تاریخ انتشار :چهارشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۱۹
همزمان با فرارسیدن روز خبرنگار میزگرد "بررسی چالش های خبرنگاران" به میزبانی تحریریه خبر عصرهامون در زاهدان برگزار شد.
خبرنگاران، مجاهدان همیشه درصحنه/ معیشت اصحاب رسانه گره خورده در وعده های سرخرمن مسئولین
به گزارش عصرهامون، در میزگرد روز خبرنگار جمعی از خبرنگاران که در ایام کرونا عزیزان خود را از دست داده بودند به بیان دغدغه ها و مشکلات حرفه خبرنگاری پرداختند.

فقدان برخورداری از امنیت شغلی، عدم همکاری مسئولان در پاسخگویی مناسب به خبرنگاران به ویژه در بحران ها در نتیجه وارد آمدن فشار مضاعف به خبرنگار در تهیه خبر، مشکلات معیشتی و نداشتن پوشش بیمه ای برای همه خبرنگاران از مهمترین دغدغه های بیان شده از سوی خبرنگاران بود.

دغدغه خبرنگار هنگام فوت یک عزیز

راضیه مقیمی، خبرنگار خبرگزاری فارس در این میزگرد هنگامی که عکس پدر مرحوم خود را مشاهده کرد با بغضی که در گلو داشت، گفت: پدرم سابقه بیماری داشت، صبح یک روز تعطیل مادرم تماس گرفت و خبر داد که پدرتان اوضاع مناسبی ندارد سریعا خود را برسانید، هنگامی که رسیدم اورژانس هم رسیده بود وقتی به بیمارستان رفتیم گفتند بیمار"تمام کرد"؛ از حال رفتم، با صداهایی که از اطراف به گوش می شنیدم مبنی بر اینکه "بیمار برگشت" امیدوار شدم اما پس از احیا در "آی سی یو" بستری شد که نهایتا پس از چند ساعت فوت کرد.

وی افزود: در مراسم خاکسپاری و عزای پدرم پاسخگوی تلفن های کاری بودم اما از آنجایی که از طرف مجموعه خبرگزاری فارس برایم مرخصی ثبت شده بود مدتی از کار فاصله گرفتم و کمتر در عرصه خبر فعالیت داشتم.

پارسا خبرنگار عصرهامون بیان کرد: سال ۹۹ برای بنده سالی پر فراز و نشیب در حیطه کاری بود، در پیک کرونا "اردیبهشت ماه" بود به دنبال این بودم که خدمات کادر درمان را با روایت عکس و فیلم نشان دهیم در این میان بیماران کرونایی با وضعیت حاد را مشاهده و با خود فکر می کردم اگر روزی برای یکی از عزیزانم چنین اتفاقی رخ دهد چگونه با آن کنار خواهم آمد.

وی با کمی مکث ادامه داد: خردادماه بود که من، عمو و مادربزرگم مبتلا به کرونا شدیم در قرنطینه به سر می بردیم اما شرایط مادربزرگم به علت بیماری زمینه ای که داشت متفاوت و منجر شد تا در آی سی یو بستری شود، در این هنگام از حیطه کار خبر سوء استفاده کرده و با هماهنگی پرسنل روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی زاهدان برای یک مستند از خدمات جهادی پرسنل بهداشت و درمان در بیمارستان خاتم اقدام کردم.
 

 
این خبرنگار افزود: ۲۲ تیر۹۹ بود پس از هماهنگی، تجهیزات فیلمبرداری را برداشته و برای ساخت مستند به بیمارستان رفتم، در این حین به دنبال مادربزرگم بودم؛ هیچوقت از یاد نمی برم در جایی که انتظار نداشتم او را ملاقات کنم، در آن لحظه اسرار داشتم چشم هایش را باز کند، این آخرین دیدارمان شد و سه روز بعد مادر بزرگم فوت کرد و آن کلیپ ماندگار ترین کلیپ مستند در آن زمان شد.

به گفته وی؛ وقتی عزیزی فوت می کند چند روزی برای اینکه با این اتفاق تلخ کنار بیاییم مجموعه کاری وقت می دهد و در مرخصی بسر می بریم، بنده سعی کردم با توجه به تخصص عرصه ای که در آن فعالیت می کنم نه به کارم لطمه وارد شود نه خللی در مراسم عزاداری ایجاد شود.

