تاریخ انتشار :شنبه ۳۰ شهريور ۱۳۹۲ ساعت ۰۷:۱۹
چرایی و چگونگی آغاز جنگ نحمیلی
چرایی و چگونگی آغاز جنگ نحمیلی
به گزارش عصر هامون، با پیروزی انقلاب شكوهمند اسلامی ایران و از هنگام برپایی جمهوری مقدس اسلامی در ایران آن هم در یكی از نقاط حساس و استراتژیك جهانی كه البته ناشی از تأییدات غیبی الهی و رهبری حكیمانه امام راحل (ره) بود، امید تابنده‎ای كه برآمدن از خورشید اسلام و با درخشش آفتاب عالم تاب، كه پس از قرن‎ها دنباله‎روی و پیروی از ابرقدرت‎ها در دل‎ها دمید و منشاء تحولاتی اساسی در جهان بشریت و مناسبات بین‎المللی به خصوص در سطح منطقه گردید. قدرتهای جهانی خواستار استیلاء و هژمونی بر جهان با استضعاف كشورهای جهان سوم و جهان اسلام ه دنبال تسلط و چنگ اندازی هر چه بیشتر بر منابع این كشورها بودند تا با غارت منابع و نعمت‎هایش آنها را از فرط گرسنگی از پای در آورد. اما پیروزی انقلاب اسلامی خواب استكبار را برآشفته و ملل در بند را بیدار ساخت و به تفكر واداشت و از سویی نیز تداوم انقلاب اسلامی و تحقق پیروزی‎هایش و صدور فرهنگ انقلاب اسلامی روزنه‎های امید را در دل محرومین جهان روشن ساخته بود و به طور كلی مدت‎های به بند كشیده و استثمار شده تجربه‎ای نوین را فرا روی خود یافت و آن را با اهداف و تجربه‎های حاكمیّت استكبار متفاوت می‎یافت لذا تشعشع انقلاب اسلامی حس برافروختگی را در ملل جهان ایجاد می‎كرد و در نتیجه استكبار جهانی و قدرت‎های بزرگ و كوچك جهانی را واداشت تا هر روز به شیوه‎ای نوین برای مقابله، مهار، براندازی و نابودی انقلاب اسلامی تلاش خود را به كار گیرند. تا این خطر كلی برای قدرت‎های جهانی را از سر راه نظم نوین جهانی بردارند. به همین دلیل تمام تسلیحات و تجهیزات و امكانات سخت افزاری و نرم افزاری خود را به كار گرفت و در گام اول با ایجاد گروهك‎های خلق الساعه وابسته و با تجهیز و تسلیح آنها بر ایجاد ناامنی، بلوا، آشوب، شورش و جنگ‎های داخلی آنها را ضمن آموزش، تحریك، تهییج و به كار گرفته و در همین راستا تحریك رژیم‎های وابسته منطقه تلاش كلان دیگری برای مقابله با انقلاب اسلامی بود.
لذا اگر كمك و پشتیبانی‎ها، حمایت‎ها و برنامه‎ریزی‎های كشورهای استكباری نبود جنگ تهاجمی و تجاوزكارانه رژیم بعثی حاكم بر بغداد هیچ گاه به وقوع نمی‎پیوست. استكبار جهانی ضمن دستور به هم پیمانان خود،‌از آنان خواستند تا از كمك‎های مادی و معنوی به رژیم بغداد دریغ نورزند، كمك‎هایی كه در طول هشت سال جنگ تحمیلی از سوی قدرت‎های جهانی، كشورهای همسایه و عربی هرگز قطع نگردید!!
استكبار جهانی به سركردگی آمریكا با ارزیابی از اوضاع و شرایط و ویژگی‎ها و بخصوص توانمندی‎های كشورهای همجوار ایران،‌بنابه دلایل ذیل كشور عراق به عنوان آغازگر جنگ علیه انقلاب اسلامی انتخاب گردید:
۱. وجود یك فرد مقتدر و دیكتاتور، فرصت طلب و قدرت طلب در رأس حاكمیت.
۲. برخورداری كشور عراق از ارتش عراق.
۳. تسلط كامل رژیم و حزب بعث بر ساختار ارتش عراق.
