تاریخ انتشار :چهارشنبه ۱ مهر ۱۳۹۴ ساعت ۱۰:۲۲
از ایستادن در صف دریافت کتاب و لذت بردن تا گریه کردن برای نشستن کنار دوستان

اولین روز مدرسه نمایندگان مجلس چگونه گذشت؟

نماینده مردم ایرانشهر در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه روز اول مدرسه برایم لذت بخش بود، گفت: ایستادن در صف دریافت کتاب لذت بخش ترین لحظه حضور من در دوران مدرسه بود.
اولین روز مدرسه نمایندگان مجلس چگونه گذشت؟
اولین روز مدرسه نمایندگان مجلس چگونه گذشت؟
به گزارش خبرنگار اجتماعی عصر هامون، اول مهر هر سال یادآور خاطرات تلخ و شیرینی است که همه ساله با بازگشایی مدارس دوباره در ذهن ها تداعی می شود؛ امروز اول مهر ماه سالتحصیلی 94 است؛ خبرنگار اجتماعی عصر هامون سراغ نمایندگان مجلس شورای اسلامی رفت و از اولین روز مدرسه آن ها پرسید.

*محمد سعید اربابی نماینده مردم ایرانشهر در مجلس شورای اسلامی که سال 1365 در مدرسه روستای مچان از توابع شهرستان سرباز اولین روز مدرسه اش را تجربه کرده می گوید: پیش از این که وارد مدرسه شوم همیشه با شروع سال تحصیلی می رفتم و درب کلاس حضور بچه ها در کلاس را تماشا می کردم برای همین چون آرزویم رفتن به مدرسه بود روز اول مدرسه برایم خیلی لذت بخش بود.
وی با بیان اینکه معلم اول ابتدایی من علی شهرکی بود که جا دارد اینجا از زحمات ایشان تشکر کنم، ادامه داد: از آنجایی که روستا فضایی بود که امکانات آنچنانی نداشت لذا ما زیاد احساس دوری از خانه را نمی کردیم برای همین کسی گریه نمی کرد.
وی ادامه داد: ایستادن در صف دریافت کتاب لذت بخش ترین لحظه حضور من در دوران مدرسه بود.

* هدایت الله میرمرادزهی نماینده مردم سراوان که اولین روز مدرسه اش را در مدرسه حافظ روستای سیب شهرستان سراوان تجربه کرده، گفت: بهترین ساعات خود را در مدرسه می گذراندم محیطی شاد که باعث رشد من در تمام زندگی شد.
وی ادامه داد: تمام آنچه که امروز شده ام به لطف خدا و زحمت معلمین عزیز بوده است که آرزو می کنم هر جا که هستند سالم و تندرست باشند.

*منصور حقیقت پور نماینده مردم اردبیل که در مدرسه تربیت تهران اولین روز مدرسه اش را تجربه کرده خاطره روز اول مدرسه اش را این گونه بیان می کند: آن روز خوب یادم هست؛ همراه پدر و مادرم به مدرسه تربیت رفتیم، دلم می خواست پیش دوستانم بنشینم و بر این کار اصرار داشتم.
وی ادامه داد: گریه ها و شادی های بچه ها یادم هست، و آن پافشاری های کودکانه ام که همراه گریه بود و می خواستم کنار دوستم بنشینم، آن روز هیچوقت یادم نمی رود.

*حبیب برومند دیگر نماینده استان اردبیل خاطره اولین روز مدرسه رفتنش را اینگونه بازگو می کند: آن روزها مدرسه رفتن مثل امروز ذوق و شوق زیادی نداشت؛ سال 47 بود که قدم به مدرسه محل زندگی ام در روستای درگاه لو گذاشتم، یک مدرسه تک کلاسه تخریب شده با پنج ردیف دانش آموز !
ردیف اول کلاس اولی ها نشسته بودند و ردیف های بعدی بچه های کلاس بالایی؛ معلممان آقای احمدی بود؛ از آن روز جز همان تصویر تک مدرسه روستای محل تولدم و تصویر معلمم آقای احمدی چیزی به یاد ندارم.
این نماینده مجلس که هرگز فکر نمی کرده روزی یک کرسی بهارستان را به خود اختصاص بدهد، ادامه داد: امروز با پیشرفت سریعی که علم و دانش دارد بچه های کلاس اولی خیلی چیزها را قبل از رفتن به مدرسه یاد می گیرند در زمان ما دانش آموزان تا پایان ابتدایی بره احتی زبان فارسی را خوب بلد نبودند صحبت کنند.
نماینده مردم پارس آباد که چند دوره بهارستانی بودن را تجربه کرده می گوید: با آن که ارتباطات و تسریع در امور زیاد شده اما سواد بچه های دوره زمانه ما چیز دیگری بود.

