کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

روحانی تا ۱۴۰۰ !

10 تير 1397 ساعت 11:01

اواخر سال ۹۶ بود که ادعاهایی از جانب هواداران دولت مبنی بر تلاش منتقدان برای کنار زدن روحانی و به دست گرفتن قدرت مطرح شد.


به گزارش عصر هامون به نقل از  گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، اواخر سال 96 بود که ادعاهایی از جانب هواداران دولت مبنی بر تلاش منتقدان برای کنار زدن روحانی و به دست گرفتن قدرت مطرح شد. چندی پیش نیز «سعید حجاریان» تئوریسین اصلاحات علنا به طرح و شرح این ادعا پرداخت و به‎‏زعم خود پرده از این سناریو و حالت‎های احتمالی آن برافکند. از آنجا که در روزهای اخیر با توجه به اوضاع نابسامان اقتصادی در گوشه و کنار اظهاراتی با محتوای مطالبه «کنار رفتن» یا «کنار گذاشتن» دولت به گوش می‎رسد، پرداختن به این موضوع و ابعاد و زوایای آن ضرورت بیشتری یافته است؛ به نظر می‎رسد آنچه آقای حجاریان به ظاهر به «افشا»ی آن پرداخته، «نه» خبر و پرده‎برداری از رازی مخوف و سر به مهر در جبهه منتقد، که در واقع «آرزوها»ی جریان متبوع خود ایشان‌(اصلاحات) است که به «تحلیل» تبدیل شده و خیلی نرم و نامحسوس پروژه تحقق آن را نیز کلید زده‎اند!
نکته آنکه با فاصله گرفتن از ایام انتخابات و آب شدن رنگ و لعاب عاریتی افزوده شده برای اصلاح امور و آشکار شدن تصنعی بودن این اقدامات نظیر پایین نگه داشتن دستوری قیمت ارز با سیاست‎ها و فشارهای خاص و به تبع آن کنترل دستوری نرخ تورم و... صرفاً به منظور عبور از گردنه انتخابات و ظهور پیامدهای حقیقی سیاست‎های دولت، باور به ناکارآمدی دولت در اداره امور در اذهان ملت قوت گرفت و سبب افزایش نارضایتی نسبت به عملکرد دولت شد. بویژه در سال جدید و با افزایش افسارگسیخته قیمت ارز که تأثیر بلاواسطه‎ای بر قیمت سایر اجناس دارد و نیز ناتوانی دولت در ساماندهی اوضاع به‌رغم وعده‎های داده‌شده، این نارضایتی‎ها ابعاد وسیع‎تری به خود گرفت.
علاوه بر آن تحقق تمام آنچه روحانی در ایام انتخابات به منظور سیاه‎نمایی و تخریب رقبای انتخاباتی، به‎زعم خود به‎مثابه «هشدار»ی اعلام کرد که درصورت پیروزی فلانی و فلانی چنین و چنان خواهد شد، در کمتر از یک سال از انتخاب مجدد وی، منجر به کاسته شدن بیش از پیش محبوبیت و افزایش تردیدها نسبت به دولت و برنامه‎های او در میان رأی‎دهندگانی شد که درصد قابل‎توجهی از ایشان تحت تأثیر فضای روانی ایجاد شده با رویکردی صرفاً سلبی و به امید عدم رخداد این شرایط به روحانی رأی دادند و حال ناباورانه نظاره‎گر تحقق همه آنها با هم هستند؛ هم تحریم‎ها بیش از هر زمان دیگری بر آسمان کشور سایه گسترده، هم قیمت ارز با رکوردشکنی بی‎سابقه حتی از رقم هشدار انتخاباتی حامیان روحانی یعنی 5000 تومان بسیار فراتر رفته و چیزی نمانده مرز 10000 تومان را هم درنوردد، هم قیمت خودرو و مسکن و سکه به طرز شگفت‎آوری بالا رفته، هم گشایشی در شرایط اقتصادی ایجاد نشده، هم اوضاع و احوال کسب‌وکار و اشتغال بهبود نیافته و هم...!