۴. برخورداری كشور عراق از اقتصاد نسبتاً منسجم و تحت كنترل كامل دولت.
۵. جمعیت مناسب و ساختار ویژه و بافت جمعیتی در عراق.
۶. وجود احساسات كور ناسیونالیستی و قوی بودن عامل عربیت.
۷. دشمنی‎های تاریخی دو كشور ایران و عراق به عنوان عامل مشوق به آغاز جنگ.
۸. كیس شخصیتی صدام و رؤیای تشكیل عراق بزرگ با الحاق سرزمین‎های جنوبی ایران.
اهداف رژیم بعثی عراق از اغاز جنگ تحمیلی
در بررسی اهداف متصور رژیم بعثی عراق از اتخاذ كنش تهاجمی علیه انقلاب اسلامی از سوی رهبری حزب بعث و فرماندهی شورای انقلاب بعثی پیش فرض‎هایی را از آغاز جنگ تحمیلی علیه ایران تبیین نموده بودند كه می‎توان به موارد ذیل به عنوان اهداف عراق از حمله نظامی به ایران اشاره كرد:
۱. ایجاد یك كشور بزرگ عربی در منطقه و به دست گرفتن رهبری جهان عرب.
۲. ایفای نقش ژاندارم غرب در منطقه به دنبال سقوط رژیم ستم شاهی در ایران.
۳. ممانعت از نفوذ انقلاب اسلامی به داخل عراق با توجه به كثرت جمعیت شیعیان در این كشور را خطری برای اركان حكومت بعثی عراق محسوب می‎شد.
۴. تجزیه استان خوزستان از كشور ایران و ایجاد كشور عربستان آزاد.
۵. تصرف تمام سواحل اروند رود و محسوب نمودن آن به صورت یك رودخانه داخلی عراق.
۶. تسخیر جزایر سه گانه ابوموسی، تنب بزرگ و تنب كوچك.
۷. در نهایت شكست انقلاب اسلامی.
چنان كه اشاره گردید استكبار جهانی علی رغم تصور تئوریسین‎های اطلاعاتی و امنیتی خویش شاهد انفجار نور در ظلمتكده پر از ستم زیر سلطه خویش بود و ظهور و گسترش این پدیده آخر قرن بیستم را تهدیدی جدی علیه نظم استكباری موجود می‎دید پس تلاش‎های گسترده‎ای را جهت انهدام آن آغاز نمود و اهداف ذیل را در مقاصد شوم خود علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی دنبال می‎كرد.
اهداف آمریكا در تحمیل جنگ توسط عراق علیه ایران
۱. انهدام و نابودی انقلاب اسلامی.
۲. محدود کردن انقلاب اسلامی در داخل قلمرو سرزمینی و مرزهای ایران.
۳. بهره از جنگ تحمیلی به عنوان اهرم فشاری در جهت حل مسئله گروگان‎های لانه جاسوسی.
۴. تضعیف و در نهایت نابودی توان و نیروهای نظامی دو كشور ایران و عراق.
۵. مصون نگه داشتن حكام مرتجع منطقه و رژیم‎های وابسته از گزند جنبش‎های رهایی بخش كه از انقلاب اسلامی الهام می‎گیرند.
۶. عملیات روانی و انحراف افكار عمومی از مسئله اعراب و اسراییل تا رژیم اشغالگر قدس به مقاصد شوم خود جامه عمل بپوشاند.
۷. بهره گیری از احساسات ناسیونالیستی طرح احساسات قومی و مذهبی و عرب و عجم و تحریك ملل اسلامی عرب علیه انقلاب اسلامی.
ناگفته نماند كه پیروزی انقلاب اسلامی ایران ضمن خدشه‎دار نمودن حیثیت و اعتبار آمریكا و آشكار ساختن قدرت پوشالی، منافع آمریكا در اقصی نقاط جهان و بخصوص حاشیه خلیج فارس را مورد تهدید قرار داد و با قطع شیرهای نفتی، ایران به سوی غرب به ویژه آمریكا و بی‎كاری بیش از صدهزار نفر از اتباع آمریكایی در ایران و از دست دادن بهترین بازار مصرف اجناس آمریكایی در ایران اقتصاد سرمایه‎داری آمریكا را با معضلاتی مواجه ساخت.
