ms']['section_id'] =0; ?>ms']['section_id'] =0; ?> وصیتنامه شهید فهیم بمپوری | عصر هامون
تاریخ انتشار :يکشنبه ۱۲ آذر ۱۳۹۶ ساعت ۱۲:۱۲
وصیتنامه شهید فهیم بمپوری به همراه دست خط آن شهید بزرگوار در سایت خبری ندای هیرمند قرار گرفت.

به گزارش عصرهامون به نقل از ندای هیرمند؛ شهید فهیم بمپوری   فرزند : دوشنبه   در چهاردهم  دی 1347 چشم به جهان گشود  وی در راستای خدمت به جمهوری اسلامی ایران و پاسداری از انقلاب اسلامی وارد جبهه دفاع مقدس میشود سر انجام وی  در سیزدهم آبان 1362 در مریوان   به فیض شهادت نائل می آید.

 با سلام و درود فراوان بر رزمندگان  اسلام و با سلام و درود فراوان بر رهبر کبیر جمهوری اسلامی ایران ، حضرت امام خمینی . و همچنین سلام و درود بر پدر و مادر عزیزم که چنین فرزندی را در دامان خویش پرورش داده اند و تحویل جامعه اسلامی دادند. جنگیدن وظیفه شرعی ماست . من به جبهه می روم و دیگر برنمی گردم به امید آن روزی که شربت شیرین شهادت را بنوشم . پروردگارا ! تو می دانی که من نوجوان بسیجی چقدر مشتاق شهادتم و نیز می دانی هدف ما شهادت نیست، بلکه پیروزی در راه توست . اگر توانستیم می کشیم و اگر نتوانستیم کشته می شویم و تو ای امام از ما راضی  باش که برای حفظ دین و دفاع از میهن اسلامی تمامی اعضای  دل و جانمان را هدیه می دهیم، تا اسلام و قوانین حیات بخش در همه جوامع گسترش یابد . خدایا به خاطر تو و رضای تو از این دنیا دل بریدم و راه خود را انتخاب کردم. راهی را که من انتخاب کرده ام نصیب من شود. خدایا مرگ مرا شهادت در راه خودت قرار بده . آمدم که این بار با خون خودم دشت کردستان [ را] رنگین تر کنم . من به جبهه نیامده ام که باز گردم، من به اینجا اعزام شده ام تا جان ناقابلم را فدای اسلام کنم . تا گل پرپر شده و هدیه به رهبر شوم و ای پدر و مادر گرامیم و ای خواهران و برادران عزیزم ما راه را خودمان با آگاهی بیشتر انتخاب کردیم و این شما هستید که باید پیرو راه شهدا باشید و خواهران گرامیم از شما می خواهم که حجابتان را حفظ کنید که حجاب شما کوبنده تر از خون سرخ من است . و خواهشی که من از شما دارم سفارش حضرت فاطمه (ع) [ را] به انجام رسانید و سروقت نمازتان را بخوانید و خون شهیدان را پایمال نکنید و ادامه دهندۀ راه آن ها باشید . و همیشه با یاد و ذکر خدا قدم بردارید و اخلاق اسلامی را در همه جا رعایت کنید و آن را سرلوحۀ زندگی خود قرار بدهید و خصوصاً با بچه های کوچک با مهربانی رفتار کنید و اخلاق و رفتارتان مثل شهید نمونه باشد و تا می توانید درس هایتان را خوب بخوانید زیرا که مدرسه یک سنگر محکم و مداد و خودکار شما یک اسلحه می باشد و تا می توانید مشتی محکم به دهان دشمن بکوبید و با [ هم] دوست، برادر و برابر باشید و برای مسائل جزئی اختلاف نداشته باشید. من رفتم و این شما هستید که باید راه بنده را ادامه دهید . مادر و پدرم را اذیت نکنید کاری کنید که هم من و هم خدا [ از] شما راضی شویم و پشت سر مردم غیبت نکنید و همیشه لباس ساده بپوشید زیرا لباس زیبا برای انسان شخصیت نمی آورد، بلکه ایمان به خداست  که زینت هر انسانی می باشد به او شخصیت اسلامی میدهد. مادر عزیز و گرامیم حلالم کن من با تمام قوای خود می جنگم. گرمی آفتاب تابستان و باد سرد پاییز و برف و باران سنگین زمستان را اگر چه من کوچک هستم در جنگ تحمل می کنم و جان شیرین خود را فدای اسلام و میهنم میکنم. امروز اسلام به من نوجوان و جوانان نیاز دارد و برادران و دوستان مبادا جبهه ها را خالی کنید و از دستورات اسلام سرپیچی نمایید . [ و] دنباله روی سخنان رهبر عزیزمان خمینی باشیم . هرچه داریم از همین میهن اسلامی هست . از همین خون هاست که بر زمین ریخته شد ه اند. اسلام است که به ما درس عشق به خدا می آموزد. اسلام است که درس ایثار و شهادت می دهد. سعی کنید با همت و تلاش خودتان دشمن را از پا درآورید . هوشیار باشید و امام عزیز را تنها مگذارید.برادران همان طور که با دشمنان خارجی می جنگید دشمنان داخلی را نیز از میا ن بردارید.چرا که دشمن داخلی ضربه اش سنگین تر از دشمن خارجی است . پدران و مادران عزیز از آمدن فرزندان تان به جبهه ها جلوگیری نکنید و بگذارید که آ نها هم در این جنگ سهمی داشته باشند و خدا را شکر می گویم که به من این توفیق را داد تا در نوجوانی جهاد را بر خود واجب بدانم و این راه را انتخاب کنم و خدا را سپاس می گویم که مرگ من را شهادت در راه خودش قرار داد . پدر و مادرم وصیتم این است که موقعی که خبر شهادت من به گوش شما رسید در از دست دادن من بی تابی نکنید ، زیرا من خودم تمایل فراوانی برای رفتن به جبهه و شهادت در ر اه خدا را دارم. برایم گریه نکنید لباس سیاه نپوشید که این کار باعث شادی دشمنان اسلام خواهد شد . و خدا را شکر کنید که شهادت آرزوی دیرینۀ من بوده است و نزد خدا روزی می خورم و هر موقع خواستید سر مزارم بیایید گریه و زاری نکنید ،کف بزنید و پرچم اسلامی را به اهتزاز در آورید و بگویید که ما چنین برگ گلی را به اسلام هدیه کرده ایم و نگویید که پسرمان کوچک بوده و خدا آن را از ما گرفته و بگویید که فهیم پیش ما امانتی بوده و خدا امانتش را برده است . و بگویید تاج افتخاری بر سر دارم . از شما می خواهم که همواره پیرو خط ولایت فقیه و رهبر انقلاب باشید و برایم دعا کنید که دیگر برنگردم به امید آن روزی که شربت شیرین شهادت را بنوشم.

 

https://www.asrehamoon.ir/vdccpxqso2bqxx8.ala2.html
نام شما
آدرس ايميل شما