تاریخ انتشار :سه شنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۵۹
بوسه آبدار چابهار بر خاک پهنه شرقی کشور:

انتقال آب از دریای عمان، چالش زیست محیطی یا فرصتی طلایی!

طرح انتقال آب از دریای عمان، پروژه ای است که پس از مدت ها تحقیق و بررسی، در آستانه اجرایی شدن قرار گرفته. این طرح به رغم فرصت هایی که امید زیادی را در دل ساکنین شرق کشور ایجاد کرده است، چالش هایی را نیز به همراه دارد که توجه به آن ها ضروریست.
انتقال آب از دریای عمان، چالش زیست محیطی یا فرصتی طلایی!
به گزارش عصرهامون، آب بعد از هوا، مهم ترین ماده تعیین کننده در حیات و لازمه بقا همه جانداران ساکن در این سیاره خاکی محسوب می شود. این ماده سیالی بی مزه، بی بو و بی رنگ است و بر خلاف سوخت و سایر حامل های انرژی، هیچ جایگزین دیگری ندارد. فراوان است و در عین حال کمیاب؛ فراوان است چون بیش از سه چهارم کره زمین را فراگرفته و کمیاب است زیرا تنها کمتر از 3 درصد کل آب موجود در این کره بزرگ خاکی، را آب های شیرین و قابل استفاده شامل می شود. این مقدار اندک در حالی باید جوابگوی نیاز بیش از 7 میلیارد نفر انسان و همه گیاهان و جانوران موجود در این کره بزرگ خاکی باشد که حتی توزیع آن در نقاط مختلف زمین به گونه ای یکسان و یکنواخت صورت نگرفته است.
 

(نخستین نقشه جامع منابع آب های زیرزمینی جهان)

به عنوان مثال، خاورمیانه ای که 14 درصد مساحت کره زمین و 6 درصد از جمعیت جهان را در خود جای داده، مقدار ناچیزی (عملا تنها کمتر از 2 درصد) از منابع آب را در اختیار دارد. 10 کشور از 17 کشوری در دنیا که با کمبود بسیار شدید آب مواجه اند و سالانه 80 درصد منابع آبی خود را مصرف می کنند، در خاورمیانه واقع شده اند؛ همین مساله باعث شده تا اهمیت آب در این منطقه به جایی برسد که رفته رفته منجر به بروز اختلافات و منازعات بین کشورهای مختلف شود که از جمله آن می توان به اختلاف ترکیه، سوریه و عراق برسر فرات، اختلاف و منازعه اردن، اسرائیل و لبنان به دلیل سرچشمه رود اردن، اختلاف ایران و افغانستان بر سر رود هیرمند و هریرود، اختلاف 9 کشور ساحلی رود نیل، سهم خواهی بیشتر هند از پاکستان (پس از حمله انتحاری گروه جیش محمد کشمیر، هند تهدید کرده است که آب بیشتری از رود سند برداشت خواهد کرد که این شدیدترین تهدید آبی هند بر علیه پاکستان در چهل سال گذشته است) اشاره کرد.

البته این معضل تنها محدود به این بخش از زمین نیست و دیگر کشورها هم وضعیت چندان مطلوبی در این زمینه ندارند. تغییرات اقلیمی، افت میزان بارش ها، کاهش محسوس سطح آب های زیرزمینی، روند رو به فزونی گرم شدن زمین از یک سو و افزایش روزافزون جمعیت، ظهور شهرها و کلان شهرهای جدید و گسترش آلودگی آب ها و... از سوی دیگر آسیب های ناشی از آن را تشدید و زنگ خطر را برای آینده آب در زمین به صدا در آورده و باعث شده تا از آن به عنوان یکی از مهم ترین چالش های امروز و فردای بشر یاد شود.

چندی پیش بود که سازمان ملل در آستانه روز جهانی آب، گزارشی تحت عنوان "برنامه ارزیابی جهانی آب" را منتشر کرد. نتایج بررسی های کارشناسان در این گزارش تکان دهنده و بسیار تاسف بار بود؛ این یافته ها حکایت از عدم دسترسی بیش از 2 میلیارد نفر در سراسر جهان به آب آشامیدنی سالم (آبی که عاری از هرگونه آلودگی به میکروب ها و ویروس های بیماری زا و مواد سمی بوده و مواد معدنی و آلی موجود در آن برای بدن انسان مضر نداشته باشد) را داشت و خبر از هدر رفتن روزانه نیم ساعت از وقت 844 میلیون نفر از مردم جهان برای تهیه آب را می داد که اکثرشان به طور مستقیم به آب آشامیدنی دسترسی ندارند. برخی پژوهشگران نیز بر این باورند که تقریبا نیمی از جمعیت 9/7 میلیاردی پیش بینی شده در جهان تا سال 2050 در مناطق تحت تنش آبی زندگی خواهند کرد.

بهینه سازی و کاهش مصرف آب تا کجا شدنی است؟
شاید در ذهن شما هم این سوالاتی از این قبیل به وجود آمده باشد که بالاخره راه گریز از بحران بزرگ بی آبی چیست؟ ممانعت از رشد کدام یک از این موارد و صدها علت و معلول دیگر برای بشر امکان پذیر است؟ بهینه سازی و کاهش مصرف آب تا کجا شدنی است؟ آیا می شود از رشد جمعیت، پدیدار شدن شهرهای جدید و یا حتی از توسعه شهرهای فعلی جلوگیری کرد؟ اصلا توسعه شهرها بدون آب شدنی است؟ ... و این ها شاید گوشه ای از صدها پرسشی است که ذهن بسیاری از ما را به خود مشغول کرده؛ سوالاتی که شاید پاسخ اکثرشان تا حد زیادی منفی است. برای دانستن چرایی این جواب منفی در ادامه با ما همراه باشید.

سوای مباحث فرهنگی و بایدها و نبایدهایی که انسان را ملزم به استفاده صحیح از نعمت های خدادادی می کند، هستند چالش هایی که امکان اعمال مدیریت کلان بر هر یک از موارد مذکور توسط بشر را بسیار دشوار کرده. رشد پرشتاب اقتصادی، جمعیتی، کوچ فزاینده جمعیت روستاها به سمت شهرها به ویژه در کشورهای در حال توسعه، نیاز مصرفی به آب را به طور قابل ملاحظه ای افزایش داده. اهمیت این مساله در مناطقی از جهان (از جمله ایران) که ذاتا گرم و هوایی گرم و خشک دارند و کم آب اند، بیشتر است.
باورکردنی نیست، اما ایران چهارمین کشور خشک جهان با بارشی معادل یک سوم متوسط بارش در دنیا و یک دوم متوسط بارش در آسیاست. ميانگين بارش سالانه در پهنه جغرافيايی ايران دارای پراكنشی در محدوده مقادير كمتر از 100 ميلی متر تا مقادير بيش از هزار ميلی متر است.

در حال حاضر مساله آب و منابع آبی در کشورمان، چنان مهم و استراتژیک شده که ضرورت توجه بسیار جدی و راهبردی را دو چندان کرده. هر چند حال و روز آب در غالب نقاط جمعیتی کشور چندان امیدوارکننده نیست اما شدت این بحران در جنوب شرق وضعیت به مراتب بحرانی تر به خود گرفته؛ متاسفانه بخش اعظم مساحت استان های شرقی كشور شامل استان های خراسان رضوی و جنوبی و سيستان و بلوچستان در پايين ترين رتبه بندی بارش يعنی كمتر از 150 ميلی متر در سال قرار دارند.
بسیاری از روستا‌های واقع در 3 استان سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی و خراسان رضوی از نعمت آب بی بهره اند و کمبود آب بخش های مختلف صنعت و کشاورزی و مصرف شرب آنان را تحت تأثیر قرار داده تا جایی که پیش بینی های صورت گرفته در خصوص سطح مصرف و منابع موجود در این منطقه حکایت از کمبود حجم قابل توجهی آب در این سه استان را دارد.
 

مطالعات جمعیتی و حرکات جمعیت در شرق کشور
ميزان وابستگی به آب زيرزمينی در شرق كشور به طور معناداری بيشتر از ميانگين كشوری است؛ علیرغم اینکه تمامی منابع آب سطحی این ناحیه مهار شده و در چرخه استفاده اند، اما باز هم بسیاری از روستا‌های واقع در این قسمت از کشور از نعمت آب بی بهره اند و کمبود آب بخش های مختلف صنعت، کشاورزی و مصرف شرب روستائیان را تحت تأثیر قرار داده است.
تنها 30 درصد روستاهای سیستان و بلوچستان از شبکه ‌روستایی برخوردارند، که در اکثر اوقات با قطع آب مواجه اند. تأمین آب بسیاری از روستاهای این استان به وسیله چاه های آب به تعبیر محلی لب شور صورت می گیرد و آب رسانی به بیش از هزار و 300 روستا با سهمیه روزانه 15 لیتر برای هر فرد با تانکر و نگهداری آب در هوتک ها (حوض انبار) انجام می شود.
374 روستا از هزار و 543 روستای تخلیه شده (24 درصد) بین سال های 1390 تا 1395 مربوط به سه استان محور شرقی است.

