بی توجهی پرستاران بیمارستان زابل به بیماران به حدی ست که وقتی همراه بیمار برای رفع مشکلات به دنبال پرستار می رود می گویند: می آئیم اما همراهان بیمار با پوز خند می گویند:" ظهور حضرت مهدی شاید بیاید".
به گزارش خبرنگار اجتماعی عصر هامون، صبح روز چهارشنبه بیمارستان زابل حال و هوای دیگری داشت در حالی که به عنوان یک همراه مریض وارد بیمارستان شدم اما حال و هوای خبرنگاری در من غلبه کرد و درد بیمار خود را فراموش کرده و به درد بزرگ تر جامعه خود که همان بی توجهی مسئولین به مردم است پرداختم. مطالب زیر درد بزرگ جامعه سیستانی ها است که اینجانب به عنوان یک خبرنگار در یک روز در بیمارستان زابل به عینه دیدم و آن را به نگارش در آوردم هر چند با نگارش این مطلب قصد ندارم زحمات برخی پزشکان و پرستاران خدوم و زحمت کش بیمارستان امیر المومنین زابل را زیر سوال ببرم. آنچه می خوانید نه داستان است نه قصه و نه اظهارات غلو آمیز؛ بلکه عین حقیقت است ، حقیقتی که شما هم می توانید با حضور در آن مکان ببینید که بر سر مردم ما چه می آید. مادر سیستانی که 3 انگشت پسرش در یک حادثه قطع شده بود در حالی که اشک در چشمانش حلقه می زد برای چهارمین بار به سراغ پرستار آمد و گفت: "پسرم داره درد می کشه چرا نمی آیید سرمش رو چک کنید! خانم پرستار در حالی که صدای پیام های واتس اپش پیاپی به گوش می رسید با عصبانیت گفت :" مگه نمی بینی کار دارم هر وقت داروهای تمام مریض ها را آماده کردم میام". این تنها یک مورد از مشاهدات حضور یک روزه خبرنگار عصر هامون در بیمارستان امیرالمومنین زابل است. اظهارات عجیب و غریب این پرستار که بازی با واتس آپ را با کار خود پیوند زده بود و جواب سر بالایی به مادر پسر حادثه دیده داده بود، همه این علل مرا وا داشت تا برای مشاهده از وضعیت موجود، سری به همه بخش های این بیمارستان بزنم. چندی پیش نیز هم کامنت هایی از سوی مخاطبان این پایگاه خبری مبنی بر برخورد نامناسب پرسنل بالاخص پرستاران بیمارستان امیرالمومنین زابل برای ما ارسال می شد. چهارشنبه 2 مهرماه راهی زابل شدم. 5 کیلومتری این شهرستان بودیم که راننده گفت به بیمارستان رسیدیم پیاده شوید. پس از ورود به بیمارستان همان طور که مخاطبان سایت اشاره کرده بودند به سمت بخش جراحی که طبقه دوم بیمارستان بود حرکت کردم؛ پشت درب اتاق عمل ازدحام جمعیت را دیدم که عده ای روی زمین و تعدادی هم روی صندلی در انتظار نشسته بودند. در ابتدا تصور کردم کسی فوت شده است و آشنایان او به بیمارستان هجوم آورده اند اما کمی که نزدیک تر شدم مادری را دیدم که به شدت گریه می کرد و وقتی جویای ماجرا شدم گفت: "از دیشب که دخترم را به بیمارستان آوردیم هر کدام از پرستاران و پرسنل بیمارستان یک چیزی تشخیص دادند تا اینکه امروز صبح فهمیدیم دخترم آپاندیس دارد و از صبح تا الان که ساعت یک بعدازظهر است هیچ پزشکی برای جراحی آپاندیس وی به بیمارستان مراجعه نکرده ". در حالی که صدای گریه های زن بالا رفته بود و ادامه بحث دیگر برایش ممکن نبود، زن جوانی که بغض کرده بود به سمتم آمد و گفت:" فرزندم چهار و نیم سالشه و باید عمل آپاندیس بشه اما از دیشب که به بیمارستان مراجعه کردیم طفل معصوم از درد داره به خود می پیچه. ساعت 11 صبح امروز دکتر آمد و گفت نه تنها آپاندیس ،بلکه مچ پاش هم رفته ". زن جوان در حالی که چاره ای جز اشک ریخت نداشت و فکر می کرد با درد دل کردن مقداری آرام می شود اینگونه ادامه داد:" مسئولین و نمایندگان اصلا به فکر مردم زابل نیستند. آوردن چند تا پزشک متخصص در بیمارستان برای