تاریخ انتشار :شنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۳ ساعت ۱۲:۳۹
عضو هیات علمی دفتر مطالعات و تحقیقات زنان گفت : زمانی که یک مسئله به سمتی می‌رود که به یک روندی در شرایط عصبی تبدیل شود، نیاز به این دارد که یک عزم جدی هم از طرف مردم و هم از طرف مسئولان برای محکوم کردن این مسئله و بستن راه‌های دسترسی افراد به اقلامی از این طریق و مواردی ازاین‌دست به وجود بیاید و جلوی تبدیل‌شدن این قضیه به یک روند را بگیرد. من شخصاً ارتباطی بین این مسئله و بحث زنان نمی‌بینم.
فریبا علاسوند
فریبا علاسوند

به گزارش سرويس سياسي عصر هامون، مهمترین سوژه ای که این روزها رسانه ها بدان پرداخته اند و برخی نیز در حال سودجویی و منفعت طلبی از این ماجرا می باشند، موضوع اسیدپاشی در شهر اصفهان می باشد. رسانه های اپوزیسیون و برخی رسانه های داخلی مرتبط با  جریان اصلاح طلبی نیز بر کوس ماجرا زده و آن را به نفع پازل دشمن پررنگ کرده اند.در حال حاضر آنچه که محور مشترک این رسانه ها می باشد، این است که دائماً مطرح می شود که زنان در ایران آزادی ندارند و این بحث اسیدپاشی را به این موضوع ربط می‌دهند. در این رابطه با شبکه اطلاع رسانی راه دانا گفت و گوی مشروحی را با خانم فریبا علاسوند کارشناس و پژوهشگر حوزه زنان و عضو هیأت علمی دفتر مطالعات و تحقیقات زنان ترتیب داده ایم که مشروح آن در ادامه آمده است:

*اسیدپاسی ناشی از سادیسم های روانی برخی اشخاص است

*هیچ ارتباطی بین اسیدپاشی و آزادی زنان وجود ندارد

فریبا علاسوند  در رابطه با موضوع اسید پاشی  و ارتباط آن با موضوع آزادی زنان گفت:  اولاً کسانی که این ادعا را می‌کنند باید معلوم کنند که ارتباط بحث اسیدپاشی با مسئله آزادی زنان در چه چیزی است؟ اسیدپاشی رفتاری است که تقریباً در تلقی همه انسان‌ها یک رفتار زشت و شنیع است و در جامعه ما نیز از بالاترین شخصیت‌های نظام تا سایر شخصیت‌ها نسبت به این مسئله به‌شدت عکس‌العمل نشان داده‌اند. دولت نیز حمایت‌های ویژه‌ای از مصدومان این حادثه کرده است و همین‌طور قوه‌قضائیه در این رابطه در حال پیگیری است و حتماً افرادی که این عمل غیرانسانی را مرتکب شده‌اند را مجازات می‌کند؛ بنابراین روشن می‌شود که این مسئله اصلاً با بهره‌گیری‌های سیاسی‌ای که در داخل و خارج از مسئله اسیدپاشی می‌شود، ارتباطی ندارد.

وی اضافه کرد: در بررسی‌ها نشان داده‌شده است که مسئله اسیدپاشی در بسیاری از مواقع، یک رفتار و واکنش خیلی شخصی عده‌ای از افراد است و در این خصوص گاهی هم بوده است که زنی مرتکب این عمل شده باشد و در پرونده‌های قضایی وجود دارد که زنی مرتکب اسیدپاشی به زن دیگری شده است؛ بنابراین این مسئله هیچ ربطی به مقوله آزادی ندارد و درواقع واکنش غیرانسانی و غیرمنطقی عده‌ای در شرایط خیلی بد عصبی است.

عضو هیات علمی دفتر مطالعات و تحقیقات زنان با اشاره به اینکه  این‌گونه اقدامات انتقام‌جویی‌های فردی اشخاص و یا سادیسم‌های روانی برخی افراد است، تصریح کرد: زمانی که یک مسئله به سمتی می‌رود که به یک روندی در شرایط عصبی تبدیل شود، نیاز به این دارد که یک عزم جدی هم از طرف مردم و هم از طرف مسئولان برای محکوم کردن این مسئله و بستن راه‌های دسترسی افراد به اقلامی از این طریق و مواردی ازاین‌دست به وجود بیاید و جلوی تبدیل‌شدن این قضیه به یک روند را بگیرد. من شخصاً ارتباطی بین این مسئله و بحث زنان نمی‌بینم .

