تاریخ انتشار :سه شنبه ۱۶ تير ۱۳۹۴ ساعت ۱۴:۲۳
آیا با پاک کردن صورت مسئله و کش وقوس های بی معنا لب های خشکیده مردم سیستان سیراب خواهد شد؟ بروید صورت مسئله را حل کنید، صورت مسئله جای دیگری است...
بودجه‌های میلیاردی مبارزه با ریزگردها در سیستان چه شد؟/ کدام مسئول، مسئولیت امروز را قبول می‌کند؟/ کم آبی بعلاوه بحران گردوغبار آن هم هفت ب
به گزارش عصرهامون به نقل از مطالبه گر، از همان ابتدا که طبق سنوات گذشته مردمان منطقه سیستان چشم انتظار میهمان ناخوانده ی خود بودند تا بادهای خانمان برانداز و طوفان های شن را دوباره تجربه کنند در خبرگزاری ها ذکر شد بودجه ای میلیاردی برای توزیع سبد غذایی در سیستان و روستاهایش تصویب گشته است. اما آیا این همه ماجرا بود؟

طبق آخرین معاهده موجود میان ایران و افغانستان آنچه که به عنوان حق آبه سیستان مطرح شده چیزی حدود یک سوم نیاز واقعی سیستان می باشد. این معاهده بین المللی در دهه ۵۰ و در زمان رژیم شاهنشاهی منعقد گشته که تماما به نفع طرف افغانی و به سود دلال های درباری بوده است.

این معاهده حق آبه سیستان را ۸۲۰ میلیون متر مکعب مقرر داشته در حالی که نیاز واقعی آب در سیستان برای تامین مصارف کشاورزی و تغذیه هامون چیزی نزدیک به ۳ میلیارد متر مکعب است. سیستم دیپلماسی ایران در سالهای ابتدایی انقلاب درگیر بحران جنگ بوده و طبعا انتظار معقولی هم نبوده تا از همان ابتدا پیگیری تجدید نظر در حق آبه سیستان آغاز گردد اما آیا از زمان پایان اوضاع بحرانی که طبیعت جنگ بود تا کنون که ۲۷ سال زمان طی می شود زمان مناسبی برای پیگیری این تجدید نظر نبوده است؟ قطعا بوده است، پس چرا این عمل دیپلماتیک صورت نگرفته است؟

مروری بر سابقه نطق های سیاسیون راجع به سیستان و عملکردشان در حوزه جغرافیایی سیستان ما را بی گمان به یک دوگانگی وا می دارد، تمامی روسای جمهور در این مدت راجع به سیستان و حق آبه آن نطق های بلندی داشته اند اما دریغ از عمل! برای مثال نمایندگان استان متذکر شده اند مشکلات آب سیستان را به حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی منتقل کرده اند تا وی به عنوان دبیر مجمع تشخیص مصلحت این نظام وارد گود شود، اما کدام عمل میدانی تایید کننده دلسوزی ایشان برای مردم سیستان است؟

در بررسی عملکرد اخیر ایشان هیچ کارنامه مشخصی در این باره وحود ندارد، در دولت های پس از ایشان تا دولت فعلی که در دست اصحاب تدبیر وامید هست نیز وعده ها فراوان بوده اما عمل ها، هیچ! دکتر روحانی در سفر خود که مربوط به فروردین ماه ۹۳ می شود اظهار داشت: ” یکی از اهداف سفر ما به کشورهای افغانستان و عمان، توسعه استان سیستان و بلوچستان به دلیل هم‌مرز بودن با این کشورها بود؛ به ویژه در افغانستان بر روی حق آب این استان از هیرمند تاکید کردیم تا شاهد آبادانی دوباره هامون، جازموریان و دیگر تالاب‌های این استان باشیم.” خب آیا در طول این یک سال و چند ماه می توان تحرکی جدی ودیپلماتیک در حوزه حق آبه هیرمند را سراغ داد؟ اگر هست بسم الله بگویند!

اما مشکلی اساسی تر پاک کردن صورت مسئله توسط دولتیون محترم است، وقتی جهادگران دیپلماتیکشان تمام هم و غمشان در هتل کوبورگ خلاصه شده است نباید هم توقع داشت به گمانشان خاطر پریشان این خطه رنجدیده خطور کند، خاطرشان در وین گره خورده است آن وقت توزیع سبد غذایی می شود عمل به هنگام برای مبارزه با پدیده گرد وغبار در سیستان! ( آن هم با بودجه های میلیاردی) چرا کسی به فکرحل کردن مسئله حق آبه سیستان نیست؟ با توزیع سبد غذا مشکل حل می شود و یا آقایان صدا خفه کن بر سر وجدان خود می گذارند؟ چرا صورت مسئله پاک می شود؟ آیا با پاک کردن صورت مسئله و کش وقوس های بی معنا لب های خشکیده مردم سیستان سیراب خواهد شد؟

اما راه حل چیست؟ طبیعت ماجرا این است تا یک جهاد دیپلماتیک برای کسب حق مردم این منطقه صورت پذیرد و آنگاه که هامون وهیرمند سیراب باشند نه نیازی به بودجه های میلیاردی توزیع سبد غذایی است و نه نیازی به هزینه های میلیاردی تری است که به بهانه پدیده گرد وغبار صورت می پذیرد، مانند ۶ میلیارد بودجه تثبیت شن های روان! اگر هامون و هیرمند سیراب باشند هم ایجاد اشتغال و احیای شغل های از دست رفته صورت می پذیرد و هم آنکه امنیت اقتصادی برمنطقه حاکم خواهد شد. و آن ۶ میلیارد هم می تواند خرج تولید شغل و یا حمایت از تولید در استان گردد.بروید صورت مسئله را حل کنید، صورت مسئله جای دیگری است.

انتهای پیام/ 7250 https://www.asrehamoon.ir/vdcgzn9u.ak9zn4prra.html
منبع : پایگاه خبری تحلیلی مطالبه گر
نام شما
آدرس ايميل شما