از سال 1385 تاکنون، 26 درصد درگیری های محلی (دومین عامل) ناشی از اختلافات ملکی آب، زمین بوده، از مجموع 3هزار و 335 روستا در خراسان رضوی، 485 روستا یعنی جمعیتی حدود 248هزار نفر با تانکر و 640 روستا (503هزار نفر) با تنش آبی رو به رو هستند.

از سوی دیگر پیش بینی روند رشد جمعیت در استان‌ های شرق کشور نشان می دهد که جمعیت این سه استان در سال 1420 به 14میلیون و 300 هزار نفر خواهد رسید. براساس نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1395، در دوه زمانی 95-1390 در مجموع مقصد مهاجرت 82 هزار و 873 نفر سیستان و بلوچستان، 62 هزار و 365 نفر خراسان جنوبی و 314 هزار و 859 نفر استان خراسان رضوی بوده و 112 هزار و 50 نفر از سیستان و بلوچستان، 64 هزار و 656 نفر از خراسان جنوبی و 301 هزار و 232 نفر نیز از خراسان رضوی خارج شده اند.

نتایج این سرشماری در همین دوره زمانی نشان می دهد که تعداد خالص مهاجران سیستان و بلوچستان در دوره زمانی مورد بحث، بدون در نظر گرفتن مهاجرانی که از خارج کشور آمده و یا به خارج رفته اند و نیز مهاجرانی که استان محل اقامت آنان نامعلوم است، منفی 29 هزار و 267 نفر، در خراسان جنوبی منفی 2هزار و 291 نفر و در خراسان رضوی 13هزار و 627 نفر بوده است.
همچنین تعداد کل مهاجران سیستان و بلوچستان در این دوره زمانی 194 هزار و 833 نفر بوده است. اولین مقصد مهاجرتی برون استانی مردم سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی، خراسان رضوی اولین مقصد مهاجرت برون استانی مردم خراسان رضوی، استان تهران بوده است.

علاوه بر این، آمارهای مربوط به حاشیه نشینی در شرق کشور نیز نگران کننده است؛ در شرایطی که ميانگين حاشيه نشينی كلان شهرهای كشور يک هفتم جمعيت است، اما هم اكنون حدود يک چهارم جمعيت مشهد حاشيه نشين هايی هستند كه در 2 دهه گذشته به اين شهر پناه آورده و در 13درصد مساحت شهر و حومه آن ساکن شده اند. بحرانی که در شهرهایی مثل زاهدان و چابهار نیز روز به روز فراگیرتر می شود و متاسفانه حکایت از تمركز جمعيت در شهرهای بزرگ و تخليه جمعيتی نوار مرزی شرق كشور را دارد.

بحران های ناشی از کم آبی در شرق کشور
تأمين معيشت جمعيت رو به رشد اين مناطق و چشم انداز توسعه اجتناب ناپذير شهرنشينی، نيازهای شرب و صنعت همراه با جاذبه های موجود زيارتی گردشگری و الزامات پدافندی حفاظت از محيط زيست اين نواحی، تقاضای آب را در استان های سیستان و بلوچستان، خراسان رضوی و خراسان جنوبی پيوسته تشديد می کند و در آينده نيز با افزايش چشم گيری روبرو خواهد کرد.
پیش بینی های صورت گرفته از نيازهای آبی شرب و صنعت این سه استان در افق 1420، نشان از آن دارد كه با احتساب منابع موجود و طرح های پراكنده كوچكی كه تا افق طرح وارد مدار می شوند، 3 استان شرقی كشور با حدود 900 ميليون متر مكعب كمبود در تامين آب شرب و صنعت مواجه خواهند بود و در صورتی كه روند كنونی مصارف ادامه پیدا کند، یقینا مازاد نيازهای آينده نيز بايد با چالش اعمال تنش بيشتر به آب های زيرزمينی تأمين شود.

با تداوم این روند در آینده ای بسیار نزدیک شاهد تشدید بحران آبی در استان سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی، افزایش تنش های امنیتی، بهم ﺭﻳﺨﺘﻦ ﺍﻣﻨﻴﺖ اجتماعی و تضاد بین دولت و ملت (اعتراض مردم خرمشهر به وضعیت آب آشامیدنی در تیرماه سال گذشته، اعتراض مردم کرمان در تیرماه 1398 به وضعیت قطعی آب و فشار کم آب در برخی محلات) افزایش نرخ تخلیه روستاها و جابجایی ناخواسته مردم، افزایش مشکلات حاشیه نشینی در شهرهای بزرگ این سه استان، عدم ادغام فرهنگی جوامع روستایی در شهرها، افزایش آسیب های اجتماع و خطرات امنیتی تخلیه نواحی مرزی (مرزهای شرقی ایران حدود 32 درصد از مرزهای خشکی (22 درصد از کل مرزهای کشور) را شامل می شوند با موضوعاتی از قبیل مواد مخدر، مناقشات آب و حضور کشورهای بیگانه دست به گریبانند و خالی از سکنه شدن مناطق مرزی به معنای امکان ایجاد فضای مناسب برای  تعرض به خاک کشور توسط همسایگان و افزایش احتمال اقدامات خرابکارانه است) خواهیم بود.

از طرفی تحقق برنامه های توسعه در استان های شرق كشور تنها در صورت دسترسی به منابع آبی قابل قبول و پايدار عملی خواهد بود که متأسفانه به دليل عدم وجود منابع آبی جديد و قابل استحصال در چنين مقياسی در منطقه و حتی حوضه های مجاور داخلی، چشم انداز تأمين اين ماده حياتی در آينده بسيار تيره تر از وضعيت فعلی پيش بينی می شود؛ لذا برای کاهش حداکثری تبعات کم آبی، لاجرم بايد با نگاهی بلند پروازانه، افق جديدی را برای تأمین آب مورد نیاز نسل های آينده ترسيم کرد.

بهترین راه جبران کمبود منابع آب در شرق کشور
در سال های اخیر، خودنمایی بیش از پیش غول خشکسالی کارشناسان و مسئولان کشور را وادار به تدبیر و تفکر بر پیدا کردن راهی برای جبران جبران کمبود منابع آبی کرده است. در این بین، نظریات متعدد و متفاوتی مطرح شده که یکی از آنها حفر چاه های ژرف و براشت بیشتر و گسترده تر از سفره های زیر زمینی بود، اما شرایط ذخایر آب زیرزمینی در ایران نشان می داد که فکر کردن به توسعه زیرساخت ها نه تنها در شرق، بلکه در اغلب نقاط کشور با تکیه بر این منابع اقدامی بیهوده است.
ایران بیشترین میزان تخلیه و مصرف آب های زیر زمینی را در بین کشورهای جهان را دارد. بیش از 25 درصد آب مصرفی در کشور ما ناپایدار است و بالاتر از مقداری است که می‌‌‌‌ تواند توسط چرخه هیدرولوژیکی دوباره پر شود؛ این بدان معناست که ما سالانه معادل 25 درصد آنچه طبيعت به عنوان آب تجديد پذير آبخوان در اختيارمان قرار می دهد را از سهم آيندگان قرض می گيريم.

ريشه يابی مشكلات محيط زيستی نيز مبین این واقعیت است كه اكثر اين مشكلات به طور مستقيم يا غير مستقيم به بهره برداری و افزايش برداشت بيش از اندازه از منابع آبی باز می گردد؛ افت تراز آب زيرزمينی، خشكيدن چشمه ها و قنوات، افت كيفی منابع آب، نشست زمين و بروز شكاف و فروچاله و پيشروی آب شور از جمله مشكلاتی است كه شرق كشور با آن مواجه است. به عنوان مثال، پايين افتادن آب زيرزمينی در دشت مشهد_ چناران موجب شده كه يكی از بالاترين ركوردهای نشست زمين نه تنها در ايران، بلكه در جهان در همين آبخوان روی دهد. این شرایط راهی جز داشتن نیم نگاهی به منابع آب شور دریاها به عنوان منبعی پایدار و شیرین سازی آن را برایمان باقی نمی گذاشت.
 
(نقشه خط انتقال و موقعیت ایستگاه های پمپاژ و مخازن تعادلی انتقال شرق)

باور کارشناسان براین بود که با توجه به عمق بالای دریای عمان و ارتباط آن با اقیانوس هند، برداشت و انتقال آب از سواحل چابهار و پمپاژ آن به شهرهای شرقی، بسیاری از نگرانی ها در این حوزه را مرتفع می کند؛ علاوه بر این اجرای این طرح مزایای دیگری از قبیل برجسته سازی نقش سیستان و بلوچستان و به ویژه چابهار در توسعه ملی، توسعه صنعتی، سرازير شدن سرما‌يه ها و تنوع بخشی صنعتی، بهبود کیفیت زندگی و رفاه اجتماعی ساکنان محدوده طرح، کاهش مهاجرت ساکنان محدوده طرح به کلانشهرها و خارج استان، افزایش مهاجرت به مناطق روستایی و شهرهای کوچک محدوده طرح، تغییر مسیرهای مهاجرتی به شهرهاي کوچک محدوده طرح، کاهش وابستگی منابع آبی به کشورهای همسایه‌ و فرصت چانه زنی با سایر تأمین کنندگان احتمالی آب از جمله ترکمنستان و افغانستان را نیز فراهم می کند.