حفظ سلامت مردم مگه چقدر هزینه داره؟! نه تنها فرزندم تمام شب درد کشید من نیز با برخورد های نامناسب پرستاران و پرسنل بیمارستان روبرو بودم". حرف که به اینجا رسید یک نفر درب اتاق عمل را باز کرد و با صدای بلند گفت: جهانی...!!! تعدادی از افراد حاضر در پشت درب اتاق عمل از سر جای خود بلند شده و به سمت وی حرکت کردند. نگهبان گفت: "همراهان بیمار بروند و برای بردن بیمارشون به بخش تخت بیارن". مرد میانسالی حدودا 50-55ساله که دستانش می لرزید شروع به حرکت کرد و دقایقی بعد درحالی که یک تخت را هل می داد به درب اتاق عمل رسید... صدای ناله های بیمار باعث شد که به سمت بخش بستری جراحی حرکت کنم. وقتی به درب بخش بستری رسیدم زنی حدودا 45 ساله که مرتب از رفتار و کردار پرستاران شکایت و گلایه داشت اینگونه گفت:" این پرستارا رو باید کلاس تربیت و اخلاق بفرستن نه بلدن با بزرگترشون چطور حرف بزنن نه وظیفه شون رو درست انجام می دن!" ساعت 10 شب بود که متوجه شدم سرم یک بیمار خراب شده و دارو تزریق نمی شود. به سمت وی رفته و سرم را کمی جابه جا کردم تا شاید درست شود اما پس از دقایقی که از تزریق سرم نا امید شده بودم به سمت بخش پرستاران رفتم و موضوع را به آنها اطلاع دادم . یکی از پرستاران با سر اشاره ای کرد و گفت: "میام". هنوز کمی از پرستار دور نشده بودم، زن جوانی که گویا همراه یکی از بیماران بخش بود و خود نیز دل پری از پرسنل بیمارستان داشت با پوزخند گفت:" ظهور حضرت مهدی (عج) شاید بیاید!" به اتاق برگشتم و هرچه منتظر شدم پرستار نیامد. دفعه سومی بود که به سمت پرستار می رفتم و حال دیگر کامل معنای "ظهور حضرت مهدی" زن جوان را می فهمیدم برای سومین بار حرفم را تکرار کردم و پرستار که دیگر لحنش تند شده بود گفت "مگه نگفتم میام دارم کار انجام می دم". دیگر سمت اتاق بیمار نرفتم و بر روی یکی از صندلی های اطراف پذیرش جای گرفتم تمام مدت مادران و دخترانی به دفعات به پرستاران مراجعه می کردند و بدون هیچ نتیجه ای باز می گشتند و من در این فکر که وظیفه پرستار شیفت شب بیمارستان امیرالمومنین زابل چیست؟! ساعت 2 نصف شب که دیگر خسته شده بودم از جایم بلند شدم تا به سمت اتاق بیمار بروم ،دیدم مادری که 3 انگشت پسرش در یک حادثه قطع شده بود در حالی که اشک در چشمانش حلقه می زد برای چهارمین بار به سراغ پرستار آمد و گفت:"پسرم داره درد می کشه چرا نمی آیید سرمش رو چک کنید!" خانم پرستار در حالی که صدای پیام های واتس آپش پیاپی به گوش می رسید با عصبانیت گفت: " مگه نمی بینی کار دارم هر وقت داروهای تمام مریض ها رو آماده کردم میام". ساعت 7 صبح با صدای یکی از پرستاران که می گفت" همراهان بیماران خارج شوید دکتر داره برای معاینه میاد و شما نباید در اتاق باشید"، و همه را به سمت درب بخش راهنمایی می کرد، بیدار شدم. از پرستاری که درب ورودی بخش بستری نشسته بود تا کسی وارد بخش نشود، سوال کردم:" چه ساعتی دکتر میاد" که گفت : "11 "؛ در همین حال یکی از زنانی که پرستار از اتاق فرزندش بیرونش کرده بود بلند شد و گفت: "فرزندم عمل شده و تنهایی نمی تونه کارهاشو انجام بده من باید کنارش باشم. ساعت 11 که دکتر میاد از اتاق میام بیرون" که پرستار با لحن تند گفت: "برو بشین خانم با من بحث نکن هر وقت فرزندت کار شخصی داشت صدات می کنم تا داخل بری". زن سیستانی بدون اینکه بحث را ادامه بدهد و به قول خودش:"بهتره با پرستارا کل کل نکنم" با نگرانی رفت پشت درب بخش بستری و کف زمین بیمارستان نشست. کنارش رفتم و پرسیدم "چرا نگرانید؟ اگر فرزندتون کاری داشت صداتون می کنن"، نگاهی به من کرد و گفت: "دفعه اولته که به بیمارستان اومدی؟" گفتم" بله چطور مگه؟" ادامه داد: "پرستارای اینجا به تنها کسی که اهمیت نمیدن بیماره. فرزندم دو روزه که بستری شده و هر بار برای رفع مشکلش به اونا مراجعه کردم یا با برخورد نامناسبشون با خودم روبرو شدم و یا وقتی دفعات حضورم برای پیگیری مشکل فرزندم به بهشون زیاد می شد می آمدن و با عصبانیت سُرُم رو درون دست فرزندم فرو می کردن و اونم دردش می گرفت". ساعت 10 صبح است نگاهی به اطرافم انداختم پر شده بود از مراجعینی که یا بر روی صندلی نشسته اند و یا کف زمین! به سمت درب خروجی بیمارستان حرکت می کنم و با خود می اندیشم آیا به راستی تا کنون کسی از مسئولین شهرستان زابل یک بار حتی جهت بازدید به این بیمارستان آمده اند؟ یا گذرشان برای مداوا به این بیمارستان نیوفتاده است؟ شاید هم مسئولین به بیمارستانی خصوصی می روند تا متحمل این همه رنج و منت و تبعیض نشوند!! انتهای پیام/9031 https://www.asrehamoon.ir/vdcgnu9n.ak9yq4prra.html
ممنون از خبرنگار محترم عصر هامون به جهت تهیه گزارش در خصوص یکی از معضلات اصلی درمانی در منطقه سیستان، بنده خود به شخصه شاهد و مبتلا به این بی مهری ها بوده ام طوری که مجبور شدم به دلیل عدم رسیدگی لازم به بیمارم وی را با مسئولیت خودم ترخیص کرده و به بیمارستان های خارج استان منتقل نمایم، باز هم سپاسگزارم از خبرنگار عزیزمان
سلام ممنون از گرارشتون می خوام فقط یه چیز بگم و بس !!!
مثلا ما دو عضو در کمیسیون بهداشت داریم و از همه بدتر رییس کمیسیون از ماست و این وضعیت بیمارستانهای ماست قبلا هم یه گزارش از بیمارستان کنارک کار کرده بودید که جای تقدیر داره اما باید نماینده های ما پاسخ گو باشند دم دم انتخابات فرط فرط عمل رایگان انجام ندن برای رای یکی به اینا بگه هر روز روز انتخاباته و شما در محضر خدای منان باید پاسخگو باشید.
باسلام .
دقیقا ما هم مشکلی مشابح شما رو داشتیم و بیمارمون رو به مسئولیت خود ترخیص کردیم و به زاهدان انتقال دادیم
امیدوارم که مسئولین با خوندن این گزارش زیبا و دقیق یه حرکت برای بهبودی اوضاع این بیمارستان انجام بدنم
سلام توی شهرهای دیگه معمولا بالا سری نمی خواد نمیدونم چرا توی این استان بالاسری میخوان .اینجا دقیقا مردم همه پرستارند غیر از خود پرستارها. من خودم یکروز گذرم به این بیمارستان خورده و دعا میکنم هیچکی رنگ اونجارو نبینه .لطفا ازبیمارستان خاتم زاهدان هم یه گزارش برنید اونجا هم کمتر از اینجا نیست.نمیدونم وزیر محترم علوم چرا درس اخلاق برای رشته پزشکی و پرستاری پیشبینی نکردند اگر کردند خواهش میکنم واحدش را اضافه کنن و سختگیری بیشتری بکنن. ازتون ممن نم امیدوارم شاهد چنین مواردی نباشیم
سلام آقای خبرنگار خسته نباشید این مطلب شما بیشتر شبیه رمان بود .... این رمان شما ادامه هم داره ... شما سطح تحصیلاتتون چقدره که فرق نگهبان دم در را با پرستار تشخیص نمیدهید و آیا سرم ربطی به درد بیمار دارد...... در رمان خود اصلاح کنید .
با تعدادی سالمند و بیمار و کودک داخل آسانسور به نقص فنی ماندیم، با مسئولین بیمارستان تماس گرفتیم، تاسیساتی به جای اینکه زودتر رسیدگی کنند لجبازی کردند و ما را بیشتر نگه داشتند تا تنبیه شویم
داخل اتاق های بستری طبقه بالا تار عنکبوت بسته بود
با سلام ممنونم هر کجا گفتید میام وشهادت می دهم که چقدر رفتار زننده ای تمام پرسنل آن بیمارستان دارند.خواهرم 5 ماه قبل بچه سقط کرد و در اتاق عمل مورد فحاشی خدمه بخش قرار گرفته بود که چرا زمین بخش رو کثیف کردی.
