تاریخ انتشار :چهارشنبه ۲ مرداد ۱۳۹۲ ساعت ۰۹:۱۴
مقام معظم رهبری افراط و تفریط را دو راه انحرافی از صراط مستقیم دانسته و راه نغلتیدن در گرداب انحراف را تاسی به مکتب حضرت امام (ره) می‌دانند. ایشان ابعاد سه گانه در مکتب امام (ره) را معنویت،‏ عقلانیت و عدالت ذکر می کنند.
اعتدال در مکتب امام خمینی(ره)
به گزارش عصر هامون، این روزها بازار تعریف از «اعتدال و اعتدالگرایی» داغ است و بسیاری سعی دارند متناسب با شرایط زمانی و منافع خود به ارائه تعریف دلخواه خود از این واژه بپردازند. در حالی که تعریف باید دارای ویژگی فرازمانی و فرامکانی باشد تا در هر شرایطی از عهده معرفی معرف خویش برآید. برخی با نگاه گفتمانی تلاش می کنند دال‌های مورد نظر خود چون «عقلانیت و میانه روی» را به عنوان دال‌های برتر این گفتمان گنجانیده و با قرار دادن آنها در برابر انقلابیگری و معنویت در واقع آن را به سود جریان سیاسی خویش مصادره کنند. از این نوع تعریف می‌توان به عنوان «اعتدالگرایی اصلاح طلبانه» یاد کرد.

در مقابل، عده ای با نگرانی از موفقیت دسته اول و نهایتا تبدیل اعتدالگرایی به افراطی گری، با این استدلال که گفتمان اعتدال تاکنون مابه ازاء خارجی نداشته و هر چیزی را می‌توان در پوشش آن به عنوان اعتدالگرایی معرفی کرد، سعی می‌کنند تا اصول و ویژگی های این گفتمان را به عنوان یک روش ارائه نمایند که می توان از آن با عنوان «اعتدالگرایی اصولگرایانه» نام برد.

در این میانه دسته سومی وجود دارند که هم عقلانیت را از دال های اصلی اعتدالگرایی می دانند و هم آنرا با انقلابیگری و عدالت خواهی و معنویت گرایی در تضاد نمی بینند. اینها معتقدند نه تنها دولت اعتدال بروز عینی داشته بلکه حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری دو الگوی حقیقی مشی اعتدالگرایی و میانه روی بوده و هستند.

اینکه عده ای شاخصه‌های مدنظر خود را به اعتدال تحمیل می‌کنند از آن روست که امام راحل را فردی انقلابی دانسته و اساسا انقلابیگری را نقطه مقابل اعتدالگرایی می‌دانند و این در حالی است که سلطه جویی و سلطه پذیری هر دو مسیر افراط و تفریطی هستند که راه میانه و اعتدال بین آنها داشتن روحیه انقلابی برای ایستادن در برابر استعمار و استبداد و در عین حال رعایت عدالت در منصب قدرت است. لذا مشی سیاسی حضرت امام (ره) را باید بهترین روش اعتدال و اعتدالگرایی دانست.

اعتدالگرایی رهبر معظم انقلاب نیز بر همین مبنا استوار است که ممشای حیات فردی و اجتماعی خویش را مشی حضرت امام (ره) قرار داده و معتقد است ‏«مکتب سیاسى امام داراى شاخص‌هایى است... یکى از خطوط این است که در مکتب سیاسى ‏امام، معنویت با سیاست در هم تنیده است. در مکتب سیاسى امام، معنویت از سیاست جدا ‏نیست؛ سیاست و عرفان، سیاست و اخلاق. امام که تجسم مکتب سیاسى خود بود، سیاست و ‏معنویت را با هم داشت و همین را دنبال مى‌کرد؛ حتى در مبارزات سیاسى، کانون اصلى در ‏رفتار امام، معنویت او بود. همه‌ى رفتارها و همه‌ى مواضع امام حول محور خدا و معنویت دور ‏مى‌زد.» ‏