بر همین اساس طرح جامع تأمین و انتقال آب شرب و صنعت استان های نوار شرقی کشور با هدف پایداری جمعیت، توسعه اقتصادی، اجتماعی و صنعتی از چند سال پیش کلید خورد. در این طرح، آب دریای عمان پس از برداشت و تصویه در خط لوله ای به طول حدود هزار و 510 کیلومتر جریان یافته و کام تشنه 3 استان کشور را سیرآب می کند. مطالعات این طرح از سال 93 توسط وزارت نیرو آغاز شده و تأمین آب این مناطق را تا افق بلند مدت 1450 در برنامه دارد.

طرحی بزرگ و پروژه ای پیچیده که اجرای آن مستلزم برنامه ریزی دقیق و در نظر گرفتن ابعاد و پیامدهای خرد و کلان در عرصه های گوناگون است و بی تردید یک از مهم ترین ابعاد مطرح در آن مطالعات اجتماعی طرح است؛ چرا که بهره وری حداکثر از منابع آب موجود و تطابق با اصول توسعه پایدار، به ارزیابی و شناسایی تأثیرات اجتماعی طرح و بررسی مسائلی از جمله ویژگی های جمعیتی، مطالعات پایه یا آنالیز کنشگران، پایش افکار و تعیین میزان آگاهی، حساسیت و مشارکت اجتماعی جوامع محدوده طرح، شناسایی اولویت ها، روش ها و ابزارهای آگاهی بخشی و دانش افزایی گروه های مخاطب، ویژگی های اجتماعی و مطالعات جامعه شناختی جوامع، مطالعات حقوقی و کاربری اراضی محدوده طرح، مشارکت های مردمی جوامع محدوده طرح، آینده پژوهی آثار اجتماعی طرح و نظام پیشنهادات وابسته است.


چرا تصفیه آب دریا مورد توجه قرار گرفت
محمد دلمرادی، معاون طرح و توسعه شرکت آب منطقه ای سیستان و بلوچستان در گفت وگو با خبرنگار عصرهامون، در خصوص چرايی مورد توجه قرار گرفتن آب درياها برای تصفيه و استفاده گفت: چالش های مختلفي كه در زمينه منابع آب به ويژه آب های زيرزمينی گسترش يافته، موجب شده تا طرح انتقال آب از دريای عمان به این 3 استان شرقی مورد توجه قرار بگيرد. در اين طرح زير پروژه ها و اقدمات متعددی تعريف شده كه به سرانجام رسيدن اين اقدامات مستلزم سرمايه گذاری و زيربناي فرهنگی_ اجتماعی مناسب است تا اول هزينه اقدامات فيزيكی را كاهش دهد، دوم مشاركت بدنه جامعه را در اين اقدامات فراهم آورد و در نهايت با سازماندهی گروه های مردمی به صورت عام و بهره برداران به صورت خاص، (stakeholders) تضمين پايداری تعادل اين منابع در دراز مدت را فراهم آورد.

وی افزود: در حال حاضر، بخش مهمی از مراكز مهم توليد كشاورزی كشور در دشت های ممنوعه كه آبخوان های آن ها از تعادل هيدرولوژيكی برخوردار نيستند، واقع شده اند. در اين مناطق كه حدود يک سوم كل دشت های كشور را پوشش می دهند، برای مقابله با اضافه برداشت، صرفا به شكل محدودی و در صورت اجرای طرح های جبرانی ،امكان صدور مجوز برداشت جديد برای مصارف غيركشاورزي و مصارف گلخانه ای وجود دارد. مديريت اجراي طرح های توسعه جايگزينی از اين طريق بسيار دشوار است و در اغلب موارد نتوانسته پاسخگوی نيازهای رو به توسعه باشد. در عين حال تعادل بخشی را به سفره بازگرداند. با توجه به تغييرات اقليمی (climate change) خشكسالی ها و طوفان های مخرب در كل كره خاكی كه تبعاً، خواسته يا ناخواسته گريبان گير تعداد بسيار زيادی از كشورها است، در سال های اخير بحث شيرين كردن آب دريا و تأمين آب شرب مورد توجه بسياری از كشورها و محققان و سياستگذاران اين حوزه قرار گرفته است.

ضرورت و اهداف طرح مسئله
وی ادامه داد: طرح حاضر با رويكرد بهره وری حداكثر از منابع آب موجود و تطابق با اصول توسعه پايدار به ارزيابي و شناسايی پتانسيل هاي بالقوه شناسايي شده تأمين آب برش شرق كشور پرداخته و ضمن مقايسه جميع راهكارهای ممكن برای تأمين آب پايدار و بلندمدت، اولويت بندی گزينه های تأمين آب و انتخاب گزينه برتر دستورالعملی اجرايی برای بهره برداری مناسب از منابع آب فعلی در دستور كار مسئولين و برنامه ريزان كشور قرار خواهد داد.

دلمرادی تصریح کرد: به عبارتی طرح حاضر تلاشی نظام مند را در راستای بهره وری همه جانبه از پتانسيل تمامی منابع آبي عظيم قابل استفاده در برش شرق كشور منجمله تأمين و انتقال آب از تاجيكستان (رودخانه آمودريا)، تأمين و انتقال آب از سد دوستی، تأمين و انتقال آب از چاه نيمه ها، تأمين و انتقال آب از دريای عمان و ... در دستور كار قرار مي دهد. همچنين در این طرح جنبه مشاركت ذيمدخلان و ذينفعان پروژه در راستای رسيدن به اهداف توسعه پايدار از منظر تأمين آب مد نظر قرار گرفته شده كه به دنبال آن راهكارهای مناسب به منظور تهيه مدل های مالی و تدوين ساختار تشكل های مديريتی و اجرايی طرح قابل اتخاذ است. به گونه ای كه با بروز مشكل در انتقال هر يک از منابع آبی ياد شده، امكان بهره وری از ساير منابع وجود داشته باشد و بتوان چشم انداز تأمين آبی پايدار را فراهم کرد.

وی اظهار کرد: از طرف ديگر توافق سه جانبه ايران افغانستان و هند برای توسعه چابهار به تناسب ايجاد توسعه در جنوب شرق ايران برای ساكنان اين خطه نيازهای جديد زيادی از جمله آب و انرژي را نيز به وجود خواهد آورد كه بدليل اهداف اقتصادی و اجتماعی قابل چشم پوشی  نیست. بديهی است توسعه بندر چابهار، ايران را به كانون سرمايه گذاری ها، فعاليت های اقتصادی و ترانزيتی در منطقه تبديل خواهد کرد كه احداث آب شيرين كن در حوالی اين مركز اقتصادی هم از ديدگاه اقتصادی و هم ژئوپلتيكی حائز اهميت فراوان خواهد بود.
 
انواع روش های شيرين سازی آب دريا
دلمرادی با بیان اینکه نمک زدايی (Desalination or desalinization) فرآيندی است كه با آن بخشی از نمک ها و ساير مواد معدنی را از آب شور جدا می كنند و به طور كلی، منظور از نمک زدايی حذف نمک ها و مواد معدنی است، گفت: فرآيند آب نمک زدايی، فرآيندی است كه به منظور خالص سازی آب دريا برای مصارف آشاميدنی و صنعتی به كار می رود و منجر به تصفيه آب شور و خارج شدن نمک و املاح از آن می گردد. به اين فرآيند همچنين شيرين سازی نيز گفته می شود. اين فرآيند می تواند به روش های مختلفی انجام شود، اما نتايج حاصل از آن تبديل آبشور و بدمزه و يا آب دريا به آب تقريبا خالص است كه در مصارف خانگی و صنعتی آب مورد استفاده قرار می گيرد.

وی افزود: اين شيوه (نمک زدايی آب دريا) سريعاً تبديل به يک منبع عظيم توليد آب آشاميدني در بسياری از مناطق جهان شده است. در مقياس بزرگ نمک زدايی به طور معمول با استفاده از مقادير زيادی انرژی، زيرساختهای اختصاصی و گرانقيمت است، كه هزينه تهيه آن نسبت به آب منابع معمول مانند رودخانه ها يا آبهای زيرزمينی گرانتر می کند. با اين وجود به علت كمبود منابع آب شرب قابل دسترس در مناطق مختلف جهان استفاده از منابع آبي جديد در دستور كار دولت ها قرار گرفته است. بيشتر سرمايه گذاری های اخير در نمک زدايی، بر توسعه راه های مقرون به صرفه تأمين آب نمک زدايی شده برای استفاده انسان، متمركز شده است. در كنار بازيافت آب از فاضلاب، نمكزدايی يكي ديگر از چندين منابع تأمين آب مستقل از بارش است. به طور كلی چندين فناوری برای زدودن نمک و ديگر مواد جامد از آب وجود دارد كه عبارتند از تقطير (Distillation)، اسمزمعكوس (Reverse osmosis)، هيبريدی (Hybrid)، الكترودياليز (Electro Dialysis)، نمكزد (Freeze Desalination) که به صورت متداول بر اساس مصرف انرژی و يا بر اساس نوع عملكرد تقسيم بندی می شوند.

