تاریخ انتشار :چهارشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۳ ساعت ۱۱:۳۰
خارج از هیاهوی روزانه در هسته مرکزی شهر زاهدان و به دور از تمامی دغدغه ها مرکزی واقع شده که عاشقان توانجویان، عاشقانه ۵۶ کودک را نگهداری می کنند.
حکایت کودکان معلولان جسمی و ذهنی زاهدان/ اینجا بوی ایثار می دهد
حکایت کودکان معلولان جسمی و ذهنی زاهدان/ اینجا بوی ایثار می دهد
به گزارش سرویس اجتماعی عصر هامون به نقل از مهر، تقویم دومین روز از دهه مبارک فجر امسال را نشان می داد، تمامی ذهن ها در سیستان و بلوچستان آمیخته به همایش بزرگ روزجهانی تالاب ها با  حضور مهمانان بین المللی، ملی و منطقه در سیستان بود، اما در زاهدان فارغ از هیاهوی اجتماعی و سیاسی به راه افتاده در استان، کارکنان بانک توسعه تعاون، تصمیم گرفتند تا به دور از تق تق صفحه کلید روزانه کامپیوتر و دغدغه های مالی و اسناد حسابداری، لحظاتی را به دیدن معلول هایی بروند تا شاید در ذهن تلگنری باشد برای علت ها، برای بودها، برای باورها...
رفتیم تا دهه مبارک فجر را به توانجویان و خادمان آنان در مرکز مهرآوران زاهدان تبریک بگوییم، اما نگاهمان لبخند ها را به گریه و نفسمان همانند بغض به جانمان افتاد.
خارج از هیاهوی روزانه در هسته مرکزی شهر زاهدان، خارج از تمامی نا مهربانی های روزانه، خارج از تمامی دغدغه های فکری مالی روزانه، مرکزی واقع شده که عاشقان توانجویان، عاشقانه ۵۶ کودک چهار الی چهارده ساله را در آغوش کشیده اند
خارج از هیاهوی روزانه شهری در هسته مرکزی شهر زاهدان، خارج از تمامی نا مهربانی های روزانه، خارج از تمامی دغدغه های فکری مالی روزانه، مرکزی در خیابان شهید مدنی زاهدان واقع شده است که عاشقان توانجویان، عاشقانه ۵۶ کودک چهار الی چهارده ساله را در آغوش کشیده و لبخند پر مهر خدا را در لقای نگاه معصومانه آمیخته به درد را برایشان ترسیم می کنند.
فضایی آرام اما آمیخته با درد
با هماهنگی همراه کارکنان بانک توسعه تعاون وارد این مرکز شدم در بدو ورود همان چه که در ذهن خود برایم ترسیم کرده بودم اتفاق افتاد، فضایی آرام اما آمیخته با درد.
چنان فضای غریبی در کنار تمامی داشته های و امکانات بسیار خوب مرکز در فضا آمیخته بود که گویی دل سنگ ها نیز برای مظلومیت جسمی این نونهالان می سوزد.
تابلوي مرکز را ديدم که روي آن نوشته شده بود" مرکز نگهداري مهرآوران " که به خوبی صاحباش آن را در واقعیت معنا کردند، چون مادری عاشق فارغ از تمام معلولیت هایش، فرزند را مهرگونه در  آغوش می کشید و دست مادری را بر سرش می کشید.
واقعا نقش مادرانه را به بهترین شکل ترسیم می کرد، گاه می خندید و برای درک بدی ها و تببین رفتار زشت اخم می کرد تا تا به اصلاح نیمچه مدیریتی در بعد حفظ استقلال خانواده داشته باشد.
وارد که شدم نگاهم به نگاه عاشقانه شهابی گره خورد که شیطنت های کودکانه اش همه را مجذوب خود می کرد، بسیاری از کارکنان را دیدم که گوشه ای اشکی می ریختند در لقای درد و تلخی ها و فراز و نشیب های زندگی.
یکی ذکر می گفت و خدا را استغفار می کرد و یکی هم چنان در صاحت وجودی یکی از معلولان غرق شده بود که لبخند زیبا و پرمهر نازنین معلول ذهنی پنج ساله حکم طناب داری داشت بر گلویش و نفسش را به شماره انداخت.
