زنانه شدن اعتیاد معضلی است که این روزها نه تنها کانون گرم خانوادهها، بلکه جامعه زنان ما را نیز به خطر انداخته است.
وقتی که دلایل اعتیاد زنان هم بالا شهری و پایین شهری میشود/ صعود تدریجی زنان بر قله اعتیاد
12 مهر 1399 ساعت 8:11
زنانه شدن اعتیاد معضلی است که این روزها نه تنها کانون گرم خانوادهها، بلکه جامعه زنان ما را نیز به خطر انداخته است.
به گزارش عصرهامون به نقل از باشگاه خبرنگاران، گرایش به مصرف مواد مخدر، از جمله موضوع های بسیار مهم اجتماعی است که تا چند سال قبل، موضوع مردانه بودن آن مطرح بود، امّا با توجه به مصرف فزاینده موادمخدر در زنان در سالهای اخیر، بسیاری از کارشناسان و درمانگران اعتیاد بر این باور هستند که این دیدگاه باید به طور کلی اصلاح و بررسی شود که چرا پای زنان به این معضل باز شده است؟
باید بپذیریم که تغییر نقش اجتماعی زنان، مشارکت بیشتر آنها در موقعیتهای مختلف اجتماعی، بر عهده گرفتن نقشهای متعدد در جامعه، ورود آنها به بازار کار باعث تغییر سبک زندگی آنها در مقایسه با گذشته شده و تمامی اینها ثابت میکند که امروزه جایگاه زن دیگر مثل قبل نیست و تعریف زن از در منزل ماندن و خانه داری تغییر کرده است.
زن با ورود خود به جامعه بزرگتر و کلان تر متوجه میشود که آیا تواناییهای لازم در حیطههای مختلف اجتماعی و در مواجهه با برخی از مسائل، سپر دفاعی لازم را دارد یا خیر؟! زیرا هیچ فردی را نمیتوان با کُنجِ خانه نشستن, در مقابل آسیبهای اجتماعی ارزیابی کرد و در حقیقت، تئوری تصمیم میگیرد انسان سالم، چیزی را که به نفع اوست انتخاب کند و در صورتی که انتخاب فرد، چیزی باشد که به او آسیب میزند بدون شک دچار عارضه مهمی شده است.
رویا نوری جامعه شناس و پژوهشگر حوزه اعتیاد در گفتوگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان، در رابطه با گرایش زنان به مصرف مواد مخدر اظهار کرد: هنگامی که از گرایش یا ورود به چرخه اعتیاد صحبت میکنیم باید چند مؤلفه را در نظر بگیریم که از آن جمله میتوان به مؤلفههای فردی، میان فردی و کلان اشاره کرد که مؤلفههای فردی به شرایط وجودی، هستی شناختی، ذهنی و روانشناختی زنان ارتباط دارند که نشان دهنده شخصیت و تمامی ابعادی هستند که از کودکی در او ساخته شدهاند.
وی بیان کرد: در جامعهای که دختر در آن با توجه به نگرش و ساختار مسلط مردسالارانه رشد کند و نقشهای او بر اساس جنسیت تعریف و نقشهای تحمیلی به او داده شود و جامعه به او بگوید که باید در این قالب قرار گیرد، فشارهایی بر او وارد میشود که سیستم روانیاش را تحت تأثیر قرار میدهد.
این پژوهشگر اعتیاد با بیان اینکه سیستم سرمایه داری رقابتی به تمامی جوانب جامعه از جمله نهادهای آموزشی و خانواده سرایت کرده است، تصریح کرد: وقتی سیستم سرمایه داری رقابتی بدین صورت در جامعه و خانواده نفوذ کند, باید منتظر آسیب دیدن خانوادهها و فرزندانشان بود، چرا که نه تنها خانوادهها بلکه فرزندانشان بر این باور هستند که باید در این رقابت شرکت کنند و برنده شوند.
نوری گفت: اگر دختران در نخستین ارتباط زندگیشان با پدر خود ارتباط خوبی برقرار نکنند، معنای نادرستی از خود به عنوان یک زن پیدا میکنند، این در حالی است که زیبایی های زن تعریف شده است و آنها میتوانند همیشه به خاطر زیباییهای خود تشویق شوند.
