تاریخ انتشار :شنبه ۲۶ تير ۱۴۰۰ ساعت ۱۴:۰۸
حسن ميرشكار، استاد جامعه‌شناسی دانشگاه آزاد زاهدان گفت: عدم تعهد در رابطه‌ها، عدم ثبات و ‏اطمینان روانی می تواند منشأ اضطراب مضاعف در بين نوجوانان و جوانان شود.‏
عدم تعهد در رابطه‌ها منشا اضطراب مضاعف در بين افراد است/ از بررسی ‏جامعه‌شناسی قمه‌کشی هليا تاآشفتگی در رابطه‌های دم‌دستی
حسن ميرشكار در گفت وگو با عصرهامون بیان کرد: ناپایداری پیوندها ورابطه‌های انسانی در دنیای مدرن و ‏ناامنی این روابط باعث می‌شود فرد مدرن به علت احساس تنهایی بيشترو فزاینده‌تری اقدام به برقراری روابط با ‏دیگران هرچند کوتاه‌مدت کند،‎ ‎که عدم تعهد در رابطه‌ها، عدم ثبات و اطمینان روانی می تواند منشأ اضطراب ‏مضاعف در بين نوجوانان و جوانان شود.‏

وی در ادامه به بررسی قمه‌کشی هليا تحت عنوان پديده خشونت و قمه‌کشی و همچنین چرايي دعواي دختران ‏دهه هشتادي در سالهاي اخير اشاره کرد و افزود: طبق نظریه باومن، فاصله مدرنیته جامد و سیال، مجموعه ‏بی‌سابقه و جدیدی را برای فعالیت‌های مربوط به اوقات فراغت زندگی فردی خلق کرده، این مجموعه باعث شده ‏افراد با چالش‌هایی روبه‌رو شوند که هرگز قبلاً با آن مواجه نبوده‌اند. ‏

وی ادامه داد: اشکال اجتماعی و مؤسسات گوناگون توانایی زیادی برای ثابت نگه‌داشتن (بدون تغییر) قالب‌ها و ‏چارچوب‌های فعالیت انسانی و طرح‌های طولانی و بلندمدت زندگی را ندارند و نمی‌توانند در این زمینه هم موفق ‏باشند؛‎ ‎بنابراین افراد مجبور به یافتن مسیرهای دیگری برای سازمان دادن زندگی‌شان هستند.‏

به گفته وی، در مدرنیته سیال، افراد باید فعالیت، طرح‌های عملیاتی و محاسبات خود را با در نظر داشتن ‏هم‌زمان منافع و مضرات و تحت شرایط عدم اطمینان خاص بسنجند‎.

این جامعه شناس ادامه داد: رابطه‌های كنوني برخلاف افراد دهه‌های شصت به قبل استواری و استحکام پیشین را ‏نداشته و به ‌انحاء مختلف منعطف شده، به‌عنوان‌مثال درگذشته پديده اجتماعي طلاق قبح زيادي در جامعه ‏داشت و زن جرات رفتن به خانه پدري را نداشت و درواقع امنيت و استحكام در رابطه به بهاي تحمل شرايط ‏موجود مهمتر از آزادي و اختيار بود. هرچند در چنين روابطي ارزش‌های موجود در جامعه و تعهداتي كه بر عهده ‏مرد و زن گذاشته‌شده فشارهایی به افراد وارد می‌کرد و آدم‌ها را برای ماندن در رابطه الزام می‌کرد، آن‌ها را ‏مجبور به پذیرفتن قیدها و تعهدات سنگین می‌کرد.‏

وی تصریح کرد: امروز اما روابط آزادتر و کم‌تر مقید شده فرد حاضر به پذيرش ناامني و جدايي در قبال آزادي ‏خود می‌شود و با توجه به آمارهاي طلاق و ناپايداري در رابطه‌ها به نظر در اكثر موارد افراد امنیت و پایداری ‏تضمین‌شده ندارند، ولي آزادي كه در پي آن هستند با شدت بسياري از طريق شكستن پيوندهاي پی‌درپی آن را ‏نمی‌یابند و بااین‌حال افراد اساساً برای گریز از تنهایی و امنیت عاطفی دوباره به سمت رابطه می‌روند؛ و اين مهم ‏منشأ اصلي اضطراب مضاعف در بين نوجوانان و جوانان و دعواهاي دخترانه و امثال هليا می‌شود؛ حال انتخاب با ‏ما است تا شکل قديم از رابطه و امنيت را مقدم برآزادي بدانيم و یا اين شکل اخير را انتخاب کنیم‎.

‏ مسئله «فرديت و تعهد»‏

به گفته وی، دورکیم جامعه‌شناس اعتقاد دارد در جوامع سنتی مبتنی بر روابط چهره به چهره با روابط صمیمی ‏عاطفی بوده، ارزش‌های جمعی و گروهی نسبت به ارزش‌های فردی از اولویت بیشتری برخوردار است.‏

میرشکار اذعان کرد: در جامعه مدرن برخوردها منطقی و عقلانی بنا بر منفعت‌های فردي است در فرهنگ مدرن ‏اشخاص به‌طور افراطی مشغول در برطرف کردن نیازهای شخصی خود و بسیار زودرنج شدند، در خانواده‌ها با مهم ‏شدن نیازهای شخصی، افراد با کوچک‌ترین مشکلی به طلاق گرفتن روی‌ می‌آورند. ‏

به عقیده وی، در سبک مدرنیته آسایش هر شخص حائز اهمیت است و آن‌ها تمایل کمتری برای فرزند پروری و ‏پذیرش مسئولیت‌های اجتماعی دارند، در مقابل در زندگی سنتی صله‌رحم بیشتر صورت می‌گرفت، افراد با ‏یکدیگر صحبت می‌کردند و مشکلات روحی و روانی کمتر بود‎.

این جامعه شناس اظهار کرد: آنچه انسان مدرن را از رابطه‌های طولاني و تعهد به يك گريزان می‌کند، تعهد و ‏امنيتي است که بهای آن كاستن از آزادی براي او باشد، بنابراين پسر و دختر در کنار نیاز به هم برای پر کردن ‏حس تنهایی، خواهان آزادی نامحدود خود نیز هستند و در صورت اشکال‌گیری از طرفين به‌راحتی به رابطه خود ‏خاتمه می‌دهند و چنين رخدادي موجب احساس ناامني شديد و ريشه اصلي اضطراب در بين طرف رابطه و به ‏خصوص دختران می‌شود.‏

انتهای پیام/‏
https://www.asrehamoon.ir/vdcjxhevauqetoz.fsfu.html
نام شما
آدرس ايميل شما