مزايای تصفيه آب دريا با تأسيسات آب شيرين كن
معاون طرح و توسعه شرکت آب منطقه ای سیستان وبلوچستان خاطرنشان کرد: شيرين سازی آب دريا از جمله صنايع گران قيمت و با هزينه های بهره برداری بالا است. در ساليان اخير تلاش های فراوانی در جهت كاهش و تسهيل بهرهبرداری از واحدهای شيرين سازی آب به عمل آمده است. افزايش نياز آبی و به تبع آن افزايش واحدهای آب شيرين كن همچنين توليد انبوه تجهيزات نمكزدايی آب در مقياس صنعتی و گستردگي استفاده از آب شيرين كن ها در نقاط مختلف باعث كاهش قابل توجه هزينه سرانه احداث واحدهای آب شيرين كن به خصوص در دهه اخير شده است. در اين بخش به صورت مختصر به بررسی روش های شيرين سازی آب پرداخته می شود. به طور كلی چندين فناوری برای حذف نمک و ديگر مواد جامد محلول از آب وجود دارد كه به صورت متداول بر اساس مصرف انرژی و يا بر اساس نوع عملكرد به انواع نمک زدايی حرارتی، نمک زدايی غشايی (RO/NF)، نمک زدايی هيبريدی، حرارتی/غشايی، ساير روش ها (الكترودياليز، تبادل يونی، انجمادی، هسته ای، خورشيدی) تقسيم بندی می شوند.

مقايسه روش های نمک زدايی حرارتی آب
وی در خصوص مشخصات روش های نمک زدايی حرارتی آب و مقايسه آن ها گفت: در فرآیند MSF (تقطیر ناگهانی چندمرحله‌ ای یا Multi-Stage Flash distillation ) بازيابی و ميزان TDS (کل مواد جامد محلول یا همان Total Dissolved Solids که به اختصار TDS نیز گفته می شود و در واقع مقدار شفافیت آب را مشخص می کند) از 25 تا 50 درصد بازیابی در دمای بالا و TDS آب خروجی 50 ppm است. اساس این مراحل تبادل گرمایی متقابل است. مهم ترین مزایای این روش این است که مناسب ظرفيت های بالا فناوری اثبات شده برای بهره برداری طولانی است، كمترين ميزان پيش تصفيه آب خوراک را دارد، آب خروجی از كيفيت بالایی برخوردار است، هزينه ها مستقل از ميزان شوری آب خوراک است و همچنین امكان تأمين انرژی از نيروگاه برق را نیز دارد و مهم ترین معایب آن انرژی مصرفی بالا، هزينه سرمايه گذاری بالا، فضای زیاد مورد نياز، مشكل خوردگی در تجهيزات با كيفيت پايين، شروع به كار كند، نياز به سطح بالای دانش تكنيكی و نسبت بازيافت پايين است.

این کارشناس حوزه آب افزود: در روش دوم یعنی فرآیند MED (مخفف عبارت Multiple-Effect Distillation یا تقطیر چند مرحله‌ای) نیز بازيابی و ميزان TDS (هر چقدر TDS آب بیشتر باشد موجب می شود تا آب بو ،طعم و رنگ نامطلوب تری به خود بگیرد) از 0 تا 65 درصد بازیابی در دمای بالا و TDS آب خروجی 10 ppm است. این فرایند بر اساس ﺳﯿﺴﺘﻢ ﻧﻤک زداﯾﯽ تقطیری ﺑﻪ روش چند مرحله ای ﺑﻪ همراه ﭼﺮﺧﺶ ﺑﺨﺎر است. مهم ترین مزایای این روش این است که در مقياس های اقتصادی بالا، فرآيند قابل اتكا و كمترين كاركنان بهره بردار، تحمل سطح متعادلی از مواد معلق و بيولوژيكی، امكان تأمين انرژی از نيروگاه برق و كيفيت بسيار بالای آب توليدی است و مهم ترین معایب آن انرژي بالای مصرفی هزينه بالای سرمايه گذاری و بهره برداری، كيفيت بالای جنس تجهيزات با توجه به مشكل خوردگی و اینکه آب توليديی نياز به سرمايش و اختلاط پيش از استفاده به عنوان آب شرب دارد است.

وی ادامه داد: روش دوم یعنی فرآیند VC (مخفف عبارت Vapor Compression یا روش‌ متراکم سازی بخار) که شيرين سازی تبخير تراكمی تركيب مكانيكی و گرمايی است نیز تا 50 درصد امکان بازیافت امکان پذیر است. TDS آب خروجی 10 ppm است. مهم ترین مزایای این روش این است که فرايند طراحی شده برای مصرف كم مواد شيميايی برای آب با شوری تا 50.000 ppm امکان پذیر است، انرژی نسبتا كمی مصرف می کند، دمای كاركرد پايين تری دارد، امكان رسوب و خوردگی کم تر است، هزينه سرمايه گذاری و عملياتی پايينی دارد و در نهایت اینکه امكان سازگاری سريع با تغيير جريان را داراست. البته این شیوه نمک زدایی  معایبی هم دارد که از مهم ترین آن ها این است که این شیوه محدود به آب شيرين كن های با مقياس كوچک است، شروع به كار با سيستم گرمايش كمكی است و كمپرسورها نياز به نگهداری با هزینه قابل توجهی را دارد.

وی اذعان داشت: همانطور كه در بالا ذكر شد، معايب اصلی روش های نمک زدايی انرژی مصرفی بالا، هزينه سرمايه گذاری بالا، فضای بالای مورد نياز، مشكل خوردگی در تجهيزات با كيفيت پايين، شروع به كار كند، نياز به سطح بالاي دانش تكنيكی و نسبت بازيافت پايين است.
 

[شایان ذکر است؛ به منظور مقايسه واحدهاي نمكزدايي حرارتي از ديدگاه اقتصادی (قيمت تمام شده آب)، هزينه سرمايه گذاری و قيمت تمام شده آب برای روش های مختلف توسط كافلر (Kaufler) برای يک واحد نمک زدايی به ظرفيت 30000 m3/d با نرخ بهره 7درصد، زمان بهره برداری 20 سال و قيمت برق معادل 0/065 دلار /کیلو وات ساعت در جدول ارائه شده است.]
 

مكانيزم عملكرد سيستم های آب شيرين كن
دلمرادی در خصوص مراحل تصفيه آب در سيستم های معمول آب شيرين كن، گفت: مكانيزم عملكرد سيستم های آب شيرين كن برای سیستم های گوناگون متفاوت است. در نمک زدايی غشايی (RO)
که متداولترين و جديدترين فرآيند نمک زدايی است معمولاً شامل تأسيسات پيشتصفيه، نمک زدايی (اسمز معكوس) و پس تصفيه می شود كه در مواردی شامل فرآوری پساب و يا آب نمک غليظ هم هست. بخش پيش تصفيه اولين بخش در واحد نمكزدايی غشايي است كه شامل بخش تجهيزاتی آشغال گير درشت، آشغال گير ريز، اختلاط سريع، زلال ساز DAF (لخته سازی و شناورسازی)، فيلتراسيون دو لايه ثقلی و كارتريج است. بخش مواد شيميايی شامل كلرزنی (در فرآيند آبگيری)، تنظيم pHبراي فرآيند انعقاد و لخته سازی (اسيد)، مواد منعقد كننده (دو سناريو: كلروفريک به تنهايی يا دو منعقد كنندهای با كلروفريک و پليمر كاتيونی)، كمک منعقدكننده (پليالكتروليت در صورت استفاده فقط از كلروفريک)، حذف كلر (تزريق SMBS)، تنظيم pH برای غشاهای اسمز معكوس و تزريق آنتی اسكالانت است.

مناسب ترين روش شيرين سازی آب دريای عمان
این کارشناس در پاسخ به سوال نهایی خبرنگار ما مبنی بر اینکه به نظر شما مناسب ترين روش شيرين سازی آب دريا در مناطق جنوبی ايران چيست، اظهار کرد: به نظر من مناسب ترین سناریو برای نمک زادایی آب دریای عمان به شکل درخت سلسه مراتب زیر است.
 