وی با اشاره به شکل گیری نظام سرمایه داری رقابتی ادامه داد: نظام سرمایه داری رقابتی که در حال شکل گرفتن است، قطعا به کالای زیباتر و مردپسندتر اهمیت میدهد که در نتیجه باعث میشود که دختران به سمتی بروند که به مواد مخدر به عنوان یک دلالت معنایی در جامعه نگاه کنند، در نتیجه بر اساس پژوهشهای بنده، دلالتهای معنایی میتوانند به عنوان ابزاری برای مصرف موادمخدر مورد استفاده قرار گیرند، زیرا دخترانی که به منظور برنده شدن در این نظام اقتصادی میخواهند لاغرتر و زیباتر باشند به دنبال خواستگار بیشتر با موقعیتهای اجتماعی و اقتصادی بالاتری هستند، چرا که آنها متوجه شدهاند هدف نظام سرمایه داری، دختران زیباست.
این پژوهشگر اعتیاد در خصوص جدایی ناپذیری جنبههای فردی و اجتماعی اعتیاد افزود: هنگام صحبت کردن در مورد یک فرد، بحث به سمت مسائل فرهنگی، سیاسی و اقتصادی سوق داده میشود و از طرفی دیگر زمانی که در رابطه با این مسائل صحبت میشود، مسأله خانواده یعنی سطح میان فردی به میان میآید که این نشان میدهد سطح فردی، میانه و کلان در هم تنیدهاند و هیچ یک از آنها از دیگری جدا نمیشود.
نوری بیان کرد: ساختارهای فکری هر فردی در خانواده شکل میگیرد و والدین نیز همان را به فرزند خود منتقل میکنند و اگر نتوانند فرزندی با تواناییها، هوش اجتماعی و عاطفی بالا تربیت کنند، فرزند آنها وارد جامعهای میشود که بدون مهارت لازم برای مواجهه با آن، در ساختار نظام موجود غرق میشود که هیچ گونه اثر و هویتی از زنانگی او دیده نمیشود و در واقع، به یک ابزار در جامعه تبدیل میشود.
وی بیان کرد: اگر بخواهیم تبیین درستی از روی آوردن زنان به اعتیاد داشته باشیم, باید تمامی لایه ها را در هم ببینیم و بدانیم که هر یک از این لایهها متأثر از دیگری عمل میکنند، چرا که برخی از خانواده ها با وجود نداشتن استطاعت مالی و صرفا به خاطر حرف دیگران بچه دار میشوند، این در حالی است که این خانوادهها, هیچ گونه دستورالعملی برای این مهم ندارند و همین موضوع باعث میشود که گرایش های مثبتی در فرزند متجلی نشود و در مقابل, صوری ترین وجوهات یک انسان در او شکل گیرد.
این پژوهشگر اعتیاد تصریح کرد: با وجود تمامی شرایط, این فرد صرفا یک عقل ابزاری را در وجود خود پرورش میدهد تا بتواند تشخیص دهد کدام معامله برای به دست آوردن پیروزی به نفع او خواهد بود که در این میان, خانواده در ساختار موجود ناتوان میشود و توان پرورش فرزندان صالح را از دست میدهد.
نوری گفت: ارتباط ها در این خانواده امن نیست تا جایی که فرزند دختر نمی تواند در فضای امنی بزرگ شود و زیبایی های خود را ببیند و با این سپرها وارد جامعه بزرگتر شود، زیرا خانواده فرزند خود را به طور مرتب در رقابت قرار می دهد و در کلاسهای متعدد ثبت نام میکند و او را با خواستن مطالبات فراتر از توانش, تحت فشار میگذارد که این فشار تا حدّی است که برای ارائه کردن بیشتر خود در جامعه, در شرایط سراسر از تنش و فشار بزرگ میشود.
وی درباره تأثیر ساختارهای کلان در پرورش فرزند تصریح کرد: سیاست گذاری ها و برنامه ریزیهای اجتماعی در سطح ساختار کلان قرار دارند که به هیچ عنوان جنسیت مدار نبوده و نیازهای بیولوژیک, جامعه شناختی و روانشناختی زنان را در برنامهها در نظر نگرفته اند، لذا این نیازهای مغفول مانده باعث میشوند تا زن ها در شکاف های عاطفی و روانی قرار گیرند.
این پژوهشگر اعتیاد گفت: زنانی که دچار اعتیاد میشوند از نظر بیولوژیک آمادگی هایی دارند و از لحاظ روانشناختی نیز مهم ترین عوامل گرایش زنان به مصرف مواد مخدر, آسیب پذیری عاطفی, روانی و اجتماعی آنهاست.
