تاریخ انتشار :دوشنبه ۸ دی ۱۳۹۳ ساعت ۰۸:۴۴
اگر آرای اصلاح‌طلبان به سبد «دکتر روحانی» ریخته می‌شد، وی باید 24 میلیون رأی می‌داشت در حالی که دکتر روحانی 18میلیون رأی آورد. قسمت عمده‌ای از این 18 میلیون کسانی بودند که دوره قبلش به «احمدی‌نژاد» رأی دادند.
صف‌بندی اصلاح‌طلبی و اصولگرایی کهنه و قدیمی شده است/ در سال 88 مشارکتی‌های حرفه‌ای دنبال فرصتی بودند که زیرآب جمهوری اسلامی را بزنند
صف‌بندی اصلاح‌طلبی و اصولگرایی کهنه و قدیمی شده است/ در سال 88 مشارکتی‌های حرفه‌ای دنبال فرصتی بودند که زیرآب جمهوری اسلامی را بزنند
به گزارش سرويس سياسي عصر هامون، با گذشت 5 سال از حوادث تلخ سال 88، همچنان بحث درباره زوایای چرایی حادث شدن آن وجود دارد.

حوادثی که در نهایت به روز 9 دی ختم شد؛ روزی که به تأیید بسیاری از تحلیل‌گران، نقش به سزایی در خاموش شدن آتش فتنه 88 داشت.

یکی از این تحلیل‌گران «محمدصادق کوشکی» استاد دانشگاه تهران، است. وی می‌گوید «در روز 9 دی، مردم نسبت به تعرض به باورهایشان احساس نگرانی کردند؛ به همین خاطر برای دفاع از باورهایشان وارد خیابان‌ها شدند.»

می‌گوید که «اگر خراب‌کارهای فتنه 88 عاقل بودند هیچ‌وقت همکاری با بهائیت را قبول نمی‌کردند.» 

«باشگاه خبرنگاران» گفتگویی را با محوریت حماسه 9 دی، با این پژوهشگر مسائل سیاسی انجام داده است که در ادامه مشروح آن را خواهید خواند. 

باشگاه خبرنگاران: آقای کوشکی به عنوان اولین سؤال؛ شما به طور کلی عوامل به وجود آورنده 9دی را چه می دانید؟

هر پدیده اجتماعی دلایل مختلفی دارد؛ این طور نیست که یک دلیل داشته باشد. چرا؟ چون انسان موجود پیچیده‌ای است که براساس محرکات مختلف تصمیم می‌گیرد و فعالیت می‌کند؛ اما یکی از مهمترین دلایل شکل‌گیری حرکت مردمی 9 دی و حرکاتی که قبل از 9 دی انجام شد مثلا به صورت خودجوش در شهرهایی مثل قم و رشت و دیگر شهرها این بود که مردم نسبت به تعرض به باورهایشان احساس نگرانی کردند؛ مردم با توجه به آنچه که در چند ماه قبل از 9 دی و آنچه که در عاشورای سال 88 دیده بودند، نگران شدند که واقعا دین و باورهایشان دارد مورد تعرض قرار می‌گیرد؛ این دیگر برایشان قابل تحمل نبود یعنی اگر مردم آتش زدن سطل آشغال، خسارت به اموال عمومی و مجادلات سیاسی را صبوری کرده بودند، این را دیگر نمی‌توانستند تحمل کنند که به باورها و مقدساتشان تعرض شود؛ آن هم توسط کسانی که یا به طور مستقیم یا به طور غیرمستقیم از آمریکایی‌ها، اسرائیلی‌ها و انگلیسی‌ها خط می‌گرفتند. به همین خاطر برای دفاع از باورهایشان وارد خیابان‌ها شدند. دلایل دیگری هم بود که دفاع از باورها یکی از مهمترین دلایل شکل‌گیری این حرکت مردمی بود.  

باشگاه خبرنگاران: رسانه‌های خارجی خیلی سعی کردند که این حرکت را کوچک نشان دهند و صرفا محدود به تهران بکنند.
 

