مدعیانی که بویی از فرهنگ نبردند

به گزارش سرویس اجتماعی عصر هامون به نقل از زاهدانه، خاطرات، مجموعه برداشت های خوب و بد ماندگار در ذهن ما هستند که با زندگی در شهر و در ارتباط با شهروندان شکل می گیرد حالا این شهروندان خودی باشند یا غریبه مهم نیست مهم نحوه ارتباط گیری ما با آنها است.
زندگی در شهری که بیشترین ساعات عمرمان را درآن سپری کرده ایم و در تک تک محله ها، خیابان ها و کوچه هایش خاطراتی را برای خود در آن حک کرده ایم. این خاطرات همیشه لطیف و احساسی نیستند گاهی این خاطرات نشانی از فرهنگ انسان ها دارند، فرهنگی که به اصطلاح واژه «شهر ما خانه ما را» یدک می کشند.
در این گزارش سعی داریم پاره ای از مسائل شهروندی را بیان کنیم که کمتر فردی قوانین مربوط به حقوق شهروندی را در قبال سایرین رعایت می کنند.

در شهری به این وسعت و بزرگی اغلب افراد که ساکنان شهر هستند، نمی دانند زیرگذر به چه معناست و چه استفاده ای باید از آن کرد یا پل عابر پیاده، خط عابر پیاده چه کاربردی دارد. اینها را از آن جهت بازگو می کنیم که بارها در خیابان های شهر افرادی را دیده ایم که بجای اینکه از پل عابر پیاده رد شوند یا منتظر باشند چراغ راهنمایی سبز شود و بعد از آن عبور کنند، از قوانین شهروندی تخطی می کنند و حقوق سایر شهروندان را هم زیر پا می گذارند.

دیوارها از دیرباز تاکنون حکم بیلبوردهای تبلیغاتی رادارند. دیوارهای پر ازشعار از تبليغات لوله کشی گرفته تا آژانس تلفنی، داربست فلزی و قالی شويی، وصله ای ناجور روی ديوارهای شهر شده است. کمی که بيشتر فکر کنید، احساس خواهید کرد که شايد بيلبوردهای تبليغاتی در شهر کم است که برخی افراد روی ديوارهای منازل مردم برچسب ها و برگه های تبليغاتی می چسبانند وشايد هم تبليغ اين گونه بيشتر جواب می دهد و شايد هم شيوه تبليغات اين گونه است.

بوق زدن های مکرر برخی از رانندگان در ترافیک و شلوغی خیابان ها یا هنگام مراسم بزم و شادمانی در خیابان ها بدون توجه به اینکه از کنار افراد سالخورده یا بیمارستان ها رد می شوند و این صداهای ناهنجار اثرات منفی برای آنها در پی دارد، اینها همه عواملی است که منجر به عدم رعایت حقوق شهروندی می شود.

قانون گردش به سمت راست که مدت هاست در قوانین راهنمایی و رانندگی ممنوع اعلام شد اما کمتر شخصی به آن اهمیت می دهد و بدون توجه به اینکه گردش به سمت راست در تقاطع ها ممنوع اعلام شده از قوانین تخطی می کنند. حتی اگر فردی بخواهد به این قانون عمل کند مورد تمسخررانندگان قرار گرفته و با بوق های ممتد ازطرف سایر ماشین این افراد باید به اجبارهم که شده قانون را زیر پا بگذارد و ادامه مسیر خود را طی کند.

برای برخی از رانندگان پیدا کردن جای پارکینگ معضلی اساسی است. در این مواقع فرقی نمی‌کند پراید داشته باشند یا پورشه، مهم این است که خودروی شخصی آنها مانع ایستادن طولانی در صف اتوبوس یا سر و کله زدن با راننده تاکسی برای چند هزار تومان کرایه بالا و پایین می شود، اما وقتی قرار باشد برای پیدا کردن جای پارک ساعتها خیابانی را متر کنند و از انجام کارها و قرارهایشان جا بمانند آنوقت است که پشیمان می شوند چرا از وسایل حمل و نقل عمومی استفاده نکرده اند.

از طرفی حتما بارها در طی روز از خیابان هایی که تردد می کنید دپوی زباله های رها شده را دیده اید که شهروندان بدون اینکه زباله های تولیدی خود را در کیسه زباله سربسته قرار دهند یا در سطل های مخصوص زباله که در معابر اصلی شهر نصب شده اند، بگذارند آنها را به حال خود رها کرده که نه تنها نمای زشتی به معابر شهری داده است بلکه سلامت فرزندانی که در حال بازی کردن در این مکان ها هستند را هم به مخاطره انداخته است. از طرفی از سمت اوامر شهرداری هم برای جمع آوری زباله کاستی هایی وجود دارد و نبود سطل های مکانیزه زباله کافی در سطح شهر از مشکلات اساسی شهروندان است.

پارک دریک شهرمکانی است که شهروندان برای سپری کردن اوقات فراغت خود برای تفریح و سرگرمی به آنجا می روند تا از شلوغی شهر و خستگی طی روز نفسی تازه کنند و به آسایش دست یابند اما اغلب پارک های شهر زاهدان یا فضای سبز مناسبی ندارند یا روشنایی کافی نداشته و از طرفی خود شهروندان نیز در نگهداری از این مکان سهل انگاری می کنند وبا رها کردن زباله های تولیدی خود در این فضا یا جدا کردن گل ها از روی شاخه و استفاده نادرست از وسایل بازی باز هم حقوق شهروندی را زیر پا گذاشته و در تخریب این مکان ها دخیل می شوند.

پرت کردن زباله از شیشه خودرو نمونه دیگر عدم رعایت حقوق شهروندی است که کمتر فردی این قانون را رعایت می کند و زحمات رفتگری که صبح زود برای تمیزی خیابان هایی که قرار است ما در آن تردد کنیم را از بین می برند. رفتگرانی که در گرما و سرما در حال ارائه خدمات به شهروندان هستند اما خود شهروندان هیچ گونه تلاشی برای داشتن شهری تمیز از خود نشان نمی دهند.

معضل اصلی آنجاست که معلولین هم جزئی از شهروندان این شهر هستند که کمتر امکاناتی برای رفاه آنان و حضور در جامعه از سوی دست اندرکاران مربوطه اندیشیده شده است. آنها دیگر عادت کرده اند به این جمله که نه شخصی آن را روی دیوار نوشته و نه تابلویی آن را نشان می‌دهد و آن جمله این است که عبور از این مسیر برای شما مسدود است؛ نیاز به هیچ‌کدام از اینها نیست زیرا نرده‌ها و ورودی‌های زیرگذر، پیاده‌ رو و چهارراه ها همه گویای عدم حضور آنها در سطح شهر هستند و ما بعنوان ساکنان این شهر فراموش کرده ایم که این افراد نیز در بین ما مانند خود ما زندگی می کنند وحق دارند از خدمات مطلوبی بهره مند شوند.
بیایید برای داشتن شهری تمیز و پاک همه دست در دست هم دهیم تا به آبادانی شهری که در آن زندگی می کنیم و نمادی از فرهنگ و تاریخ ما را به عنوان شهروندان ساکن در آن به مسافران و گردشگران نشان می دهد، تلاش کنیم.
انتهای پیام/ 9031 https://www.asrehamoon.ir/vdcb80bz.rhb8zpiuur.html