سلام اگر شما منتقدخوبی بودید نقاط قوت این پرستارای سختکوش رو نادیده نمیگرفتین زمانی که برف میادوشما از پشت پنجره به تماشا می ایستیدوقتی هوا طوفانی می شه از خونه بیرون نماین که باد زلفاتونو خراب نکنه عیدادر کنار خانواده هسیتین ماشیفتیم سیل وزلزله وجنگم که جای خود داره لطفا کمی انصاف داشته باشین پزشک دیر میادپرستار بیمارستان خدمه نداره پرستار منشی ونگهبان نداره پرستار تسویه حساب دیر انجام میشه بازم تقصیر پرستاره
شمام نگرفتی این رفع تکلیف نیست خواستم بگم بهتر بود تواین داستان نباید روی صحبتت فقط با پرستارا میبود عادلانه تر این بوداول علت رو پیدا میکردی بعدم اگه یه گوشه از کارای خوبشون رو هم میگفتی حتما برای کسایی که خوب کار میکن ایجاد انگیزه میشد به نظر مطالبتون کمی مقرضانه بود
سلام برادران من خودم يه سيستاني هستم ولي بزرگ شده گرگانم ولي متاسفانه با اينكه 28 سالم 2 بار اونم 5 روز تو شهر زابل بودم واقعا مردمان اونجا به سختي زندگي ميكنند من با اجازتون متن اين مشكل را به سايت 20 و 30 فرستادم
آفرین من هم چند مورد دارم اونها رو انشاا... ارسال می کنم برای عصر هامون .ضمنا چرا مسئولین این بیمارستان جواب نمیدن چرا نمیگن کمبود دارن و این اتفاقات را اینجوری توجیه کنند.عصرهامون تا اخر باتوییم
دقیق متوجه نشدم گذرتون به بیمارستان زابل اتفاقی بود یا از اول برای تهیه گزارش رفتید اما به بهترین شکل ممکن وضعیت بیمارستان رو بیان کردید
واقعا گزارش جذاب و تکان دهنده ای هست
من خودم از این بیمارستان موارد خیلی بدتر از این دیدم که میتونم با مدرک در اختیار سایت شما قرار بدم
امیدوارم مسئولین بیمارستان جوابی داشته باشند
سلام شما شهرهای دیگه انگار مریض نداشتید این مشکل خاص زابل نیست خبرنگار عزیز ما در بیمارستانهای زاهدان هم مشکل داریم چرا فقط زابل بیمارستان خاتم زاهدان صدادت رو کسی نمیشنوه از بی توجهی چند وقت قبل دختر خاله ام چیزی به هلاک شدنش نرسیده بود امیدوارم شما اگر دلسوز هستید بفکر زاهدان باشید
با سلام
چیزی که خدمتتون میگم رو از دوستم که خانمش پرستار بیمارستان زابل هست روایت میکنم.
ایشون میگه از زمانی که تعرفه های بیمارستانی کم شده، روستایی ها یاد گرفتن که برای هر درد کوچکی بیان بیمارستان، به همین خاطر، پرستارا که میبینن سرشون با این وضعیت شلوغ میشه، اولین کاری که میکنن یک آمپولوآب مقطر به اونا میزنن، چون طوری که تعریف میکرد آمپول آب مقطر خالیبسیار دردناک هست و طرف از درد به خودش میپیچه تا دفه دیگه نیاد.
بله همچین آدمای ... داریم ما، روزی که برای استخدامی بیمارستان میان حاظرن جونشون رو هم بدن که بیان توی سیستم جذب شن، بعد که میان میشن یک عده جلاد.
خانم دکتر عالی به عنوان نماینده با تخصص در حوزه بهلاشت و درمان رسیدگی عاجل.
طرحی برای نظارت یا جریمه یا تادیب پرستاران.