برای لحظاتی برای ریکاوری حال خودم به محوطه مرکز نگهداری معلولان رفتم درخت سربه پایین را دیدم که حالم را بدتر کرد، درخت نیز در برابر این همه درد و سختی کودکان طاقت سر راست کردن را نداشت.
دوباره وارد ساختمان اصلی شدم، کودکی بی دست را دیدم که نگاهش انسجام را برایم معنا کرد.
بابک؛ کودک معلولی که به آینده امیدوار است
مدیر مرکز نگهداری کودکان معلول جسمی و ذهنی مهرآوران زاهدان درباره بابک این تک کودکی که امکان ورود به مدرسه را داشت، گفت: هفت سال پیش با وزن ۷۰۰ گرم در یکی از سطل های زباله شهر زاهدان پیدایش کردند، وزن کمش و معلولیش بی اختیار سند مرگ را در ذهن مردم امضا می کرد اما با لطف خدا و تلاش های صورت گرفته بابک زنده ماند و هشت سال درس زندگی به همه داد و خواستن را برایم معنی کرد.
محمد شریف شهیدی دستان بی انگشت بابک را در دست گرفت و گفت: اکنون بابک عاشقانه در کنار دیگر خواهران و برادران معلول اش که به واسطه معلولیت شدید هیچ واکنشی به اطراف ندارند زندگی می کند و درسش را در مقطع دوم ابتدایی مدرسه استثنایی ادامه می دهد.
این مدیر دلسوز که بازنشسته سال های دفاع از حریم ایران اسلامی در ارتش است در وصف حالش می گوید: علاقه بی شمار بابک به درس برایم شگفت آور است و این کودک هشت ساله، الگوی رفتای من می شود و همدم شادی ها و غم هایم.
به سالن دوم این مرکز که رفتم، خود را در دیار فراموش شدگان احساس کردم، دختران و پسران زیبایی که تنها نگاهشان به انسان دوخته می شد و امکان هیچ گونه تحرکی نداشتند.
در خلوت خود شاکر خدا بودم که صدای بلند دایی گفتن علی مرا به خود آورد، چند قدم که حرکت مي کنم چشمم به تابلويي مي افتد که نوشته " اين مجتمع داراي ۳۵ پسر و ۲۱ دختر معلول ذهنی زير ۱۴ سال است.
تامین نیازهای کودکان معلول با کمک خیران
شهیدی با آن نگاه پدرانه اش می گوید: نگهداری این کودکان به طور میانگین ماهیانه هشت میلیون ریال هزینه در بر دارد که تنها سه میلیون و ۱۰۰ هزار ریال آن از سوی بهزیستی پرداخت می شود.
وی افزود: اما برکت و روزی این بچه ها همواه از سوی خدا تامین می شود و با کمک خیران بارها و بارها بسیاری از نذورات نقدی و کالایی و غذایی به سوی این مرکز سرازیر شده است.
او با اشاره به تاریخچه مرکز نگهداری کودکان می گوید: این مرکز ۱۴ سال پیش مطابق سیاست های نظام در سهیم دانستن بخش خصوص درپیش برد اهداف دولتی ایجاد و تا کنون میزبانی بسیاری از کودکان را تا ۱۴ سال بر عهده داشته است.
وی در خصوص امکان درمان این کودکان یاد آور شد: در این زمینه تلاش های بسیار شد اما متاسفانه به سبب شدت معلولیت جسمی و ذهنی هیچ امیدی برای بازگشت به زندگی ندارند.
شهیدی گفت: ۱۸ پرسنل زن در این مرکز به صورت شیفتی در هر شیفت شش نفر عاشقانه این بچه ها را در آغوش کشیده و تر و خشک می کنند و گاها نیز خانواده های زاهدانی به همراه بچه های خودشان روزها و ساعت ها را در این مرکز سپری می کنند تا تلگنری باشد برای راهشان و زمینه ای باشد برای نزدیکی بیشتر به خدا.
گرم صحبت بودم که جیغ جنون آمیز علی حواسم را پرت کرد، با تکان دادن ميله هاي تخت و برخي بي صدا و گاه جیغ قصد خودنمایی را داشت که گوشه لبش پاره شد، مامان بچه ها به سویش دوید و مادرانه آن را آرام می کرد.