مهم‎تر از همه اینها خروج آمریکا از «برجام» بود که نقطه پایانی بود بر «امید»های دولتی که 5 سال است تخم‎مرغ تمام «تدبیر»هایش را در سبد شکسته «مذاکرات» و «برجام» گذاشته؛ دولتی که مغرورانه با ادعای در دست داشتن «کلید» حل همه معضلات، حتی مشکل «آب خوردن» به میدان آمد و همه مقدرات خود و بسا سرنوشت کشور را ساده‎لوحانه (که البته خود این تعبیر هم بسیار خوشبینانه است!) به مذاکرات و توافقاتی گره زد که خلأهای بسیار داشت و عاقبت نافرجام امروز آن بارها و بارها هشدار داده شده بود، اما دریغ از گوشی شنوا...!
کنار هم گذاشتن این موارد جریان سیاسی حامی دولت را به این جمع‎بندی رسانده که تداوم دولت روحانی با چنین کارنامه غیرقابل دفاعی بیش و پیش از هر چیز ادامه حیات سیاسی این جریان را به خطر خواهد انداخت و به نحو جدی، بیم آن می‎رود که این جریان در انتخابات آتی توسط مردم برای مدتی طولانی از صحنه سیاسی کشور کنار گذاشته شود. چه اینکه این اوضاع و کارنامه بشدت مردود دولت نه‎تنها جایی برای دفاع باقی نگذاشته است، بلکه تا مدت‎ها چونان لکه‎ای سیاه بر پیشانی جریان سیاسی متبوعش مانع از آن خواهد شد که این جریان با اعتمادبه‌نفس و ژست منجی‎مآبانه در عرصه رقابت‎های انتخاباتی عرض اندام کند و تا مدت‎ها در پیشگاه ملت حرفی برای گفتن داشته باشد. خصوصاً که مهم‌ترین و اصلی‎ترین ایده آنها که سال‌ها به‎زعم خودشان به‎مثابه «نسخه شفابخش» مشکلات کشور پرورده و سر دست گرفته بودند و بی‎توجهی به آن را چونان چماقی بر سر رقیب می‎زدند و خود را در بهره‎گیری از آن در راستای منافع ملت واجد مهارت قلمداد می‎کردند، یعنی «مذاکره و رابطه با آمریکا»، در ماجرای «برجام» به مفتضحانه‎ترین شیوه ممکن امتحانش را پس داد و از آنجا که یگانه نقطه اتکای این جریان بود به ‎تمامه دست او را برای ارائه هر برنامه‎ای در رقابت‌‎های آتی تهی کرد و بست.
همه این موارد اقتضا می‎کند دولت روحانی کنار گذاشته شود تا بیش از این برای جریان سیاسی همسو با خود هزینه‌تراشی نکند و ته‌مانده اعتبار آن را به باد ندهد. منتها از آنجا که این جریان با سیاهنمایی مطلق دوران بدون روحانی (هم دوران قبل از روحانی در 92 و هم ترسیم شرایط بعد از پیروزی فردی غیر از روحانی در 96) و همزمان مطلوب جلوه دادن ریاست دوباره روحانی با بزرگنمایی و بزک کردن سراب «برجام» نقشی اساسی در پیروزی روحانی داشته، به این زودی و به این راحتی نمی‎تواند از تبعات حمایت از روحانی شانه خالی کرده و علناً پروژه «عبور از روحانی» را کلید بزند.
بهترین سناریو برای این جریان رهایی از شر دولت فشل و ناکارآمد روحانی اما «با هزینه رقیب» است! به این ترتیب یک تیر و دو نشان زده‎اند؛ هم با رفتن روحانی پیامد تصمیم‎های ناصواب و عملکرد غیرقابل ‎دفاع دولت بیش از این دامنگیر این جریان نمی‎شود، هم زبان طلبکارانه آنها بلند می‎ماند و با توسل به حربه همیشگی‎شان یعنی هوچی‎گری و غوغاسالاری داد مظلوم‌نمایی سر می‎دهند که «نگذاشتند روحانی کار کند» و برنامه‎هایش را به سرانجام رساند که اگر می‎گذاشتند چنین و چنان می‎کرد و...! و در نهایت عوض اینکه پاسخگوی وضعیتی باشند که بیش از هر چیز محصول پیاده‎سازی نسخه مؤکد ایشان، یعنی همان نسخه عقب‎نشینی و سازش و چشم‎پوشی از مؤلفه‎های قدرت به خیال خام کاستن از «تنش»ها و دشمنی‎هاست، خواهند توانست بار دیگر با ژستی حق به جانب به میدان آمده و حتی ناکارآمدی برنامه‎ها و تفکرات تجویزی خود را پای نظام و انقلاب نوشته و همچنان مدعی و طلبکار باشند!
