تاریخ انتشار :چهارشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۱۸
یک بازداشتی فتنه 88 طی اظهاراتی از این گفت که "نافرمانی مدنی" کمک به نظام است و انسداد را رفع می‌کند!
حقی که از اصلاح‌طلبان نجیب سلب شد/ افشاگری ابتکار درباره "کیمیا علیزاده"
به گزارش عصرهامون به نقل از «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. هر روز ۰۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.*** 

آغاز به کار کمیته‌های مجازات حجاریان
حقی که از اصلاح‌طلبان نجیب سلب شد

ماجرای تأکید شورایعالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان مبنی بر ندادن لیست و تحریم خاموش انتخابات وارد ابعاد تازه‌ای شده است.

علی صوفی، از وزرای دولت اصلاحات و عضو شعسا به تازگی در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری دولتی ایرنا با تأکید بر اینکه هیچ حزب و گروه اصلاح‌طلبی حق ندارد در صورت معرفی کاندیدا از نام و برند "اصلاح‌طلبی" استفاده کند! گفته است:‌ حزب مردم‌سالاری، اعتماد ملی یا هر کدام از احزاب که داوطلب دارند، می‌توانند از نامزدهای خود حمایت کنند و نمی‌توانند از برند و عنوان اصلاح‌طلبی استفاده کنند چون این داوطلبان در خصوص اصلاح‌طلب، خالص و کارآمد بودن نامزدها از سوی شورای‌عالی ارزیابی نشده‌اند.

او می‌افزاید: اصلاح‌طلبان تصمیم گرفتند ریسک نکنند و وقتی احزاب به شکل مستقل وارد می‌شوند طبیعتا تابع راهبرد نهادهای اصلاح‌طلبی نیستند.

صوفی در بخش دیگری از صحبت‌های خود درباره درخواست "مصطفی کواکبیان" رییس دوره‌ای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات برای ارائه لیست انتخاباتی در تهران، گفت: آقای کواکبیان با چه مجوزی چنین درخواستی دارند؟ باید اول نظرش را در شورای هماهنگی مطرح کرده و در صورت تصویب و اجماع چنین رویکردی را اعلام کند.

این فعال اصلاح‌طلب تصریح می‌کند: همه اعضای شورای هماهنگی دارای حق و حقوق هستند و باید در راستای تصمیمات شورای‌عالی سیاست‌گذاری عمل کنیم و تلاش کنیم خدشه‌ای به اعتبار اصلاح‌طلبان وارد نشود. آقای کواکبیان چون تایید صلاحیت شده است می‌خواهد اصلاحات را به پای خود هزینه کند که درست و عقلانی نیست.[1]

*قبل از صوفی، یک عضو حزب ندای ایرانیان نیز خبر مهمی را از جلسه شعسا نقل کرد و گفت:‌ محمدرضا عارف رییس شورای سیاستگذاری اصلاح‌طلبان نیز نظرش بر ارائه لیست در تهران است ولی نظر او و چند حزب دیگر از جمله ندای ایرانیان و مردم سالاری رای نیاورد.[2]

در همین حال حزب کارگزاران سازندگی نیز دیگر نحله اصلاح‌طلبی است که اعلام کرده حتما در انتخابات شرکت می‌کند و بر خلاف تحریم خاموش ستاد اصلاحات اما فهرست انتخاباتی هم خواهد داد.[3]

اما با آنچه که صوفی مبنی بر ممنوعیت استفاده از عبارت "اصلاح‌طلبی" گفته است، معلوم نیست این احزاب و سایر گروه‌های چپ موافق حضور در انتخابات؛ چگونه باید خود را به مردم معرفی کنند؟!

در تتمه این اظهارات نیز صحبت‌های اخیر سعید حجاریان خواندنیست که بر تصفیه سازمانی اصلاح‌طلبان نجیب و چپ‌های معتقد به حضور در انتخابات تأکید کرده بود.[4]

تأکیدی که همانطور که مشاهده می‌شود تا این لحظه شامل مصطفی کواکبیان شده و می‌رود تا اصلاح‌طلبانی دیگر را هم در آنسوی خط ممیزی اصلاحات قرار دهد.
ما پیش از این و در مجموعه وبلاگ مشرق به مخاطبان محترم توضیح دادیم که هدف ستاد اصلاحات از "تحریم خاموش انتخابات"؛ کم‌رمق‌سازی انتخابات و نامشروع جلوه دادن نظام اسلامی است.

هدفی که با توجه به استشمام بوی "فتنه اقتصادی" به مشام امثال خاتمی و تاجزاده و حجاریان خورده است و بالتمامه به سیاست خیابانی می‌اندیشد.

در این میان طبیعیست که اصلاح‌طلبان نجیب و جریاناتی مثل سازندگی که ارکانی از آن تجربه خوبی از تقلا برای براندازی ندارند؛ تمایلی به همراهی با این سیاست ندارند و از طرفی نمی‌خواهند خود را به دست برخورد احتمالی نظام اسلامی با رفتار خائنانه "تحریم خاموش انتخابات" بسپارند.

