تاریخ انتشار :سه شنبه ۱۶ آذر ۱۳۹۵ ساعت ۱۱:۴۱
در قطار شمار 480 تبریز مهمانداری به نام محمد بود که رسمِ میهمان‌نوازی را خیلی خوب می‌دانست و برای نجاتِ مسافران گرفتار در آتش، خود را طعمه‌ی حریق کرد تا خانواده‌اش بعد از گذشت چندین روز، هنوز هم منتظر پیکر جگرگوشه‌شان باشند.
غیرت محمد به او اجازه نداد در برابر استمدادطلبی مسافران سکوت کند/ چند نفر را نجات داد اما بار دوم که خود را به آتش زد، دیگر برنگشت
به گزارش سرویس خواندنی های عصرهامون موسی اسکندری در گفت‌وگو با آناج با اشاره به حادثه قطار تبریز-مشهد، اظهار داشت: برادرم را در این سانحه از دست داده‌ام اما هنوز خبری از پیکرش نیست تا یک خانواده را از چشم انتظاری درآورد.
وی ادامه داد: هنگامی که اجساد را به پزشک قانونی تبریز انتقال دادند، هر روز به آنجا رفتم تا بلکه خبری از برادرم به دست آورم، روز آخر گفتند تنها 4 جسد باقی مانده است و امیدواریم یکی از آن‌ها محمد شما باشد اما آن قطعه‌ها هم متعلق به اشخاص دیگری بود و پیکرم برادرم شناسایی نشد.
برادر «محمد اسکندی» با بیان اینکه رفتار مسئولین بعد از مراسم تشییع پیکرها تغییر یافته است، عنوان کرد: تا آن هنگامی که وزرا و مسئولین بلندپایه سر صحنه بودند، دست‌اندرکاران نیز به ما جوابِ درست حسابی می‌دادند اما اکنون پزشک قانونی به تلفن ما هم جواب نمی‌دهد، مگر ما جز پیکر محمد چیز دیگری می‌خواهیم؟
وی توضیح داد: مدام به مدیریت بحران استانداری آذربایجان‌شرقی می‌روم تا پیگیر پرونده برادرم شوم اما آن‌ها می‌گویند دیگر جسدی باقی نمانده است و ما نیز تلاش خود را برای شناسایی پیکر مفقودین می‌کنیم.
 

 
اسکندری با انتقاد از بی‌توجهی مسئولین به خانواده‌ی این جان‌باخته، ابراز داشت: برادرم 10 سال سابقه‌ی فعالیت در راه‌‌آهن را داشت، اشخاص حاضر در صحنه می‌گویند روز حادثه به منظور کمک‌رسانی به مسافران وارد سالن شماره 4 شد، چندین نفر را بیرون آورد، بازهم که داخل رفت تا گرفتاران سالن شماره 5 را نجات دهد، بر وسعت و شدت حریق افزوده گردید و بعد از آن هیچ‌کس محمد را ندید.
وی خاطرنشان کرد: محمد دختر کوچکی دارد و برادر زاده‌ام روزی 100 بار از من سراغ پدرش را می‌گیرد، به او چه بگویم؟ خانواده‌مان از هم پاشید و دخترِ جوان مردم بیوه شد.
برادر مهماندار جان‌باخته قطار تبریز-مشهد با اشاره به وضعیت نامساعد پدر و مادر محمد، یادآور شد: تاکنون هیچ‌یک از مسئولین استانداری و راه‌آهن پایِ خود را خانه ما نگذاشته‌اند، محمد می‌توانست مثل خیلی‌ها آن کنار بایستد و سوختنِ هم‌وطنان خود را مشاهده کند، اما غیرتش به او این اجازه را نداد و نتوانست در برابر زجه‌ها و امدادطلبی مسافران سکوت نماید.
وی اضافه کرد: والدینم بعد از شنیدن خبر مرگ محمد از پای درآمده‌ و سکته کرده‌اند، اکنون در کنار غم از دست دادن محمد، نگران وضعیت آن‌ها هستیم و روزمان در بیمارستان می‌گذرد، خواهرانم خود را می‌زنند، گریه می‌کنند و از من می‌خواهند حداقل پیکر محمد را برایشان ببرم.
گفتنی است؛ خانواده‌ی محمد در روستای بسیط هشترود زندگی می‌کنند و پیکر این جان‌باخته حادثه قطار تبریز-مشهد جزو آن 6 پیکری است که مفقود شده‌ است.
انتهای پیام/ https://www.asrehamoon.ir/vdch-xnw.23nvvdftt2.html
نام شما
آدرس ايميل شما