باعرض سلام خدمت جنابعالی که اینقدردلسوز مردم دردمند هستید بنده یک پرستارهستم ومطلب شماروخوندم البته که هرفردی وقتی درلباسی خدمت بکنه که باید الام دردهاباشه، باخلق بد داشتن ازقداست لباسش کاسته میشه بنده نظرات دیگر دوستان راهم خوندم من قبول دارم در حرفه ما همکارانی متاسفانه هستند که به انتظارات به جا معقول همراه بیماربارفتارزشت پاسخ میدن که درصدکمی روشامل میشن که دراینجا حق مسلم بابیماروهمراهش هست امالازم میبینم چندمطلب روبه شماوهمه عزیزان خاطرنشان کنم واینکه بهترنیست یه جای اینکه اینقدراز جامعه پزشکی وپرستاری ایراد بگیریم کمی تفکرکنیم وبیاندیشیم علت اینکه دراستانهای دیگر کشور چرا امکانات پزشکی وپرستاری درحدعالی هست واینجا...؟صدالبته که خواهیدگفت اینجا جزو مناطق محروم محسوب میشه پس البته که مشکلاتی ازقبیل دردست نبودن پزشک ویاکمبود امکانات بزشکی کاملا مشهوداست واما کادرپرستاری که مدنظربنده هست اول بایدعرض کنم متاسفانه نداشتن اشنایی بااین حرفه باعث اینهمه مشکل شده وقتی همراه بیمارمتوجه نیست که هردارو ومسکنی بادستورکتبی پزشک داده میشه واینکه گاهی ازنظرپزشک تزریق مسکن باعث نهفته ماندن علایم بعضی ازبیماریهایی که دکتر به وجودش دربیمار مشکوکه وعدم تزریق مسکن و... به نفع خودبیمارشه واینکه سرمی که برای بیماردرحال ترانس هست اصلاربطی به دردنداره ومسکنها مخدرند ومصرف خارج اززمان دستورداده شده باعث چه مشکلاتی هست وگاها باعث افت فشار ومدگ میشه ومسکنها چون مخدرهستند دردسترس بخش قرارداده نمیشن که اون هم برمیگرده به مشکل اساسی استان ما که اعتیاد به مواد مخدر دراقشارمختلف استان است پس باید عزیزان هم استانی این مشکل رواول حل بکنند واینکه پرستار وقتی به درخواست همراهی کمی بعدرسیدگی میکنه بایدبدونه که پرستاری فقط سرم ودارو مسکن نیست وقتی میگوید کاردارم صدالبته که کارهایی مهمتراز سرم وجوددارد در اولویت هست وعزیزان مطلع نیستند یااینکه وقتی پزشک براساس صلاحدیدخودش که البته برای بیماران لازم هست عمل بیمارشو عقب مینداره ربطی به پرستارنداره .خیلی موارددیگرهم هست که متاسفانه هرچه پرستار به همراه توضیح بده فایده نداره وفکرمیکنند تمام پروسه درمانشون دست پرستاره از تشکیل برونده گرفته تا نگهبانی وشایدباورتون نشه دربازکن کمپوت بیمارش .من تمام حق رو به شما وخودمون نمیدم ولی شما خودتون قضاوت کنید وقتی عزیزان ،پرستاررو فقط به چشم یک ادم بی ارزش میبینند ولحن صحبتشون درشان یک انسان بافرهنگ نیست فکرمیکنید هر پرستاری که به دلیل کمبود نیرومجبورش میکنن به جای 6 بیمار14 یاگاها16تا20 بیمار روپرستارباشه ان هم درشرایطی که نه ازحقوقش راضی نه قابل احترام توی جامعه هست نه مسوولی به مشکلاتشون رسیدگی میکنه نه زندگی نرمالی به خاطر شیفتهای سنگین دارن نه امنیت روانی وارامشی دارند واقعا چه انتظاری ازچنین پرستاری میشه داشت البته که هم شماحق دارید هم ما قضاوت باشما
نمیدونم چرا همه حق رو ب مردم میدن در صورتیکه در زابل مردم طرز برخورد با پرستار را یاد ندارن و کلی بی احترامی و اهانت میکنن ولی از ما انتظار دارن که ساکت بنشینیم و حرفی نزنیم کاش مردم خودشون هم کمی اخلاق و رفتار باپرسنل رو یاد بگیرن بعد گزارش تهیه کنن.ممنون به قول دوستمون قضاوت با شما....واقعا متاسفم براتون با این گزارشتون
سلام.دوست عزیز حرف حق تلخه منم برات متاسفم چون پرستار باید اخلاق داشته داشته باشه کسی که مریض داره روباید درک کردشما به مردم درس اخلاق ندیدهرکس به اندازه خودش ادب داره شما حق وناحق ویاد بگیر
من خودم یکبار این مشکل واسم پیش اومد هرچی با آرامش خواهش کردم کارم انجام نشد آخرش وقتی با تهدید و سرو صدا رفتم جلو کارم به راحتی انجام دادن و فهمیدم که واسه اینطور اشخاص تا نباشد چوب تر............؟؟
ما با خواندن کامنت آقای محمد به این نتیجه می رسیم که داشتن سواد و حتی در اختیار داشتن کامپیوتر و اینترنت هیچ ربطی به با فرهنگ بودن و متمدن بودن ندارد!!!
