تازیانههای سوزناک توفان بر پیکره خمیده و بی رمق سیستان خانههای مردم را در زیر شنهای روان مدفون کرده و راه نفس کشیدن آنان را بسته و انواع بیماریهای تنفسی و قلبی و ریوی را نصیب مردم مظلوم و محروم منطقه میکند.
به گزارش پایگاه خبری عصرهامون به نقل از اوشیدا، مردم سیستان سالهاست با طبیعتِ نامهربان در جنگ و ستیزند، جنگی بس خانمان برانداز که گویا بشر توان مقابله با آن را ندارد، جدالی که نفسها را در سینه حبس میکند و گاه جان میستاند، اما برنده این میدانِ جنگ طبیعتِ خشن با شنهای روان و خشکسالی ۲۵ ساله است که رفته رفته در حال عقب راندن سیستانیان از خانه و کاشانهشان است.
روایت همخانگی با تل ماسههای غولآسا داستانی است که سینه به سینه در سیستان بین نسلها چرخیده است، شاید گرمای هوا باعث نامهربانی بادها میشود که یکباره چندین تن ماسه را بر سر تشنگان همیشه هامون میریزند.
باد، خاک، گرما و آفتاب سوزان عناصر تشکیلدهنده جوی سیستان است که بیشتر ایام سال دست در دست هم به سراغ ساکنان آن میآیند و شرایط زندگی را سخت میکنند و گاه که یک به یک میآیند نیز آثار ویران کننده بر جای میگذارند به طوری که بارها شاهد بودهایم که زابل گرمترین و آلودهترین شهر کشور اعلام شده است.
شنهای روان که از حجم عظیمی از ماسهها و خاک تشکیل شدهاند با وزش بادهای تند، دیوانهوار به حرکت در میآیند و علاوه بر تنگ کردن راه نفس مردم، خانههای آنان را نیز مدفون میکنند و مردم نیز چارهای جز همسایگی با غولهای شنی ندارند.
بادهای موسمی ۱۲۰ روزه از قرنها پیش در سیستان جریان داشته اما تا سالها پیش این بادها نعمتی برای مردم این سامان بود و نه تنها سیستان بلکه جنوب استان نیز از برکت این بادها بهره مند بودند زیرا بادهای ۱۲۰ روزه وقتی از روی تالاب و دریاچه هامون وزیدن میگرفت چون سامانه سرمایشی شهرهای زاهدان و خاش و غیره را خنک میکرد بهگونهایای که شبهای بهاری زاهدان حتی در تابستان لذتبخش بود.
فرقی ندارد بهار باشد یا تابستان کافیست اندک بادی وزیدن بگیرد تا گرد و خاک موجود در هوای سیستان زمینهای باشد برای اینکه مردم به علت مشکلات تنفسی و چشمی روانه بیمارستان و مراکز درمانی شوند و یا مدارس و ادارات به تعطیل کشیده شود.
البته سیطره بادهای ۱۲۰ روزه در منطقه سیستان بیش از حد شده به گونهای که هرازگاهی به علت هجوم گرد و خاکهای فراوان شاهد دفن خانههای یک یا چند روستا در زیر خروارها خاک هستیم.
از سوی دیگر اما بر اثر وزش گرد و غبار شدید خسارتهای زیادی متحمل زیرساختهای عمرانی و تاسیسات، اراضی کشاروزی و… میشود که این امر منجر به کاهش تولیدات و همچنین میزان فعالیتها کشاورزان و دامدارن در منطقه سیستان شده است.
این روزها دیگر در سیستان، خبری از دامداری و کشاورزی و حصیر بافی و ماهیگیری نیست، شهر در سکوتی غمناک فرو رفته است، هجوم ریزگردها از بستر خشک تالاب همراه با توفانهایی با سرعت ۹۰ تا ۱۲۰ کیلومتر که همواره با شن و ماسه خشک همراه است، باعث به زیر تل خاک رفتن خانههای روستایی حاشیه تالاب بینالمللی هامون و بسته شدن جادهها شده که دستاورد آن مهاجرت سکنه برخی از روستاها است.
شنهای روان با حجم عظیمی از خاک و ماسه عاملی برای انتقال بیماریهای تنفسی شدهاند اما آنچه در این منطقه از بیماریهای تنفسی هم برای افراد خطر بیشتری دارد حرکت این شنها به خانهها و مدفون کردن اراضی کشاورزی و محل زندگی مردم است که با مالچپاشی بر روی این تپههای شنی سعی شده تا حرکت آنها متوقف شود اما فایدهای ندارد و این مرهم بیاثر است.