تاثیر تصفیه آب دریا بر محیط زیست دریایی
یک کارشناس محیط زیست دریایی چابهار در گفت وگو با عصرهامون، با اشاره به اینکه آب یکی از فراوان ترین منابع روی زمین است و سطح وسیعی از زمین را پوشش می دهد، اما حدود 97 درصد آب زمین، آب نمک در اقیانوس ها و کمتر از 3 درصد، آب خالص است گفت: در دنیای امروز کمبود آب آشامیدنی تازه برای مصارف انسانی، صنعتی و استفاده در کشاورزی به یک مشکل مهم و مسئله حاد تبدیل شده و نیاز به داشتن آب شیرین کن به عنوان یک منبع مهم آب تازه برای اهداف صنعتی و خانگی وجود دارد. اگرچه این صنعت به تدریج در دهه های اخیر در حال رشد بوده اما علیرغم مزایای زیاد این صنعت، نگرانی ها در مورد اثرات منفی بالقوه بر روی محیط زیست افزایش یافته است.

نصیر سلطانپور، در خصوص اثرات منفی و مخرب آب شیرین کن ها بر محیط زیست با بیان اینکه این دستگاه ها با توجه به نوع و نحوه بهره برداری از آن ها در کوتاه مدت و بلند مدت می توانند آثار زیست محیطی مختلفی را بر محیط اطراف خود داشته باشند، افزود: اثرات سوء بر کیفیت آب و رسوبات، مختل کردن زندگی دریایی و عملکرد اکوسیستم ساحلی است و از مهم ترین انواع آلودگی های تولید شده توسط این صنایع می توان به آلودگی های صوتی، حرارتی و شیمیایی اشاره کرد.

وی با اشاره به اینکه بسته به نوع فرایند شیرین سازی حدود 60 تا 70 درصد هدر رفت آب در فرایند نمک زدایی از آب دریا صورت می گیرد و این بدان معنا است که از 100 درصد آب ورودی حدود30 - 40 درصد آن بسته به نوع روش شیرین سازی، به وسیله فرایند نمک زدایی شیرین شده و حدود 60- 70 درصد آن با غلظت بالای نمک و با حرارت بیشتر از آب اولیه به عنوان پساب به محیط بر می گردد، ادامه داد: مهم ترین آثار زیست محیطی ناشی از این فعالیت ها مربوط به تخلیه پساب به محیط است. پساب هایی که به علت وجود 3 عامل شوری، حرارت و مواد شیمیایی آثار زیست محیطی نامطلوبی بر محیط پیرامون خود ایجاد می کنند. همچنین دستگاه های آب شیرین کن برای فعالیت به انرژی زیاد نیاز دارند که تولید این انرژی انتشار گازهای گلخانه ای را به همراه دارد.

تلخاب؛ پاسخ تلخ تصفیه کن ها به بخشش دریا
سلطانپور با بیان اینکه تلخاب به عنوان پساب از دستگاه های آب شیرین کن باقی می ماند که بسیار گرم تر و شورتر از آب معمولی دریا است و پس از فرایند نمک زدایی از آب دریا این تلخاب دوباره وارد دریا می شود، گفت: بخش عمده آلودگی هایی که از طریق پساب صنایع آب شیرین کن ها ایجاد می شود شامل آلودگی شیمیایی از جمله تغییرات غلظت نمک (شوری) ناشی از وارد شدن پساب به محیط، وارد شدن مواد حاصل از خوردگی تأسیسات فلزی به منبع پذیرنده، ورود مواد افزودنی ضد رسوب، ورود مواد افزودنی ضد گرفتگی، ضد کف و ضد خوردگی به منبع پذیرنده وارد شدن اسیدها به محیط و  آلودگی حرارتی شامل  آلودگی حرارتی ناشی از پساب آب شیرین کن و مصرف سوخت های فسیلی است.

وی افزود: تلخاب ها یا پساب ها  علاوه بر شوری بالا، دمای حدود 18 تا 60 درجه سانتي‌گراد دارند‌. میانگین دمای اطراف خروجي تلخاب‌ها همواره بالاتر از 30 درجه است. اين شوك حرارتی همه آبزيان که در محدوده محل تخلیه پساب واقع شده اند را تا سر حد انقراض پيش می برد در شرایطی که دما مورد نیاز آبزیان برای ادامه حیات 25 درجه است. پساب واحدهای آب شیرین کن‌ بین 10 تا 20 درصد شوری آب دریا‌ها و بیش 7 تا 8 درجه دمای آب را افزایش می‌دهند با ورود پساب آبشیرین کن‌ها به ساحل دریا و شوری زیاد در کوتاه مدت باعث بهم خوردن تعادل املاح و عناصر آب و شرایط زیستی زیستگاه ها و مناطق حساس ساحلی شده و در مدت زمان کوتاه اثرات جبران ناپذیری بر تنوع زیستی آبزیان و محیط زیست دریایی منطقه وارد می کند. با ورود پساب آبشیرین کن‌ها به ساحل دریا راه تنفس بعضی از آبزیان بسته می‌شود و همین عامل نیز مرگ آبزیان دریایی را به دنبال دارد.

وی در خصوص تغیرات غلظت نمک (شوری) ناشی از ورود پساب به دریا اظهار کرد: شوری یکی از فاکتورهای محدودکننده  مهم در رشد و و بهره وری از آب شیرین کن ها است. اثرات شوری بر کیفیت آب تاثیر می گذارد. غلظت بالای شوری منجر به افزایش کدورت آب در محل تخلیه شده و از ورود نور به آب جلوگیری کرده و در فرآیند فتوسنتز تداخل ایجاد می کند. با افزایش غلظت نمک در دریاها چرخه زندگی پلانکتون دچار تغییرات می شود. خرچنگ و بی مهره گان دریایی حساس به افزایش شوری و دیاتومه ها به افزایش شوری مقاوم اند.

نقش غلظت نمک در تکامل رشد و جمعیت موجودات آبزی
وی ادامه داد: علاوه بر این تغییرات، غلظت نمک یا شوری در تکامل رشد و جمعیت موجودات آبزی نقش مهمی را دارد.میزان نمک در آب دریاها و اقیانوس ها 30-37 میلی گرم بر لیتر گزارش شده؛ این در حالی است که مقدار غلظت نمک در دهانه خروجی آب شیرین کن ها در حدود 80 میلی گرم بر لیتر است. به عبارت دیگر میزان شوری در پساب حاصل از تمامی روشهای شیرین سازی آب افزایش می یابد به نحوی که غلظت نمک آب دریا  درحدود 35000 - 45000 PPM و غلظت نمک در پساب خروجی  از تاسیسات شیرین سازی آب دریا در محدوده 40000- 80000 PPM است.

سلطانپور خاطرنشان کرد: غلظت بالای نمک در پساب خروجی از تاسیسات آب شیرین کن و همچنین نوسانات غلظت نمک در منابع پذیرنده پساب ممکن است منجر به مرگ موجودات زنده ای گردد که توانایی تحمل غلظت بالای نمک و یا نوسانات غلظت نمک را نداشته باشند. تحقیقات به عمل آمده توسط کارشناسان در مورد غلظت پساب ها حاکی از این موضوع است که ارتباط مستقیمی بین کاهش جمعیت گونه های آبزی و افزایش شوری آب دریا وجود دارد که میتوان در این زمینه از مهاجرت پلانکتون ها یاد کرد.
 
(آلوگی آب دریا و مرگ دلخراش موجودات دریایی)

این کارشناس در پاسخ به این سوال که پمپاژ پرفشار آب به درون لوله ها توسط آب شیرین کن ها تا چه حد می تواند منجر به از بین رفتن موجودات میکروسکوپی دریا همچون پلانکتون، سخت پوستان کوچک و ماهی های ریز شود، گفت: تأسیسات مربوط به آب گیری آب شیرین کن ها در صورت آب گیری از دریا به روش پمپاژ مستقیم آب از دریا، به دلیل سرعت زیاد آب ورودی، مقادیری از آبزیان از جمله ماهی ها، حلزون ها،  ستاره های دریایی و جلبک ها را به دلیل نبود توری مناسب در مدخل لوله های ورودی همراه آب وارد لوله های ورودی آب شیرین کن و از آنجا در حوضچه های اولیه برداشت شده  و ازبین می روند. همچنین بعضی از این آبزیان در سیستم های ورودی دارای توری محافظ در روی لوله ها در براثر اصابت با توری ها که به عنوان صافی در مدخل های ورودی نصب شده نیز از بین می روند.

بهترین روش زیست محیطی برای شیرین سازی آب دریا
این کارشناس محیط زیست دریایی در خصوص بهترین، بهینه ترین و سازگارترین روش زیست محیطی برای شیرین سازی آب دریا نیز گفت: ایران کشوری است  که در معرض خشکسالی ها پی در پی قرار دارد با مشکل آب و کم آبی مواجه است فرضیاتی جهت برون رفت از این معضل  مبنی بر استفاده از آب شیرین کن ها مطرح است به نظر می رسد هنوز بحران آب در کشور به حدی نرسیده که لازم به استفاده از آب شیرین کننده ها باشد با توجه اثرات قابل توجه کارخانجات بزرگ نمک زدایی بر محیط زیست دریایی ، در شرایط فعلی مدیریت آب های شیرین موجود، اقتصادی ترین و مناسب ترین گزینه جهت رفع این موضوع است. تامین آب در مناطق کم آب و خشک، با احداث آب‌شیرین‌کن‌ها در صورت نبود راهکار دیگری برای تامین آب، بایستی با انحام مطالعات ارزیابی زیست محیطی و با رعایت ملاحظات زیست محیطی مربوطه خصوصاً برنامه ریزی برای استفاده مجدد از پساب انجام شود. اما وجود پساب این آب‌ شیرین‌کن ها همواره یکی از معضلات و موارد مورد توجه کارشناسان  محیط زیست است چرا که این پساب آلوده بوده و موجب خسارت‌های زیست محیطی به دریا و محیط زیست می شود.