متاسفانه اينجا همه يكطرفه به قاضي ميرن و تقصيرها رو ميندازن سر پرستار
جايي كه پرستار بايد يكتنه به اينهمه بيمار و همراه پاسخگو باشه وضع همينه
وقتي تك و تنها در بخش بايد به جاي پزشك و نگهبان و كمك بهيار و ... كشيك بده وضع همينه
چرا هيچوقت پزشكان در بخش حاضر نميشن و هر وقت خودشون دلشون خواست ميان.
سلام.آقای خبرنگاری که دروغ و راست بودن حرفات معلوم نیست. دمت گرم خوب گفتی این از بی مسولیتی مسولین دانشگاه وبیمارستانه که این جور اتفاقات پیش میاد. اگر همه وظیفه خودشونو به نحو احسنت انجام بدن توی خبرنگار نمیتونی هر وقت دلت خواست بیایی تو بیمارستان و گزارشات خودتو دروغ و راست به اطلاع مردم برسونی و مردمو بر علیه پرستاران تحریک کنی.ایا همه بخشها رفتی ؟ایا ازدحام بیمارانو ندیدی؟ایا کمبود پرسنل رو احساس نکردی؟من که تا حالا سه ویا شاید هم بیشتر مریض داشتم درهمین سال اخیر همچین مواردی رو که شما گفتی برام پیش نیومده .نمیگم اصلا نبوده بوده ولی اینجور که شما میگی نبوده.
من یک شهروند هیرمندی هستم در زمان تصادف دوستم آقای سالاری اون رو به بیمارستان امیرالمومنین رسوندیم دقیقا برخورد هایی که در این گزارش بود را به عینه دیدم و تمام موارد این گزارشو تائید میکنم شاید همین اتفاقات نبود ولی مشابه همین با چشمم دیدم
ممنون .دوستان ما هم دوست داریم همراهی نباشه .امکانات و پرسنل باشه .مردم ساعت ملاقات رو رعایت کنند نه اینکه ساعت سه صبح عیادت مریض بیاد .آقای خبرنگار اینها رو هم عنوان کن..........
اقای کامران که معلومه یکی از پرستاران اونجایی و یا خود رییس بیمارستان امیر المومنین زابل هستی
سعی کن حداقل خطای پرستاراتونو قبول کنی یه ذره وقت بزارید بهشون پرستاری یاد بدید بد نیست
salam
doose aziz k na esmeto neveshti na tarikhe ghesato,man parastaram albate na too shahre shoma...hamishe y soozan b khodet bzan baed y javal dooz b mardom...b ja koobidane in gheshre zahmat kesh boro dadeto b masoolin bzan k bdoone tavajoh b zir sakht ha tarhe nezame salamato ejra kardan k bdoone jazbe niroo va bdoon pardakhte motalebate parastara kare ona ro 10 barabar kardan...b ja ghese pardazi vase khodet boro bgoo pezeshke motekhases ba N milion daryafti kojas/??dalili nadare parastar javabe kare pezeshko khadame o negahbano ... ro bde
vase khodet rooze khoondi ama az dide khodet ghezavat kardi,y shab roo sare mariz bidar bmoon baed vase khodet dar morede parastar nazar bde dooste aziz
من تمام این گزارشو تائید می کنم و خدا قوت می گم به خبر نگار این رسانه ایراد نداره باشه که بمن یک فیلم براتون از بیمارستان ارسال کنم خواهش می کنم عصر هامون منتشر کنید
خواهش میکنم بعد مردم خودشون قضاوت خواهند کرد
خوب مصطفی خان معلومه گزارش و نخوندی خوب تو گزارش خبرنگار نوشته بود بالا سر مریض بیدار بوده
تازه من مادرمو برده بودم بیمارستان شبم بیدار موندم رفتم سراغ پرستارا خوابیده بودن برو داداش خدا روزی تو جای دیگه بده
اصلا تابلوئه که تو یکی از پرستارای اون بیمارستان خراب شده ای
سلام خیلی تند رفتید بهتر بود منصفانه قضاوت می کردید پس کار درست یا نا درست پرستار فرقی ندارد چون هر چه زحمت بکشد باز این حرفها هست پس به امید روز ی که قضاوتها عادلانه باشد و همه پرستاران را مقصر جلوه ندهید در گزارشات خود دقت کنید
یه سری به بیمارستان های گیلان هم بزنید
به شهرستانها هم بیایید
شهرستان لاهیجان
شهرستان رودسر........ یه رییس داره به تمام معنی بیسواد
شک دارم مدرکش واقعی باشه
دکترهایی که داره از خودش بیسواد تر
با سلام.1.کلا تو داستان درامتون همه بغض کرده بودن و گریه میکردنو دست و پاشون میلرزید...تابلو بود غلو کردی
2.تو از کجا فهمیدی واتساپ بود تو گوشیشو نگاه کردی؟ مطمعنی واتساپ بود؟
3.پرستار دم در نمیشنه اون نگهبان بوده گفتم ک بدونی