زمینه‎سازی‎های قبلی
رژیم بعثی عراق به رهبری صدام متعاقب پیروزی انقلاب اسلامی و از هم پاشیدن نظام و سیستم ستم شاهی و به وجود آمدن اوضاع و احوال طبیعی ناشی از شرایط انقلاب در ایران، صدام حسین كه به تازگی حسن البكر جناح متمایل به شرق حزب بعث را از قدرت خلع و با توافق با غرب كه صدام رهبری جناح متمایل به غرب را بر عهده داشت یك كودتای بدون خونریزی را به راه انداخته بود در اوایل سال ۱۳۵۸ حاكمیت حزب بعث متمایل به غرب قوت گرفت و بلافاصله به تقویت و تجهیز سازمان ارتش عراق پرداخت. تا زمینه ‎آغاز جنگ علیه همسایه همجوار خویش كشور ایران را فراهم نماید تا به مقاصد شوم استكبار جهانی جامه عمل پوشاند.
لذا رژیم بعث به انحای گوناگون خصومت خود را با نظام مقدس جمهوری اسلامی آشكار كرده بود كه از جمله فعالیت‎ها و تلاش‎های رژیم بعث كه زمینه ساز اغاز جنگ تحمیلی بود به شرح ذیل می‎باشد:
۱. اولین جرقه این حركات در ۸ اسفند ۱۳۵۷ یعنی تنها شانزده روز پس از پیروزی انقلاب شعله‎ور شد كه در آن تاریخ منطقه مرزی «سیرین» در كردستان مورد حمله هلیكوپترهای عراقی قرار گرفت و در جریان این حمله ۱۵ نفر شهید شدند.
۲. آغاز جنگ تبلیغاتی و عملیات روانی شامل تحریك قومیت‎ها و تبلیغات مسموم در داخل ایران.
۳. اعزام ستون پنجم به شهرهای مختلف استان نفت خیز خوزستان.
۴. اهدای بیش از ده هزار قبضه كلاشینكف به شیوخ منطقه دشت آزادگان.
۵. توزیع اسلحه بین ضد انقلابیون و كمك مالی به آنها.
۶. بمب گذاری در مناطق مسكونی و اماكن عمومی در خرمشهر، آبادان و اهواز.
۷. انفجار خطوط راه آهن، قطارهای مسافربری.
۸. انفجار و خرابكاری در تأسیسات نفتی و خطوط لوله‎های نفت.
۹. آموزش عناصر خود فروخته در داخل عراق به منظور خرابكاری در ایران بخصوص منطقه خوزستان.
۱۰. اخراج و مصادره اموال ایرانیانی كه تابعیت عراق را پذیرفته بودند كه از سال ۱۳۵۸ تا ۱۳۵۹ حداقل ۴۰ هزار نفر به اتهام ایرانی بودن به طرز وحشیانه و رقت انگیزی به سوی مرزهای جمهوری اسلامی ایران روانه ساختند. به طوری كه عدّه‎ای از آنان در بین راه تلف گردیدند. جالب توجه اینكه رژیم بعثی عراق مردان جوان این خانواده‎ها را كه عمدتاً‌ ایرانی شیعه بودند را به اجبار و با تهدید به اعدام و غیره، با توسل به زور وادار به اعزام به جبهه‎های جنگ نمود و پیران و اطفال آنها را اخراج كرده و كلیه اموال و دارایی‎های آنان را ضبط و مصادره نمود.
۱۱. در فروردین ماه ۱۳۵۹ دولت عراق خواهان خروج ایران از جزایر سه گانه خلیج فارس شد و در پی این مسئله ارتش ایران برای مقابله با نیروهای عراقی به حالت آماده باش درآمد. در تاریخ ۲۱/۱/۵۹ روزنامه فاینشنال تایمز لندن نوشت: عراق می‎خواهد سه جزیره تنب كوچك و بزرگ و ابوموسی را گرفته و راه خلیج فارس را ببندد.
۱۲. در سوم اردیبهشت ماه یكی از فجیع ترین جنایات دولت عراق صورت گرفت و آن شهادت حضرت آیت الله سید محمد باقر صدر و خواهر مظلومه‎اش بنت الهدی صدر بود. شهادت ایشان در واقع نوعی موضع‎گیری رژیم بعثی در قبال انقلاب اسلامی ایران بود.