بله؛ جالب است که دو روز قبل از 9 دی، مردم در شهرهای شمالی بدون دعوت شورای هماهنگی به خیابان‌ها آمدند و شورای هماهنگی با تأخیر روز چهارشنبه را به عنوان اعتراض مردمی معرفی کرد. اصلا در طول تاریخ انقلاب کدام راهپیمایی در بعدازظهر روز چهارشنبه که روز کاری است گذاشته شده بود؛ یعنی اگر شورای هماهنگی هم این دعوت را از مردم نمی‌کرد مردم دیگر خودشان می‌خواستند کاری بکنند.

ببینید؛ تا زمانی که جنس مجادلات سیاسی بود، بدنه مردم خیلی احساس می‌کرد که لازم نیست وارد صحنه شود؛ یعنی مردم می‌گفتند نیروهای امنیتی هستند و جلوی بی‌انضباطی‌ها را می‌گیرند؛ اما وقتی در عاشورای آن سال تکیه و پرچم امام حسین(ع) مورد تعرض قرار گرفت، اگر شورای هماهنگی هم چیزی نمی‌گفت مردم حتما می‌آمدند. مردم دنبال یک بهانه می‌گشتند و می‌خواستند بگویند که ما نگران هستیم و دیگر ساکت نمی‌نشینیم و اگر دقت کنید جنس شعارها سیاسی نبود؛ شعارهای دفاع از دین بود؛ حالا ممکن بود یک بخشی از تظاهرکنندگان علیه فلان شخص و فلان جناح شعار بدهند اما شعار عموم کسانی که در روز 9 دی بیرون آمدند شعار دفاع از دین بود.
 
باشگاه خبرنگاران: یعنی گرایش به یک کاندیدای خاص نبود؟

اصلا؛ هر کس بخواهد 9 دی را سیاسی بکند این ماجرا را اصلا نفهمیده است. از خرداد 88 تا اواخر آذر همان سال، دعوا دعوای سیاسی بود. مردم می‌گفتند که نیروهای امنیتی وظیفه دارند که این آشوب‌ها را حل و فصل کنند اما این که زن و بچه و همه مردم بلند شوند و بیرون بیایند این ماجرا خیلی متفاوت‌تر از یک دعوای سیاسی بود. هر کسی که احساس دینی کرد و برای دینش نگران شد در روز 9 دی حضور داشت.

ممکن بود که در این بین افراد غیرسیاسی، افرادی که به این آقا یا آن آقا رأی داده بودند، افرادی که حتی رأی نداده بودند می‌توانستند حضور داشته باشند. در واقع 9 دی با تبلور دغدغه‌های دینی مردم همراه بود و هیچ ربطی به هیچ نامزدی نداشت و اگر کسی بخواهد این جریان را به نامزد خاصی وصل کند 9 دی را نفهمیده است هر وقت مردم احساس کردند که دین‌شان در خطر است واکنش نشان داده‌اند.

در تاریخ مشروطیت اگر نگاه کنید خواهید دید؛ «نوز بلژیکی» لباس روحانیت می‌پوشد و بعد قلیان می‌کشد سپس خبرش منتشر می‌شود و مردم می‌گویند که وی غلط کرده که آمده و به لباس روحانیت تعدی کرده است.

مردم روی باورهای دینی و مخصوصا روی امام حسین(ع) حساسیت فوق‌العاده‌ای دارند؛ اگر کسی بخواهد مارکسیسم را به طور تئوریک گسترش بدهد مردم شاید هیچ وقت تظاهرات نکنند یا اگر کسی بخواهد از لحاظ فلسفی زیربنای دین را بزند شاید مردم تظاهرات نکنند ولی وقتی کسی می‌آید و به تکیه امام حسین(ع) اهانت می‌کند مردم با وی برخورد خواهند کرد حالا این کسانی که این کار را می‌کنند شاید به ظاهر دین‌دار نباشند.
 
باشگاه خبرنگاران: اگر واقعا 9 دی اتفاق نمی‌افتاد، فکر می‌کنید مسیر سیاسی کشور به کجا سوق پیدا می‌کرد؟


اگر حادثه 9 دی اتفاق نمی‌افتاد، آن موقع دیگر این‌جا ایران نبود؛ یک جای دیگر بود؛ امکان نداشت؛ همین الان در کشورمان اگر کسی بیاید و به مقدسات مثلا خدایی‌ناکرده به «حضرت زهرا(س)»، «امام حسین(ع)» و «حضرت علی(ع)» اهانت کند، اصلا لازم نیست که کسی چیزی بگوید؛ مردم آن طرف را له خواهند کرد!
 
