تاریخ انتشار :پنجشنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۶ ساعت ۱۲:۰۶
وصیتنامه شهید حسین دهباشی به همراه دست خط آن شهید بزرگوار در سایت خبری ندای هیرمند قرار گرفت.

به گزارش عصر هامون به نقل از  ندای هیرمند؛ شهیدحسین دهباشی فرزند : یعقوب  در پانزدهم مرداد 1342 چشم به جهان گشود  وی در راستای خدمت به جمهوری اسلامی ایران و پاسداری از انقلاب اسلامی وارد جبهه دفاع مقدس میشود سر انجام وی  درشانزدهم دی1363 در ابو قریب  به فیض شهادت نائل می آید.

رخی از مؤمنان بزرگ مردانی هستند که به عهد و پیمانی کـه بـا خـدا بـستند کـاملا وفـا کردند، پس برخی بر آن عهد ایستادگی کردند (تا به راه خدا شهید شـدند) و برخـی دیگـر به انتظار فیض شهادت مقاومت کرده و هیچ عهد خود را تغییر ندادند . پدر مادر این چند خط را به عنوان وصیت مینویسم. با سلام و درود بر یگانه منجـی عالم بشریت امام زمان(عجل االله و تعالی فرجه الشریف) و نایب بـر حقـش امـام خمینـی و درود  بر رزمندگان کفر ستیز اسلام این شـیران روز و زاهـدان شـب و درود  و سـلام بـر شهداي میهن اسلامی، از صدر اسلام تا شهداي ایـران. خـدمت ملـت ایـران سـلام عـرض میکنم ملت شریف برایتان تنها حرفی که میتوانم بنویسم این است کـه امـام امـت را تنهـا  نگذارید، که این انقلاب احتیاج به رهبري چون امام امت دارد. مثـل مـردم کوفـه و مدینـه نکنید. [نباشید] که امام حسین(ع) را تنها گذاشتند [نباشید] «اگر دین محمد(ص) بـر  پا نمیماند جز با کشته شدن من، پس اي شمشیرها مرا در برگیریـد و بـدنم را پـاره پـاره  کنید. چند کلمه با پدر و مادرم دارم اي پدر تو که مرا به این سن و سال بزرگ کردي، کـه فردا در زیر سایه من استراحت کنی، ولی من قدر تو را ندانستم و تو اي مـادر مـادري کـه شبها در کنار من مثل شمع  سوختی و مرا تنها نگذاشتی و کنار گهواره مـن بیـدار بـودي [و] تا من را [به این] بزرگی و به این سال رساند[ي]، که فردا  در زیر سایه مـن اسـتراحت کنی و اما اي مادر اگر من کشته شدم، براي من گریه نکنی که گریه کردن ننگ است، چـون خون ما از خون علی اکبر (ع) و علی اصغر(ع)رنگین تر نیست. مادر شاید مرگ بـراي  من راحت باشد و براي شما بسیار سخت و مشکل باشد، مادر این را نمیتوان گفت که اگر در کنار شما بودم مرگ براي من [...]مرگ خیلی خیلی سـریع مـیرسـد. مـرگ میهمـانی  است که از راه میرسد و تو هم این را باید قبول کنی. پـس ایـن مـرگ را بـر مـرگ روي بستر ترجیح  میدهم. مادر اگر من کشته شدم و مرا خدا قبول کرد و مرا رد نکند کـه ایـن  توفیق را پیدا کردم و شهید شوم مرا در امامزاده عبداالله گرگان کنار شهید رحیم ده مرده و  شهید علی اخودان دفن کنید و تو اي خواهر حجابت را حفـظ کـن و زینـب وار زنـدگی کنید. به خدا قسم این دنیا ارزش هیچ روزي را ندارد که ما هم بخواهیم مال دنیـا را جمـع کنیم، که فردا[ي] قیامت گناهان ما بر حسنات مـا بچربـد و گناهـان مـا از کارهـاي مثبـت بیشتر باشد. پدر و مادر برادر و خواهر از همه شما طلب بخشش [ا] میکنم و اگـر شـهید شدم و لیاقت شهید شدن را داشتم در روز قیامت شفیع شما خواهم بودوالسلام علیکم و رحمۀاالله و برکاته  از همه شما التماس دعا دارم. حسین دهباشی فرزند یعقوب در مورخ 12/4/63 ساعت 5/10 شب سه شنبه 5

 
https://www.asrehamoon.ir/vdccexqse2bqxi8.ala2.html
نام شما
آدرس ايميل شما