به راستی استیو جابز کیست؟

ماجرا از این قرار است که قانونی بین شرکت هایی مانند گوگل، ادوبی  و اپل وجود دارد که هیچ‌گاه مسئولان این شرکت ها کارمندان شرکت‌های دیگر را برای بردن به کمپانی خود تطمیع نکنند و یا شرکت‌های دیگر را مجبور به انصراف از استخدام افرادی خاص نکنند که به‌نظر می‌رسد که استیو جابز چندان به این قوانین و حرمت‌های سطح مدیریتی اعتقادی نداشته است.

والتر ایساکسون به‌عنوان نویسند زندگی‌ نامه استیو جابز در کتاب خود در حقیقت دو وجهه از شخصیت استیو جابز را به‌صورت همزمان به نمایش درآورده است و با خواندن این کتاب دسته‌ای از خوانندگان احساس می‌کنند که استیو جابز آدمی خوب و انسانی پاک بوده است و عده‌ای نیز نسبت به او احساس انزجار خواهند نمود زیرا این کتاب مواردی مانند خودکامگی، خودرای بود و  رک بودن بیش از حد و به بی ادبی تبدیل شده به‌عنوان بخشی جدایی ناپذیر از نوع مدیریت جابز معرفی شده‌اند که این موارد برای بسیاری لذت بخش و برای گروه دیگری با ایجاد تنفر همراه خواه بود.

در این میان دادگاهی در کالیفورنیای شمالی به بررسی پرونده‌ای در این خصوص می‌پردازد ولی در این پرونده اجازه استفاده از این کتاب به‌عنوان یک سند قابل ارائه در دادگاه وجود نخواهد داشت و بیشتر بر روی ای میل‌هایی که جابز به سایر مسئولان سیلیکون ولی زده است تمرکز شده است، جالب اینجاست که در این ای میل‌ها حابز با حالتی قلدرانه و آمرانه با مدیران سایر شرکت ها ارتباط برقرار کرده است. البته این ارتباطات در داخل اپل نیز جندان تفاوتی نداشته است ولی بعد دیگر ماجرا نیز قابل بررسی خواهد بود به نحوی که گروهی معتقدند که عدم حضور استیو جابز در میان زندگان اجازه دفاع از هویت او را از این مرد گرفته است و متهم کردن او ساده‌ترین کاری است که می‌توان انجام داد در حالی که ممکن است این انگشت‌های اتهام در راستای پوشانیدن چهره افرادی باشد که مقصران اصلی این نوع برخورد بوده اند.

البته شرکت اپل درباره این ماجره هنوز به اظهار نظر مستقیمی دست نزده است ولی شواهدی که به دادگاه ارائه شده‌اند احتمال از دیکتاتور بودن جابز دارند، برای نمونه ای میلی که استیو جابز به سرگی برین( یکی از موسسین گوگل) زده بوده است به‌عنوان یک سند در دادگاه فاش شده است، در این ای میل جابز لیستی از افراد را نام برده است و به سرگی برین  هشدار داده است که حق ندارد آن‌ها را استخدام کند، جابز در این ای میل به صورت مستقیم نوشته‌  است:« اگر حتی یکی از این افراد را استخدام کنی من عمل تو را اعلان جنگ تلقی خواهم نمود.»

این دادگاه در حقیقت هدف اصلی خود را دریافت خسارت از شرکت اپل قرار داده است که درصورت دریافت این خسارت مبلغ به ‌دست آمده درمیان کارکنانی که از این نوع رفتاری آسیب دیده‌اند تقسیم خواهد شد، رقم مورد ادعای این پرونده برابر با 3میلیارد دلار است که حتی برای شرکتی مانند اپل نیز پول کمی محسوب نمی‌شود و انتظار می‌رود تا اپل برای تبرئه خود از این پرونده به‌صورت مستقیم اقدام نماید، البته مسئولان دادگاه نیز فرصت کافی را به مسئولان اپل و بازماندگان استیو جابز خواه  داد تا شواهد و مدارک خود را برای دفاع دربرابر اتهامات وارده به دادگاه ارائه نمایند و به‌همین دلیل نیز مسئولان رسیدگی پرونده در یک بیانیه رسمی اعلام کرده‌اند:« مدافعین دربرابر اتهامات فرصتی مناسب و عادلانه خواهند داشت تا در برابر اداعای وارده مدارکی را ارائه نمایند و در صورتی که مدارک طرفین به‌صورت کامل برای ما ماجرا را روشن نکند باید این پرونده را به دادگاه‌های بالاتری بفرستیم.»

البته این موضوع برای افرادی که شکایت را مطرح کده‌اند می‌تواند خطرناک نیز باشد زیرا درصورتی که نتوانند ادعای خود را به‌صورت تمام و کمال اثبات کنند ممکن است در یک اقدام تلافی جویانه با پرونده اعاده حیثیت از سوی اپل و بازماندگان استیو جابز روبرو شوند و این امر می‌تواند برای آن‌ها گران تمام شود. در مجموع هنوز هیچ‌ چیزی اثبات شده نیست و باید منتظر ماند تا مدارک از سوی شرکت اپل و یازماندگان جابز نیز به دادگاه ارائه شود و در نهایت معلوم شود که مدیر سابق اپل چگونه آدمی بوده است، و آیا استیو حابز را باید یک نابغه پاک دانست  یا چهره واقعی این مرد چیز دیگری بوده است.

شایان ذکر است که این شایعه در شبکه اینترنت سر و صدای بسیاری به پا کرده است و طرفداران جابز در برخی از موارد با حملاتی بسیار شدیداللحن نسبت به این موضوع واکنش نشان داده‌اند که این موضوع نشان می‌دهد که این پرونده به مرحله بالاتری از هیجان نیز خواهد رسید.