تاریخ انتشار :چهارشنبه ۱ مهر ۱۳۹۴ ساعت ۰۹:۳۴
نکته قابل تامل اینجاست که مرعشی و دوستان وی مجموعه ای در کرمان تحت عنوان هفت باغ داشتند که دولت های قبل از احمدی نژاد در اختیار آن ها گذاشته بود و عصبانیت آن ها از دولت احمدی نژاد این است که در دولت نهم و دهم دست حلقه هاشمی از بیت المال خارج شد.
خاندان"مرعشی‌" همچنان پرچمدار توهین به ملت ایران/تغییر شعار حامیان اصلاحات از"زنده باد مخالف من" به " مخالف من بی شرف است"
خاندان"مرعشی‌" همچنان پرچمدار توهین به ملت ایران/تغییر شعار حامیان اصلاحات از"زنده باد مخالف من" به " مخالف من بی شرف است"
به گزارش سرویس سیاسی عصر هامون به نقل از راه دانا؛ لطفاً در ادبیات سخیف  یکی از اعضای شورای مرکزی حزب کارگزاران تأمل نمایید!

 

حسین مرعشی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب و عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران در یک گفتگوی رسانه ای: «اگر کسی از تکرار دولت‌های نهم و دهم، تنش نلرزد و متاثر نشود یک ایرانی با شرف نیست».[1]

 

البته این اولین باری نیست که برادر عفت مرعشی _ همسر هاشمی رفسنجانی و سخنگوی حزب کارگزاران هاشمی دست به اهانت و فحاشی علیه انقلاب و صاحبان اصلی آن یعنی مردم شریف ایران زده است.

 

به نظر می رسد این برادر و خواهر(حسین و عفت مرعشی) در حال حاضر پرچم دار فحاشی به نظام هستند. دمل این توهین و فحاشی ها از زمان روی کار آمدن احمدی نژاد سر باز کرد و چرکش دامن نیروها و مردم انقلابی ایران اسلامی را گرفته است.

 

زمانی حسین مرعشی رییس دولت دهم را بدتر از بنی صدر می خواند(توهین به یک دولت توهین به مردمی است که به آن رای داده اند) و زمانی به ارکان انقلاب اسلامی توهین می کرد و زمانی هم با فحاشی دستور به ضرب و شتم یک جانباز را در گردهمایی اصلاح طلبان صادر کرد. آن چیزی که مبرهن است خانواده هاشمی و یا مرعشی ها از مردمی که به فرد دیگری غیر از حلقه هاشمی در انتخابات رای داده بودند، کینه به دل دارند و سعی می کنند با توهین به مردم و تمسخر احکام قوه قضائیه و... عقده حقارت بگشایند.

 

صفحات مجازی تیم رسانه ای منتسب به این خاندان هم مردم ایران را از اینچنین توهین ها بی نصیب نگذاشت تا جایی که رضا حقیقت نژاد روزنامه نگار فتنه گر فراری ضمن اهانت به مردم ایران، آنها را آدمهای بی اطلاع از مسایل سیاسی خواند و همه را دزد و قاچاقچی برشمرد!

 

این نوع توهین ها از کسانی بر می آید که از جنس مردم نباشند و در مقاطعی جلوی رانت ها و فسادهای آنها گرفته شده باشد.

 

مرعشی از اوّلِ انقلاب تا ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد مسئولیت‌های گوناگون را در پروندهٔ خود دارا بود. مسئولیت‌های او از جهاد سازندگی شروع و به سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ختم شد.اما پس از روی کار آمدن دولت احمدی نژاد دست او از مناصب دولتی و اقتصادی باز ماند. صحبت های مرعشی بر علیه دولت قبلی و مردمی که در آن برهه به احمدی نژاد رای داده بودند به این دلیل است که در دوران احمدی نژاد آن ها نتوانستند از بیت المال سوء استفاده کنند؛ گرچه بعد از روی کار آمدن روحانی، دولت ۵ هزار و ۴۰۰ هکتار از زمین های بم را تصویب کرد و به آن ها داد.