علی کاظمی یکی از عکاسان حوزه خبر در تحریریه عصرهامون هم بیان کرد: حدودا یک هفته از ابتلای پدرم به بیماری کرونا می گذشت که در خرداد ۱۴۰۰ یک روز معمولی حین کار بودم ساعت حدود ۸و۳۰ دقیقه صبح مادرم تماس گرفت و اطلاع داد حال پدرم مساعد نیست؛ خدا می داند خود را چگونه به منزل رساندم، دیدم نفس کشیدن برای پدرم سخت شده به اورژانس زنگ زده؛ آمدند میزان سطح اکسیژن خون را گرفتند ۴۰ بود سریعا برای بستری اعزام به بیمارستان بوعلی کردند که چون تخت بستری خالی نداشتند و آن موقع بیمارستان ها شلوغ بود پس از دو ساعت پدرم را به بیمارستان خاتم اعزام کردند.

وی اظهار کرد: اوضاع ظاهری پدرم خوب بود و مدام می گفت من را بیمارستان نبرید اما هر لحظه که به آی سی یو نزدیک می شد حالش بدتر می شد، ساعت ۱۲ ظهر بود از پشت شیشه پدرم را می دیدم پس از آن هر روز که می گذشت حالش بدتر می شد تا اینکه پس از سه روز خبر دادند پدرم فوت کرده است.

وی با بغضی که در گلو پنهان داشت، گفت: از روزی که پدرم فوت کرد احساس می کنم در زندگی یک تکیه گاه محکم همچون کوه بزرگی را از دست دادم؛ در ایام عزاداری و مراسم خاکسپاری از طرف مدیر مسئول برای مرخصی ثبت شد و همکارانم هوای من را داشتند.

نجمه خسروپرست مدیرمسئول و خبرنگار پایگاه خبری زاهدنیوز با اشاره به اینکه تقریبا دوهفته قبل از اینکه خواهرم مبتلا به کرونا شود خودم در دوران قرنطینه بسر می بردم، گفت: طی این مدت به علت اینکه فرزند تهتغاری خانواده بودم همه هوایم را داشتند مدام به صورت تلفنی جویای احوالم بودند، به ویژه خواهرم مرضیه که هر بار تماس می گرفت من را دلداری می داد مبادا غصه بخوری کرونا بیماری خاصی نیست زود خوب می شود... تقریبا سه روز از دوران قرنطینه ام گذشته بود که به محل کار آمدم ولی به علت کهولت سن والدینم از دیدار حضوری خانواده امتناع کردم تا اینکه صبح یک روز معمولی که خواهرم را برای تزریق دوز سوم یا چهارم واکسن به بیمارستان برده بودند ساعت حدودا ۹ بود تلفن همراهم زنگ خورد و برادرم اطلاع داد که خواهرم فوت کرد؛ باورم نمی شد، گریه امانم را بریده بود توانایی تماس با مدیرمسئول را نداشتم که همکارم علیرغم شرایط سخت بارداری، خودش را به من رساند و هماهنگی خروج از دفتر کار را برایم انجام داد.
 

 
وی که اشک امانش را بریده بود و گویا در خاطرات آن روزها سیر می کرد، ادامه داد: وقتی من به خواهرم زنگ می زدم می گفت "به نظرت من هم مثل تو خوب می شوم یا نه"؛ می گفتم خوب می شوی غصه نخور ... از بیمارستان واهمه زیادی داشت دقیقا روزی که برای تزریق واکسن رفته بود به علت نبود جا در اتاق احیا رفته بود و چون تخت کناریش یک فرد فوت شده بود بر اثر استرس و شوکی که به او وارد شد، دچار ایست قلبی شد.

به گفته خسروپرست؛ حین مراسم خاکسپاری و عزا علیرغم اینکه برایم مرخصی ثبت شده بود اما امورات کار خبری را انجام می دادم زیرا رسالت یک خبرنگار در هر زمان و مکانی پیگیری مطالبات مردمی است، از این جهت نگذاشتم این غم بزرگ خللی به کارم وارد کند البته میزان فعالیتم به شدت کاهش پیدا کرده بود اما تعطیل نشد.
 
اوقات فراغت یک خبرنگار چند ساعت و چگونه می گذرد؟

مقیمی با بیان اینکه یک خبرنگار حرفه ای در هر اتفاقی باید آمادگی داشته باشد، اضافه کرد: نمی توان به طور کامل گفت اوقات فراغت مان چه زمانی است که برای آن برنامه ریزی کنیم گاهی به قدری فشار کاری زیاد است که وقتی برای زندگی شخصی نداریم، با این وجود از آنجایی که خانواده همسرم فرهنگی و در عرصه خبر فعال هستند با مشغله های کاری بنده به راحتی کنار آمده اند.