وی ادامه داد: در فرآیند نمک زدایی از طریق جدا کردن نمک های محلول موجود در آب شور یا لب ‎شور، آب قابل مصرف تولید می‎شود. اگرچه از فناوری‎های نمک‎زدایی می توان برای مصارف مختلف استفاده کرد، اما امروزه از آن بیشتر برای تولید آب آشامیدنی برای مصارف شهری و خانگی استفاده می شود. همچنین از پساب شیرین شده با فناوری های نمک زدایی، می‎توان در کشاورزی و صنعت بهره برد. برای نمک زدایی، فناوری‌ های مختلفی به کار می رود. روش‎های متداول، به 2 دسته‎ی کلی فرآیندهای حرارتی و فرآیندهای غشایی تقسیم می‎شوند. از ترکیب این دو دسته، روشی جدید به نام هیبریدی تشکیل شده است که هر کدام از روش ها معایب و مزایای خاص خود را دارند.

استحصال آب از دریا و کاهش بارش
وی در پاسخ به این سوال که آیا استحصال آب شیرین از دریا باعث کاهش باران در کشورهای حوزه خلیج فارس می شود، اظهار کرد: تغییر اقلیم یکی از عوامل تغییر فصل بارش‌ها در کشور است. در چرخه تبخیر، آب دریا تبخیر شده و توسط باد جابجا می‌شود و با استفاده از هسته‌های تشکیل نمک که خاصیت جذب رطوبت دارد به زمین برگشته و این رواناب مجددا به دریا می‌ریزد، این قانون طبیعت است و نمی توان با قطعیت گفت گرمای هوا باعث بی آبی شده اما مواردی در میانه چرخه تبخیر تا برگشت آب به زمین وجود دارد که موجب طولانی تر شدن این چرخه و تاخیر در روند بارش ها می‌شود بنابراین به نظر می رسد افزایش میزان شوری آب دریا می تواند باعث ایجاد تغییر در زمان تشکیل چرخه تبخیر آب دریا و میزان بارش گردد .




قدم به قدم در مسیر زوال آب در ایران
پرویز کردوانی، پدر کویرشناسی ایران در گفت وگو با عصرهامون، گفت: پیش از هرگونه بحث و گفت وگویی در این خصوص باید بنشینیم و بررسی کنیم که چه شد که امروز داخل خشکی آب نیست و به روزی افتادیم که برای تامین نیازهای آبی خود بخواهیم از دریا آب بیاوریم ؛ بخشی از مشکلات ما ناشی از تفکر غلط مدیران وزارت آب و برق قبل از انقلاب است که توسعه را مستلزم استفاده از آب می دانستند. آنها در آن زمان فکر می کردند به هر اندازه که بخواهند می توانند آب در اختیار داشته باشند. پس مبحث چاه های عمیق و نیمه عمیق مطرح شد. در آن زمان تبلیغات فراوانی برای حفر چاه ها صورت گرفت و می گفتند با این کار هر چقدر تمایل داشته باشید می توانید آب برداشت کنید و صنایع و کشاورزی را توسعه پیدا دهید؛ می گفتند توسعه، اما متاسفانه تنها توسعه مدنظر بود نه توسعه پایدار.
 
(قدم به قدم در مسیر زوال آب در ایران)

وی افزود: این برای قبل از انقلاب بود. بعد از انقلاب هم وزارت نیرو این روند را ادامه داد و بر این باور بود که باید کشاورزی را توسعه داد تا خودکفا شویم. گذشت و گذشت و برداشت های بی رویه ادامه پیدا کرد. این روند برداشت بدون محدودیت تا جایی ادامه پیدا کرد که امروز در رفسنجان چاه هایی با عمق 400 متر حفر می شود و در جهرم تا عمق 550 تا 600 متر باید زمین را بکنید تا به آب برسید.  بعد از مدتی که متوجه شدند در قبال توسعه کشاورزی منابع آبی کمی باقی مانده گفتند مدل های دیگری هم هست که شما خبر ندارید؛ مثل سدسازی و انتقال آب، خب ما قدیم هم سدسازی داشتیم. 2 هزار  سال قبل بر روی رودخانه قره آغاج شیراز که می رود به سمت فیروزآباد و پشت بند بهمن (قبل از اسلام به سد می گفتند بند آب می گفتند). بنابراین چند جا هم سد احداث شد، اما انتقال آب از سد تنها به بخش ها و اراضی پایین دست ممکن بود و نمی توانستند آب را به بالا دست منتقل کنند. چه کنیم چه نکنیم، لوله کشی می کنیم. با همین نظریه گفتند چرا از وسط کویر آب نداشته باشد، سد بزنید و لوله کشی کنید. هزار کیلومتر، 500 کیلومتر، 200کیلومتر ...، از رودخانه دز، کارون، کرخه، جراحی، زهره بگیرید و بدهید تا هر چقدر نیاز دارند مصرف کنند. اسم این را هم گذاشتند عامل توسعه.

وی ادامه داد: سوم شیر و شلنگ اروپایی ها. حفر چاه های عمیق و نیمه عمیق و سد سازی شد عامل توسعه و شیر و شلنگ شد سمبل تمدن؛ یعنی کسی که با گاری و کاسه و کوزه آب می آورد متمدن نیست و کسی که امکان دسترسی به شیر آب را توسط لوله در هر نقطه از یک ساختمان دارد متمدن است. تفاوتی نمی کند این آب را برای آبیاری فضای سبز استفاده کند، برای شست وشوی ماشین، شستشوی خیابان یا هر مصرف دیگری، فقط این شیوه مصرف را به ما یاد دادند و گفتند بفرما، استفاده کنید، نگفتند از این آب درست استفاده کنید که یک روز ممکن است تمام شود و برای تامین آن به مشکل بر بخوریم. مثل شخصی که درآمد دارد و به همسر و فرزندان خود پول بدهد، اما با آن ها نگوید درست خرج کنید تا در روز پیری و از کار افتادگی با مشکل روبرو نشویم.

نبود برنامه اساسی، تشدید بحران کم آبی
کردوانی افزود: دولت نیامد برنامه های اساسی بگذارد تا به اندازه توان خود مصرف کنیم، که امروز همین آب درون خشکی کافی باشد. آمدند و بدون در نظر گرفتن منبع تامین آب اقدام به افتتاح و ساخت واحدهای مسکونی انبوه در استان های کویری کردند. آب های فاضلاب زاهدان ببینید به کجا می رود! زیر تپه های ماسه ای و به سمت منطقه مرزی و در نهایت هم بدون هیچ استفاده ای از دسترس ما خارج می شود؛ یا مانند آن فاضلاب شهرهای دیگر. در صورتی که تسویه همین فاضلاب می تواند بخش به سزایی از مشکل و کمبود را در این خصوص برطرف کند. نمی آیند از فاضلاب استفاده کنند، کاری که از چندین دهه پیش کشورهای پیشرفته آن را انجام دادند. انسانی که فقیر می شود نمی تواند که مثل ثروتمندان زندگی کند. باید به سمت بهره برداری از آب های غیر متعارف برویم که متاسفانه هیچ اقدامی برای استفاده از آب های غیر متعارف انجام نشده؛ فقط تا توانستیم چاه کندیم و سدسازی کردیم. حالا هم باید آب از دریا آب بیاوریم و باز بی رویه مصرف کنیم، فضای سبز توسعه بدهیم، کارواش بزنیم و ماشین بشوییم و ...

وی با بیان اینکه تکنولوژی چاه، سد شیر و شلنگ ما را به این روزی انداخت که منابع آبمان در خشکی تمام شده، اظهار کرد: زمانی آمدند و گفتند صنایع دیگری هستند که کشورهای خارجی توسعه پیدا کردند ما عقب ماندیم و آن ها صنایع آب بری مثل فولاد است. شروع کردند کارخانه های بسیار بزرگ درست کردند و هر چه آب خواستند در اختیارشان گذاشتند. استان های دیگر هم بدون توجه به اینکه این کار مستلزم چه زیرساخت هایی است شروع کردند و پشت سر هم از این کارخانه ها زدند و به وزارت نیرو گفتند آب بده، این روند ادامه پیدا می کرد تا جایی که وزارت نیرو گفت دیگر در داخل آب نداریم. بعد پیش خود فکر کردند، اگر آب نداشته باشیم به مردم بدهیم باید تعطیل کنیم برویم، اما این شدنی نبود. مثل شخصی که یک ماشین چند میلیاردی دارد اما بنزین ندارد که از آن استفاده کند. پس به فکر استفاده از منابع دیگر افتادند. یکی از این تکنولوژی ها بارور کردن ابرهاست، دومی انتقال آب از دریا و سومی استخراج آب های ژرف که یکی از آن ها نیز در منطقه سیستان حفر شده.