اعتبارات ریزگردها توسط سازمان برنامه و بودجه حذف شده است
شهرک محمدشاهکرم که یکی از کانونهای ریزگردها و ماسهبادی در منطقه بخش مرکزی زهک است و بسیاری از منازل مسکونی مردم در زیر این ماسه بادیها مدفون شده است و زندگی را برای مردم منطقه و روستاهای که در راستای ریزگردها قرار دارند سخت کرده است.
شهرک کهک نیز یکی دیگر از مناطقی است که درگیر ماسه بادی شدند و مردم گلایهمند از اینکه معابر و منازلشان پر است از خاک و ماسه بادی و کسی باید باشد تا این ماسهها را از معابرشان جمعآوری کند.
طبق شنیدهها اعتباراتی که باید با توجه به شرایط بحرانی منطقه سیستان از ماسهبادیها و ریزگردها و مدفون شدن بر اثر طوفانهای شن، بیشترین هزینه جهت جمعآوری این حجم از تل خاک باشد قطع شده و طی سالهایی که این هزینه برگشت داشته این بار اعتباری در کار نیست و خود فرمانداران از ظرفیت شهرستان استفاده کنند.
یکی از ساکنان شهرستان هیرمند میگوید مردم به صورت زنده در حال دفن شدن هستند، مغازهها تعطیل شده، مواد غذایی پر از خاک و شن است و شبانهروز بر سر ما خاک میریزد.
وی تصریح کرد: شرایط ما به گونهای است که نفس کشیدن برای ما سخت شده و تا پشت پنجرههایمان از خاک انباشته است.
علی یکی از ساکنان شهرک کهک گفت: بسیاری از معابر منطقه پر از خاک شده است و هیچ ماشینآلاتی برای خاکروبی وجود ندارد، آمدند بازدید کردند و رفتند هنوز شنهای روان از کوچهها جمعآوری نشده است.
وی که در گذشته به شغل کشاورزی اشتغال داشته است افزود: با قطع شدن آب و خشکسالی تمام سرمایه و اندوخته مردم این منطقه از بین رفت و تنها اقساط وامها بر روی دستشان باقی مانده است.
یکی از ساکنان شهرکمحمدشاهکرم به خبرنگار ما گفت: تمام مزارع این منطقه به دلیل نبود آب از بین رفته است و خاک تمامی رودها و انهار را پر کرده است و دیگر چیزی به نام کشاورزی در این منطقه وجود ندارد.
اعتبار ریزگردها و ماسهبادیها با بنیاد مسکن است
مجید محبی مدیریت بحران استانداری سیستان و بلوچستان در گفتگو با خبرنگار اوشیدا بیان کرد: اعتبار این ریزگردها و ماسهبادیها با بنیاد مسکن بوده است ولی سازمان برنامهریزی کشور از ردیف اعتبارات اما اعتبار ریزگردها را حذف کرده است و با توجه به اینکه در جلسه با استاندار و فرمانداران در سیستان داشتیم قرار شد فرمانداران با هماهنگی بخش خصوصی و راهداری این مشکل را پیگیری کنند و از ظرفیت شهرستان استفاده کنند.
حسن دهمرده فرماندار زهک در گفتگو با خبرنگار ما بیان کرد: در تداوم طوفانهای ۱۲۰ روزه سیستان شاهد شدتگرفتن این پدیده در سال جاری همراه با گردوخاک شدید در منطقه هستیم تا جایی که سرعت این طوفانهای موسمی به ۱۲۰ کیلومتر در ساعت رسید.
این مسئول ادامه داد: با تلاشهای ستاد مدیریت بحران شهرستان زهک سعی کردیم در مناطقی که کانون ریزگردها هستند جمعآوری ماسه بادیها را داشته باشیم و راههای مواصلاتی در شهرستان زهک که در مسیر انباشت ماسهبادی و بحرانی شنهای روان قرار داشت با بهکارگیری دستگاه ماشینآلات بازگشایی شود.
وی ادامه داد: با توجه به شنهای روان و ماسه بادیها که کانون آن در زهک شهرکمحمدشاهکرم و چندین نقطه دیگر است در حال پیگیری هستیم و مقداری از ماسهبادیهای منطقه محمدشاهکرم جمعآوری شده است و در تلاش هستیم تا بقیه روستاها را هم با هماهنگی با ادارات در اولویت قرار دهیم و از سطح معابر و منازل مردم منطقه جمعآوری شود.