شاید به همین دلیل هم اغلب زوجهای طلاق این توانایی را ندارند که با مسائل و مشکلات بعد از جدایی کنار بیایند. مسالهای که از اهمیت ویژهای برخوردار است و باید بدان توجه داشت، این است که طلاق آثار زیانبار و منفی را در زندگی دو طرف بوجود می آورد که ادامه زندگی برای افراد به سختی و با مشکلاتی همراه خواهد شد. روشن است که برای پایان بخشیدن به درگیریها و تنشهای موجود بین زوجین، جدایی و طلاق آخرین راه است، اما بدون تردید این درگیری و مشاجره دو زوج نیست که باعث بر هم خوردن آرامش کودک میشود بلکه درگیری و اختلاف والدین کودک است که امنیت را در محیط خانه از بین میبرد و او را موجودی ضعیف و افسرده میکند و طلاق نیز باعث کاهش این مشاجرات نخواهد شد پس تأثیر مثبتی روی فرزندان ندارد مگر اینکه والدین با آگاهی از موقعیت خود و فرزندانشان عملکرد خود را تغییر دهند و کاری کنند که هم به نفع آنها باشد و هم باعث حفظ سلامت فرزندشان شود. برات حمیدیان استاد معارف اسلامی دانشگاههای زابل و کارشناس علوم تربیتی در رابطه با معضل طلاق در جامعه گفت: عوامل مختلفی در کوتاه شدن عمر زندگی جوانان امروز تاثیرگذار است اما عدم شناخت درست طرفین ازدواج و مشکلات اقتصادی از اصلی ترین علل طلاق است.
حمیدیان گفت: نقش خانواده بر دوام زندگی مشترک فرزندان را نمی توان نادیده گرفت اما چیزی که در حال حاضر شاهد هستیم این است که خانواده ها تمام مسئولیت انتخاب را بر عهده فرد گذاشته اند و این نهایت اشتباه است زیرا فرد تجربه لازم را ندارد و بیشتر درگیر احساسات و اشتباه می شوند. وی با بیان اینکه طلاق پایان زندگی نیست ،بیان داشت: امروزه هر چند طلاق نسبت به گذشته در جامعه عمومیت بیشتری پیدا کرده است اما دیدی که کلیت جامعه ما نسبت به طلاق دارد تغییر چشمگیری نداشته است و بر خلاف جوامع غربی که تقریباً با طلاق کنار آمده اند در جامعه ایرانی طلاق با دیدی انحرافی و ضد ارزش نگاه شده و مطلقین را بعنوان محکومی که مقوله ای ارزشی به نام خانواده را زیر پا گذاشته در نظر می گیرند و این تصوری است که اکثریت جامعه نسبت به طلاق دارند . مدرس معارف اسلامی دانشگاههای زابل عنوان کرد: در گذشته همسر گزینی بیشتر درون فامیل یا آشنایان و همسایه ها اتفاق می افتاد و شناخت و درک متقابل به جهت رفت و آمد ها بیشتر و دقیق تر بود در حالی که امروز همسر گزینی برون گرایی شده است و افراد متعدد برای انتخاب فرد مناسب به دختر یا پسر کمکی نمی کنند و نتیجه آن یک شناخت سطحی است. وی در پایان گفت: طلاق از جمله مواردی است که هر چند در درجه اول افراد را تحت تاثیر قرار می دهد در مرحله بعد جامعه و نزدیکان به فرد را با مسائل روانی اجتماعی و اقتصادی مواجه می کند . انتهای پیام/9031 https://www.asrehamoon.ir/vdcgwz9u.ak9tw4prra.html