4.تو ک پای دل مردم نشستی چرا پای دل ی پرستار ننشستی؟ چرا ی طرفه ب قاضی رفتی؟
5.تو که کل پرستارارو غول ادم خوار جلوه دادی یعنی ی پرستار خوش اخلاق تو اون بیمارستان نبوده ک بیای تو رمانت اونو ب الگو معرفی کنی یعنی همشون بد بودن؟؟ گه واقعا بی غرض این داستانو ننوشته بودی
سلام مطلب شما رو خوندم منم یک پرستار از همین بیمارستان هستم اونچه که بیان کردید ضد ونقیض هستش شما گیریم ظهر یا عصر اومده باشی چطور تا ساعت دو صبح توبیمارستان گشت وگذار کردی هیچ کس ازشما نپرسید کی هستی همراه کدوم بیماری از کجا اومدی اینجا چکار می کنی ؟؟؟؟والا من از یه بخش میخوام برم بخش دیگه بدون روپوش واتیکت راه نمیدن چطور شمارو راه دادن خدا می دونه ؟؟؟همچنان که پنج انگشت باهم برابر نیستند همه پرسنل هم مانند هم نخواهند بود شاید چنین برخوردهای هم از بعضی افراد سر بزند نباید همه را متهم کرده وزحمات کادر پرستاری رازیر سوال آنهم اینچنین ناجوانمردانه ببرید.....
با توجه به گفته شما که داخل بخش جراحی وحضور پرستار خانوم دراین بخش اگه شما آقا بودید چطور تو این بخش که مربوط به بیماران زن می باشد تا صبح حضور داشتید؟؟؟؟
در حیطه درمان کسی اظهار نظر مکند که پزشک وپرستار یا خدمه ونگهبان را بشناسد واز وظایف آنها آگاهی داشته باشد.
راستی یه دفعه هم از ملاقاتهای شبانه همراهی ها در ساعات یازده دوازده شب وساعات غیر ملاقات گزارش تهیه کن جالبه مردم زابل تازه اون موقع یادشون میاد که بیماری هم توبیمارستان بستری دارن....
اقای رستم گزارش رو خوب بخونید بعد اظهار نظر کنید
1 تو گزارش نوشته به همراه بیمار خبرنگارشون وارد شده
2 از اظهار نظرای خبرنگار معلومه که خبرنگار یه خانوم بوده نه یه اقا و در هیچ جای خبر هم عنوان نشده که خبرنگار اقا بوده
3 ایشون تو خبرشون عنوان کردند که زحمتای همه این قشر رو زیر سوال نمی بره
4 زمانی که پرستارا اجازه ملاقات به همه همراهان رو نمیدن خوب مشخصه مردم زابل نصف شب بیان سراغ بیمارشون . خود من داداشم تصادف کرده بود اجازه نمیدادن ببینیمش فقط یه نفر و اجازه می دادن ما هم 7 تا بچه ایم باید می اومدیم پیش دادشمون خلاصه مجبور بودیم اون ساعت بیاییم تا اون پرستار بداخلاقتون اونجا نباشه
سلام
گزارشگر محترم
تا وقتی گزارشگری مدعی مثل شما فرق پرستار و دربون رو نمی دونه و جامعه در حد شایستگی به پرستاران احترام نمیذاره
حقوق و مزایاش رو دکترا میخورن و میخوابن
به نظرتون بازخوردیک پرستار به جامعه ای که فیلم شوکران میسازه چظور باید باشه
انتظار داری نتیجش چی باشه
من موافق رفتار پرستار نیستم ولی یه چیزی رو بش ایمان دارم
خلایق هرچه لایق
درود و بدرود
سلام خانم خبرنكاري..خيلي متاسفم كه أين برداشت شخصي خودتونو اينقد بي انصافانه به قلم كشيدين.من يه مادر88 ساله دارم.كه تومور مغزي داره و به علت ريسك بالاي عملش نميشه عملش كرد.ولي واسه درمان زمينه ايش هر جند ماهي ميارم بستريش ميكنم اتفاقا توي همون بخش جراحي كه شما اونجور دلخراش ازش تعريف كردين.باور كنين روزي كه براي اولين بار توي بخش وارد شدم و دلسوزي و مهربونيه اون برستارها رو با مادرم ديدم تموم غمها و مشكلام ياد م رفت.خيلي به مادرم روحيه دادن .هنوز كه هنوزه مادرم توي خونه واسشون دعا ميكنه وهمشونو با اسم و فاميل يادشه.واقعا برستاري شغل سختيه خدا قوت فرشتكان زميني
در هر قشری ممکن است افرادی به ندرت پیدا شوند که در کارشان کوتاهی نمایند این خاص پرستاران نیست ولی از انسانیت به دور است که کوتاهی یک فرد را به کل جامعه نسبت دهیم
در همه دنیا ثابت وماندگاری هر کشور برپایه چند اصل هست .ابتدا بهداشت جامع دوم امنیت جامعه که باید گفت متاسفانه در ایران این دو اصل به طرز فجیعی نادیده گرفته میشود .باید از کسانی که در این دو اصل بی شائبه مددرسان ملت هستن تشکر کرد.خواستم یاد آورشوم که در کشور ما نیروانسانی که از همه جا مانده ورانده میشوند به دو شغل پرستاری و نظامی در سطح پایین آن از همان سوم راهنمایی روی می اورد پس نتیجه این میشود که که نباید شود....
