سیستان انبار غله ایران بیش از سه دهه است که خشکسالی شدیدی را متحمل شده که این موضوع بر سلامت روان مردم منطقه سیستان تأثیر زیادی گذاشته است.
به گزارش پایگاه خبری عصرهامون، فرشته عسکری روانشناس و مدرس دانشگاه در یادداشتی به اوشیدا نوشت: تغییرات آبوهوایی به طرق مختلف بر سلامت روان تأثیر میگذارد خشکسالی، سیل، بالا آمدن سطح دریا، افزایش دمای محیط و سایر پیامدهای تغییرات آبوهوایی میتواند باعث ایجاد ناراحتی روانی فزاینده شود، مناظر طبیعی را تغییر دهد، منابع غذایی و آب را مختل کند، شرایط کشاورزی را تغییر دهد، کاربری زمین و سکونت را تغییر دهد، زیرساختها را تضعیف کند و استرس مالی و روابط را افزایش دهد.
همزمان با شدتگرفتن خشکسالی در کشور چند سالی است که رودخانه هیرمند و تالاب هامون در سیستان به طور متوالی خشک میشود خشکی این رود یک فاجعه زیستمحیطی تلقی شده است.
تغییرات آبوهوایی علاوه بر تأثیر روی سلامت جسمانی، بلکه بر سلامت روان نیز تأثیر میگذارد و افزایش دمای محیط نرخ پرخاشگری و خودکشیهای خشونتآمیز را افزایش میدهد.
دیدن آب و جاری بودن آن اثر امیدبخشی در روحیه دارد و طبیعت انرژی خاصی به انسان میدهد زمانی که رودخانه هیرمند در سیستان آب داشت مردم نشاط بیشتری داشتند حالا اما دیگر هیچ امیدی برای ادامه زندگی در این منطقه باتوجهبه سه دهه خشکسالی ندارند.
افزایش فراوانی بلایا با تغییرات آبوهوایی میتواند منجر به اختلال استرس پس از سانحه، اختلال سازگاری و افسردگی شود ازآنجاییکه تأثیر تغییرات آبوهوایی در طول دوره زمانی در حال افزایش است، این احتمال وجود دارد که بخش بیشتری از جمعیت تحتتأثیر پیامدهای سلامت روان ناشی از بلایای مربوط به تغییر آبوهوا قرار گیرند.
بافکر کردن به خشکسالی چه چیزی در ذهنتان تداعی میشود؟ به زمینهای ترکخورده، محصولات زراعی خشک شده، به حیواناتی که به دلیل کمبود غذا و آب در حال جاندادن هستند، فکر میکنید؟ اما آیا تصور میکنید خشکسالی تنها بر روی گیاهان و حیوانات تأثیر میگذارد؟ آیا فکر میکنید خشکسالی تنها در مناطق توسعهنیافته رخ میدهد؟ خیر اشتباه میکنید. همه و هر آنچه در این سیاره وجود دارد به طور مستقیم یا غیرمستقیم با یکدیگر در ارتباط هستند.
ما انسانها بههموابسته هستیم و با پیوند با انسانهای دیگر زندگی میکنیم کمآبی و خشکسالی علاوه بر اینکه بر روی مسائل پیرامونی ما تأثیر میگذارد، بر روی روابط ما انسانها نیز تأثیرگذار است. بر اساس گزارشی که درباره تأثیر خشکسالی بر کودکان استرالیا منتشر شده، تنش و فشار روانی که خانوادهها بهواسطه کاهش آب و خشکسالی تحمل میکردند، باعث میشد که کودکان نیز تحتتأثیر قرار گیرند. همین موضوع قابلتعمیم به مردم سیستان است.
بحث خشکسالی در منطقه سیستان این روزها جدیتر شده و درواقع به بحران رسیده هواشناسی آمارهای تکاندهندهای از این وضعیت میدهد، وضعیتی که این سؤال را در همه ما ایجاد میکند در این شرایط با پدیده خشکسالی چه کنیم؟
پس از اینکه رود هیرمند رو به خشکی رفت، مردم این شهر احساس میکنند گمشدهای دارند. خاطرات جمعی که مردم با این رودخانه دارند بسیار مهم است سیستان حالا مانند خانهای شده که روحی را از آن گرفتهاند. علاوه بر مردم این منطقه مسافران نیز ارتباط گذشته را با این منطقه برقرار نخواهند کرد، چراکه سیستان با تالاب هامون و رود هیرمند که این روزها خشک، خشک است شناخته میشود.
وضعیت بحران آب در سیستان کاملاً نگرانکننده است و خبرهای ناامیدکنندهای که هر روز در فضای مجازی منتشر میشود و مردم هر روز عصبیتر و نگرانتر میشوند و اثرات این نگرانی حتی در کودکان بهخوبی بر وضعیت سلامت روان مشهود است که این کودکان تحتتأثیر وضعیت والدین روزهای "طولانی و پر تنشی" را تحمل میکنند.
کودکان آسیبپذیر هستند و خطرات بیشتری برای سلامتی آنها از جمله بیماریهای پوستی و چشمی، گوارشی، رشد شناختی، علاوه بر مشکلات تنفسی مرتبط با خشکسالی به وجود آمده است، در سالهای اخیر افزایش سه برابری در کودکان از نظر سلامتی آسیبپذیر مستقیماً به گردوغبار موجود در هوا و کمبود آن نسبت داده میشود.
فقدان تأمین آب سالم و کافی برای آشامیدن، بهداشت، کشاورزی، دامپروری و برق، علاوه بر تشویق روندهای منفی اجتماعی، فشار مخرب و ناپایدار فزایندهای بر سلامت روان، درآمد خانوارها وارد کرده است.
مخاطراتی که جمعیت را تهدید میکند قبل از هر چیز ضعیفترین را نشانه رفته و در نتیجه خشکشدن منابع آب و خشکسالی روستاییان، زنان و کودکان را در خط مقدم آسیب قرار داده است و باعث مهاجرت روستاییان و شهروندان سیستانی شده است.
خشکسالی و دیدن سرمایههای ازدسترفته و ناتوانی در حل مسائل، موجب بروز خشم و افسردگی شده و لذا تنشهای روانی در روستاها بهشدت شایع است، شوربختانه برخی از مردم برای تسکین این واکنشهای روانی به اعتیاد پناه برده و از چاله به چاه افتادهاند.
چه کسی باور میکند که «خشکسالی» این پدیده زیستمحیطی بتواند بر شادی و غم انسانها چنان تأثیرگذار باشد که مردم یک استان را به غمگینترین مردمان ایران بدل کند.
راهکارهایی که میتوان با استفاده از آنها از افسردگی مردم در این زمینه جلوگیری کرد در چنین رویدادهایی ما باید گذشته را به آینده وصل کنیم. مثلاً یک فعالیت گروهی درباره گذشته را جایگزین سوگ برای آن مکان ازدسترفته بکنیم و تنها بازگرداندن آب به سیستان و گرفتن حقابه هیرمند سرزندگیونشاط را به مردم این منطقه بر میگرداند.
فرشته عسکری، روانشناس و مدرس دانشگاه آزاد اسلامی زابل