پایگاه خبری تحلیلی عصر هامون 11 آبان 1392 ساعت 11:40 https://www.asrehamoon.ir/note/43969/ماموریت-جدید-استکبار-خواص-غرب-زده -------------------------------------------------- عنوان : ماموریت جدید استکبار برای خواص غرب‌زده فرهاد نظریان سامانی -------------------------------------------------- هدف قبح زدایی از شعار استکبارستیزی،صرفا به خاطر این است که مردم در تبعیت از اصول خود دچار شک و تردید شوند و همین شک و تردید راه را برای سوء استفاده عناصر غرب زده در داخل فراهم ‌کند و استکبار با جنگ رسانه‌ای به تخطئه اصول بپردازد و هدف نهایی خود همانا محو نظام اسلامی است را محقق سازد. متن : به گزارش عصر هامون، سلطه گری و استثمار ملت ها و جوامع ضعیف توسط کشورهای قدرتمند به سه طریق در طول تاریخ تحقق عینی و ملموس یافته است. اول استعمار کهنه که با اشغال نظامی کشورهای ضعیف توسط کشورهای قدرتمند محقق می شد. دوم استعمار نئوکلائیستی که از طریق حاکمیت عناصر و دولتهای وابسته تجلی می یافت و سوم عصر نظام نوین سلطه است که مبتنی بر یکسان سازی فرهنگ ها می باشد. انقلاب اسلامی ایران در میان انبوهی از مطامع و نقشه‌های بلندمت امریکا در منطقه، همچون یک توهم برای استکبار رقم خورد. استکباری که دندان‌های تیزش را حتی در ماههای منتهی به پیروی انقلاب می توان شاهد بود. این رخداد مردمی فضای کبک‌گون سایر کشورهای جهان اسلام را نیز دگرگون ساخت و بر تلاش امریکا برای نفوذ در لایه های قدرتمند منطقه بسیار افزود که شاید هر دولتی در امریکا،بیش از نیمی از بودجه های مصوب خود را برای جنگهای نیابتی و از هم پاشیدگی حکومت های اسلامی در منطقه مصروف می داشت. انقلاب اسلامی، مانع بزرگی بر سر رودخانه خروشان استعمار در منطقه شد. در این میان اما مساله‌ای که از همه مهمتر جلوه می‌یافت، برداشتن این مانع بزرگ بود. در سالهای دهه شصت، استعمار کهنه‌ای که سالها بر علیه کشورهای مخالف به کار بسته شد، این بار بر علیه حکومتی نوپا که تازه ارکان و ساختارش در حال شکل‌گیری بود و شاید از آن انسجام کافی و لازم نیز برخوردار نبود، پیشنهاد گردید. حمله عراق به ایران دقیقاً پیاده شده این تئوری بود که با درگیر‌کردن حکومت اسلامی در این جنگ، پایه‌های آن را سست و خیمه برافراشته شده را بر سر انقلابیون فرو بریزند. این سیاست اما دیری نپایید که با مساله‌ای به نام "ملت‌ِمقاوم" با شکست روبه رو شد. هرچند که بعد از آن نیز تقلی برای نا امن کردن مرزهای کشور انجام شد ولی دیگر آتش بزرگ فروخفته بود. پس از آن بود که دشمن به دنبال روی کار آوردن دولتهای متزلزل و سست عنصر رفت. دقیقاً این امر را در دولت‌های پس از جنگ و به خصوص دهه ۷۰ شاهد هستیم. دولت‌هایی که سنفونی رابطه با آمریکا را با صدایی رسا می نواختند.دیپلماسی تمدنی را پیش گرفتند و به خیال خود با ایجاد گفت‌وگو می توانند رابطه از بین رفته ایران و آمریکا را احیا کنند. اما هر چه پیش رفتند حاصلی جزء یک صدا که "شما باید به ما امتیاز دهید" و "شما محور شرارت هستید" شنیده نشد. هرچند صدای طمع ورز استکبار به انحای مختلف از زبان جمهوری خواهان امریکا شنیده می شد ولی تنها رهبر معظم انقلاب و اصولگرایان بودند که با تمام وجود این را احساس و تذکر می دادند. این تئوری نیز به زوال انجامید و شاید در هر انتخابات بدست سایر دولتمردان امریکایی نیز پیگیری شد ولی حاصلی در برنداشت چرا که ملت، دستان رو شده امریکا را دیده بودند. سال ۸۸ که مصادف با دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری بود، تلاش مذبوحانه استکبار برای نشاندن افراد سست عنصر در ایران بر کرسی ریاست جمهوری با شدت فزونی دنبال گشت. از آنجا که این سیاست سوخته قبلاً نیز امتحان شده و نتیجه‌ای حاصل نگشته بود این بار با صرف هزینه‌های کلان توسط دستگاههای جاسوسی صهیونیست‌ها و انگلیس و به رهبری امریکا، با گذشت ۶ ماه با شکست فضاحت بار روبه‌رو شد. انتخابات سال ۹۲ اما مساله‌ای حیاتی و مهم برای استکبار بود، گزینه‌هایی که در پازل انتخاباتی ایران توسط امریکا چیده شده بود، از گردونه رقابت به کنار رفته شد و شاید امروز دولت اعتدال تنها نقطه امید امریکا باشد. نگاه دولت اعتدال به دیپلماسی نوعی آدرس غلط برای امریکا شد.