البته این نکته حائز اهمیت است که به هر حال مهر تحریم خاموش بر پیشانی اصلاحات حک خواهد شد و اصلاح‌طلبان نجیب و طیف چپ معتقد به حضور در انتخابات حتما باید رفتارهای برائت‌جویانه شاخصی را برای شریک نشدن در خیانت به نظام و به مردم تدارک ببیند تا متهم به "خروج از دموکراسی" نشود.

گفتنیست، ستاد اصلاحات در حالی مدعی فهرست ندادن به دلیل کمبود کاندیداهای تأییدی شاخص است که فرض بر صحّت مدعا باید به مردم توضیح بدهد که چرا حاضر به تکرار رفتارهای ائتلافی خود در انتخابات‌های 92 و 94 نیست و ایضا چرا قصد اعتماد به جوانان اصلاح‌طلب و چهره‌های تأیید شده را ندارد؟!

***
"به‌طور خاص حمایت شد و امتیازات ویژه‌ای گرفت"
افشاگری ابتکار درباره کیمیا علیزاده

معصومه ابتکار، معاونت امور زنان و خانواده رئیس‌جمهور در بخشی از یک مصاحبه با روزنامه همشهری پیرامون مهاجرت کیمیا علیزاده، عضو تیم ملی تکواندو از ایران گفته است:‌

"موردی که به آن اشاره شد (علیزاده)، جزو افرادی است که به‌طور خاص حمایت شد و امتیازات ویژه‌ای گرفت. برای خیلی‌ها هم که او را می‌شناختند، جای تعجب داشت که چرا با این همه حمایت و امتیاز خاص، باید این اتفاق می‌افتاد."

او می‌افزاید: به‌نظرم این روند ادامه پیدا نمی‌کند. اینجا دختران ورزشکار ما، بیش از هر جای دیگری احساس امنیت و هویت خواهند کرد. برای مردم خودشان بازی می‌کنند و افتخاراتشان اینجا طور دیگری دیده می‌شود.
 
 ابتکار همچنین در ادامه اشاره به حمایت‌ها از کیمیا علیزاده، به مهاجرت برخی ورزشکاران زن علیرغم حمایت‌ها می‌پردازد و تصریح می‌کند: من سؤال کردم. بیشتر این مهاجرت‌ها موارد خاص است. به هر حال باید قبول کنیم جنگ روانی علیه مردم ایران خیلی سنگین است. این جنگ می‌تواند تأثیرات خودش را یک‌ جاهایی بگذارد و فرد را دچار تردیدهایی کند. این بچه‌ها مورد هدف هستند و روی آنها کار می‌شود.[5]

*اتفاقی که در قبال خانم کیمیا علیزاده دامنگیر مسئولان دولتی و اصلاح‌طلب شد این بود که بدون تدبیر حاتم‌بخشی کردند و به کسی هدایای کلان پرداختند که بعید است حتی اندکی درباره آینده او، رفتارهایش و تربیت خانوادگی‌اش تأمل کرده باشند.

البته این بلیه مخصوص جوامعی است که مسئولانش و رجالش متأثر از فضای مجازی و پروپاگاندای شبکه‌های غیر متعهد رسانه‌ای باشند و اصطلاحا به دنبال لایک بیشتر بگردند.

جالب است که برخی محافل تحلیلی کشور با مشاهده موج حمایت از خانم علیزاده در همان روزها؛ این هشدار را مطرح کردند که موج برساخته اینچنین که البته توسط شبکه رسانه‌ای در خارج از مرز نیز حمایت می‌شود؛ بعید است که اجازه بدهد یک آینده بدون حاشیه برای خانم علیزاده شکل بگیرد.

هشداری که البته توسط مقامات محترم دولت و مسئولان ارشد ورزشی به یکسو نهاده شد!

در پرونده خانم علیزاده البته این عبرت مهم نیز نهفته است که مسئولان محترم دولتی و اصلاح‌طلب بایستی بیش از این به بیان مثبتات کشور و مثلا حمایت‌های انجام شده از قهرمانان ورزشی اهتمام داشته باشند تا مجبور نشوند پس از دروغ‌پردازی یک چهره سست‌عنصر؛ مجبور به بیان بخشی از واقعیت‌ها بشوند و مثبتاتی مثل حمایت‌های مطلوب از قهرمانان ورزشی را پس از دیر شدن بیان کنند.
***
در اتاق فکر فرماندهان فتنه اقتصادی چه می‌گذرد؟
بهشتی: "نافرمانی مدنی" کمک به نظام است!

علیرضا بهشتی، فعال اصلاح‌طلب و از دستگیرشدگان فتنه 88 به تازگی در اظهاراتی که شماره اخیر نشریه ایران فردا آنها را منتشر کرد با اشاره به دو رفتار اعتراضی جمعی در کشورهای ایسلند و آمریکا گفته است:

"نافرمانی مدنی به نظر من بحث بسیار مهمی است. نافرمانی مدنی، براندازی نیست. اغتشاش نیست، شورش و هرج و مرج نیست. جاهایی ساختار به انسداد برخورد می‌کند. به سبک‌هایی به هم می‌خورد که قانون دیگر نمی‌تواند، حتی قانون اساسی نمی‌تواند حل کند. اینجا نافرمانی‌ها و جنبش‌های مدنی به کمک نظام می‌آید! برای بقای نظام کمک می‌کنند... برای اینکه شکل بدهد و این تحوّل را ایجاد کند."