نوری ادامه داد: زن هایی که در فرآیند ارتباط اجتماعی مورد تعرض قرار گرفته اند و شوک های عاطفی زیادی را در سن های پایین تجربه کردهاند و در قبال آن ها ساکت بودهاند, در زمره نخستین افرادی هستند که وارد چرخه اعتیاد میشوند.
وی درباره نحوه ورود زنان به چرخه اعتیاد افزود: نقش مردها در ورود زنها به چرخه اعتیاد محسوس است تا جایی که در اغلب موارد زنها به واسطه مردهایی که از آنها ضربه خوردهاند، گرفتار اعتیاد شدهاند.
این پژوهشگر اعتیاد تصریح کرد: نسل جدید دختران, با نترس بودن و با تئوری چیزی از دست ندادن وارد اجتماع میشوند و به نوعی جنگنده بودن آنها, هویتشان را دچار عارضه کرده, به طوری که تا حدّی نامتعادل و از جا دررفته وارد جامعه میشوند که این موضوع آنها را بسیار آسیب پذیر میکند.
نوری در رابطه با مسأله از جا دررفتگی اجتماعی برخی از دختران گفت: برخی از دختران جامعه, دچار از جا دررفتگی متأثر از مسائل اقتصادی, اجتماعی و حتی روانی هستند که به زعم این دختران, اعتیاد میتواند مرهمی بر دردهای آنها باشد و در رفتگی هایشان را جا بیندازد.
وی ادامه داد: برخی از دختران, با وجود به اتمام رساندن تحصیلات خود, امّا در نظام اجتماعی, هویتی ندارند که این موضوع باعث از جا دررفتگی و وارد رابطه عاطفی نابالغ شدن آنها میشود که نه تنها خودشان، بلکه طرف مقابلشان هم نمیداند که هدف واقعی از این رابطه چیست که همین موضوع منجر به ایجاد نوعی شکاف عمیق و در پیش گرفتن مصرف مواد مخدر در این دختران میشود.
این پژوهشگر اعتیاد افزود: دختران و پسران این چنینی, برای مدتی با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند که پس از مدتی دچار اختلاف میشوند و یکدیگر را ترک میکنند، چرا که هیچ یک از آنها توانایی ماندن در رابطه را ندارند و این موضوع ناشی از نداشتن شناخت کافی رابطه است که تمامی این موارد باعث روی آوردن زن به مصرف مواد مخدر میشود.
نوری تأکید کرد: آسیب پذیریهای روانی, اجتماعی, شوکهای عاطفی, جایگاههای اقتصادی و اجتماعی از جمله دلایلی هستند که باعث میشوند زنان با سطح اجتماعی متوسط به پایین, به مصرف موادمخدر روی آورند، این در حالی است که اغلب زنان طبقات اجتماعی بالاتر برای لذت طلبی لوکس به سراغ مواد مخدر میروند.
وی بیان کرد: استفاده ابزاری و هویتی از موادمخدر و احساس رانده شدن از جامعه و تعلق نداشتن به آن, از دیگر دلایل مهم استفاده از موادمخدر هستند که در این مورد, زن برای نشان دادن شخصیت مخدوش خود به مصرف مواد روی می آورد تا بگوید که به مرهمی نیاز دارد و میخواهد خود را مورد پسند جامعه نشان دهد.
این پژوهشگر اعتیاد در رابطه با سازگاری برخی از مواد مخدر با بیولوژیک زنان اظهار کرد: بیولوژیک زنان, هیچ گونه سازگاری با مواد مخدر ندارد و آنها صرفا برای تسکین شوکهای عاطفی و روانی که در زندگی خود تجربه میکنند به دنبال آرام بخش هستند، از این رو برخی از آنها برای کاهش اضطراب های ناشی از سندروم پیش از قاعدگی خود مواد مخدر مصرف میکنند.
نوری در خصوص نقش مهم زندگی سالم برای زنان تصریح کرد: اگر زن در موقعیت سالم زندگی کند، بدن او نه تنها در دوران قاعدگی و تغییرات هورمونی, بلکه در تمامی دورههای زندگی به هیچ دارویی نیاز ندارد، امّا متأسفانه مشاهده میکنیم زنانی که دچار آسیبهای روانی میشوند به ماده های آرام بخش متفاوتی گرایش پیدا میکنند که از آن جمله میتوان به مصرف ترامادول یا قرصهای کدئین اشاره کرد که مصرف بی رویه و بدون تجویز پزشک این قرصها میتواند برای آنها بسیار خطرناک باشد.
کد مطلب: 130493