 

نکته قابل تامل اینجاست که مرعشی و دوستان وی مجموعه ای در کرمان تحت عنوان هفت باغ داشتند که دولت های قبل از احمدی نژاد در اختیار آن ها گذاشته بود و عصبانیت آن ها از دولت احمدی نژاد این است که در دولت نهم و دهم دست حلقه هاشمی از بیت المال خارج شد.

 

بدیهی است فحاشی عضو حزب کارگزاران در بی شرف دانستن مخالف خود واقعیات ننگین تفکر مدعیان زنده باد مخالف من را به خوبی آشکار می سازد، لیکن اصل کلام در این است که به راستی چه تفکری سزاوار این ادبیات سخیف و مشمئز کننده است؟ آیا موافقان دولت نهم و دهم که بخش کثیری از مردم را تشکیل می دهند سزاوار فحش و ناسزا و توهین هستند؟

 

بدیهی است باید این فرد هتاک به علت توهین به اقشار مختلف مردم مورد تعقیب قضایی  و برخورد جدی دستگاه قضا با این گونه هتاکان  به مردم و  جامعه قرار گیرد.

 

با همۀ این اوصاف کلام در این نکته منحصر است که به راستی چه کسانی را باید مبدع و مروّج بی شرافتی در جامعه دانست مخالفان دولت نهم و دهم؟! یا مروجان و تسهیل کنندگان برخی بی شرافتی های اخلاقی، فرهنگی.. در جامعه ؟

 

به راستی آیا صرفاً نگاه مثبت یا منفی نسبت به یک دولت اجرایی می تواند عاملی برای بی شرافتی محسوب گردد؟ اگر پاسخ منفی است پس چرا عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران اینگونه به ملت جسارت می کند؟  بدیهی است منشأ افزایش جسارت های اینچنینی را باید از  سیاه نمایی و بد اخلاقی های سیاسی در کشور توسط لیدر و پدر معنوی این جریان دانست ، لیکن با همۀ این تفاسیر باید با تعمّق و تأمّل این پرسش کلیدی را مطرح کرد که چه جریانی پایه گذار برخی مشکلات و پیامدهای اجتماعی و تسهیل کننده برخی بی شرافتی اخلاقی و فرهنگی در جامعه بوده است؟

 

در وهلۀ نخست باید تعبیر یکی از اساتید برجستۀ مردم شناسی را مورد تأکید قرار داد که بیان نمودند؛ «در دوران آقای هاشمی سیاست های ما به کلی از خط امام جدا شد. یعنی نوعی برگشت به دوران پیش از انقلاب بود»[2].

 

هم چنین ترویج آسیب های اجتماعی از جمله تن فروشی و رواج پدیدۀ فاحشه های خیابانی از جمله چالش هایی بود که آنهایی که تعدیل اقتصادی را راه انداختند و وضعیت اقتصادی و فرهنگی  مردم را به بدترین وضع ممکن رهنمون ساختند[3]، خود در ترویج این پدیدۀ خطرناک در جامعه سهمی غیر قابل انکار را ایفا کردند.

 

باید اذعان نمود مکتب اقتصادی لیبرالی که به اقتصاد آدام اسمیت نیز مشهور می باشد در کشور ما و دردوران دولت سازندگی آقای هاشمی  به عنوان اقتصاد غالب در کشور اجرائی گردید، زیرا با ترویج ایدۀ تعدیل اقتصادی و ترویج افزایش تقاضا برای مقولۀ مصرف گرائی، این امر خودبه عنوان عاملی مهم برای ایجاد فاصله طبقاتی محسوب گردید و در عین حال باعث کاهش سرمایۀ قشر متوسط و افزایش سرمایۀ ثروتمندان جامعه شد.

