تاریخ انتشار :شنبه ۷ مهر ۱۴۰۳ ساعت ۲۲:۰۲
برادر شهیدان رنجوری‌مقدم:

شهدا ولی‌نعمتان مردم هستند

برادر شهیدان رنجوری‌مقدم گفت: شهدا ولی‌نعمتان ملت هستند و این دو شهید عزیز با تمام وجود عاشق امام(ره() و ولایت بودند.
شهدا ولی‌نعمتان مردم هستند
احمد رنجوری مقدم برادر شهیدان اسحاق و محسن رنجوری مقدم در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری «عصرهامون»، بیان کرد: اصولاً هر ملت و مکتبی برای خود، نمادهایی برای ابراز هویت که مایه تفاخر و غرور ملی باشد دارد لذا هشت سال دفاع مقدس به‌عنوان مظهر و نمادی افتخارآمیز برای جمهوری اسلامی ایران است که با آن می‌تواند هویت حقیقی خود را دررابطه‌با اهداف، مظلومیت نظام و اقتدار ملی به همه جهانیان نشان دهد.

 وی ادامه داد: شهیدان اسحاق و محسن به فاصله سنی یک سال اسحاق متولد ۱۳۴۳ و محسن متولد ۱۳۴۴ نه‌تنها به‌عنوان دو برادر بلکه به‌عنوان دو دوست فعالیت‌های فرهنگی و مذهبی خودشان را از زمان کودکی آغاز کردند و با ایجاد کلاس‌ها و دوره‌های قرآن، در زابل و روستاهای اطراف آن، به روشنگری پرداختند.

 وی افزود: شهید محسن، در مساجد و محافل دینی و مذهبی کلاس‌های تبیینی گذاشت و به دنبال آن به همراه تنی چند از دوستان، گروهی را تشکیل دادند و با ایجاد کلاس‌ها و دوره‌های قرآن، در زابل و روستاهای اطراف آن، به روشنگری پرداختند؛ شهید اسحاق رنجوری مقدم، یکی از بنیان‌گذاران انجمن اسلامی دبیرستان آزادی زابل بود. قبل از به‌پایان‌بردن تحصیلات دبیرستانی، تکلیف خود را در رفتن به جبهه‌های نبرد دید، ازاین‌رو در سال چهارم دبیرستان، به جبهه رفت؛ اما در عملیات فتح‌المبین از ناحیه سروصورت مجروح شد و به‌اجبار به زابل بازگشت و درس و تحصیل را پی گرفت هم‌زمان به عضویت سپاه پاسداران در آمد و در واحد تبلیغات و انتشارات سپاه شروع به فعالیت کرد.

 برادر شهیدان رنجوری مقدم ادامه داد: هر دو برادر در عملیات های مختلفی شرکت داشتند که شهیداسحاق بعد از آزادسازی خرمشهر در سال ۱۳۶۱، به همراه برادرش، محسن، مجدداً به جبهه‌های شتافت و در عملیات و والفجر یک شرکت کرد؛ در همین عملیات، محسن رنجوری مقدم، به درجه رفیع شهادت نایل شد؛ ولی اسحاق باوجود وابستگی و علاقه بسیار شدید به محسن، در مصیبت ازدست‌دادن او صبر پیشه کرد و خانواده را نیز به صبوری دعوت نمود.

 احمد رنجوری مقدم تأکید کرد: شهید اسحاق رنجوری مقدم، یکی از بنیان‌گذاران انجمن اسلامی دبیرستان آزادی زابل بود و باوجود سن کم (۱۶ یا ۱۷ سال)، هر دو روز یک‌بار، در مراسم صبحگاه سخنرانی می‌کرد و دوستان دانش‌آموز خود را نسبت به انقلاب و ارزش‌های مقدس آن آگاه می‌نمود.
 
 وی با اشاره به خاطرات این دو شهید افزود: به دلیل رابطه عاطفی و احساسی بین این دو برادر در عملیات والفجر یک شهید محسن در شب عملیات وصیت‌نامه خودش را به برادر اسحاق می‌دهد که من در این عملیات شهید می‌شوم؛ ولی به دلیل وابستگی بین دو برادر شهید اسحاق وصیت‌نامه محسن را نمی‌پذیرد و محسن وصیت‌نامه‌اش را از طریق پیک ارسال می‌کند و چند ساعت بعد در سال ۶۲ در عملیات والفجر یک به شهادت می‌رسد.

