تاریخ انتشار :يکشنبه ۳ آذر ۱۳۹۲ ساعت ۰۸:۴۵
قیمت واقعی دلار بر خلاف ادعای برخی از کارشناسان مشهور رسانه‌ای، کمتر از هزار تومان است. و تنها یک عامل موجب حفظ نرخ غیر واقعی ۳۰۰۰ تومان در بازار شده است و این عامل چیزی نیست جز، سبقت گرفتن نقش سرمایه‌ای دلار از نقش تجاری آن!
چرا نرخ واقعی دلار کمتر از 1000 تومان است!؟
چرا نرخ واقعی دلار کمتر از 1000 تومان است!؟
به گزارش عصر هامون،
بخش اول

شاید این ادعا در نگاه اول زیر سایه فضاسازی های غیر واقعی رسانه ای و التهاب یک سال گذشته نرخ ارز، غیر کارشناسی جلوه کند، اما قطعا همراهی با این نوشتار تا پایان شما را نیز قانع خواهد ساخت که، مطابق روش های دقیق علمی، قیمت واقعی دلار بر خلاف ادعای برخی از کارشناسان مشهور رسانه ای، کمتر از هزار تومان است. و تنها یک عامل موجب حفظ نرخ غیر واقعی ۳۰۰۰ تومان در بازار شده است و این عامل چیزی نیست جز، سبقت گرفتن نقش سرمایه ای دلار از نقش تجاری آن!

همه ما بارها و بارها این نظر به اصطلاح کارشناسی را شنیده ایم که جهش قیمت ارز در دو سال گذشته را به سیاست غلط تثبیت نرخ ارز بعد از سال۸۱ نسبت می دهند. اصل بحث از این قرار است که؛ در سال۸۱، نرخ تبدیل دلار از ۱۷۵ تومان، توسط بانک مرکزی به نرخ بازار آزاد (۸۰۰ تومان) رسید و این افراد معتقدند نرخ ارز نباید ثابت می ماند و می بایست هر سال متناسب با تورم افزایش پیدا می کرد تا به یکباره در سال گذشته دچار جهش نمی شد. مبنای این تحلیل که این روزها به کرات توسط مسئولین بانک مرکزی هم تکرار می شود، یک روش محاسبه نرخ ارز به نام برابری قدرت خرید نسبی است.

در این روش، نرخ ارز در یک سال پایه به عنوان نرخ واقعی در نظر گرفته می شود و نرخ واقعی ارز برای هر سال پس از سال پایه، با توجه به اختلاف تورم جهانی و تورم داخلی محاسبه می شود. به بیان ساده بر اساس این روش چون قیمت کالاها از سال ۸۱ تاکنون در ایران۴.۸۲ ۱برابر و در آمریکا ۱.۲۸ ۲برابر شده، نرخ ارز می بایست ۳.۷۶ برابر شود و بر این اساس نرخ ارز باید ۳۰۰۸ تومان باشد.
سؤال اساسی این است که اگر برابری نرخ ارز دولتی با نرخ آزاد می تواند ملاک تعیین ارزش واقعی دلار قرار گیرد، چرا سال ۸۲ تا ۸۹ که در آن نرخ ارز آزاد با نرخ ارز دولتی تفاوت معناداری نداشت، سال های مناسبی برای قرار دادن به عنوان سال پایه نیستند؟

اما سؤال این جاست که چرا نرخ سال ۸۱ را باید به عنوان نرخ واقعی ارز پذیرفت؟ غالبا پاسخی که به این سؤال داده می شود این است که نرخ ارز دولتی در این سال با قیمت آزاد(۸۰۰ تومان) یکسان شد. و در واقع قیمت بازار آزاد همان نرخ واقعی ارز است.

اما سؤال اساسی این است که اگر برابری نرخ ارز دولتی با نرخ آزاد می تواند ملاک تعیین سال پایه در این روش قرار گیرد، چرا سال ۸۲ تا ۸۹ که در آن نرخ ارز آزاد با نرخ ارز دولتی تفاوت معناداری نداشت، سال های مناسبی برای قرار دادن به عنوان سال پایه نیستند؟در صورتی که اگر سال پایه را ۸۹ فرض کنیم، نرخ واقعی ارز با روش برابری قدرت خرید نسبی در انتهای ۹۱ با توجه به نرخ ۱۰۳۶ تومانی ارز در انتهای ۸۹ ۳و تورم ۲۱.۵ و ۳۰.۵ درصدی سال‌های۴ ۹۰ و ۹۱، و همچنین تورم ۵ درصدی آمریکا در مجموع این دو سال، به جای ۳۰۰۸ تومان با احتساب سال ۸۱ به عنوان پایه، برابر با ۱۵۵۸ تومان می شود. به زبان ساده با این روش محاسبه، با تغییر سال پایه از ۸۱ به ۸۹، نرخ محاسبه شده از ۳۰۰۸ تومان به ۱۵۵۸ تومان، که تقریباً نصف نرخ محاسبه شده اولیه است کاهش می یابد!