معظم له افراط و تفریط را دو راه انحرافی از صراط مستقیم دانسته و راه نغلتیدن در گرداب انحراف را تاسی به مکتب حضرت امام(ره) می‌دانند. لذا می‌فرماید: ‏«مکتب امام یک بسته‌ى کامل است، یک مجموعه است، داراى ابعادى است؛ این ابعاد را باید با ‏هم دید، با هم ملاحظه کرد. دو بُعد اصلى در مکتب امام بزرگوار ما، بُعد معنویت و بُعد ‏عقلانیت است. بُعد سومى هم وجود دارد، که آن بُعد عدالت است.»‏رهبر معظم انقلاب غفلت از هر کدام از این ابعاد سه‌گانه به بهانه یک بعد دیگر را موجب انحراف از این مکتب ‏خوانده و شاخصه‌های هر یک از پایه‌های سه گانه عقلانیت، معنویت و عدالت را به مناسبت سالگرد ارتحال آن بزرگوار در سال ۱۳۹۰ تشرح فرمودند:‏

الف- شاخصه های عقلانیت در مکتب حضرت امام (ره):

۱) قانون اساسی: یک مظهر دیگر، تدوین قانون اساسى بود. امام خبرگان ملت را از طریق انتخابات مأمور کرد که قانون اساسى را تدوین کنند. آن تدوین‌کنندگان قانون اساسى، با انتخاب ملت این کار را انجام دادند. اینجور نبود که امام یک جمع خاصى را بگذارد که قانون اساسى بنویسند؛ به عهده‌ى ملت گذاشته شد. ملت خبرگانى را با شناسائى خود، با معرفت خود انتخاب کردند و آنها قانون اساسى را تدوین کردند. بعد امام همین قانون اساسى را مجدداً در معرض آراء مردم قرار داد و رفراندوم قانون اساسى در کشور تشکیل شد. این، یکى از مظاهر عقلانیت امام است.

۲) استکبارستیزی: یک نکته‌ى اساسى دیگر در مورد خط امام و راه امام این است که امام بارها فرمود قضاوت در مورد اشخاص باید با معیار حال کنونى اشخاص باشد. گذشته‌ى اشخاص، مورد توجه نیست. گذشته مال آن وقتى است که حال فعلى معلوم نباشد. انسان به آن گذشته تمسک کند و بگوید: خوب، قبلاً اینجورى بوده، حالا هم لابد همان جور است. اگر حال فعلى اشخاص در نقطه‌ى مقابل آن گذشته بود، آن گذشته دیگر کارائى ندارد.

۳) مردم سالاری دینی: انتخاب مردم‌سالارى، یکى از مظاهر روشن عقلانیت امام در مکتب حیاتبخش و نجاتبخش او بود.... از جمله‌ى مسائلى که مظهر عقلانیت امام بزرگوار بود، این بود که ایشان به مردم تفهیم کرد که آنها صاحب و مالک این کشورند. مملکت صاحب دارد...امام به مردم تفهیم کرد که مملکت صاحب دارد و صاحب مملکت، خود مردم هستند.

۴) وحدت گرایی: توحید، یکى؛ خدا، یکى؛ نبوت، یکى؛ معاد، یکى؛ قرآن، یکى؛ بیشترین احکام شریعت اسلامى، یکى؛ همه مشترک، اما دشمن مى‏آید روى نقاط افتراق انگشت مى‏گذارد و دلها را پُر از کینه‏ى به یکدیگر مى‏کند؛ براى این‏که بتواند به هدفهاى خود برسد. امام بزرگوار ما که این‏همه روى وحدت مسلمین تأکید مى‏کرد، به‏خاطر این بود که این خطر را مى‏دید و مى‏شناخت. در کشور ما و سایر کشورهاى اسلامى، انگلیسى‏ها و دستگاه جاسوسى انگلیس میان شیعه و سنى اختلاف ایجاد کردند؛ آنها تجربه‏ى زیادى در این کار دارند؛ همه باید مراقب باشند

۵) ایستادگی در برابر دشمن در عین توجه به منافع ملی: آن کسانى که خیال کردند و خیال میکنند عقل اقتضاء میکند که انسان گاهى در مقابل دشمن کوتاه بیاید، امام درست نقطه‌ى مقابل این تصور حرکت کرد. عقلانیت امام و آن خرد پخته‌ى قوام‌یافته‌ى این مرد الهى، او را به این نتیجه رساند که در مقابل دشمن، کمترین انعطاف و کمترین عقب‌نشینى و کمترین نرمش، به پیشروى دشمن مى‌انجامد.

