تاریخ انتشار :دوشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۲ ساعت ۱۰:۰۱
گزارشی غم انگیز از مرگ تالاب بین الملی هامون؛

زمانی به خاطره شدن هامون نمانده است

مرگ دریاچه هامون بار دیگر مهر تأییدی بر جدیت ماجرای مرگ و محو تدریجی دریاچه‌ها و تالاب‌های ایران زده است، مرگی که در پی آن بیکاری، مهاجرت و ناامنی را به دنبال دارد.
زمانی به خاطره شدن هامون نمانده است
زمانی به خاطره شدن هامون نمانده است
به گزارش عصر هامون، دریاچه هامون سومین دریاچه بزرگ ایران پس از دریاچه خزر و دریاچه ارومیه است. این دریاچه از ۳ دریاچه کوچک تشکیل شده که در زمان وفور آب به هم متصل می‌شوند و دریاچه هامون را به عنوان بزرگترین پهنه آب های شیرین سیستان را تشکیل می‌دهند.
وجود این دریاچه نقش اساسی در زندگی مردم منطقه سیستان و بلوچستان داشته و علاوه بر اثرات مثبت طبیعی، اقتصادی و اجتماعی آن، در دین زرتشت نیز تقدس خاصی دارد. در دشت سیستان یک سری فرورفتگی ها و چاله‌های طبیعی وجود دارد که در ماه‌ های مختلف به دریاچه، باتلاق و نیزار تبدیل می‌شود و به ۳ قسمت سابوری، پوزک و هامون تقسیم می‌شود.

وسعت کل هامون‌ها در زمان پرآبی ۵۶۶۰ کیلومتر مربع بود که از این مقدار ۳۸۲۰ کیلومتر مربع متعلق به ایران است. با این اوصاف، دریاچه هامون وابسته به رودخانه هیرمند است و این وابستگی باعث شده تا هرگونه نوسانات در میزان آب آن مشکلاتی را برای کل سیستم به وجود آورد.

مزارع سیستان قبل از خشکسالی

هامون قبل از خشکسالی و رونق کسب و کار ماهیگیری
هامون در تاریخ و ادبیات اسطوره شناسی
نام دریاچه هامون در اوستا کانس اویا یا کس‌اُیا یا کَنسو،
در پهلوی کیانسی یا کیانسیه یا کیانسه و در شاهنامه فردوسی دریاچه زره و در نوشته‌های فارسی زرتشتی کانفسه آمده‌است.
در ادبیات و اسطوره شناسی ایران کهن، دریاچه هامون از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بود، به ویژه در مباحث فرجام‌شناسی دین زرتشتی در اوستا بارها به این دریاچه اشاره شده است. تیمورلنگ نیز از این دریاچه این چنین یاد می‌کند:امیر سیستان مرا سوار برکشتی کرد و روی دریاچه هامون گردش داد وبه من گفت که در دوره رستم وسعت این دریا بیش از این بود که می‌بینی. مولف حدودالعالم می‌نویسد:دریای زره به سیستان است که گرد آن سی فرسنگ است، اندر پهنای او هشت فرسنگ وگاه آب این دریا چندان بود که از رودی خیزد که از کرمان بگذرد وبه دریای اعظم ریزد.

مرگ غم انگیزسومین دریاچه ایران
سومین دریاچه بزرگ ایران که قدمتی تاریخی دارد، کاملاً خشک شده و دیگر اثری از حیات در آن دیده نمی‌شود.  دریاچه ای که روزی محل منبع معیشت و گذران زندگی مردم سیستان بود و با نابودیش دردسرهای زیادی را برای مردم سیستان از قبیل بیکاری، مشکلات تنفسی و مهاجرت بوجود آورد.
از کار افتادن رونق کسب و کار
در پی خشک شدن هامون زمان بادهای موسمی سیستان از ۱۲۰ روز به ۱۸۰ روز افزایش پیدا کرد و اوضاع این دریاچه به حدی بحرانی شد که مجلس کمیسیونی برای نجات آن تشکیل داد.
اوضاع در این منطقه به گونه‌ای است که به گفتۀ نماینده زابل تاکنون دو هزار خانواده سیستانی مجبور به مهاجرت از محل سکونت خود شده‌اند. علت خشک شدن هامون، قطع جریان رود هیرمند به این دریاچه است. قطع جریان
هیرمند از افغانستان به دلیل خشکسالی و خلف وعده و نامهربانی  همسایه شرقیمان، افغانستان صورت گرفت.

