تاریخ انتشار :سه شنبه ۱ اسفند ۱۴۰۲ ساعت ۰۰:۳۰
شهید مجید برازنده در وصیت‌نامه خود نوشت: ای ملت انقلابی دست از دامان امام و اسلام برندارید.
ای ملت انقلابی دست از دامان امام و اسلام برندارید
به گزارش پایگاه خبری «عصرهامون»، شهید مجید بشارتی در ۳۰ شهریورماه سال ۱۳۴۵ در زابل متولد شد و در تاریخ ۲۵ اسفندماه ۱۳۶۵ در شلمچه به شهادت رسید.

این شهید در وصیت‌نامه خود نوشته است؛

بسم االله الرحمن الرحیم

«اشرف الموت قتل الشهادة»

«مپندارید آنان که در راه خدا کشته می‌شوند مردگانند بلکه آنان زنده‌اند و در نزد پروردگارشان روزی می‌طلبند»

به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان، به نام آن که جن و انس را آفرید تا تنها او را عبادت کنند و رسولانی فرستاد تا جاهلان را از چاه‌های عمیق و تاریک به سوی نور هدایت کنند. به نام آن که تمام هستی و وجود ما از اوست. (بارالها، تو را سپاس می‌گویم که در تمام حالات زندگی‌ام پردهٔ حجاب گناهانم را پاره نکردی، آنقدر گناهکارم که حس می‌کنم که یکی از بدترین بندگانت در این دنیا و در آخرت می‌باشم. شرمنده‌ام که نتوانستم وظایفی را که به گردن این عبد قرار داده‌ای به نحو مطلوبی به پایان برسانم اما باز به لطف تو امید دارم.)

معبودا، دوری از تو مرا رنج می‌دهد تمام دوستانم این معامله را با تو به نحو خوبی به پایان رساندند، خدایا مگر چقدر گناه کرده‌ام که هنوز باید از این دوری رنج ببرم. خدایا تو را به حسین(ع) قسم که با این بنده ضعیف هم از این معامله‌ها بکن. خدایا، شهادت می‌دهم که هیچ معبودی غیر از تو در روی این عالم هستی وجود نداردو تنها تو معبود تمام عالم هستی. شهادت می‌دهم که محمد(ع) فرستادهٔ توست و رسول تو. خدایا شهادت می‌دهم که حضرت علی(ع) اولین امام شیعیان و ولی توست و یازده فرزند او را به عنوان امامان خویش و بهترین رهبران جهان، شهادت میدهم.

و اما سخنی به پدر و مادر عزیزم:

پدرم: شرمنده‌ام که نتوانستم حق پدر و فرزندی را به خوبی ادا کنم، سپاسگزارم تو را هنگامی که می‌خواستم به جبهه بیایم دستم را به عنوان مخالفت نگرفتی و هر دفعه خوشحال‌تر از دفعهٔ قبل با من برخورد می‌کردی. مادر عزیزم: نمی‌دانم که چگونه تو را راضی کنم که حقت را بر من حلال کنی. آن هنگامی که شب‌ها بر گریه‌هایم از خواب نازنینت بیدار می‌شدی، دست محبت بر گونه‌هایم می‌کشیدی. مادرم، همیشه به فاطمهٔ زهر ا(ع) در مشکلات اقتدا کن و همچون زینب کبری(ع) صبر را پیشه راه خود قرار بده. پدر و مادرم: می‌دانم که در غم از دست دادن فرزندتان گریه و اشک می‌ریزید، اما مواظب باشید که صدایتان را منافقین نشنوند. در مراسم من شربت و شیرینی پخش نمایید (برای کوری چشم منافقان).

برادرانم، از این که همیشه مرا در تمام برنامه‌های زندگی‌ام رهنما بوده‌اید تشکر می‌کنم. انشاءالله خداوند به شما جزای خیر عطا بفرماید. برادرم: بدان که دنیا محل گذر است دل بستن به مادیات به مولا قسم که انسان را به چاه‌های عمیق و منجلاب‌های فساد فرو می‌برد همیشه علی گونه زندگی کنید. و اما خواهرانم: نمی‌دانم که در وصفتان بر روی این صفحهٔ کاغذ و با این قلم ناتوان چه بنویسم. اما جای تشکر از شما هست که مهم‌ترین امانتی که بر دوش شما فاطمه زهرا(ع) گذاشت خوب حفظش کردید. بله درست حدس زدید، حفظ حجاب. تمام طاغوتیان می‌خواهند که این امانت را از شما بگیرند. اصل‌ها و تبصره‌هایی را به تصویب خویش رساندند. اما باز شما این امانت را حفظ کردید. گل زیباست به طبیعت زیبایی خاصی می‌دهد، اما می‌دانید که چرا از بوتهٔ خویش او را جدا می‌کنند؟ به خاطر این که از داخل حجاب غنچهٔ خویش بیرون می‌آید و خویش را بر همگان نشان می‌دهد. حال این امانت را حفظ کنید که اگر حفظ کردید، فاطمه زهرا(ع) از شما راضی خواهد شد و من خاک پای‌تان را سرمهٔ چشم قرار می‌دهم.

دوستان و آشنایان: از همهٔ شما حلالیت می‌طلبم و آرزو دارم که همیشه از امام خود پیروی کنید سعی کنید که در همهٔ برنامه‌های زندگی خود بهترین شخص را به عنوان الگو در زندگی قرار بدهید و انبیاء(ع) و امامان(ع) و رهبرمان بهترین اشخاص میباشند. من حدوداً صد (۱۰۰) روز روزة قضا دارم که متأسفانه در ماه مبارک رمضان همیشه در جبهه بوده‌ام و خداوند مرا لایق مهمان شدن در درگاه خویش ندانسته.

فکر می‌کنم که همهٔ شما می‌دانید که آخرین وصیت شهیدان چیست؟ امام را تنها نگذارید.

«اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمداً عبده و رسوله و اشهد ان علیاً ولی الله»

«والسلام»

انتهای خبر/ https://asrehamoon.ir/vdchxqnzz23n-id.tft2.html
نام شما
آدرس ايميل شما