تاریخ انتشار :شنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۰۰:۱۴
شهید محمد ضمیری در وصیت‌نامه خودنوشت: ای جوانان نکند در خواب غفلت و ذلت بمیرید که حسین (ع) در میدان نبرد شهید شد.
ای جوانان نکند در خواب غفلت و ذلت بمیرید
به گزارش پایگاه خبری عصرهامون، شهید محمد ضمیری در ۲ آبان‌ماه سال ۳۸ در بیرجند متولد شد و در تاریخ ۸ اردیبهشت‌ماه ۵۹ در منطقه عملیاتی شلمچه به شهادت رسید و پیکر مطهرش در مزار شهدای زاهدان به خاک سپرده شد.
این شهید در وصیت‌نامه خود نوشته است؛
بسم‌الله الرحمن الرحیم
 
 با سلام و درود فراوان به پیشگاه آقا امام‌زمان (عج) و نایب برحق آن حضرت خمینی کبیـر و سلام درود به خانواده‌های معظم شهدا و جانبازان و اسرا و شهدای بسیار عزیز و گران‌قدر و سلام گرم من به برادران و خواهران سیستان و بلوچـستان و سـلام مـن بـه پـدر و مـادر عزیزم و پـدر گرامـی و بـرادران مهربـانم و سـلام فـراوان به‌تمامی دوسـتان و آشـنایان می‌خواستم چندکلمه‌ای به‌عنوان تذکر از وصیت‌نامه عرض کنم اولاً وصیت‌نامه مـن بـه دست خانواده‌ام هست و برادر عزیزم احمد آقا در جریان است و آن وصیت‌نامه از سال ۶۴ هست که در عملیات والفجر نوشته شده است و قابل‌اعتبار هست و شـما بـه آن مراجعـه کنید و من به پیوست آن وصیت‌نامه بدهکاری یا بستانکاری خـود را نوشته‌ام؛ ولی تعداد هشت ۸ پاکت سیمان‌سفید به شرکت‌تعاونی خواربار فروشان بدهکار هستم و [چنانچـه] اگر کسی از من طلب خواست بدهید، چون‌که به یاد مـن نیـست و از تمـام مـردم زاهـدان مخصوصاً آشنایان می‌خواهم که مرا حلال کنند و از همسرم می‌خواهم که مرا حلال کند و اگر نـسبت بـه شـما جـسارتی شـده عـذر می‌خواهم و مجیدم را اذیت نکنید و از طرف من روی آن را چند بار ببوسید و از بـرادرانم خواهش می‌کنم تاحدامکان به وضع خانواده‌ام رسیدگی کنید که خداوند [خود] در مقابـل زحمات شما به شما اجر عطا بفرمایـد و از زحمـات بـرادران امینـی قـدردانی می‌شود و برادرانم و پدرم اختیاردار وصیت‌نامه‌ها هستند و همچنین راجع بـه خانواده‌ام تـذکر آخر فقط امام عزیز را تنها نگذارید.
 
بسم‌الله الرحمن الرحیم
 
بسم رب الشهداء و الصدیقین
 
الحمدلله رب‌العالمین و الصلوة و والسلام علی خیر خلقه و آله الطّیبین و الطّاهرین. بـا سـلام و درود بـه پیـشگاه آقـا امام‌زمان منجـی عـالم بـشریت (عجل‌الله تعـالی فرجه الشریف) و نایب برحق آن خمینی کبیر کـه بـا رهبریـت عظـیم الهـی خـود، ملت‌های مسلمان را از زیر بار ظلم و ستم نجات داده و می‌دهد و با سلام درود به‌تمامی شـهدای صدر اسلام تا کنون و به‌خصوص شهدای جنگ تحمیلی و به امید صبر و استقامت هرچـه بیشتر خانواده‌های شهدا و اسرا و معلولین جانبازان دارم و داشتم چندکلمه‌ای به‌عنوان وصیت عرض کنم و ای جوانان عزیز آن‌قدر به جبهه بروید و بجنگیـد تـا شـهید شـوید همان‌طور کـه پیشوایان ما آن‌قدر مبارزه کردند تا شهید شدند و این اسلام عزیز به قوت خود باقی‌مانده است و ای جوانان نکند در خواب غفلت و ذلت بمیرید که حسین (ع) در میـدان نبـرد شهید شد و ای برادران من مبادا در داخل غافل شدن بمیریـد چـرا کـه حـضرت علـی (ع) در محراب عبادت شهید شد و نکند در حال بی‌تفاوتی بمیرید که علی‌اکبر (ع) حـسین (ع) در راه حسین (ع) به هدف شهید شد و شما ای مادران عزیز مبادا از رفـتن فرزنـدانتـان بـه جبهه جلوگیری کنید که فردا در حضور خدا نمی‌توانید جـواب زینـب (سلام‌الله علی‌ها) را بدهید. چرا که ایشان تحمل هفتاد و دو تن ۷۲ شهید را نمود و ای برادران و خواهران همـه ما و شما موظفیم که به فکر مردنمان باشـیم، همان‌طور کـه حـضرت رسـول (ع) در قسمتی از وصیت‌نامه خود به حضرت علی (ع) می‌فرماید: «یا علی (ع) بالاترین جهـاد آن است که چون سر از بالین برداری به فکر ستم نباشی یا علی مؤمن باید هـشت خـصلت داشته باشد: اول به هنگام حوادث باوقار و استوار باشد ۲ - در وقت بلا شکیبا و به‌موقع شـکرگزار باشد - و بر روزی خدا قانع گردد و به دشمنان ستم روا نداشته باشد - و بر دوستان تحمیل نکنید و خود را برای راحتی دیگران به رنج افکنید» و ما باید از چنین مکتبی درس بگیـریم و عرض دیگر آن است که از تمامی دوستان و آشنایان حلالیت بخواهید که بنـده گنـهکـار زیر بار [دین] همه آنها هستم و خواهش می‌کنم که ما را حلال کنند و اگر شهیدشدن مـا را نصیب شد، هرکجا که پدر و مادر و برادرانم صلاح دانستند ما را دفـن کننـد و از نظـر نماز و روزه هم من که توان مالی ندارم، اگر خود شما خواستید هرچقدر کـه توانـستید انجام دهید و از نظر خرج من اظهارنظر نمی‌کنم چرا که به عرض شما رسید؛ چون توان مالی نیست. آنها به صلاح خود شما است و از شما خـانواده می‌خواهم کـه مجیـد را اذیت نکنید و بچه دیگر هم هروقت به دنیا آمد، اگر پسری بود اسـم آن را محمـود و اگـر دختری بود زهرا بگذارید و در ضمن اگر اشکالی هم بود حق انتخاب با خود شماست و از همسرم می‌خواهم که مرا حلال کند و تو ای مادر عزیز برای مـن گریـه نکنیـد و از رفـتن دیگر برادرانم به جبهه جلوگیری نکنید و رضایت والدین اولین شرط است و از پدر بزرگوار و مادر مهربانم می‌خواهم کـه مـرا ببخشند و از برادرانم و خواهرم عذر می‌خواهم جزئیات بیشتر در وصیت‌نامه دیگر کـه بـه دست برادرم هست درج شده است. به امید پیروزی کامل اسلام بر کفر جهانی. «والسلام علیکم و رحمه‌الله و برکاته».
 
محمد ضمیری ۲/۱۱/۱۳۶۴
انتهای خبر/ https://asrehamoon.ir/vdcjvaev8uqeimz.fsfu.html
نام شما
آدرس ايميل شما