باشگاه خبرنگاران: بنابراین 9 دی تاثیر به‌سزایی در خنثی کردن فتنه 88 داشته است؟

تا وقتی افرادی که خرابکاری می‌کردند جنس دعواهایشان سیاسی بود قضیه فرق می‌کرد اما حماقتی که این‌ها کرده بودند این بود که متعرض به هیئت امام حسین(ع) شدند؛ با بد‌جایی در‌افتادند. امام سجاد(ع) می‌فرمایند: «خداوند دشمنان ما را از احمق‌ها قرار داده است.»
 
محفل جهانی بهائیت به بهائی‌ها دستور می‌دهد که در روز عاشورا خراب‌کاری کنید. اگر خراب‌کارهای فتنه 88 عاقل بودند هیچ‌وقت همکاری با بهائیت را قبول نمی‌کردند.  
 
باشگاه خبرنگاران: این همکاری با فرقه ضاله بهائیت عامدانه بوده است؟

بله؛ اصلا داشتند خط می‌دادند؛ اتفاقی نبوده است که محفل جهانی بهائیت صبح خواب‌نما شده باشد و به زیر‌دستانش بگوید که به خیابان‌ها بریزید و خرابکاری بکنید. تعداد زیادی بهائی در عاشورای 88 دستگیر شدند مگر چند نفر مسلمان حاضر می‌شوند که بیاید و بساط امام حسین(ع) را در آتش بسوزاند.
 
باشگاه خبرنگاران: بنابراین با این صحبت‌ها فتنه 88 یک نقشه از پیش طراحی شده بود؟

این‌جا جایش نیست که درباره این مسئله صحبت کنیم؛ قضیه خیلی پیچیده‌تر از این حرف‌هاست.
 
باشگاه خبرنگاران: شما کفه کدام طرف را در ایجاد حوادث سال 88 سنگین‌تر می‌دانید؛ عدم بصیرت خواص یا حربه از پیش طراحی شده؟

عوامل متعددی داشتیم اگر عده‌ای به خانه‌ای حمله و آن را غارت کنند ساده است که بگوییم غارت‌گران مقصر اصلی‌اند؛ ولی می‌توانیم عوامل دیگری هم پیدا کنیم؛ این‌که این خانه سیستم ایمنی داشته یا نداشته؟ دزدگیر داشته یا نداشته؟ پلیس شهر حواسش بوده یا نبوده؟ صاحب‌خانه مقاومت کرده یا نکرده؟

من در تیر ماه سال 88 مطلبی را نوشتم درباره مقصرین حوادث 88؛ در آن‌جا گفتم که ما یک دشمن خارجی داریم و این‌ها می‌خواهند به نحوی به ما ضربه بزنند؛ آمریکا، اسرائیل، انگلیس و دیگر کشورها منتظرند که این کار را بکنند؛ هر موقع هم که زورشان برسد این کار را خواهند کرد؛ اتفاقا کارشان را هم خوب انجام می‌دهند.

مقصر دیگر این حوادث کسانی بودند که در داخل با دشمن خارجی لینک بودند؛ مثل مشارکتی‌های حرفه‌ای که دنبال فرصتی بودند که زیرآب جمهوری اسلامی را بزنند. در این طیف بهائی‌ها، منافقین و سلطنت‌طلب‌ها هم حضور داشتند.

مقصر دیگر این حوادث آدم‌های احمقی مثل «موسوی» و «کروبی» بودند که به واسطه حماقتشان در تور دو مقصر اولی افتادند. خیلی از مردمی که فریب این دو نفر را خوردند جوان‌هایی بودند که نه ضد انقلاب بودند و نه شورشی آدم‌های معمولی بودند که حس کردند تقلب شده است اما همین آقایان، این‌ها را تحریک به حضور در خیابان‌ها کردند.  
 