*تئوریزه کردن "سیاست خیابانی" خاصّه در ماه‌های اخیر که منجر به اغتشاشات آبان 98 نیز شد؛ یکی از اصلی‌ترین برنامه‌های فرماندهان فتنه اقتصادی در ستاد جریان سیاسی خاص است.

آنها به این می‌اندیشند که به هر نحوی از انحاء و به هر عنوانی، مردم را به خیابان بکشانند و بعد هم به نظاره پیامدهای غیر قابل کنترل این رخداد بنشینند!
این در حالی است که نافرمانی مدنی در کشورهایی مثل فرانسه و آمریکا مترادف با رفتار قانونی است و تجمع خیابانی در این کشورها نیز به گواه آنچه که خانم هانا آرنت در کتاب انقلاب خویش می‌نویسد؛ به معنی رساندن صدای اعتراض یک جمع به گوش حاکمیت است نه به معنی تجمع مخالفان نظام و یا رفتارهای آنارشیک.

جالب است که این حقایق مترتب بر نافرمانی مدنی در کشورهای دموکراتیک؛ هرگز از جانب چهره‌هایی مثل بهشتی، علوی‌تبار، حجاریان و تاجزاده بعنوان مشوّقین نافرمانی خیابانی به مردم گفته نمی‌شود...

مع‌الوصف ما نیز با آقای بهشتی هم‌نظریم که نافرمانی مدنی اتفاقا به تقویت دموکراسی می‌انجامد اما با همان تعریفی که از ظاهر آن مستفاد می‌شود و در کتاب انقلاب نیز آمده است. نه با تعریف و کنترل از راه دور آقایان که منجر به رخدادهای تلخی مثل اغتشاشات سال 88، اغتشاشات دیماه 96 و اغتشاشات آبان 98 می‌شود.

ما جهت تنویر بیشتر؛ این نکته را برای مدّقین و اذهان آگاه بیان می‌کنیم که چرا در تجمعات خیابانی در کشورهای دارای سابقه دموکراسی؛ پرچم آن کشور بر دوش معترضین دیده می‌شود اما در ایران و در هر سه اغتشاش اشاره شده؛ شاهد شدیدترین توهین‌ها به مقدسات و به نمادهای مردم و نظام اسلامی بودیم و ایضاً حادثه تلخ "پرچم‌سوزی" را نیز دیدیم؟!

حتما آقای بهشتی و امثال او پاسخ غیر منتظره‌ای برای این سؤال مهم دارند...
گفتنیست، علیرضا بهشتی قبل از ارائه تئوری "راه حل بودن نافرمانی مدنی"! طی اظهاراتی در دو مقطع مدعی وجود جنبش نان و بحران مشروعیت در ایران اسلامی شده بود. تطبیق این دو سابقه بهتر می‌تواند هدف نظریه‌پردازی بهشتی درباره نافرمانی مدنی را افشا کند.

مدت‌ها قبل از بهشتی، سعید حجاریان نیز در اظهاراتی جامعه ایرانی را "عام‌البلوی" توصیف کرده بود.

علیرضا علوی‌تبار نیز یکی دیگر از همین افراد است که بر مانیفست‌سازی برای اعتراض و زمینه‌سازی برای تحرّک مردم در خیابان تلاش می‌کند.
این فرد حتی زمانی این نکته را هم بیان کرد که مردم باید پس از به خیابان آمدن؛ بلافاصله نقاط حساس نظام را اشغال کنند![6]

جالب است که این تأیید و تشویق‌ها با همکاری خواسته یا ناخواسته طرح بنزین در ستاد دولت؛ منجر به "فتنه اقتصادی" و اغتشاشات تلخ آبان 98 شد اما طراحان فوق‌الذکر همچنان مشغول تئوری‌پردازی بیشتر برای تحرک خیابانی هستند.

و این در حالی است که نه با بهانه این افراد یعنی مشکلات معیشتی مردم و از جمله "گرانی" تعامل بهبوددهنده لازم (بصورت نظارت جدی بر قیمت‌ها) صورت گرفته است و نه در سطح برخورد سیاسی شاهد موضع‌گیری خواص در مقابل حرکات شوم معتقدان به سیاست خیابانی هستیم.

***
1_ www.irna.ir/news/83667953/
2_ www.irna.ir/news/83669928/
3_ http://sazandeginews.com/News/6821
4_ mshrgh.ir/1038706
5_ http://newspaper.hamshahrionline.ir/id/94818
6_ mshrgh.ir/979440
 
 
 انتهای پیام/
https://www.asrehamoon.ir/vdcjiyevmuqe8oz.fsfu.html
نام شما
آدرس ايميل شما