کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

شاید پیام به «اسعد»ها برسد

8 بهمن 1393 ساعت 12:43


به گزارش سرویس فضای مجازی عصرهامون ،

وبلاگ افاضات عقل کل نوشت:

دو تن از افراد قبیله خزرج به نام اسعد بن زراره و ذکوان بن عبد قیس به مکه آمدند و چون با عتبة بن ربیعه سابقه دوستی و رفاقت داشتند به خانه او رفته و منظور خود را به او اظهار کرده و از او خواستند بر ضد قبیله اوس با ایشان پیمان ببندد.

عتبه در جواب آنها گفت:« اولا سرزمین شما از شهر ما دور است و فاصله زیادی میان ما و شما وجود دارد و ثانیا گرفتاری تازه ای در شهر پیدا کرده ایم که فکر همه ما را به خود مشغول ساخته و مجال هر گونه فکر و کار و تصمیم گیری را از ما گرفته است و ما را مستاصل و درمانده کرده است!»

اسعد پرسید: چه کار مهمی است که شما را نگران کرده است ، شما که در حرم امن زندگی می کنید چه گرفتاری دارید؟

عتبه گفت: مردی از میان ما ظهور کرده و مدعی شده که من رسول و فرستاده خدایم. عقل ما را ناچیز می داند، به خدایان و بت های ما بد می گوید، اجتماع ما را پراکنده و جوانان ما را فاسد نموده است!

اسعد پرسید: او از کدام خانواده است و نسبش چیست؟
عتبه گفت: او فرزند عبدالله بن عبدالمطلب و اتفاقا از خاندان شریفی است.

اسعد که این سخن را شنید به یاد سخنان یهودیان یثرب افتاد که می گفتند « به زودی پیامبری از مکه ظهور می کند و به مدینه هجرت خواهد نمود و چون بیاید ما به وسیله او ،شماها را نابود خواهیم کرد.» از این رو تاملی کرد و از عتبه پرسید: آن مرد کجاست؟

عتبه گفت: در حجر اسماعیل می نشیند.
و چون احساس کرد که اسعد مایل به دیدن او شده؛ بی درنگ گفتار خود را ادامه داد و گفت: مواظب باش با او تکلم نکنی و سخنش را نشنوی که وی جادوگر است و با جادوی کلام خود، تو را سحر می کند.

اسعد گفت: من محرم شده ام و به ناچار برای طواف خانه کعبه باید به مسجد بروم پس چه بکنم که حرف او را نشنوم؟
عتبه گفت: در هر دو گوش خود پنبه بگذار.
اسعد به دستور عتبه، پنبه در گوش های خود گذارده ، وارد مسجد شد و به طواف مشغول گردید.

در دور اول طواف، رسول خدا(ص) را دید که در حجر اسماعیل نشسته و گروهی از بنی هاشم نیز اطرافش را گرفته اند، اسعد از آنجا گذشت و چون در دور دوم طواف به آنجا رسید با خود گفت: راستی که کسی از من نادانتر نیست؛ آیا می شود که چنین داستان مهمی در مکه اتفاق افتاده باشد و من بدون اطلاع و تحقیق از حال این مرد، به شهر خود بازگردم، چه بهتر آنکه نزد او بروم و از حال او مطلع گردم و خبر آن را برای قوم خود در یثرب ببرم.

به همین منظور پنبه ها را از گوش خود بیرون آورده و دور انداخت و به نزد رسول خدا(ص) آمد و پرسید: ای محمد! تو ما را به چه چیز دعوت می کنی؟

فرمود: به شهادت به یگانگی خدا و اینکه من فرستاده او هستم و سپس قسمتی از دستورهای اسلام در آیات قرآن ( آیات 151 تا 153 سوره انعام) را برای او خواند.

هنگامی که اسعد این آیات را شنید به کلی منقلب شد و گفت: « اشهد ان لااله الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله».
سپس گفت: ای رسول خدا! پدر و مادرم به فدایت، من از اهل یثرب و از قبیله خزرج هستم. روابط ما با برادرانمان از قبیله اوس به خاطر جنگ ها طولانی از هم گسسته و امید است خداوند به دست تو این جدایی و پیوند گسسته را دوباره برقرار سازد. ما وصف تو را از یهودیان مدینه شنیده بودیم که از ظهور تو بشارت می دادند و امیدواریم که شهر ما هجرتگاه تو گردد. من برای بستن پیمان جنگی بر ضد دشمنان آمده بودم ولی خداوند مرا به پیروزی بزرگتری نائل کرد.

رفیق او ذکوان هم مسلمان شد و هر دو از رسول خدا(ص) تقاضا کردند مبلغی همراه آنان به مدینه بفرستد تا به مردم مدینه ،قرآن تعلیم دهد و به سوی اسلام دعوت نماید و آتش جنگ ها خاموش گردد.
پیامبر(ص) مصعب بن عمیر را همراه آنان به مدینه فرستاد و مردم مدینه مسلمان شدند و اساس تمدن بزرگ اسلامی از مدینه پایه ریزی شد.

امروز نیز باید «اسعد بن زراره» ها را دریابیم. وجدان های خفته ای که اگر با آیات قرآن و معارف نبوی آشنا شوند نه تنها خودشان به اسلام رو می آورند بلکه وسیله هدایت یک ملت می شوند.

اگر در جاهلیت اولی، پنبه در گوش ها می نهادند تا کلام پیامبر را نشوند؛ در جاهلیت مدرن با جنجال و هیاهوی رسانه ای اجازه نمی دهند کلام حق به گوش جهانیان برسد.
 سردمداران کفر به خوبی می دانند که اگر حقیقت پیام محمد(ص) به سیاهپوستان آمریکا و جنبش وال استریت و بسیاری از جوانان در اروپا و آمریکا برسد قدرت های پوشالی آنها فرو خواهد ریخت.

امروز اسلام بیش از گذشته نیاز دارد به «مصعب» هایی که پیام آور اسلام شوند.

امروز وظیفه هر مسلمانی است که در حد توان خود، پیام رسان حق باشد. نامه مقام معظم رهبری(مدظله العالی) به جوانان اروپا و آمریکای شمالی فرصت مناسبی را فراهم آورده است تا در این زمینه بیشتر بکوشیم.
 
شاید پیام رسانی ناچیز ما که در نگاه اول به چشم هم نمی آید زمینه ساز هدایت «اسعد» ها شود و پایه گذار تمدن بزرگ اسلامی در غرب باشد.انشاءالله.
 

انتهای پیام/5269


کد مطلب: 64561

آدرس مطلب :
https://www.asrehamoon.ir/news/64561/شاید-پیام-اسعد-برسد

عصر هامون
  https://www.asrehamoon.ir