پارسا گفت: از سال ۸۵ که در حوزه رسانه مشغول به تولید محتوا هستم هیچوقت اوقات فراغت مشخصی را برای خود نداشتم، کارمان به نحوی است که همیشه آماده رزم در حوزه خبر هستیم تا جریانات و اتفاقات را رصد و برای آنها تولید محتوا داشته باشیم.

خسروپرست ادامه داد: اوقات فراغت بنده در طول روز شاید ۶-۵ ساعت باشد اما در این مدت هم مدام تلفن همراه در دست و یا لپ تاپ روی میز روشن است که مبادا اتفاق و خبری رخ دهد و آن را ندیده باشم؛ با این وجود چون متاهل هستم و وقتی برای زندگی باقی نمی ماند همسرم در این شرایط بنده را خیلی درک کرده و همیشه حامی من است.
 
بهترین خبری که تاکنون کار کرده اید چه بوده است؟

خبرنگار فارس با اشاره به اینکه حوزه کاری بنده در عرصه میراث فرهنگی و گردشگری است، افزود: در این حوزه سفر زیاد می روم، به یاد دارم برای یک سفرکاری به همراه یکی از همکاران خانم با ماشین به اطراف شهر زاهدان رفتیم شب هنگام حین برگشت ماشین خراب شد و از آنجایی که راننده برای تعمیر زیاد آگاهی نداشت من و همکارم با چراغ قوه تلفن همراه اطراف را دید زده و رد پاهای شغال را می دیدم و وحشت می کردیم که مبادا شغال ها به ما حمله کنند؛ یا اینکه برای یک سفر کاری به معدن رفتیم و آنجا عمق سختی کار یک معدنکار را هم درک کردم؛ از طرفی دیگر از دست دادن همکارانم تلخترین اتفاقات عرصه خبری برای من بود؛ و شیرین ترین خبر نیز "ثبت جهانی سفال کلپورگان" و "معرفی ایرانشهر به عنوان شهر ملی سوزن دوزی" بود.

پارسافر خاطر نشان کرد: بهترین اقدام بنده کارهایی بوده که به نحو عالی بازخورد پیدا کرده و در رسانه های کشوری بازنشر شده، کارهایی که مخالفین و معاندین روی آن انتقاد کرده برایم لذت بخش بوده که در این زمینه از تیم تخصصی که با بنده همکاری دارند قدردانی می کنم.

خسروپرست ادامه داد: مطلب پیرامون مطالبات مردمی زیاد کار کرده ام اما شیرین ترین آن از کارگران راه آهن است، حقیقتا چون مطالب را در شبکه های اجتماعی پخش می کنم شماره همراه بنده را عده ای از کارگران پیدا و با من تماس گرفتند از عدم واریزی به موقع حق و حقوق و یا عیدی هایشان گلایه داشتند با پیگیری زیادی که انجام دادم سرانجام منتج به پرداخت به موقع حقوق و مزایای آنها شد، از آن زمان به بعد هر ماه یکبار با من تماس گرفته و به قدری دعای خیر می کنند که این گزارش را برایم ماندگار و شیرین کرده است.
 
چگونه با استرس ناشی از کار خبر کنار آمده اید؟

مقیمی اظهار کرد: لازمه کار بنده با توجه به فعالیت در حوزه میراث و گردشگری رفتن به سفرهای متعدد است و چون از خانواده دور بودم استرس داشتم اما چون خانواده شرایط کاری من را درک کرده این استرس از بین رفت و با آن مشکلی نداشتم.
 

 
پارسافر بیان کرد: در این عرصه گله و شکایت از سوی خانواده همیشه بوده و خواهد بود، ما هیچ زمان مشخصی برای خود نداریم اگر چه با گذشت این سالها همسر و دخترم با این شرایط کنار آمده اند اما سعی می کنم این نبودن ها و غیبت ها را جبران کنم.

وی ادامه داد: اوایل که برای ضبط مستند و ویدئو آفیش می شدیم استرس نحوه برخورد مردم ومسئولان را  داشتیم چرا که برخی مسئولین با پرتاب رکوردر و دوربین توهین به خبرنگار کرده و اینها استرس ایجاد می کرد، با همه اینها رسالت ما انجام صحیح کار است که آن استرس را از بین می برد.

خسروپرست گفت: کار در عرصه خبر استرس و اضطراب خاصی به همراه دارد این موضوع برای بنده دوچندان بیشتر است، زیرا بیش از حد استرسی هستم و علیرغم ۹ سال کار خبری همچنان با این معضل کنار نیامده ام؛ در این مسیر همسرم همیشه تکیه گاه من بوده و در این مواقع علاوه بر کاهش استرس ناشی از کاری که بر من وارد شده، خودش امورات کاریم را انجام می دهد که در همین جا بی نهایت از وی قدردانی می کنم.
 