 وی ادامه داد: شهید اسحاق رنجوری مقدم در عملیات فتح‌المبین از ناحیه سروصورت مجروح گردید و به‌اجبار به زابل بازگشت و درس و تحصیل را پی گرفت. هم‌زمان به عضویت سپاه پاسداران در آمد و در واحد تبلیغات و انتشارات سپاه شروع به فعالیت کرد. او در این قسمت، در امر تبلیغ، جمع‌آوری و اعزام نیرو به جبهه‌ها، تلاش‌ها نمود و فعالیت‌های بسیار کرد.

 برادر شهیدان رنجوری مقدم شهدا را ولی‌نعمتان ملت دانست و افزود: آن‌ها از تمام داشته‌های مادی و دنیوی خود حتی از جانشان گذشتند تا اسلام و انقلاب، زنده بماند و ما در برابر این فداکاری‌های آنان، مسئولیم.

 وی در خصوص وضعیت شهادت و زندگی اسحاق گفت: اندکی پس از ازدواج، به منطقه بلوچستان اعزام شد و حدود یک سال در آن منطقه فعالیت کرد؛ سپس به‌عنوان مسئول واحد بسیج زابل به سیستان برگشت و پس از آن در قرارگاه انصار زابل جانشینی مسئول قرارگاه منصوب شد، اما به دلیل عشقی که به مردم خطه بلوچستان و خدمت به آنان داشت، مجدداً به بلوچستان رفت و مسئولیت طرح و برنامه قرارگاه انصار را بر عهده گرفت. پس از مدتی دوباره به نیروی مقاومت منتقل شد. ازآنجاکه شهید اسحاق شناختی گسترده از منطقه بلوچستان و مردمش داشت و به هنگام مسئولیت واحد بسیج آن منطقه، فعالیت‌های ارزشمندی انجام داده بود، به فرماندهی سپاه پاسداران شهر پیشین منصوب شد و این آخرین مسئولیتی بود که به آن شهید بزرگوار واگذار شد.

 وی با اشاره به شخصیت شهید اسحاق رنجوری مقدم تصریح کرد: او مدیری مؤمن و مدبر بود و رمز تمام موفقیت‌هایش، ایمان و اعتقاد خالصانه به ارزش‌های دینی، اعتقادی و انقلابی بود. درمورد مسائل اطلاعاتی، بهترین طراح و متفکر واحد بود و در مسائل امنیتی، عالی‌ترین و برجسته‌ترین برنامه‌ریز عملیات بود و همیشه بهترین نتیجه‌ها را می‌گرفت.
 
 رنجوری‌مقدم افزود: هر دو این شهید به گفته‌های پدرم نسبت به مسائل دینی و اعتقادی علاقه شدیدی داشتند و همیشه سعی می‌کردند که با شیوه زندگی ائمه را سرلوحه قرار دهند و ایثار، تواضع، بخشش فروتنی و با دوستان مروت و با همه مهربانانه رفتار می‌کرد؛ اما در برابر دشمن هیچ صلح و سازشی نداشتند.

 وی ادامه داد: شهید اسحاق شخصیتی کاریزماتیکی داشت هم در دستی قرآن و در دست دیگرش اسلحه بود در بسیج، موقعیتی خاص در بین اقشار مختلف مردم استان اعم از فارس و بلوچ داشت و بهترین روشنگر و تفهیم‌کننده ارزش‌های مقدس انقلاب اسلامی در بین اهل‌سنت به شمار می‌آمد؛ آن‌چنان‌که توانست چهره واقعی یک پاسدار را در آن منطقه به بهترین نحو به نمایش بگذارد. او روحیه‌ای لطیف، انعطاف‌پذیر و مهربان داشت و به همین دلیل در بین مردم، محبوبیتی فراوان به دست آورد، اما در برخورد با معاندان، اشرار و قاچاقچیان بسیار سخت‌گیر بود و مصداق بارز آیه «اشداءعلی الکفار، رحماءبینهم» در درگیری و برخورد با قاچاقچیان مواد مخدر، شجاعت کم‌نظیری از خود نشان می‌داد و سرانجام در یکی از همین مأموریت‌های بی‌شمار در تاریخ ۷۳/۱۱/۲۴ با زبان روزه به دست یکی از همین اشرار به فیض عظیم شهادت نایل آمد.

انتهای خبر/
https://asrehamoon.ir/vdchwznz623nqkd.tft2.html
نام شما
آدرس ايميل شما