رمضانیکه باوری به درازای تاریخ و وسعت خردبشر، اندیشه ای از جنس عقلانیت و نشاط و قابل دفاع از فرهنگی تمام عیار،با گستره ای جهانی که تمدنهای بزرگ دنیا در مقابلش رخساری زرد دارند.
رمضان را در میان قوم سیوستان حرمتی بس عظیم و بزرگ است و همه برانند تا پاس دارند این ماه را، پس سحرگاهان با صدای طبل و اشعار عارفانه جناب عطار نیشابوری که مردی سگزی آن را زمزمه می کند به سحر قیام می کنند و در افطار با غلور سیستانی و کاسه های قاتق زابلی بر سفر مهر همدیگر می نشینند و با سماحت داشته های اندک خود را بر مدار محبت تقسیم می کنند.
و چون ماه مبارک به ده رسد، خاصا شب چهارده، پیران در حمایت حرمت ورنایان پرجزگه نیمروزی و نوجوانان سکستانی، با برگزاری جشن و آیین رمضانیکه، نشاط و توناکی خود را به چشم ابلیس می کشند و با رفتن به درب سرای یکدیگر به آواز رمضانیکه می خوانند (رمضو الله الله رمضو، رمضو ام ده مهمانش کنید، گاو و گوساله را قربانش کنید).
وسجستانی ها نه تنها رمضان را مهمان می کنند بلکه رمضان خوانان را با هدیه و کاسه ای آب زلال میزبانی می کنند و آنگاه که چیزی نداشته باشند، با پاشیدن آب بر روی رمضان خوانان سرور می بخشند و نشاط که همان فلسفه رمضانیکه است و هدایای جمع شده به صداقت و اخلاص بین یکدیگر تقسیم می شود و بخشی از آن در بین نیازمندان.