تاریخ انتشار :سه شنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۵۱
دانش آموزان شهرستان زابل در دوران دفاع مقدس جان فشانی ها و ایثارهای فراوانی از خود نشان دادند به طوری که شماری از آنان حتی در رده های بالا در جبهه های نبرد حضور داشتند.
شهادت بزرگترین آرزوی حسینعلی/ فرمان ولی فقیه حسین را روانه جبهه کرد
به گزارش سرویس ایثار و شهادت عصرهامون به نقل از  اوشیدا؛ این دانش آموزان با اینکه از استعدادهای بیشماری برخوردار بودند اما جان را سپر بلا کرده تا مردم ایران اسلامی در آرامش روزگار گذرانند.

شهید حسینعلی عالی از جمله شهدای شاخص دانش آموزی سیستان به شمار می رود که به رغم سن کم، مجاهدت های فراوانی داشته به طوری که در تعدادی از عملیات ها از هوش و ذکاوت این شهید ارجمند بهره برداری می شد.

خواهر شهید عالی عنوان کرد: حسین در هفت تیرماه ۱۳۴۵ که مصادف با محرم آن سال بود بدنیا آمد. آن زمان تنها ۲ سال داشتم.

منصوره عالی به خبرنگار اوشیدا گفت: حسین از کودکی خصلت های خیلی خوبی داشت شجاعت، گذشت و مهربانیش مثال زدنی بود.

وی با بیان اینکه، حسین تنها ۲ سال از من بزرگتر بود ولی آنقدر قشنگ با ما برخورد می کرد که از همان دوران کودکی بعنوان تکیه گاه برایمان بود ادامه داد: هیچ وقت بچگانه برخورد نمی کرد و مردانه بود بسیار عاطفی و شوخ طبع وقتی خانه بود ما احساس شادی می کردیم و شوخ طبعی اش به گونه ای نبود که گناهی مرتکب شود و کسی را دست بیندازد یا غیبتش را بکند وقتی حسین رفت نبودش خیلی احساس می شد.

وی تصریح کرد: با اینکه در اواخر جنگ ۱۷ سال سن داشت اما همیشه که می خواست به بیرون برود از پدر و مادرم اجازه می گرفت تنها موردی که خودش می گفت وقتی ولی فقیه اجازه رفتن به جبهه را داده آنجا دیگر اجازه پدر و مادر لازم نیست را بدون اذن پدر رفت.

عالی ابراز داشت: از نظر اعتقادی هم واقعا رعایت می کرد به طوری که نماز و روزه اش همیشه بموقع بود نمازش را آنقدر با خشوع و تواضع می خواند که هنوز وقتی به خانه پدری ام می روم همان جایی که حسین نماز می خواند نماز می خوانم.

وی تصریح کرد: در کمک به دیگران هم همیشه حرف اول را می زد زمانی که جبهه بود، کمک هزینه ی کمی به آنها می دادند آن را استفاده نمی کرد و می فرستاد برای خانواده های مستضعفی که بچه های آن خانواده از آن استفاده کنند و درس بخوانند و ما این موضوع را بعد از شهادت حسین فهمیدیم.

در سن ۱۴ سالگی به جبهه رفت

خواهر شهید عالی خاطرنشان کرد: در سال ۶۲ در حالی که تنها ۱۴ سال داشت به جبهه در کردستان رفت، دوم دبیرستان بود درس هم می خواند و همیشه شاگرد ممتاز بود.

عالی در این راستا افزود: در سال ۶۴ که کنکور امتحان داد درست نیمه دوم فروردین از جبهه آمد به خوبی آن دیدار را به یاد دارم یادم می آید تازه از مدرسه آمدم که او از جبهه آنده بود و در حال وضو گرفتن بود.

وی ادامه داد: تنها ۴۰ روز طول کشید که امتحانات نهایی شرکت کرد، کنکور آن زمان که در روز های پنجشنبه و جمعه بود امتحان داد و به جبهه رفت و موفق شد بالاترین درصدها را در کنکور بزند در جبهه هم میگویند بهترین راه و روش های جنگی را حسین پیشنهاد می داد.

خواهر شهید عالی با بیان اینکه، به نظرم دارای استعداد و تفکری بالا بود به طوری که درک صحیحی از زندگی داشت و راه درست را انتخاب کرد اظهار داشت: حسین از نظر استعدادی بسیار قوی بود و با یک بار خواندن مطلب، آن را به خوبی درک و حفظ می شد به طوری که آن زمان پدرم اهل شعر و شاعری بود تا شعری را می خواند حسین حفظ می کرد،

پدر و مادر در ابتدا راضی به رفتن حسین نبودند

خواهر شهید عالی بیان داشت: پدر و مادر در ابتدا نسبت به رفتن حسین به جبهه رضایت نمی دادند چون خانواده ام به درس اهمیت زیادی می دادند حسین هم که آن زمان سنش خیلی کم بود خودش خواست برود و دلیلش این بود که چون ناموس و وطنم در خطر است درس را باید گذاشت برای بعد.

عالی ابراز داشت: چندین بار با حسین صحبت کردم که جنگ هم رفتی دیگر بس است بمان و درس بخوان تا پدر و مادر را هم راضی نگه داری در پاسخ می گفت کلاه شرعی بر سر نگذار این امر اکنون امر ولی فقیه است و می گفت امر ولی فقیه مقدم بر امر پدر و مادر است در نامه های آخر هم نوشته بود و از پدر و مادر حلالیت خواسته بود و گفته بود من فرزند خوبی برایتان نبودم من را حلال کنید.

خواهر شهید عالی عنوان کرد: در شب عملیات کربلای پنج، حسین مسئول محور عملیاتی بود طبق گفته دوستان شهید، شهید گفته بود عملیات را لغو کنید چون پیروز نمی شویم اما مقامات بالا گفته بودند حمله کنید.

عالی ابراز داشت: با وجود ۲ محور در منطقه و آشنایی کامل حسینعلی با آن، محور سخت را برای خود برداشت و محور آسان را به آقای سرگزی سپردند هنوز به هدف نرسیده بودند و در آب بودند که دشمن متوجه می شوند و ایشان بخاطر عبور از موانع سیم خاردار که عبور از آنها خیلی سخت بوده خودش را پل قرار می دهد تا هم رزمانش عبورکنند و تعداد کمتری به شهادت برسند.

وی در پایان ابراز داشت: همیشه قبل از شهادتش می گفت دعا کنید اگر روزی توفیق شهادت و ترکش نصیبم شد ترکش به پهلویم بخورد و این از علاقه بسیار شدیدی که به حضرت زهرا(س)داشت نشات می گرفت و می خواست نحوه شهادتش همچون خانم زهرا باشد و دقیقا هم همین اتفاق افتاد و در نهایت شهادت نصیب حسین شد و در تاریخ ۳۰ دی ماه مراسم تدفین شهید برگزار شد.

انتهای پیام/ https://www.asrehamoon.ir/vdcip5av.t1a3w2bcct.html
نام شما
آدرس ايميل شما