بارورسازی ابر و استخراج آب های ژرف چاره کار نیست
برگزیده پنجمین دوره همایش چهره های ماندگار در بخش جغرافیای کشور خاطرنشان کرد: در خصوص باروری ابرها کشورهایی که آن را اختراع کردند دیگر از آن استفاده نمی کنند، چون اقتصادی نیست در مصارف مخصوصی کاربرد دارد. مثلاً در هنگامی که یک فرودگاه مه گرفته و در انجام صدها پرواز اختلال ایجاد شده با استفاده از کربن خشک مه را برطرف می کنند و دید را برای انجام پرواز مساعد می کند. یا در مناطقی که کشاورزی در آنجا صورت می گیرد و احتمال بارش تگرگ وجود دارد نیز با استفاده از از این تکنولوژی به وسیله یدور نقره، اندازه دانه های تگرگ را قبل از رسیدن به زمین کوچک تر می کنند تا از بروز خسارات سنگین جلوگیری کنند. بعدی بحث آب های ژرف است که چندان کارساز نیست. از 5 نوع آبی که از این چاه ها استخراج می شود فقط یک نوع آن قابل استفاده است و تنها برای مصارف محلی در جغرافیایی محدود کاربرد دارد.
 
(طرح انتقال آب از خلیج فارس به یزد)

وی در خصوص دیگر تکنولوژی مطرح، یعنی انتقال آب از دریا نیز گفت: مشابه طرح انتقال آب دریای عمان چند سال پیش هم طرحی مصوب شد که مراحل ساخت آن در پایانی قرار دارد. در این طرح آب را از بندرعباس در خلیج فارس به گل‌گهر سیرجان، از آنجا به مس سرچشمه و پس از آن به چادرملو یزد منتقل می شود. مدل اجراء طرح هم به این شکل است که 3 کانال به موازات هم کشیده شده که امتداد اولی گل گهر سیرجان، دومی مس سرچشمه و سومی چادرملو یزد خواهد بود. هر یک از این کانال ها به یکی از این سه نقطه منتهی می شود. دستگاه تصفیه آب و  تاسیسات آن را در حال آماده سازی است قرار است بعد از اینکه آب در لوله جریان پیدا کرد تسویه هم بشود.

وی تصریح کرد: چندی پیش هم مدلی مشابه همین پروژه برای 3 استان نوار شرق کشور یعنی سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی و خراسان رضوی با منبع آب دریای عمان از چابهار شروع شد. هر 3 تا این استان ها درگیر مشکلات کم آبی هستند. در خراسان جنوبی در منطقه قائنات به طور میانگین 150 میلی متر بارندگی دارد و دیگر آبی ندارد. چرا، برای اینکه در منطقه نیم بلوک آن جهت تامین آب کارخانه فولاد چاه زدند که منجر به خشک شدن کلیه چاه های منطقه شد که در پی این اتفاق مردم، فرماندار و امام جمعه هم اعتراض کردند. امروز متاسفانه صحبت از انتقال آب از دریا طوری مطرح شده که باعث شده از همه جا و برای همه جا فکر کنند می توانند از دریا آب بگیرند و حتی بحث تامین آب خراسان شمالی از دریای عمان نیز جدیدا مطرح شده که هیچ کدام از آنها مشکلی را حل نمی کند. چرا که اولاً سال ها طول می کشد تا آب به این نقاط برسد، دوم اینکه مسائل و مشکلات محیط زیست فراوانی ایجاد می کند.  این پروژه در قسمت اول 900 کیلومتر است و تا مشهد قریب به 2 هزار کیلومتر را باید طی کند؛ این خط از کنار شهرها عبور کند؟ از کجا برود؟ از زیر راه آهن برود؟ از اراضی و قنات های مردم عبور می کند؟ مسیری با این طول یعنی مسائل زیست محیطی ندارد!؟ مطمئنا بخشی از طبیعت از بین خواهد رفت.

ایجاد تعاونی با آب دریا!
پدر علم کویرشناسی ایران گفت: زمانی که دلار 3 هزار تومان بود مشهد تصمیم گرفت از دریا آب بیاورد و بعد متوجه شدند که اجرای آن صرف نمی کند؛ چون اولا 15 تا 16 سال طول می کشد، ثانیا حساب کرد و دیدند نهایتا یک دهم آب را می تواند ببرد و در خوشبینانه ترین حالت حداکثر 400 میلیون متر مکعب می تواند انتقال دهد. این آب کم مشکل کدام استان را حل می‌ کند؟ مبلغ کم، زمان طولانی، آن همه هزینه دارد و تازه وقتی هم که برسد متر مکعب آب چند در می آید؟ وزارت نیرو پول نمی دهد و می گوید خودتان باید پول بدهید. الان مردم یزد تعاونی درست کردند با آب دریا، یعنی چه، یعنی یکی زمین کشاورزی اش آب ندارد، یکی کارخانه اش نیازمند آب است و امثالهم. اینها پول جمع می کنند بدهند به وزارت نیرو یک کانال آب برایشان بیاورد، منتها وقتی آب رسید، حالا وزارت نیرو آب شرب را برای تامین نیازها می خرد و به مردم می فروشد.

اثرات سوء انسداد چاه ها
وی ادامه داد: پرسیدند این آب ها را برای چه می برند؟ گفتند برای شرب و صنعت. یعنی آب نیست و اگر آب ندهید صنایع تعطیل و مردم آب ندارند بخورند. چرا؟ برای اینکه خیلی ولخرجی کردند و صنایع را بی رویه گسترش دادند. الان یک چاه در مناطق روستایی بزنید زندان می اندازند. 350 هزار چاه را می بندند، اما نه در شهرها. در منطقه زاهدان کسی برای کشاورزی چاه بزند به زندان می رود؛ دارند چاه های غیرمجاز کشاورزی را مسدود می کنند در حالی که در همان زاهدان اگر شورای شهر با جلسه تشکیل دستور بدهد 10 حلقه دیگر هم چاه بزنند، وزارت نیرو هم نمی تواند حرفی بزند و مخالفت کند. همین کارها را کردند که وضعیت این شد. الان هر چه آب داریم به شهرها انتقال داده می شود برای مصرف شهر. با این قبیل سیاست ها اتفاق خاصی رخ نمی دهد؛ بعلاوه این چاه هایی که بسته می شود منجر به مهاجرت از روستاها به شهرها می شود و می‌بینید که این فشارها با شهرهایی مثل زاهدان چه بوده کرده. چاه ها را می بندند و می‌گویند تامین آب شهر در اولویت اول، صنعت دوم و کشاورزی اولویت سوم است. فکر می کنند چاه را ببندند یا آب را کم کنند کشاورز می ماند؛ نه، مهاجرت می کند و می آید به سمت شهر. حالا او هم یک شهری است که آب تصفیه شده، دانشگاه و امکاناتی از این قبیل می‌خواهد.

کردوانی اظهار کرد: همه چیز حتی کشاورزی بدون خاک می شود اما بدون آب امکان پذیر نیست. مسئولان این حوزه نمی آیند در راستای فرهنگ سازی اقدام کنند و بگویند شیر و دوش کم مصرف استفاده کنید. با این فرهنگ مصرف بی رویه، همکاری نکردن مردم و عدم مدیریت کارآمد وزارت نیرو، این مقدار آب مشکل را حل نمی کند، کما اینکه منابع طبیعی زمین از جمله چاه و سو و... تمام شد. چرا، برای اینکه آب هایی که از طریق چاه و سدها استیصال شد، نیامدن به مردم بگویند که درست استفاده کن. آب شرب را می گیرند و بدون فرهنگ سازی برای صرفه جویی و استفاده بهینه در اختیار مردم قرار می دهند.
 