واقعیت آن است که در روش محاسبه نرخ واقعی ارز بر این اساس، یک دور باطل وجود دارد. این دور باطل ناشی از معادل فرض کردن نرخ واقعی ارز با نرخ آزاد ارز برای سال پایه است. اگر ما نرخی که در بازار برای ارز شکل می گیرد را به عنوان نرخ واقعی بپذیریم، پس نرخ واقعی نرخی است که ارز در بازار خرید و فروش می شود و نیازی به محاسبه نیست.

اما آیا واقعا عبارت نرخ واقعی ارز بی معنا است و نرخ واقعی نرخی است که در بازار آزاد تعیین می شود؟ برای محاسبه نرخ واقعی ارز روش علمی دقیقی وجود دارد که بر خلاف روش قبلی که مبنایی نسبی داشت، مبنایی مطلق دارد و به روش برابری قدرت خرید مطلق معروف است و متأسفانه هیچ گاه توسط مسئولین اقتصادی و رسانه ها به آن توجه نشده است.

در این روش یک سبد گسترده کالایی را در نظر گرفته و قیمت آن در آمریکا و ایران محاسبه می شود. فرض کنید که قیمت این سبد گسترده کالایی در ایران یک میلیون تومان و در آمریکا هزار دلار باشد. بر این اساس می توان گفت که نرخ واقعی هر دلار، ۱۰۰۰ تومان است. مبنای محاسبه در این روش، قیمت بازار آزاد است، اما نه برای ارز، بلکه برای کالاهای واقعی که در بازار خرید و فروش می شوند.

آمار صندوق بین المللی پول در سال ۸۱ نشان می دهد بر خلاف تصور بسیاری از مسئولین اقتصادی کشور، نرخ ارز در این سال واقعی نبوده، بلکه قیمت ارز در بازار آزاد، ۴.۳ برابر نرخی بوده است که از این روش به دست می آید.۵

پس از یکسان سازی نرخ ارز در سال ۸۱، تا پیش از به وجود آمدن تکانه های ارزی اخیر – نیمه ابتدایی سال ۹۰ - نرخ ارز در بازار آزاد و بانک مرکزی تقریبا در حدود قیمت تعیین شده در سال ۸۱ تثبیت شد. وجود تورم از یک سو و تثبیت نرخ ارز از سوی دیگر، باعث شد این نسبت از عدد ۴.۳ در سال ۸۱ روندی کاهشی در پیش گرفته و به عدد ۱.۹۵ در ابتدای سال ۹۰ برسد.

به بیان ساده اینکه تا ابتدای سال ۹۰ که نرخ هر دلار در بازار آزاد حدود ۱۱۰۰ تومان بود، نرخ واقعی آن بر اساس قدرت خرید، حدود ۵۵۰ تومان بود. اما به یکباره این روند کاهشی، شکل معکوسی به خود گرفت، به صورتی که با‌گذشت ۲ سال در انتهای ۹۱ این نسبت برابر با ۳.۷۷ می شود.۶

تغییرات نسبت نرخ ارز دربازار آزاد به نرخ ارز بر اساس برابری قدرت خرید مطلق۷



ملاحظه سیر تغییرات نسبت نرخ ارز آزاد به نرخ ارز واقعی، از سال ۵۸ تا ۹۱ نشان می دهد که این عدم تعادل در اقتصاد ایران، از سال ۶۳ ناگهان پدید آمده و در سال ۷۲ اوج گرفته و تا سال ۸۰در اقتصاد ایران نهادینه شده و پس از کمی بهبودی مجدداً در سال ۹۰ و ۹۱ تکرار شده است.

بیش از ۳.۵ برابر بودن این نسبت در حال حاضر به این معناست که در بازار ایران با ۱ دلار می توان بیش از ۳.۵ برابر آمریکا و دیگر کشورهایی که این نسبت در آن ها حدود یک است، کالا و خدمات خرید! یا به عبارت ساده تر، کسی که ریالش را به دلار تبدیل می کند، در واقع می توانست با ریال خود در بازار ایران ۳.۵ برابر بیشتر از کشورهایی مثل عراق، ترکیه، عربستان، کویت و... که این نسبت در آنها حدود یک است، خرید کند.
برای محاسبه نرخ واقعی ارز روش علمی دقیقی وجود دارد که مبنایی مطلق دارد و به روش برابری قدرت خرید مطلق معروف است و متأسفانه هیچ گاه توسط مسئولین اقتصادی و رسانه ها به آن توجه نشده است. در این روش یک سبد گسترده کالایی را در نظر گرفته و قیمت آن در آمریکا و ایران محاسبه می شود.

البته باید توجه کرد که حجم زیادی از سبد کالایی که قیمت آن در کشور مبدأ و مقصد مورد محاسبه قرار می گیرد، قابل تجارت نیست. خدماتی همچون آموزش، درمان یا کالاهایی مانند املاک و … از این دسته محسوب می شوند. همچنین ۳.۵ برابر بودن قیمت این سبد کالایی به عنوان مثال در عربستان نسبت به ایران به این معنا نیست که قیمت همه کالاهای این سبد در عربستان، ۳.۵ برابر ایران است.