آبزیان هم قربانی خشکسالی هامون شدند
هامون به عنوان هفتمین تالاب بین‌المللی جهان و بزرگ‌ترین دریاچه آبِ شیرین کشور  شناخته میشود، دریاچه‌ای که تا کمتر از دو دهه قبل هر ساله پذیرای بیش از یک میلیون پرنده مهاجر بود. با نابودی هامون، ۱۵هزار صیاد بیکار شدند و زنانی که با بهره‌گیری از نی‌های دریاچه به تولید صنایع دستی اشتغال داشتند منبع درآمد خود را از دست داده‌اند. دامداران سیستانی با ۱۲۰ هزار رأس گاوی که تا دیروز در۷۰ هزار هکتار از اراضی دریاچه چرا می‌کردند، مهاجرت کردند و ۸۰۰ روستا تحت تأثیر هجوم شن‌های روان دریاچه قرار گرفته است. این مسئله موجب قطع شدن منبع معاش ۴۰۰ هزار سیستانی، کاهش قابل ملاحظۀ پرندگان بومی سیستان، رو به انقراض نهادن گاو سیستانی، بروز فقر و ناامنی‌های متعاقب آن به واسطه فعالیت سوداگران مرگ و گروه‌های فعال تروریستی، مهاجرت گسترده سیستانیان به مناطق شمالی کشور و زوال روزافزون صنایع دستی سیستان شده است.

قایق های بلا استفاده صیادان پس از خشکی هامون
حقه آبه چیست و ماجرا از کجا آغاز شد؟
مقرراتی که برای تخصیص منابع آب به آب‌بران تنظیم می‌شود را حقابه می‌نامند. حقابه ایران از هیرمند، به دادخواست حقوقی ایران از آبِ رودخانه هیرمند در منطقه سیستان اشاره دارد. این رودخانه
در گذشته در هر دو کشور افغانستان و ایران جاری بوده است.
با جدا شدن افغانستان از خاک ایران در سال ۱۸۵۷ میلادی به موجب معاهده پاریس، مسئله حقابه رودخانه هیرمند به یکی از مسائل مهم سیاسی، اجتماعی و زیست محیطی دو کشور مبدل شد. پس از شکست مذاکرات متعدد میان سران حکومتی ایران و افغانستان در سال‌های ۱۳۰۹ و ۱۳۲۷، با مداخله سه کشور آمریکا، کانادا و شیلی، قراردادی در سال ۱۳۵۱ میان سران حکومتی دو کشور در کابل منعقد و مقرر شد در هر ثانیه ۲۶ مترمکعب آب (معادل ۸۵۰ میلیون مترمکعب در سال) سهم سیستان و دریاچه هامون باشد.
این قرارداد میان محمد موسی شفیق نخست‌وزیر وقت افغانستان و عباس هویدا نخست‌وزیر حکومت شاهی ایران در کابل امضا شد. پیش از امضای این معاهده همواره کشمکش‌هایی بر سر چگونگی استفاده از آب هیرمند میان افغانستان و ایران وجود داشته و دو طرف با امضای این معاهده خواستند تا بر این مشکل نقطه پایان بگذارند. با این حال اختلاف نظر و کشمکش‌های سیاسی بر سر آب هیرمند میان افغانستان و ایران از گذشته‌های دور ادامه داشته و در سال ۱۳۵۱ با وجود امضای معاهده میان دو کشور به طور ریشه‌ای و بنیادی حل نشده است.
از اواخر دهه ۱۳۷۰ و همزمان با کاهش نزولات جوی و حاکم‌ شدن شرایط خشکسالی بر سیستان، میزان ورودی آب هیرمند به هامون مرتباً کاهش یافت. حاکمیت نداشتن دولتی مقتدر در افغانستان، ساخت سد کجکی روی هیرمند و نصب و به‌کارگیری انواع پمپ در مسیر رودخانه هیرمند جهت کشت خشخاش توسط کشاورزان افغانستانی، خشک شدن دریاچه هامون که هفتمین تالاب بین‌المللی جهان است را در پی داشته است.
بر اساس مطالعات صورت گرفته، در حدود ۱۴۰ هزار هکتار زمین کشاورزی که در شرق ایران موقعیت دارد، وابسته
به آب رود هیرمند است و گفته می‌شود در صورتی که جریان آب افغانستان به ایران قطع شود، این نواحی با مشکلات زیادی روبه‌رو می‌شوند. در زمان حاکمیت طالبان تلاش‌هایی برای مهار آب رودخانه هیرمند از سوی طالبان صورت گرفت که باعث نگرانی شدید ایران شد.

