تاریخ انتشار :جمعه ۵ خرداد ۱۳۹۶ ساعت ۰۶:۵۴
یکی از جانبازان سراوانی که در هشت سال دفاع مقدس حضور داشته است، خاطران آن زمان خود را در جمع فرهنگیان مطرح کرد.
به گزارش عصر هامون، به نقل از شستون، جلسه ای به مناسبت سوم خرداد ماه سالروز آزادسازی خرمشهر و روز مقاومت و پایداری با حضور دهقان نژاد راوی خاطرات فتح خرمشهر و رئیس حفاظت محیط زیست، دهواری رئیس آموزش و پرورش و جمعی از کارکنان و فرهنگیان در نمازخانه اداره آموزش و پرورش شهرستان سراوان برگزار شد.
در این جلسه موسی دهقان نژاد راوی عملیات فتح خرمشهر و رئیس حفاظت محیط زیست شهرستان سراوان از خاطرات آن روزها می گوید که چه فراز و نشیب هایی را درعملیات های مختلف فتح خرمشهر طی کرده است.
این راوی چنین می گوید:
 از هفت نفری که در 13 آبان سال 59 از سراوان به جبهه اعزام شدند، من فقط زنده ماندم، من خاطرات تلخ و شیرینی را از زمان جبهه دارم. پنح مرحله به جبهه اعزام شدم و از زمان ثبت نام تا چند ماهی که در جبهه بودیم تمامش خاطره است و ده ها خاطره در ذهن من خطور می کند.
بعد از گذراندن دوره آموزشی اولین باری که به جبهه رفتم ما را به اهواز فرستادند و از اهواز تا جبهه راهی نبود. تا جای که ما را نزدیک خاک ریز بردند و فرمانده به ما گفت که شما باید پشت این خاک ریز سنگر بگیرید شب احتمال دارد که دشمن حمله کند.در حالی که این خاکریز، خاکریز دشمن بود و فرمانده ما اطلاعی نداشت.
 وقتی تانک های  دشمن ما را دیدند عقب نشینی کردند و آماده تیراندازی به ما شدند در این دشت به علت ندامت کاری فرمانده تعداد زیادی از رزمندگان به شهادت رسیدند. وقتی فرماندهان بالا دست متوجه شدند که این اتفاق به خاطر ندامت کاری یکی از فرماندهان صورت گرفته است عملیات را شروع کردند در این عملیات در حدود 60 تانک از دشمن منهدم شد و درهمان مرحله اول عملیات 5 هزار متر مربع از خاک ایران آزادسازی شد و این اولین عملیاتی بود که در روز اتفاق افتاد.
این راوی خاطرات شهادت سپاهی را اینگونه روایت می کند:

فرمانده ام همیشه می گفت شهید می شوی
قرار بود که عملیات هلی برن جزیره مجنون را انجام دهیم و قبل از آن تک و پاتکی به دشمن بزنیم تا توان دفاعی دشمن را محک زده و عملیات را شروع کنیم، با سه گروهان عملیات را آغاز کردیم که در زمان جابجایی نیروهای خودی با بالگرد دشمن از عملیات باخبر شده بود و تا صبح این عملیات متوقف شد.
روز بعد بجای بالگرد از قایق برای جابجایی نیروهای خودی استفاده کردند که یکی از این قایق ها بم باران شد و اکبری فرمانده ما در آن قایق بود و ترکشی به بدن او اثابت کرد. در این بم باران تعدادی از زرمندگان شهید شدند و فرمانده اکبری در حالی که ترکش خورده بود به من می گفت دهقان نژاد تو شهید می شوی.
معمولا بعد از استقرار کامل نیروها عملیات ها در شب انجام می شد، یکی از نیروهای عراقی که در مسیر عبور و مرور نیروهای خودی خواب بود یکی از خودی  او را دیده و فریاد زده بود عراقی عراقی و عملیات ما لو رفت.
در جزیره مجنون نیزار ها و نفت زیادی بود که با اثابت خمپاره آتش می گرفت. در این عملیات من آر پی جی زن بودم شهید سپاهی نیروی کمکی من بود او برای آوردن کوله مهمات آر پی جی چند متری از من فاصله گرفت و در آن زمان خمپاره 60 برخورد کرد و ترکشی به قلب سپاهی اثابت کرد  و آن رزمنده دلاور در حالی که خون از قلب او فواره می زد به شهادت رسید و من هم در این عملیات ترکش خوردم و به بیمارستان منتقل شدم.
بعد از غافلگیر شدن ما درعملیات هلی برن جزیره مجنون لشکر الزهرای مشهد از پشت سر به دشمن حمله کرده بود و نیروهای عراقی را در کمتر از یک ساعت نابود و منطقه را آزاد کرد.




 
انتهای پیا https://www.asrehamoon.ir/vdcdsj0n.yt0oz6a22y.html
منبع : شستون
نام شما
آدرس ايميل شما