(طرح اطلس ملی فولاد ایران)

تخصیص بخشی از آب انتقالی به صنعت اشتباه است
وی تصریح کرد: با تداوم این وضعیت اندک آب های باقیمانده نیز تمام می شود و روزی می رسد که همین کامیون هایی که امروز گازوئیل از پالایشگاه ها جابجا می کنند و سوخت می برند، باید آب جابجا و توزیع کنند. نباید به هیچ وجه  از این آب انتقالی به صنعت تخصیصی داده شود، نباید صنایع آب بر را رقابتی و بزرگ کنند، نباید در مناطق خشک صنایع فولاد درست کنند. 1 تن فولاد 15 تا 20 متر مکعب آب می خواهد. اگر صنایع فولاد می خواهند باید آن را در حاشیه دریای خلیج فارس و دریای عمان ایجاد کنند نه حتی کنار رودها. هر چند در این مناطق هم آنقدر صنایع درست کردند که دیگر خلیج فارسی وجود ندارد و کاملا آلوده شده. این آبی را که با این هزینه و زحمت می آورند را باز همینطور بی برنامه داخل لوله پمپاژ نکنند. یک مخزن درست کنند تا مردم آب آشامیدنی مورد نیاز خود را از آنجا بخرند. مثل زمان قدیم که در جنوب 110 آب شیرین کن داشتیم که آب را شیرین می کردند و برای مصرف شرت به کارکنان دولت می دادند. برای تامین سایر نیازهایشان هم از آب چاه های عمیق و نیمه عمیق مصرف می کردند. اگر پس از چندین سال آب برسد و باز هم فکر کنیم این آب همیشگی و کم ارزش است و صنایع درست کنم مطمئنا به نتیجه ای نخواهیم رسید. در شرایطی که آبی برای تامین گندم و نان وجود ندارد صنایع فولاد می سازیم که در دنیا اول شویم! که سرمایه دار ها سرمایه و ثروت بیشتری داشته باشند و مردم فقیر نام خوردن نداشته باشند !؟

چه زمانی منابع آب در ایران تمام می شوند
این کارشناس برجسته در خصوص زمان اتمام آب در کشور اینگونه اظهار کرد: چندی پیش آقای کلانتری از قول من به اشتباه در جایی گفته بود آقای کردوانی گفته در خوش بینانه ترین حالت تا 50 سال دیگر آب تمام می شود؛ نه، من گفتم تا 50 سال دیگر امیدوارم کسی در تهران نباشد. چرا، برای اینکه از هرجا که می شد آب بگیریم گرفتیم، منابع آب های زیرزمینی رو به اتمام است و سدها هم انباشتی از گل و لای شده و نمی توانند آب ذخیره کنند. اما برای اینکه بهتر بفهمیم کی و کجا آب تمام می شود به این مثال گوش کنید: در روستای 3 نفر مشغول به کار بودند. یک نفر آمد و گفت: می خوام برم به روستای محمد آباد، غریبم، نمی دانم. به من بگویید ببینم کی می رسم؟ کسی محلش نذاشت. دوباره تکرار کرد آقا من غریبم می خوام برم به فلان جا که میرسم؟ پاسخی نشنید؛ باز تکرار کرد و این بار هم کسی جوابش را نداد. عصبانی شد و راه افتاد که یک دفعه یکی گفت یک ساعت و نیم دیگر! مرد گفت: شما که می شنیدید چرا همان بار اول جوابم را ندادید؟ در پاسخ شنید: چون نمی دانستیم تو چگونه راه می روی. حالا داستان ما و آب در ایران هم همینطور است و زمان پایان آب در کشور بستگی به منابع آن ونحوه مصرف ما و نمی شود یک نسخه کلی برای همه جا ارائه کرد.

استفاده از تجربیات موفق برای مدیریت مصرف
وی اذعان داشت: البته در صورتی که همین آب های موجود داخلی مدیریت شود و دولت و مردم با هم همکاری کنند با همین آب های باقیمانده، آب های باران، فاضلاب و رطوبت هوا می توانیم بسازیم. باید صرفه جویی کنیم و عادت کنیم به کم مصرف کردن. صنایعی را توسعه دهیم که آب کمی بخواهند. در شهر هم شیوه های صرفه جویی در مصرف، تشویق به استفاده از دوش و شیرهای کم مصرف رواج داده شود. نصب کنتور هوشمند بر روی چاه های کشاورزی، راهنمایی کشاورزان برای کشت محصولاتی که آب کمتری بخواهد و ... همه می تواند ما را در این شرایط سخت یاری کنند. با این حجم مصرف و این منابع و برنامه های ضعیفی که داریم مشکل آب حل نمی شود. بنشینید و بررسی کنید که کشورهایی که در معرض رسیدن به نقطه صفر بودند، چه اقدامی انجام دادند که این مرحله را به تاخیر بیندازند. 

چگونه نقطه صفر لس آنجلس 5 سال عقب افتاد
کردوانی بیان کرد: آمریکا 50 ایالت دارد که از این 50 تا فقط یک ایالت آن مساله آب ندارد و آن منطقه قطبی اش است. 36 ایالت آن به ویژه لس آنجلس و کالیفرنیا به طور جدی درگیر کم آبی اند. قریب هفت سال پیش آقای براون، فرماندار کالیفرنیا بزرگان استان را در جایی جمع کرد و گفت: 10 سال پیش درست در همین نقطه ای که امروز ایستادیم 15 اینچ برف باریده بود اما الان رود و رودخانه و دریاچه خشک شده و آب نیست. اگر اینطور ادامه بدهیم تا پنج سال دیگر لس آنجلس به نقطه صفر می رسد و آب ندارد. برای نجات شهر از نابودی به همراهی و همکاری همه شما نیاز داریم. از الان تا آخر ماه همه بخش های کشاورزی، صنعت و شهر مصرف خود را باید 25 درصد کاهش دهند. در ایران اگر اینطور تصمیمی مصوب شود و کسی رعایت نکند، می گوید نهایتا جریمه ام می کنند اما در آنجا بزرگ خانه یا رئیس کارخانه یا آن کشاورزی که رعایت نکند را به زندان می اندازند.

وی افزود: دوما دستور داد تا آب شهر و خانه ها را از آب فضای سبز جدا کنند، شهر را به دو منطقه تقسیم کرد و قرار شد تا فضای سبز به صورت زوج و فرد یک روز در میان آبیاری شود و اگر کسی از این قانون تعدی کرد 500 دلار جریمه شود. بعد دیدن این کار هم فایده ندارد و سطح چمن های شهر زیاد است. پس دستور داد چمن ها را خشک کنند. گفتند چمن سبز است و مردم عاشق چمن اند؛ گفت خشک کنند و به جای آن زنگ بزند. گفتند مردم همه می آیند در این منطقه برای گلف ، گفت چمن مصنوعی بیاورند. دیدند باز هم نه فایده ای ندارد. گفت باز دیدن فایده ای ندارد. گفت از الان تا شش ماه دیگر فاضلاب خانه ها، پساب شهر و بناب کشاورزی تصفیه و استفاده شود. مردم همکاری کردند و پس از 5 سال آقای براون دوباره بزرگان را جمع کرد و گفت: با تدابیری که اتخاذ شد و همکاری که شما انجام دادید، نقطه صفر لس آنجلس را 5 سال عقب انداختم و اگر این کارها را نمی کردم الان لس آنجلس نبود. دولت آمد و دلسوزی کرد و مردم دیدند که واقعاً همکاری آنها فقط تاثیر گذار است.

برنامه ریزی دلسوزانه دولت و همکاری مردم
پدر علم کویرشناسی ایران اظهار کرد: ما هم همین کار را باید بکنیم. تنها چاره کار برنامه ریزی دلسوزانه دولت و همکاری مردم است. نباید بی رویه مصرف کنیم. نباید شهرداری همینطور برای فروش تراکم مجوز ساخت آپارتمان های چندین طبقه بدهد. وزارت نیرو نباید به قیمت اخذ مبلغ برای حق انشعاب، همینطور بی حساب انشعاب جدید واگذار کند. برنامه ریزی برای استفاده از فاضلاب ها را باید به عنوان یک اولویت دنبال کنیم. 70 درصد مبلغ قبض های آب را برای فاضلاب اعمال می کنند، اما فاضلاب کجاست؟ همین طور هدر می رود و بالاستفاده است. شرکت آب باید دوش کم مصرف و شیر و تاسیسات را مورد نیاز آن را برای خانه ها نصب و جایگزین شیرهای پرمصرف کند و هزینه آن را به صورت تقسیط روی فیش آب کم کنند. اگر آب باران پشت بام ها را جمع کنند و فاضلاب را تصفیه کنند به راحتی می توان زندگی کرد.

در پایان باید گفت؛ همانطور که می بینید اجرای این طرح عظیم در شرایط فعلی مساله ای اجتناب ناپذیر است، اما رعایت حداکثری مسائل و استانداردهای محیط زیستی، استفاده کاملا بهینه از آب انتقالی و با اولویت تأمین نیاز شرب، مدنظر قرار دادن استراتژی ها و سیاست هایی از قبیل تعامل و ارتباط مستمر با جامعه مدنی و فعالین حوزه آب، تأمین نیاز آبی جوامع محدوده طرح در حوزه مبدأ، بکارگیری نیروی کار محلی و استفاده از همیاری ظرفیت های محلی نظیر افراد با نفوذ، ریش سفیدان و معتمدين محلی در طراحی، تصمیم گیری، اجرا و بهره برداری از طرح و ... مسائلی است که می تواند منجر به کاهش تنش های اجتماعی و ارتقای مشارکت محلی هر چه بیشتر در مسیر موفقیت طرح شود.

انتهای پیام https://www.asrehamoon.ir/vdccimqs12bqss8.ala2.html
نام شما
آدرس ايميل شما