وقتی ساکنان هامون مهاجرت می کنند و پرندگان مهاجر می میرند

خشکیدگی دریاچه هامون به دلیل قطع جریان آبِ هیرمند، موجب افزایش زمان بادهای موسمی از ۱۲۰ روز به ۱۸۰ روز شده است. وزش این بادها به همراه گرد و غبار ناشی از بستر دریاچه و حرکت شن‌های روان از افغانستان به خصوص در فصل بهار و تابستان، زندگی را برای ساکنان این استان به خصوص شهرها و روستاهای منطقه سیستان مشکل کرده است. تالاب بین‌المللی هامون با ۴۰۰ هزار هکتار وسعت، سال‌هاست که اسیر خشکسالی و نامهربانی کشور همسایه شده و موجب شده است تا بسیاری از روستاییان به مرکز استان و یا سایر شهرهای کشور کوچ کنند. تالاب هامون که روزگاری بیش از ۳ هزار صیاد و ۳ هزار بافنده حصیر را در جوار خود به اشتغال واداشته بود امروز به دلیل خشکسالی، همه این افراد را از خود رانده و به کنج منازل و کارهای کاذب سوق داده است. هامون که یکی از بهترین زیستگاه‌های پرندگان در آسیا محسوب می شد  در حال حاضر به تلی از خاک تبدیل شده است و چندی پیش دسته عظیمی از  پلیکانهای مهاجر به علت خشک شدن آن تلف شدند، هامون روزی کانون ارتزاق بسیاری از ساکنان این منطقه بود ولی امروز به کانون بحران برای مردم منطقه تبدیل شده است.

پلیکان های مهاجر در هامون زنده

مرگ پلیکان های مهاجر که پس از سفری طولانی با خشکی هامون روبرو شدند
آیا
راه نجاتی برای هامون وجود دارد؟

معصومه ابتکار در سفری که به همراه وزیر نیرو در 5دی ماه به سیستان داشت گفت: بحث حق‌آبه ایران با جدیت پیگیری می‌شود، و هنوز دو هفته از بازدید وی نگذشته بود که گری لوییس نماینده ارشد سازمان ملل در ایران برای بازدید از تالاب هامون به سیستان سفر کرد، که وی ازاینکه تاکنون صدای مردم سیستان را کسی نشنیده است متعجب شد و گفت:به مردم سیستان قول می دهم صدایشان را به گوش مجامع بین المللی برسانم و پیگیر مسئله هامون باشم.
دراین میان کارشناسان معتقدند اگرچه عملکرد افغانستان در ساخت سد کجکی بر رود هیرمند و همچنین منحرف ساختن آب هیرمند عامل اصلی در خشک شدن هامون است اما سهم مسئولان کشورمان در این فاجعه زیست محیطی کم نیست. در این سال‌ها دیپلماسی ما ضعیف ارزیابی می شود به طوری که مقامات افغانستان هم به این مسئله اشاره دارند که به قول‌هایشان عمل نکرده‌اند اما به دلیل ارتباطات و پی‌گیری‌های کمی که از طرف مسئولان کشورمان انجام گرفته، هامون به این حال و روز افتاده است.
امروز نگاه مردم سیستان به عملکرد دولت مردانی است که شاید بتوانند با تدبیری مناسب امید مردم سیستان و زندگی از دست رفته را دوباره به هامون برگردانند.

گزارش از مقدم/ عکاس رسول عباسی
انتهاي پیام/3338 https://www.asrehamoon.ir/vdcee78e.jh8f7i9bbj.html
نام شما
آدرس ايميل شما

دست سید باقر درد نکنه
علی بادین
یکی به داد هامون برسه !!!!!!!!!!!!!!