. انجام یك سری عملیات‎های ابتدایی در مرزهای هوایی، زمینی و دریایی كه رژیم عراق در خرداد ۵۹ تجاوزات هوایی خود را به نقاط مرزی ایران گسترش داد و نیروی زمینی عراق وارد میدان شد كه در همین زمان ۲۵۰ تانك عراقی جنگ فرسایشی خود را علیه ایران آغاز كردند و سراسر نوار مرزی ایران توسط نیروهای بعثی مین‎گذاری شد. البته در اعتراض به این اقدامات از سوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی ۱۰۵ یادداشت اعتراض در بغداد تسلیم مقامات عراقی شد. یعنی به طور تخمینی از اوایل پیروزی انقلاب اسلامی تا شروع جنگ تحمیلی حداقل روزانه یك مورد تجاوز انجام شده است.
۱۴. ایجاد پایگاه‎های نظامی توسط ضد انقلاب و سلطنت طلبان در داخل خاك عراق به طوری كه در ۲۹ خرداد ۵۸ شبكه ان. بی. سی، آمریكا اعلام كرد شاهپور بختیار و دو ژنرال سابق ارتش ایران برای برپا ساختن پایگاه‎های نظامی در عراق با دولت آن كشور به توافق رسیدند.
سرانجام در بیست و هفتم شهریور ماه تنها پنج روز پیش از تهاجم نظامی صدام در نشست فوق العاده مجلس ملی عراق كه بنابه درخواست شورای فرماندهی عراق تشكیل شده بود طی سخنانی اظهار داشت: ما موافقت نامه‎های مورخ ششم مارس ۱۹۷۵ الجزایر را قبول نداریم و وضعیت حقوقی شط العرب به وضع سابق آن باید بازگردد. لذا صدام با این بهانه قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر را لغو و جنگ رسمی و تمام عیار خود را علیه انقلاب اسلامی ایران اعلام داشت و پس از ۶۳۶ مورد تهاجم به وسیله آتش توپخانه، هواپیما، كشتی‎های جنگی علیه اراضی، پاسگاه‎ها، روستاها و شهرهای مرزی و كشتی‎های تجاری در روز سی و یكم شهریور ۱۳۵۹ تجاوز گسترده نظامی رژیم بعثی عفلقی عراق علیه ایران آغاز شد و واحدهای زمینی ارتش عراق در جبهه‎ای به طول صدها كیلومتر و عمقی بین ده تا شصت حتی نود كیلومتر در داخل خاك ایران پیشروی می‎كند و شهرهای قصر شیرین، خسروی، نفت شهر، سومار، مهران، دهلران، موسیان، فكه، بستان و خرمشهر و روستاهای بین آنها را به اشغال خود در می‎آورد. یعنی پنج استان كشور ما به اشغال دشمن در می‎آید و زنان و مردان و كودكان بی‎دفاع ما را ناجوانمردانه قتل عام و شهرهای تهران، اصفهان، كرمانشاه، تبریز، همدان،بوشهر،‌شیراز، دزفول و آبادان، اهواز و فرودگاه‎ها و تأسیسات غیر نظامی مورد تهاجم و بمباران هوایی قرار می‎گیرد و شهرهای هویزه، قصر شیرین، موسیان و سومار و خرمشهر را با خاك یكسان می‎كند و ۳۵۶ روستای عرب نشین در خوزستان را از روی زمین محو می‎كند.
جالب اینكه تا قبل از آزاد شدن خرمشهر، صدام خود را سردار قادسیه نامیده و ایران اسلامی را مجوس نژادپرست معرفی می‎كرد و صراحتاً‌ اعلام كرده بود كه این جنگ به خاطر سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی ایران است.