غافل از اینکه این دولت حاضر نخواهد بود روند در پیش گرفته شده مذاکرات سالهای اصلاحات را تکرار کند چرا که نتیجه آن را قطعاً رئیس جمهور درک کرده است و بدان اذعان می‌دارد. این همان نکته‌ای است که نه امریکا و نه برخی خواص سست عنصر بدان توجه کرده اند. در کنار این مباحث و ابراز سازش از برخی خواص در جامعه، امریکا به فکر استعمار جدیدی افتاد که مقام معظم رهبری بارها از آن به عنوان" استعمار فرانو" یاد کرده است. در این نوع استعمار برای شکستن هیمنه‌ی یک نظام، درصدد گزینش برخی افراد سست عنصر برای ایجاد تنش و تشکیک در افکار عمومی می‌باشد. امروز اولین هدف دشمن برای انحراف مسیر انقلاب، قبح زدایی از شعارهای استکبارستیز انقلاب است که اولین عناصر از دل خانواده معمارکبیر انقلاب گزینش شده و با گرفتن حمایت معنوی از برخی خواص، راه امام زدایی و محو بسیاری از اصول من جمله شعار"مرگ برآمریکا" را در دستور کار خود قرار داده اند. وجود چنین هدفی صرفا به خاطر این است که مردم در تبعیت از اصول خود دچار شک و تردید شوند و همین شک و تردید راه را برای سوء استفاده عناصر غرب زده در داخل فراهم ‌کند و استکبار با جنگ رسانه‌ای به تخطئه اصول بپردازد و هدف نهایی خود همانا محو نظام اسلامی است را محقق سازد. امروز اما در آستانه ۱۳ آبان شدت این تخطئه‌ها افزایش یافته است.اگر بگویم ۱۳ آبان امسال یک بزنگاه تاریخی برای ملت است، گزاف نگفته‌ایم. امروز دشمن از حضور مردم در صحنه ناامید شده است، تنها راه، حضور مردمی با اصول شک زده و پر از تردید است که می تواند فضای جولان را بر علیه نظام مقدس اسلامی فراهم کند. فرمایش رهبر معظم انقلاب همیشه باید آوازه گوشمان باشد:"ملت ایران، شعار مبارزه با استکبار را، باید به عنوان پرچم و مشعلی، حفظ کند. چرا؟ چون اگر این علمِ برافراشته، حفظ نشود و این شعار، افسرده و گم بشود، راه ملت، گم خواهد شد. استدلال واضحی هم دارد؛ چون دشمنی آن دشمن، آشکار است و برای اهل بصیرت، مخفی نیست و دشمن آشکار هم، با وجود این که دشمنی‌اش آشکار است، شیوه هایی برای فریب دارد. غالب ملت هایی که فریب خوردند و دولت هایی که اشتباه کردند، از این جا اشتباه کردند که روش های دشمن را درست نشناختند. اگر ما روش های دشمن را نشناختیم و مبارزه با دشمنی که می خواهد ما را نابود کند، به فراموشی سپردیم، بدیهی است که راهی را خواهیم رفت که دشمن می پسندد؛ یعنی راه نابودی، راه ویرانی و راه فساد.در شعار مبارزه با استکبار، خود آمریکایی ها و دولت مردان آمریکایی، از اول انقلاب تا حالا، راه هایی را طی کردند؛ برای این که این شعار را از فضای کشور ایران بزدایند. چرا؟ چون تا این شعار وجود دارد، تا ذهن مردم از «مرگ بر آمریکا» پر است، تسلط دوبارة آمریکا بر این کشور و منابع آن، ممکن نیست. شعار مبارزه با استکبار، یک شعار زنده است. بر خلاف آن چه که خود مستکبران تبلیغ کرده‌اند، مبارزه با استکبار، هم ممکن است، هم دارای آینده است و هم امروز برای ملت ایران، یک فریضه می باشد." ۱ با وجود این ملت در راه خود قطعاً ذره‌ای تردید نخواهند داشت. استدلال بسیاری از ملت در باور صحبت‌های افراد، انقلابی بودن آنها است، که به عینه شاهد هستیم چطور انقلابی بودن همین عناصر سست و مدعی، بارها زیر سوال رفته است؟ قطعاً دشمن در این هدف و ماموریت تعریف شده برای عناصر غرب زده در داخل، با شکست روبه رو خواهد شد ولی سوال اینجاست که تا کجا باید نظام با اینگونه صحبتها و سخنان که امنیت ملی را به خطر می اندازند، با تسامح و خویشتنداری برخورد کند؟ پی نوشت: ۱- بیانات مقام معظم رهبرى به مناسبت روز مبارزه با استکبار جهانى (۱۳۷۵/۰۸/۰۹) انتهای پیام/۹۰۳۱