تاریخ انتشار :سه شنبه ۲ ارديبهشت ۱۳۹۳ ساعت ۰۸:۴۶
خاطره ای است تلخ که بر هیچ کس خوش نیاید زیرا همه از آن می نالند.
ماجرای اسپیلت همایونی
ماجرای اسپیلت همایونی
به گزارش عصر هامون به نقل از مطالبه گر، یادمان است آن روزها، زمانی که ما جوانی بیش نبودیم. قرار بود تا جناب روحانی ریاست محترم جمهور به سیستان سفری نمایند تا بیش از پیش در خدمت رسانی بر رعایا تلاش نموده و از کشتزارهای خشکیده شان نیز دیدن فرمایند. رعیت های گرمادیده نیز با دستان ترک شده که به مانند کشتزارهاشان آب ندیده بود با امید فراوان به تاخت به استقبال هلیکوپتر همایونی شتافتند. البته اگر معذورات امنیتی ایجاب نمی نمود ایشان با مرکب های زمینی به سیستان پای می گزاردند تا همه را از نزدیک مشاهده نمایند.
رعیت های امیدوار همه در محل ورزشگاه گرد آمده، به استقبال شور گرفته بودند. همه از کوچک و بزرگ گرفته تا پیرمرد و پیرزن و حتی بانویی حامله.
همه آنها به تدبیر همایونی حضرت، اعتماد برده و در برگه هاشان نام او را ثبت نمودند و پس از شمارش آن برگه ها، امیدی تازه گرفته و حال به ماحصل ماجرا شتافتند تا اولین دشت خود را مستقیما از جیب همایونی بستانند.
همگان حتی زودتر از زمان وعده داده شده آمدند و زیر آن گرمای وحشت بار نشستند. گرمایی که به حق فقط در سیستان یافت می شد و خود او موجبات خشکسالی را فراهم آورده بود اما دیگر بر این مردم کارساز نبود زیرا محلل ماجرا در راه بود و همگان از این باب خوش بودند و به انتظار نشسته گهگاهی سخنی از امید با خود می گفتند.
چند ساعتی حضرت همایونی دیر نمودند و زمان داشت از دست مردم می گریخت، آخر هرچه زمان بیشتر بگذرد کمتر زمان همایونی به آنها اختصاص می یافت اما هنوز امیدوار تر از گذشته منتظر بودند و از زمزمه ی لبهاشان می توانستی بخوانی حرفشان چیست. همگان از خرد و کلان و از رعیت های عادی گرفته تا نمایندگان و امامان مساجد همه یک چیز را طلب می نمودند و آن آزادی در تجارت در آن منطقه بود که امروزه آن را منطقه آزاد می نامند.
ساعتی گذشت و جناب روحانی وارد شدند همگان به خوشحالی برخواستند و به جایگاه نگاهی امیدزده دوختند. اندکی از سخنان نمایندگان گذشت و بالاخره ایشان به جایگاه خیز برداشتند از سخنان نماینده و امام جمعه و همهمه ی رعیت جناب رئیس جمهور، شستشان آگاه شد که ماجرا از چه قرار است و مردم هم هر از چند گاهی در لابه لای سخنان همایونی به گوشش رساندند که چه می خواهند.
اما دوصد حیف که عالی جناب روحانی به سان تکراری همه گفت و از منطقه آزاد تجاری سیستان تنها اندیشیدن بر ماجرا سخنی چند افزود. آخر او هم حق داشت زیرا از بالای بالگرد همایونی، چشمان مبارک بر فقر و خشکسالی سیستان هیچ دیدن نخواهد پذیرفت و در سکویی که چند قطعه ای اسپیلت بر آن نسیمی خنک می وزاند چه خبر از گرمای سوزان سیستان دارد.اینها همه از ماست که بر ماست.
حال این مردمند که ماندند و امیدی که ناامید شد و راه برگشتی که طولانی تر از راه رفت شده است اما این تجربه ای است که همیشه در یادشان خواهند ماند.
و این هم عکس از حضور همایونی جناب روحانی، زیر اسپیلت همایونی در سفر به سیستان :
انتهای پیام/9031 https://www.asrehamoon.ir/vdccxeqp.2bqss8laa2.html
نام شما
آدرس ايميل شما