"نازنین" آرام و با ولعي کودکانه گلی را که پرسنل بانک توسعه تعاون به آن داده بودند را مي بلعد. آن طرف تر طفلی که دستانش به درستي قادر به گرفتن شاخه گل نیست با ناراحتي و عذابي که گاهي با ناله از گلويش خارج مي شود نگاهش را در امتداد شاخه گل می چرخاند، رفیق کناری اش از ناراحتي او ناراحت مي شود، اما هم اتاقي روبرويش که قادر به نشستن نيست بي صدا به او مي خندند.
شهیدی از بچه هایش می گوید: به غیر از دو نفر، دیگر افراد هیچ گونه هویتی ندارند و همه فرزندان خدا هستند و در ادامه از خيريني مي گويد که بخاطر داشتن نذري، خوراک و پوشاک به اين مرکز اهدا مي کنند.
وي مي گويد: برخي از نزديک شدن به اين معلولان وحشت دارند، در حالي که اينها بسيار بي آزار هستند و برخي فکر مي کنند معلولان ذهني هيچ چيز نمي فهمند، اما اين معلولان برخي مسايل را بهتر از ما مي فهمند، ولي زبان گفتن ندارند.
خدمت به معلول وظیفه ای دینی است
مدیریت شعب بانک توسعه تعاون سیستان و بلوچستان در این باره به مهر می گوید: خدمت به معلولان یک وظیفه انسانی، شرعی و اخلاقی است.
رضا ملائی افزود: نظام نیز طی دهه اخیر توجه ویژه ای به توانجویان داشته است که تصویب قانون جامع حمایت از معلولان خود گواهی بر این ادعا است.
این مقام مسوول افزود: معلولان شایسته ترحم نیستند زیرا خداوند توانمندیهایی به آنان بخشیده و چیزهایی را می بینند که ما افراد بینا قادر به دیدن آن نیستیم.
وی با اشاره به بازدید کارکنان بانک توسعه تعاون از این مرکز یاد آور شد: دهه مبارک فجر بهانه ای شد تا کلیه پرسنل مدیریت شعب و دو شعب زاهدان یک و نیم ساعت بعد از پایان ساعت کاری لحظاتی را این کودکان سپری کنند.
ملائی تاکید کرد: توانجویان بسیار الگوی مناسب رفتاری برای ما هستند و ما باید به بهترین شکل از آنان یاد بگیریم چرا که تمامی ۵۶ کودک این مرکز حرف برای گفتن داشتند.
فرماندار زاهدان نیز درباره مرکز مهرآوران زاهدان گفت: در حال حاضر در تنها مرکز توانبخشی دختران و پسران زیر ۱۴ سال استان سیستان و بلوچستان که در شهرستان زاهدان واقع است بیش از ۵۰ کودک معلول ذهنی و جسمی شناسایی شده که به دور از خانواده و محبت والدین بوده و به حمایت و محبت مسئولان و مردم نیاز دارند.
عباس ارجمندی افزود: ۵۶ نفر معلول مجهول‌الهویه عقب‌مانده ذهنی و جسمی خارج از استان نیز در این مرکز نگه‌داری می‌شوند که برای نگه‌داری و تأمین هزینه نگه‌داری آنان مشکل اعتبار وجود دارد.
این مسئول ادامه داد: بر اساس قانون، مقدار سهمیه یارانه برای هر معلول که در مراکز نگه‌داری توانبخشی به صورت ۲۴ ساعت نگه‌داری می‌شود مناسب نیست و باید خیرین و مردم و مسئولان در این زمینه اهتمام داشته باشند.
فرماندار زاهدان گفت: توفیق خدمت به جامعه معلولین نصیب هر شخصی نخواهد شد و باید این فرصت الهی را مغتنم شمرد و با همت عالی و مضاعف حقوق انسانی و اخلاقی را رعایت کرد تا این عزیزان از شرایط مناسب زندگی برخوردار باشند.
به گزارش خبرگزاری مهر، شماره حساب ۲۳۰۰.۱۱۱.۱۷۸۳۸۵۸.۱ مرکز مهرآوران با نزد بانک توسعه تعاون آماده دریافت نذورات و کمک های نقدی خیران برای کمک به این معلولان جسمی و ذهنی است.
گزارش:میلاد جهان تاب https://www.asrehamoon.ir/vdcdon09.yt0of6a22y.html
نام شما
آدرس ايميل شما