عضو دفتر مطالعات و تحقیقات زنان حوزه علمیه قم در خصوص اینکهدر شرایط فعلی عده‌ای قصد دارند نه‌فقط از مسئله اسیدپاشی بلکه از مسائل مختلف ما سوءاستفاده کنند و افکار اسلامی را مشتبه و بدچهره نشان بدهند.خاطر نشان شد: بارها نیروی انتظامی از منابع رسمی اعلام کرده است که مسئله اسیدپاشی خیلی ربطی به بدحجابان نداشته است و خانواده‌های متدینی هم هستند که برای دخترانشان این اتفاق افتاده است. به نظر من همزمانی این رخداد با تثبیت قانون مربوط به آمران به معروف و ناهیان از منکر درواقع زمینه را فراهم کرد برای این سوءاستفاده‌ها وگرنه هیچ فرد متدینی در سرتاسر کره زمین برای جلوگیری از یک منکر دست به چنین اقدامی نمی‌زند. در فقه اسلامی اصولاً به‌جز تذکر لسانی هیچ مرحله‌ای از مراحل انجام امربه‌معروف و نهی از منکر بر عهده افراد و اشخاص نیست، حتی مسلمانان از این اقدام منع شده‌اند؛ بنابراین اگر کسی از مرتبه لسانی و زبانی خارج شود و به مرتبه‌های دیگر امربه‌معروف و نهی از منکر منتقل شود کار غیرشرعی مرتکب شده است. در حقیقت اگر جلوگیری از یک منکر مستلزم به‌کارگیری قوه قهریه، تنبیه و مسائلی از این قبیل باشد فقط و فقط انجام این کار در حیطه اختیارات حاکم اسلامی است و این موضوع را هرکسی که با ادبیات و اولیات رساله‌های عملیه شیعه آشنا باشد، می‌تواند به‌وضوح درک کند.

*حجاب برتر باید تبدیل به مطالبه عمومی شود

*اکثر مردم نسبت به بدحجابی تنفر دارند

*باید سرمایه اجتماعی بدحجابان را کاهش داد

استاد جامعةالزهرا اظهار داشت: در حال‌ حاضر در کشور ما یک مقداری در خصوص مسئله بدحجابی اختلاف فرهنگی و رویکردی وجود دارد. به‌طور مثال ممکن است در برخی از جاها یک پوشش خاصی به‌عنوان عرف جامعه پذیرفته‌شده باشد و مانتو و روسری را جامعه و مردم پذیرفته باشند. در این ‌شرایط مثلاً اگر کسی بخواهد به دنبال ترویج حجاب برتر باشد، نمی‌تواند با اتکا بر این عرف و این تلقی عمومی کارش را پیش ببرد؛ بنابراین اگر ما به دنبال ترویج چیزی به‌عنوان حجاب برتر و چادر هستیم باید این را تبدیل به‌عنوان مطالبه عمومی و عرفی در بین مردم کنیم.

وی افزود: می‌شود گفت که حدودی از بدحجابی‌ها و بدپوشی‌ها، موردتنفر خیلی از مردم است و جامعه در جایگاهی است که درصد کمی که خیلی بد می‌پوشند را هنوز نمی‌پسندد. ممکن است گروهی از مردان به‌دلیل‌اینکه از این نوع پوشش لذت می‌برند و از این فضا استفاده‌های غریزی و شهوانی می‌کنند، موافق رواج این نوع از بدپوشی‌ها باشند ولی به‌طور طبیعی اکثر مردم این را دوست ندارند.

 این پژوهشگر حوزه زنان با اشاره به اینکه ما می‌توانیم روی مرتبه به مرتبه بحث بدپوشی‌ها، برنامه‌ریزی کنیم، گفت: در وهله اول  باید روی این بی‌میلی و بی‌رغبتی و تنفر مردم نسبت به این بدپوشی‌های خیلی شنیع، کار کنیم و دائماً حساسیت‌های مردم نسبت به این مسئله را فعلیت ببخشیم و مشتعل نگه بداریم؛ اگر در این کار موفق شویم و مردم دیگرکسی را که خیلی بد می‌پوشد و رفتارهای خلاف عرف دارد را نپسندند، به‌طور حتم این عده بدپوشش، سرمایه اجتماعی‌شان را از دست خواهند داد و همیشه یا در محدودیت می‌مانند یا اینکه ممکن است به سمت رفتارهای درست کنترل و هدایت شوند.

*ما نمی توانیم به جایگاه زن در تاریخ کهنمان اتکا کنیم

* تصاویر مستهجن ماهواره عادی سازی را در جامعه پیگیری می کند

علاسوند از بین رفتن حساسیت‌های مردم  را مبحث خیلی مهمی دانست و خاطرنشان شد: ما نمی‌توانیم به تاریخ کهنمان اتکا کنیم و بگوییم که درگذشته، همیشه زنان ایرانی عفیف و محجبه بوده‌اند؛ در شرایط فعلی اگر حساسیت‌های مردم از بین برود ما دیگر نمی‌توانیم به‌راحتی و ازلحاظ فرهنگی روی مسئله حجاب کار کنیم. به‌عنوان‌مثال اگر ماهواره در همه خانه‌ها باشد و مردم چشمشان به دیدن تصاویر آن‌چنانی از زنان عادت کرده باشد، خودبه‌خود در شرایط اجتماعی نیز این‌گونه زنان را ترجیح می‌دهند؛ بنابراین می‌توان گفت که این مسئله ابعاد خیلی متنوع و پیچیده‌ای دارد و باید بررسی شود که چرا مردم حساسیت‌هایشان را روی برخی چیزها از دست می‌دهند و همین‌طور در شرایط فعلی روی چه چیزهایی کماکان حساسیت دارند و ما الآن موظفیم آن را تقویت کنیم و اگر توانستیم زمینه‌های گرایش مردم به دیدن تصاویر مستهجن را نیز کم کنیم و در این شرایط روشن است که مردم پای خواست حاکمیت می‌آیند؛ اما اگر این مسئله به خواست مردم تبدیل نشود و خانواده‌ها حجاب و پوشش را نخواهند یا فکر کنند که مسئله پوشش مهم ولی کاملاً شخصی است، به‌سختی می‌توان با این عرف مخالفت کرد.