متشکرم که صدای مردم سیستانید مردم از یک رسانه انتظار انعکاس حقایق را دارند ما از شما ممنونیم فقط یک مورد که مبادا حق همه ضایع شود اما مواردی که اشاره کردید بنده در این بیمارستان و بیمارستان خاتم زاهدان هم دیدم.می طلبد مدیران بیمارستان نظارت برعملکرد نیروها رو بیشتر کنند
ای کاش یه سری به بقیه اداره جات زابل هم میزدید خصوصا اداره ثبت اسناد زابل بعد ائن وقت قدر پرستارای زحمت کش رو که شبانه روز در خدمت مریضاتون هستند می دونستید
سلام با تشکراز گزارش مفیدتون...من مادرم 15روزبستری بود بعضی از پرستارها واقعا برخوردشون غیرقابل تحمل بود اما بخاطر ارامش بیمار نمیتوان اعتراضی کرد طوری برخورد میکردندکه بیمارعصبی میشد خواهشا ریس بیمارستان شبها ازبخشها بازدیدکنندجزیک پرستارکه باگوشی بازی میکنه بقیه پرستارهاخوابند...به راستی چه کسی جوابگوی جان بیماران بستری در بیمارستان امیرالمومنین زابل است؟
با سلام جا داره تشکر کنم از خبرنگار محترم و همه ی شما عزیزان که انسانیت درنگاهتون موج میزنه اوضاع پیش امده باعث تاسف روزی نیست که از این جور خبرا نشنویم درسته ما پرستار های خیلی خوب داریم ولی به نظر من کار این پرستار چیزی جز یک جنایت انسانی نبوده حیف اسم پرستار برای این بی عاطفه از مسوولین خواهش می کنم هر چه زودتر به این اوضاع رسیدگی کنند خجالت بکشید شرم کنید مگه حتما باید ابروتون بره که وظیفه تون رو انجام بدید خیلی از بیمارستان ها همینن!!!مگر اینکه فکر کنی در پس این دنیا دنیایی نیست ای کاش عرق شرمی بر جبین مسوولی نشیند شاید دیگر اشک از چشمی نچکد
سلام و خسته نباشید خدمت شما خبرنگار عزیز امیدوارم خدا بهتون خیر و پاداش دنیوی و اخروی عطا فرماید که حرف دل مردم زابل را گفتید که از دست این پرستاران بیمارستان امام علی عاصی شده بودند همشون لعنشون خیلی بی ادبانه هست، کار مردم را که اصلا راه نمیندازند، منت میذارن، تحقیر میکنن،توجهی به مریض ها اصلا ندارند همشون یا با خودشون صحبت میکنند یا سرشون در گوشیشون هس و چت میکنند یا با واتس آپ با گروه دوستاشون در ارتباطند. خدا کنه اینا را هم مثل سرباز ها از آوردن گوشی کلا ممنوع کنند اینها پولهای قلنبه میگیرند که به مردم خدمت کنند آن هم مردم سیستان که اینقد مهربانند آخه خدا رو خوش میاد که یه پرستاری که فوق دیپلم معلوم نیست داره یا نداره بر سر پیرزنه یا پیرمرد منت بذاره آخه مروت و جوانمردی کجا رفته احترام به بزرگتر و از همه مهمتر تعهد شغلی که اینها دادند کجا رفته. خلاصه خدا بهتون خیر بدهد و انشالله در زندگیتون موفق باشین ممنون و تشکر بسیار.