به توانایی خود در عرصه خبر چه امتیازی می دهید؟

مقیمی با بیان اینکه به توانایی خود در عرصه خبر با توجه به تخصص و حرفه ای که دارم از ۱۰۰ ، ۸۰ امتیاز می دهم، گفت: ترس نقطه ضعف، و عدم وابستگی به خانواده نقطه قوت من است.

پارسافر افزود: به توانایی خود در این حوزه ۱۰۰ می دهم، این نمره را به خاطر همراهی و همکاری تیم تخصصی که در کنار بنده مشغول هستند می دهم که بدون آنها شاید نتوانم آن چیزی که باید را نشان دهم؛ نقاط ضعفی اگر باشد باید دیگران بگویند تا آن را برطرف کنیم اما نقطه قوت هم همفکری و انسجام با تیم کاری است.

خسروپرست ادامه داد: به توانایی خود در عرصه خبر ۹۰ نمره می دهم در این بین همیشه سعی و تلاشم بر این است که هر آنچه در توان دارم برای پیگیری مطالبات مردم بکارگیرم؛ نقاط قوت من صبوری و گذشت بیش از حد، و نقطه ضعفم استرس است.
 
تاکنون پیش آمده مصاحبه شونده ای با شما بد صحبت کند؟

به گفته خبرنگار فارس، بارها پیش آمده که مسئولین با ما بد برخورد کرده که سعی کردیم آنها را توجیه کنیم چرا که برخی برخوردها در شان یک مسئول نبوده، و اکنون هم با آنها سروکار دارم.

پارسافر تبیین کرد: بارها پیش آمده مصاحبه شونده هایی که برخوردهای نامناسب داشته باشند، که اکنون خبری از آنها ندارم هرجا هستند تنشان سالم باشد.

خسروپرست افزود: پیرامون مطالبات کارگران شهرداری بنا به درخواست و پیگیری این افراد از بنده به همراه یکی از همکاران خانم به استانداری رفتیم در آن زمان استاندار وقت علی اوسط هاشمی بود؛ هنگامی که فیلم برداری و عکاسی از حضور کارگران مقابل استانداری داشتیم تیم حفاظتی علیرغم آنکه می دانستند ما خبرنگار هستیم و کارت خبرنگاری داریم به طرز خیلی نامناسب دوربین را از دستمان گرفتند و احترامی قائل نشدند؛ در پی این ماجرا از آنها شکایت کرده که در دادگاه پس از پی بردن به اشتباه‌شان مبنی بر اینکه آنجا تابلو عکسبرداری ممنوع وجود نداشته، از شکایت انصراف دادیم و گذشت کردیم؛ البته ناگفته نماند که پس از این ماجرا تابلو عکسبرداری ممنوع در اطراف استانداری نصب کردند.
 
درخواست شما به عنوان خبرنگار از مسئولین چیست؟

مقیمی گفت: درخواست من از مسئولین پیگیری مطالبات مردمی است که تقاضا دارم مسئولان به درستی پاسخ دهند و مردم را درک کنند؛ از طرفی با توجه به اینکه خبرنگاران اکثرا بیمه نیستند و حقوق و مزایای در خور شانی ندارند می طلبد که مسئولین آنها را حمایت کنند.

پارسافر افزود: به عنوان یک خبرنگار باید بگویم مسئولین فکر می کنند روز خبرنگار در یک روز آن هم با اهدای یک لوح خلاصه شده در صورتی که خبرنگار نیاز به کارت هدیه و لوح ندارد، بلکه حمایت معنوی و روحی نیاز دارد تا دغدغه و مطالبه مردم را به نحو احسنت پیگیری کند، خیلی وقت ها جایگاه خبرنگار را آن طور که باید درک نکرده که خواسته ما احترام در خور شان به خبرنگار و مسئولیت خبرنگاران است.

کاظمی بیان کرد: مسئولین سال هاست قول اهدای یک قطعه زمین را به خبرنگاران داده اند در این زمینه یک تعاونی مسکن هم راه اندازی شد؛ که علیرغم وعده وعیدها هیچ خبری نشده و این وعده پشت درهای بسته مانده است.

خسروپرست گفت: مسئولین وعده های بدون عمل زیاد می دهند، خوب بیاد دارم سال هاست قول تامین مسکن به خبرنگاران را داده اند که این وعده تنها برای روز ۱۷ مرداد است و بعد از آن غبار فراموشی روی وعده را می پوشاند.
 
انتهای پیام/
https://www.asrehamoon.ir/vdcj8yevhuqeiiz.fsfu.html
نام شما
آدرس ايميل شما