*میر قسمت موسوی دیگر نماینده شمال استان اردبیل نیز خاطره اولین روز مدرسه اش را این چنین تعریف کرد: آن روزها به اندازه امروز زمینه برای تحصیل فراهم نبود و روستای قره یتاق که من وخانواده ام در آن زندگی می کردیم مدرسه ای نداشت؛ حتی تحصیل کردن و نکردن به خود دانش آموز بستگی داشت.
وی که برای رفتن به مدرسه باید مسافت 3 کیلومتری را می پیموده ، ادامه داد: چون مدرسه ای در محل تولدم نبود و باید به روستای همجوار می رفتیم و این کار با سختی و مشقت های زیادی همراه بود خیلی از دانش آموزان از تحصیل امتناع می کردند اما من از همان ابتدا عاشق درس خواندن بودم و رویاهای بزرگی را در سر می پروراندم.
نماینده مردم گرمی ادامه داد: مسافت طولانی سه کیلومتری که بنده برای رسیدن به اولین کلاس درس و مدرسه داشتم بهترین خاطره ای است که در ذهنم مانده است.

*محمد اسماعیل سعیدی نماینده مردم تبریز در مجلس شورای اسلامی خاطره خود را از اولین روز مدرسه اینگونه بازگو کرد که: " در مدرسه 6 بهمن شهرستان تبریز اولین روز مدرسه ام را تجربه کردم. تابستان بود و در مزرعه كنار پدر مشغول به کار بودم. یک روز پدرم گفت برای ثبت نام مدرسه آماده باش. آن زمان ثبت نام در مدرسه ابتدایی برایم یک آرزوی شیرین بود و با اینکه اصلا نمی دانستم فضای مدرسه، كلاس درس و معلمان چگونه است اما با این حال بسیار هیجان زده بودم.
وی ادامه داد: همه لحظاتی که قبل از ثبت نام در مدرسه سپری می شد به کندی پیش می رفت و من بی صبرانه منتظر رفتن به مدرسه و انجام مراحل ثبت نام بودم، بالاخره به همراه پدرم به مدرسه رفتیم و ثبت نام را انجام دادیم. وقتی وارد فضای مدرسه شدم، آن فضا برای من مفهوم دیگری داشت و با هیجانی که قابل وصف نیست تمام در و دیوار مدرسه را بررسی کردم. ثبت نام من در اول دبستان توسط زنده یاد اسماعیل رهبر که مدیر مدرسه بود، انجام شد.
سعیدی بیان کرد: مدیر مدرسه فردی موقر و مودب بود. در زمان ثبت نام به پدرم توصیه هایی کرد. بالاخره روز اول مدرسه فرا رسید. وقتی وارد مدرسه شدم همه دانش آموزان در صف های مرتب ایستاده بودند، من با راهنمایی (آقای نایبی) ناظم مدرسه وارد صف کلاس اولی‌ها شدم. سرود رسمی خوانده شد و بعد مدیر مدرسه پشت میکروفون صحبت کرد و درباره نظم و انضباط که شامل(کوتاه بودن موهای سر، نظافت بدن و لباس، بهداشت محیط، احترام به معلم و درس خواندن) را به دانش آموزان سال اول ابتدایی تذکراتی داد.
معلم کلاس اول بنده فردی با نام آقای اکبرزاده با قدی بلند و موهای کم پشت بود که وقتی وارد کلاس شد همه ما به احترامش ایستادیم، اولین روز کلاس، معلم درباره فضای متفاوت مدرسه و خانه صحبت کرد و ما را با قوانین و مقررات کلاس درس آشنا کرد و اینگونه شد که درس خواندن در مدرسه را آغاز کردیم."

انتهای پیام/9031 https://www.asrehamoon.ir/vdccioqm.2bq0s8laa2.html
نام شما
آدرس ايميل شما