۶) اعتماد به نفس و خود اتکایی: یک مظهر دیگر عقلانیت امام، تزریق روح اعتماد به نفس و خوداتکائى در ملت بود. پیشرفتهاى ما در زمینه‌ى علمى، در زمینه‌ى صنعتى، در انواع و اقسام عرصه‌هاى زندگى، معلول همین اعتماد به نفس است. امروز جوان ایرانى ما، صنعتگر ایرانى ما، دانشمند ایرانى ما، سیاستمدار ایرانى ما، مبلّغ ایرانى ما احساس توانائى میکند. این شعار «ما میتوانیم» را امام بزرگوار در اعماق جان این ملت قرار داد. این، یکى از مظاهر مهم عقلانیت امام بزرگوار بود.

۷) انتقاد پذیری: همه‌ى مسئولین طراز اول کشور این را از امام شنیده بودند که بایستى آماده باشیم؛ اگر چنانچه از ما عیب گرفتند، نگوئیم ما بالاتر از اینیم که عیب داشته باشیم، بالاتر از اینیم که به ما انتقادى وارد باشد. خود امام هم همین جور بود.

ب- شاخصه های معنویت در مکتب حضرت امام (ره):

۱) اخلاق محوری:خود او اهل رعایت اخلاق بود، دیگران را هم به اخلاق سوق میداد. بخش مهمى از معنویت در اسلام عبارت است از اخلاق، دورى از گناه، دورى از تهمت، دورى از سوءظن، دورى از غیبت، دورى از بددلى، دورى از جداسازى دلها از یکدیگر. خود امام بزرگوار این چیزها را رعایت میکرد.

۲) انتقاد پذیری و اعتراف به اشتباه: ایشان، هم در نوشته‌هاى خود - بخصوص در اواخر عمر شریفش - هم در اظهارات خود، بارها گفت من در فلان قضیه اشتباه کردم. اقرار کرد به این که در فلان قضیه خطا کرده است؛ این خیلى عظمت لازم دارد. روح یک انسانى باید بزرگ باشد که بتواند یک چنین حرکتى را انجام دهد؛ خودش را منسوب کند به اشتباه و خطا.

۳) اخلاص و توکل: بنابراین مظهر مهم معنویت در رفتار امام، اخلاص او بود. براى خاطر تعریف و تمجید این و آن، حرفى نزد، کارى نکرد، اقدامى نکرد. آنچه که براى خدا انجام داد، به وسیله‌ى خداى متعال به آن برکت داده شد؛ ماندگار شد. خاصیت اخلاص این است. امام همین توصیه را به مسئولین هم تکرار می‌کردند.

۴) ساده زیستی: امام خودش از این آفت بکلى برکنار ماند و مسئولین کشور را هم بارها توصیه میکرد که به کاخ‌نشینى و به اشرافیگرى تمایل پیدا نکنند، سرگرم مال‌اندوزى نشوند، با مردم ارتباط نزدیک داشته باشند.

ج- شاخصه‌های عدالت در مکتب حضرت امام(ره)

۱) رسیدگی به محرومین: از اول پیروزى انقلاب، امام تکیه‌ى بر طبقات ضعفا را اصرار کردند، تکرار کردند، توصیه کردند. تعبیر «پابرهنگان» و «کوخ‌نشینان» جزو تعبیراتى بود که در کلام امام بارها و بارها تکرار شد. به مسئولین اصرار داشتند که به طبقات محروم برسید. به مسئولین اصرار داشتند که از اشرافیگرى پرهیز کنند.

۲) مقابله با اشرافی‌گری و روحیه کاخ نشینی: از اول پیروزى انقلاب، امام تکیه‌ى بر طبقات ضعفا را اصرار کردند، تکرار کردند، توصیه کردند. تعبیر «پابرهنگان» و «کوخ‌نشینان» جزو تعبیراتى بود که در کلام امام بارها و بارها تکرار شد. به مسئولین اصرار داشتند که به طبقات محروم برسید. به مسئولین اصرار داشتند که از اشرافیگرى پرهیز کنند.
انتهای پیام/۹۰۳۱ https://www.asrehamoon.ir/vdcd.50o2yt09ka26y.html
منبع : دانا
نام شما
آدرس ايميل شما