 خانواده و آموزش و پرورش باید در حوزه حجاب تقویت شود

نقش رسانه ها در تفهیم رسالت خانواده ها

وی با بیان اینکه من معتقدم که ما دو کار اساسی باید انجام دهیم که حرفش را خیلی زده‌ایم ولی عملش را خیلی کم انجام داده‌ایم، یادآور شد:  اگر این دو کار در حوزه حجاب صورت بگیرد ما در نسل بعدی در خصوص حجاب، وضعیت بهتری خواهیم داشت وگرنه ابداً نمی‌شود به این راحتی در خصوص آینده بحث پوشش و حجاب در کشور نظر داد و باید دائماً با ابزار قانون جلو برویم که این هم تا حدی جوابگو است و از یکجایی به بعد نمی‌توان آن را پیگیری کرد. این دو حوزه یکی حوزه خانواده است و دیگری هم حوزه آموزش‌وپرورش.

این کارشناس حوزه زنان ادامه داد: در حوزه خانواده، خانواده باید حساس شود و به عواقب بی‌عفتی در ابعاد مختلفش آگاه و واقف شود. مثلاً اگر در بعضی از خانواده‌ها که ممکن است پوشش مناسبی نداشته باشند جوی از ناامنی حاکم است و دائماً نگران وضعیت خانوادگی‌شان و وفاداری همسرانشان هستند، باید تأثیرات این بدحجابی را به‌طور ملموس احساس کنند. اگر خانواده‌ها در خصوص دختران و پسرانشان احساس نگرانی می‌کنند باید خودشان باور کنند که زمینه‌های اصلی این مسئله چیست؟ اگر نوع رفتارهای خانواده‌ها در مراقبت و احساس حراست از فرزندانشان تغییر کند و مراقب روابط بیرونی خانواده نباشند، دیگر نمی‌توانند روی امنیت اجتماعی حساب باز کنند و کسانی که بخواهند امنیت اجتماعی را در جامعه پی بگیرند فقط و فقط با ابزار پلیسی می‌توانند این کار را بکنند که آن‌وقت همین خانواده‌ها در مقابلشان موضع می‌گیرند. اگر خانواده‌ها بخواهند شاهد رفتارهای تند با بدحجابی نباشند باید در رابطه با خودشان و مواضعشان فکری بکنند. من فکر می‌کنم هنوز این ظرفیت در شهرستان‌ها وجود دارد و خانواده‌ها در شهرستان‌ها پایبندی خیلی بیشتری نسبت به این مسائل دارند؛ ولی ما دائم روی پایتخت و کلان‌شهرها تمرکز می‌کنیم و از این ظرفیت غفلت می‌کنیم.

وی خاطر نشان شد: توجه دادن خانواده‌ها به رسالتشان دراین‌باره کار خیلی مهمی است و طبیعتاً رسانه‌ها نیز نقش مهمی دارند اما اگر ما با شهری مواجه شدیم که 50 درصد مردمشان از ماهواره استفاده می‌کنند، آن موقع دیگر رسانه نمی‌تواند تأثیر خاصی بگذارد و در این موارد نهادهایی مثل انجمن اولیا‌ و‌ مربیان می‌توانند با خانواده‌ها مرتبط باشند و همین‌طور مراکز محله‌ای برای آگاه‌سازی خانواده‌ها و یا پیدا شدن جریان‌های فرهنگی مثل جریان نهضت سوادآموزی در بین محلات خیلی می‌توانند به این مسئله کمک کنند. از سوی دیگر در حوزه آموزش‌وپرورش ما 14 میلیون دانش‌آموز در مدارس داریم و 4 میلیون دانشجو در دانشگاه‌ها؛ ولی در بدترین شرایط سنی می‌خواهیم روی بحث عفاف و حجاب کار کنیم و با همایش گذاشتن در دانشگاه‌ها که فرد با غرایز، شهوات و ارتباطاتش وارد یک فاز دیگری شده است و همه عوامل برای بدحجابی و موانع برای حجاب نگه‌داشتن و عفت داشتن فراهم شده است تازه می‌خواهیم حجاب را جا بیندازیم که با عکس‌العمل اکثریت دانشجویان مواجه می‌شویم. به نظر من مقاطع دبستان برای دختران و راهنمایی برای پسران و دختران شرایط بسیار مناسبی دارند برای جا انداختن مسئله پوشش مناسب.

انتهای پیام/ 4030

https://www.asrehamoon.ir/vdcaiwni.49n6a15kk4.html
نام شما
آدرس ايميل شما