 

لذا این چالش باعث گردید  اخلاق از میان برود، در جامعه بدون اخلاق خانواده نابود خواهد شد چرا که خانواده براساس اخلاق و سنت شکل می‏گیرد و در چنین جامعه‏ای نه از سنت خبری است نه از اخلاق، که تشدید ناهنجاری های اجتماعی و برخی بی شرافتی های اخلاقی و اجتماعی ارمغان جریانات تکنوکراتی است که در حال حاضر به مردم انگ بی شرافتی می چسبانند.

 

در حالی که در مکتب اقتصادی لیبرالی  جریان کارگزاران در دولت هاشمی ظلم علیه طبقۀ فرودست تسهیل گردید و و طبقه ثروتمند از حمایت های بی حد و حصری برخوردار شد.

 

در تشریح نقش رویکردهای ظالمانۀ اقتصادی در دولت کارگزاران باید گفت در بسیاری از مکاتب اقتصادی به ویژه مکتب اقتصادی لیبرالی خانواده های سطح پایین از هم پاشیده می شود و مکانیسم پاشیدگی خانواده در سرمایه داری، گران شدن ازدواج و خانواده و ارزان شدن فحشا و روابط نامشروع می باشد.

 

 اضافه بر آنکه ارزش های اخلاقی حافظ خانواده نیز توسط فردگرایی حاکم بر سرمایه داری نیز ضعیف شده و رسانه ها با برنامه های جنسی خود تشویق به روابط جنسی قبل از ازدواج و روابط جنسی فرا ازدواجی بعد از ازدواج می کنند و بدین ترتیب روابط خانوادگی از هم پاشیده می شود و گاهی مشکل های مجازی خانواده مثل خانواده همجنس بازها را بوجود می آورند که خانواده بیشتر مورد استهزا و ارزش شکنی واقع می شود.

 

از سوی دیگر در مکتب اقتصادی لیبرالی با ترویج کنترل جمعیت،در پی کوچک سازی خانواده ها برآمدند که این امر در کنار کوچک شدن ابعاد خانه در آپارتمان ها منجر به فروپاشی خانواده ها گردید که باعث ایجاد نسبت دو طرفه بین فساد و فروپاشی خانواده ها گردید،از سوی دیگر کشورهای سرمایه داری و حامی کنترل جمعیت ،برای جبران رشد منفی جامعۀ خود،شروع به ورود جمعیت جوان کشورهای فرودست نمودند که این امر خود باعث تنوع چند ملیتی و نیز قومیت مبتنی بر سرمایه داری گردید که به نوعی سنت شکنی های متعدد را به همراه خواهد داشت و در عین حال به قیمت از بین رفتن فرهنگ های بومی جوامع مختلف ،منجر به جهانی سازی سرمایه داری خواهد گردید.

 

حال با این تفاسیر می توان دریافت کسانی که خود جاده صاف کن بسیاری از آسیب های اجتماعی از جمله برخی بی شرافتی اجتماعی و فرهنگی  در جامعه اسلامی بودند باید به عنوان تسهیل کنندگان ناهنجاری های اجتماعی مورد شماتت قرار گیرند نه اینکه به مردم مسلمان و متدین ایران انگ بی شرافتی روا دارند،هم چنین به بیان قران کریم مروجان فحشاء در جامعه اسلامی  باید منتظر عذاب دردناکی در دنیا و آخرت باشند[4].

 

لذا با این تفاسیر به نظر می رسد این ادبیات سخیف آقای مرعشی  شایستۀ کسانی است که با سیاست ها و رویکردهای نادرست خود در ترویج غرب گرایی در ایران به نوبۀ خود پایه گذار بسیاری از آسیب های اجتماعی از جمله فحشا و...  بوده اند نه مردم.

[1] www.farsnews.com/139406290009

[2] http://www.khabaronline.ir/detail/93896/

[3] برگرفته از سخنرانی دکتر ابراهیم فیاض درنشست پوپولیسم و عوام گرایی.

[4] سورۀ نور، آیۀ 19.

انتهای پیام/9031

https://www.asrehamoon.ir/vdcb89bz.rhba8piuur.html
نام شما
آدرس ايميل شما