به گزارش سرویس اجتماعی عصرهامون به نقل از لادیز ؛ با نگاهی گذرا به کالاهایی که از شبکه های ماهواره ای تبلیغ می شود، به راحتی می توان دریافت که عمدتا زنان به ویژه زنان خانه دار و دختران به عنوان بازار هدف این کالاها در نظر گرفته شده اند.
در صورت تغيير نگرش زنان، به ويژه زناني كه نقش مادري را ايفا ميكنند، به طور طبيعي اين تغيير نگرش بر تربيت كودكان آنها اثر ميگذارد، چون مادران در تربيت كودكان نقش ويژهاي دارند و نسلهاي آينده كشورمان تحت تأثير چنين تربيتي، پرورش مييابند.
از سوي ديگر، دختران جوان زيادي در زمره مخاطبان بالقوه شبكه هاي ماهواره اي قرار دارند كه تغيير نگرش آنها در زمينه سبك زندگي، شامل نوع پوشش، تعامل با جنس مخالف، ازدواج، مصرف، اوقات فراغت، تعامل با والدين و ديگر اعضاي خانواده، حضور اجتماعي و نظاير آن، به تدريج آثار خود را در رفتارهاي فردي و اجتماعي بروز مي دهد.
از نظر مصرف كالاهاي گوناگون و عادات و مناسك مصرف نيز، برنامههاي شبكههاي تلويزيوني ماهوارهاي، آسيبهايي براي زنان ايراني دارند، به اين معنا كه در فرهنگ ديني و بومي ايران، موضوع قناعت و پرهيز از مصرف تجملي، اصلي اساسي است، اما برنامههاي شبكههاي تلويزيوني ماهوارهاي در تضاد يا تعارض با اين موضوع، قرار دارند.
تبلیغ انواع وسایل و ظروف آشپزخانه، انواع وسایل آرایش و داروها و همچنین دستگاه های لاغری به وضوح نشان می دهد که عمده تلاش این شبکه ها در تبلیغ این کالاها، ترغیب زنان و دختران به مصرف آنهاست و از آنجایی که عمده مخاطبان شبکه های ماهواره فارسی زبان، زنان و دختران هستند، در تبلیغات تجاری نیز بر این دسته از مخاطبان متمرکز هستند.
علاوه بر این در شبکه هایی با موضوع آشپزی، بسیاری از محصولات خارجی به طورغیرمستقیم، تبلیغ شده و به نوعی از طریق آموزش آشپزی و نحوه تهیه غذاهای گوناگون، ذائقه ایرانی را در جهت مصرف دسته خاصی از غذاها هدایت می کنند که از مواد اولیه متفاوت تهیه شده است و محصول برخی شرکت های خارجی هستند.
با وارد شدن زنان در این بازی تجاری، برد با عرضهکنندگان کالاست، چراکه تقاضا هر روز در حال افزایش است، بدین ترتیب تجملگرایی در تاروپود افراد ریشه دوانده و حیف و میل ساختن سرمایههای مادی، با پیامدهای منفی توام خواهد بود ، هدر رفتن سرمایه مادی، متمرکز شدن بر مسایل کم اهمیت و غیر ضروری، بدون در نظرگرفتن شرایط اقتصادی و ارزشهای اجتماعی، زمینه را برای چالشهای بعدی مهیا میسازد؛ چشم و هم چشمیها و زیاده طلبیها، خانوادهها را متزلزل ساخته، درگیریها و نزاعهای خانوادگی را وسعت میبخشد و این موضوع در کسانی که درآمد پایین داشته و خصوصاً دختران و زنانی که با فقر دست به گریباناند، عقدهمندی ایجاد مینماید.
این سبک از تبلیغ تجاری بسیار نامحسوس و هوشمندانه است، چراکه به طور غیرمستقیم و بدون تاکید بر خرید کالایی خاص، مخاطب را به خرید و مصرف آن کالا بر می انگیزد و نوعی سبک، ذائقه و سلیقه خاص در لباس، تغذیه ، آرایش و ... به مخاطبان ارائه می شود.
در تبلیغات این شبکه ها، برهنگی زنان، روابط بی قید و حصر زنان و مردان و نیز اهمیت جسم، ظاهر، آرایش و پوشاک متناسب با برهنگی مورد تاکید و تمرکز است.مخاطب این گونه آگهی ها در مورد زیبایی بدن و وزن خود دچار تامل می شوند و همچنین ممکن است که برخی از مخاطبان در خصوص مصرف بسیاری از کالاهایی که در این شبکه ها پخش می شود، احساس نیاز و یا در صورت عدم توانایی خرید، احساس محرومیت نمایند.
هریک از این موارد، آسیب ها و خطراتی احتمالی برای دختران و زنان ایرانی به شمار می روند که ممکن است آثار اجتماعی آنها گاه در کوتاه مدت و گاه در بلندمدت بروز نمایند.
همچنین با بررسی تبلیغات به نمایش درآمده از تلوزیون های ماهواره ای زبان، بدن های لاغر و اندام مدل وار که بیشتربه مدل های نمایشگاه های مد می مانند، به عنوان ارزش و زیبایی تلقی می شود، درنتیجه به تدریج با تغییر نگرش ها، الویت های زنان در سبک زندگی جدید، مدیریت بدن است نه مدیریت خانواده و فرزندان و یا ارائه نقشی فعال در جامعه.
حداقل وظيفه رسانه ملي و دستگاههاي فرهنگي اين است كه با رصدكردن موضوعات و پديدههاي مهم اجتماعي در زمان مقتضي، آگاهيبخشي مناسبي به مخاطبان داشته و براي افزايش سواد رسانهاي آنان در مواجهه با پيامدهاي منفي شبكههاي مذكور گامهاي مؤثري بردارد.