درست به همین دلیل «سناریوی حذف دولت روحانی توسط جناح رقیب» از طرف جریان همسو با دولت، «نه» افشا و تشریح؛ که اتفاقا «تدوین» شد، تا صرف بیان و بازگفتن مکرر آن خود به خود آن را به ‎مثابه گزینه‎ای در فضای سیاسی کشور طرح کرده و احیانا با تحریک نامحسوس برخی منتقدان در نهایت گزینه مطلوب ایشان به زبان دیگران جاری و حتی عملیاتی شود، به این ترتیب که تکرار این گزاره عده‎ای را به این باور برساند حال که اوضاع و احوال اقتصادی کشور در نتیجه سیاست‎های روحانی تا این حد نابسامان و آشفته است، پس قاعدتا تنها راه برون‎رفت از این شرایط نیز کنار گذاشتن دولتی است که مسبب این وضعیت است. حال آنکه این گزاره و این گزینه نه از سوی دلسوزان نظام و انقلاب و برای بهبود اوضاع که ترفندی است محیلانه از جانب جریان دگراندیش غربگرا برای فرار از پاسخگویی نسبت به عملکرد ناکارآمد دولت مورد حمایتش که به نحوی جدی می‎تواند بحران مشروعیت این تفکر را در پی داشته باشد.
و شاید هدفی دیگر و به مراتب بزرگ‌تر که در واقع محصول تقسیم کار و نقش‎آفرینی همزمان دشمنان خارجی و بخشی از این جریان (اصلاحات) به‎مثابه سمپات‎ داخلی دشمنان خارجی نظام است و آن متهم کردن نظام به نادیده گرفتن رأی مردم و کارشکنی علیه دولت برآمده از رأی مردم در روندی غیردموکراتیک و در نهایت ایجاد تقابل بین نظام و ملت یا لااقل بخشی از حاکمیت با ملت و در نتیجه دادن بهانه به دشمنان خارجی برای مضاعف کردن فشارها علیه نظام به منظور واداشتن نظام به پذیرش الگوی مورد قبول این حضرات در اداره امور و تعامل با دنیا و نیز قربانی کردن نهادهای خاصی که طی این سال‌ها اصلی‎ترین مانع تحقق اهداف بدخواهان نظام و انقلاب بوده‎اند، بهانه‎ای که برخلاف موارد پیشین این‎ بار می‎تواند به ظاهر موجه و قابل قبول برای افکار عمومی نیز باشد!
لذا بر همه دلسوزان و علاقه‌مندان به نظام و انقلاب فرض است با درکی صحیح و دقیق از این موقعیت حساس و به نوعی پیچیده به این امر التفات داشته باشند که در شرایط فعلی طرح هر گزینه‎ای از سوی جریان منتقد که نتیجه آن حذف دولت روحانی باشد، حال چه با استیضاح و عدم کفایت، چه با وادار کردن او به استعفا و کناره‎گیری، اصلا به صلاح نبوده و در حقیقت بازی در زمین و نقشه طراحی شده رقیب است که اهداف پس پرده و شومی بر آن مترتب است.
علاوه بر موارد ذکر شده، حذف دولت روحانی در شرایط فعلی جز معاف کردن او از پذیرش مسؤولیت پیامد اقداماتش و انداختن بار این مسؤولیت به دوش دیگری و تحویل میراثی ویران به فردی دیگر نیست. روحانی باید تا آخرین روز بماند و پاسخگوی وضعیتی باشد که با اصرار بر رویکرد خاص خود به‌رغم همه هشدارها و تحذیرها به وجود آورده، اگر هم ضرورتی بر رفتن او پیدا شود، باید این حذف توسط مردم یا جریان سیاسی همسو با او رقم بخورد و منتقدان نباید در این مسیر پیشقدم شوند تا تمایلات شوم عده‎ای بدخواه نظام و انقلاب، با هزینه جریان متعهد و وفادار نظام جامه تحقق به تن نکند!
یادداشت وطن امروز/ سیده‌آزاده امامی
انتهای پیام/


کد مطلب: 103262

آدرس مطلب :
https://www.asrehamoon.ir/news/103262/روحانی-۱۴۰۰

عصر هامون
  https://www.asrehamoon.ir