باشگاه خبرنگاران: ارزیابی شما از رویکرد دشمن، قبل و بعد از حادثه 9 دی چیست؟

دشمنان در تیرماه 88، باورشان شده بود که می‌توانند جمهوری اسلامی را ضربه‌فنی کنند؛ هر چه قدر که از تیر ماه آن سال جلوتر می‌آییم می‌بینیم که ناامیدتر می‌شوند چون آن‌ها می‌دیدند که برد تبلیغاتیشان کم شده است؛ 9 دی آب پاکی را روی دست دشمنان ریخت.
 
باشگاه خبرنگاران: شما فکر می‌کنید به چه میزان معادلات سیاسی امروز کشور مخصوصا در میان اصلاح‌طلبان متأثر از فتنه 88 است؟

اصلاح‌طلبی بعد از سال 88 دچار یک خانه‌تکانی شدید شد؛ خیلی از اصلاح‌طلبان به بن‌بست رسیدند، خیلی از اصلاح‌طلبان به این نتیجه رسیدند که باید در روش‌هایشان بازنگری کنند؛ خیلی از اصلاح‌طلبان نتیجه گرفتند که باید از ساختار‌شکنی دست بکشند اما خیلی‌ها هم مصر بودند که ساختارشکن باشند یعنی می‌خواهم بگویم که اصلاح‌طلبی به چند قسمت تقسیم شد و بخش اعظمی از اصلاح‌طلبان به بن‌بست رسیدند یک سری‌ها پناهنده شدند و گفتند که دیگر باید براندازی کنیم چون دیگر نمی‌شود در ایران کار کرد و خودشان را به نوعی بازنشست کردند!
 
باشگاه خبرنگاران: خود رسانه‌های اصلاح‌طلب می‌گویند که ما در انتخابات 92 به وحدت رسیدیم

به وحدت نرسیدند.
 
باشگاه خبرنگاران: اجماع چه‌طور؟

این یک کار تاکتیکی بود؛اگر آرای اصلاح‌طلبان به سبد «دکتر روحانی» ریخته می‌شد، وی باید 24 میلیون رأی می‌داشت در حالی که دکتر روحانی 18میلیون رأی آورد. قسمت عمده‌ای از این 18 میلیون کسانی بودند که دوره قبلش به «احمدی‌نژاد» رأی دادند.

آرای دکتر روحانی خیلی اصلاح‌طلبانه نبود؛ البته پرش نهایی روحانی با رأی اصلاح‌طلبان بود اما سبد رأی اصلی وی با اصلاح‌طلبان نبود؛ خیلی از اصلاح‌طلبان تردید داشتند که وارد انتخابات بشوند یا نشوند.  
 
باشگاه خبرنگاران: آقای «اصغرزاده» در مناظره با آقای «الله‌کرم» گفت ما مجبور شدیم که از روحانی حمایت کنیم؟

تازه وی مجبور شد؛ خیلی‌ها مجبور هم نشدند چون می‌گفتند روحانی از ما نیست؛ اصلاح‌طلب نیست؛ راست هم می‌گفتند روحانی که اصلاح‌طلب نبود.
 
باشگاه خبرنگاران: می‌توانیم بگوییم که نتیجه انتخابات آتی در کشور در ابهام به سر می‌برد؟
 

نه؛ صف‌بندی اصلاح‌طلبی و اصولگرایی کهنه و قدیمی شده است؛ ما باید صف‌بندی جدیدی داشته باشیم. صف‌بندی اول؛ موافقان نظام و انقلاب و صف‌بندی دوم؛ کسانی که نظام و انقلاب را قبول ندارند. طیف‌های‌ موافقان نظام و انقلاب متفاوت است؛ در این طیف امکان دارد که آقای «عارف» باشد و در کنارش «آیت‌الله مصباح‌یزدی» هم حضور داشته باشد؛ فقط اختلاف بر سر روش‌هاست که آن هم طبیعی است و در عین حال این اختلاف براندازانه نیست بلکه سازنده است ما باید دنبال چنین مدلی باشیم و این مدل به مرور زمان شکل می‌گیرد. 

گفتگو از «حسام رضایی»

انتهای پیام/4030 https://www.asrehamoon.ir/vdcb5gb0.rhbf8piuur.html
نام شما
آدرس ايميل شما