بالاخره صدام با چنین پیش فرض‎هایی با دوازده لشكر كاملاً مجهز و آماده و سه هزار تانك و ده‎ها هواپیمای بمب افكن بدون توجه به توسل به شیوه‎های ابتدایی دیپلماسی یعنی حل مسالمت‎آمیز اختلافات از جمله مذاكرات دو جانبه، مساعی كشور ثالث، داوری بین المللی،‌شیوه تهاجم نظامی را برگزید و شخصاً لباس نظامی به تن كرد و نخستین گلوله توپ را علیه ساكنان قصر شیرین شلیك كرد و سپس در اتاق جنگ در اولین مصاحبه‎اش اعلام كرد كه بقیه سؤالات را در تهران پاسخ می‎دهد و منتظر تشكل وابسته به خود در استان نفت خیز خوزستان است ولی در میدان عمل و عرصه جنگ كاملاً نابرابر حادثه‎ای دیگر رخ داد آن پایداری و مقاومت دلاور مردان ایرانی در برابر یك جانی بود كه در جنگ از وحشیانه‎ترین شیوه‎های ضد انسانی استفاده می‎كرد ولی رزمندگان اسلام تا پایان جنگ هم به اصول انسانی و آرمانی خود وفادار ماندند و هم مردانه جنگیدند.
البته لازم به توضیح است كه تصورات صدام در مورد اوضاع داخلی ایران متأثر از اوضاع بعد از انقلاب و شرایط وخیم كشور در زمینه فروپاشی سیستم سیاسی و اقتصادی، نظامی و اطلاعاتی كشور بود كه در آن مقطع زمانی حداقل به دو دلیل عمده نشانگر عدم آمادگی رزمی ایران برای ورود به یك جنگ می‎باشد كه عبارتند از:
۱. حاكمیت ملی‎گراها؛ لیبرال مسلك‎ها در رأس قوه اجرایی كشور كه موجب بروز مشكلاتی چون فرماندهی كل قوا از سوی بنی صدر با ایجاد كارشكنی برای نیروهای دلسوز و خلع ارتشیان متعهد و ایجاد تفرقه در بین نیروهای مسلح به اشكال تراشی و ایجاد موانع در راه دفاع مقدس می‎پرداخت.
۲. عدم انسجام و سازماندهی نیروهای نظامی و آمادگی لازم برای ورود به جنگ.
در مقطع زمانی شروع جنگ تحمیلی، سپاه پاسداران كه حدود یك سال و نیم از تشكیل آن گذشته بود با درگیری در مناطق آشوبزده كشور و مأموریت در حوادث و بحران‎هایی چون جریان گنبد و غائله كردستان، هنوز فرصت كادرسازی و تقویت تشكیلات خود را نیافته و بسیج نیز فاقد سازماندهی، تشكل و آموزش نظامی لازم بود.
ارتش نیز به دلیل مسایل ناشی از پیروزی انقلاب اسلامی، امثال فرار یا تصفیه تعدادی از فرماندهان، شعارهای دلسرد كننده انحلال ارتش از سوی جریانات ضد انقلاب داخل،‌بر سر كار بودن بنی صدر به عنوان رییس جمهور و فرماندهی كل قوا... فاقد توانایی لازم برای انجام مأموریت‎های نظامی و جنگی بود. به طوری كه علی رغم حضور قوی‎ترین یگان‎ها و لشكرهای ارتش در مناطق غربی و استقرار ورزیده‎ترین یگان‎های آن در مناطق غربی كشور كه قبلاً‌ بنابه توصیه كارشناسان نظامی آمریكایی به رژیم شاه صورت پذیرفته بود، نیروهای عراقی به راحتی توانستند تا نزدیكی شهرهای اهواز، دزفول، ایلام، آبادان و... پیشروی كنند.
البته نباید ارزش همت و فداكاری افراد و گروه‎هایی از این نیروها را در همان روزهای اولیه دفاع مقدس فراموش كرد كه علی رغم نداشتن دستور از سلسله مراتب فرماندهی،‌اقدام به خلق صحنه‎های دلاوری و ایثارگری نمودند كه حضور حدود دویست تن از افسران و درجه داران نیروی هوایی ارتش در سوسنگرد محاصره شده و گروه‎هایی از تكاوران ارتشی در خرمشهر و آبادان در روزهای اول جنگ از خاطرات این حضور متعهدانه است.
بيژن ذبيحي

انتهای پیام/۹۰۳۱ https://www.asrehamoon.ir/vdchkxnk.23nimdftt2.html
نام شما
آدرس ايميل شما