واضح است، کالاهایی که به سادگی و گستردگی تجارت می شوند، به سادگی و با سرعت بیشتر، هم قیمت می شوند و هر چقدر یک کالا قابلیت کمتری برای تجارت داشته باشد، یا رابطه کمتری با تولید کالاهای قابل تجارت داشته باشد، اختلاف قیمتش بیش از ۳.۵ برابر خواهد شد و قیمت این سبد به صورت متوسط ۳.۵ برابر خواهد بود. این فاصله ۳.۵ برابری نرخ بازار و نرخ واقعی نشان می‌دهد هم‌اکنون که قیمت دلار در بازار آزاد ایران نزدیک به ۳۰۰۰ تومان است، نرخ واقعی آن در اقتصاد ایران کمتر از ۱۰۰۰ تومان و تقریبا برابر با ۸۵۰ تومان است!!

آیا چنین اختلافی بین نرخ واقعی ارز و نرخ بازار آزاد در اقتصاد ایران عادی است؟

ممکن است برخی گمان کنند چنین شکافی در اقتصادهای در حال توسعه عادی است و عوامل متعددی از جمله موارد ذیل را در به وجود آمدن این فاصله ۳.۵ برابری مؤثر بدانند.

• وجود نظام گمرکی و عدم وجود تجارت آزاد در این کشورها

• اختلاف سهم هزینه نیروی کار و سرمایه در اقتصادهای پیشرفته و اقتصادهای در حال توسعه

• اختلاف کیفیت سبد کالایی مورد استفاده در محاسبه شاخص در اقتصادهای پیشرفته و در حال توسعه

• …

جدا از نقدهایی که به تأثیر این عوامل در به وجود آمدن این شکاف وارد است و از حوصله این بحث خارج می باشد، نگاه مقایسه ای به این شاخص در کشورهای در حال توسعه مانند برزیل، چین و آفریقای جنوبی یا اقتصادهای صادر کننده نفت مانند عربستان،‌ قطر، عراق، کویت و امارات و یا اقتصادهایی مانند مالزی و ترکیه که در بسیاری از عوامل یاد شده با ایران مشترک هستند، نشان می دهد که چنین گمانی به هیچ عنوان واقعیت ندارد!



نسبت نرخ مبادله ای دلار در بازار آزاد به نرخ دلار بر اساس قدرت خرید مطلق آن۸



سؤال اصلی که می بایست به آن پاسخ داد این است که این نابسامانی و عدم تعادل در اقتصاد ایران ناشی از چیست؟! و چرا قیمت ارز در بازار آزاد چنین فاصله ای با ارزش آن بر اساس قدرت خریدش دارد!؟

برای پاسخ به این سؤال اجمالاً کافی است بدانیم محاسبه نرخ ارز بر اساس روش برابری قدرت خرید مطلق زمانی با واقعیت بازار منطبق می شود که تقاضای ارز در اقتصاد محدود به نیازهای واقعی مثل واردات کالا یا مسافرت خارجی باشد.اما اگر قرار باشد عده ای چندین برابر نیاز وارداتی کشور، ریال را به ارز تبدیل و برای حفظ ارزش دارایی خود به عنوان سرمایه ذخیره کنند و صادر کنندگان هم ترجیح دهند به جای عرضه ارز در بازار، ثروت های خود را به صورت ارزی نگهداری کنند، موجب عدم تعادل در عرضه و تقاضا می شود و همین عامل به تنهایی می تواند موجب اختلاف زیاد بین نرخ واقعی و نرخ بازار شود. تنها در اقتصادهایی نرخ مبادله ای معادل نرخ واقعی است و این نسبت حدود یک بوده که بازار با عوامل مختلف تحریک نشده و تقاضا و عرضه تنها به نیازهای تجاری محدود باشد.

اما این عدم تعادل مزمن در اقتصاد ایران ناشی از چیست؟

چرا این عدم تعادل پس از حرکت ۱۰ ساله به سمت بهبود دوباره در دو سال اخیر رشد کرده است؟

این عدم تعادل چه اثری بر اقتصاد ایران گذاشته و خواهد گذاشت؟

چه راه حلی برای از بین بردن این عدم تعادل وجود دارد؟

پاسخ به این سؤالات در قسمت‌های بعدی همین یادداشت خواهد آمد.

پی نوشت:

۱ http://www.tasnimnews.com/Home/Single/۱۰۳۴۴۱

۲ http://www.usinflationcalculator.com/

۳ http://www.bultannews.com/fa/news/۱۱۹۴۹۴/%D۹%۸۶%D۸%B۱%D۸%AE-%D۸%AF%D۹%۸۴%D۸%A۷%D۸%B۱-%D۸%AF%D۸%B۱-۳۴-%D۸%B۳%D۸%A۷%D۹%۸۴-%D۸%AC%D۸%AF%

D۹%۸۸%D۹%۸۴

۴ http://www.tasnimnews.com/Home/Single/۱۰۳۴۴۱

۵ http://www.imf.org/external/pubs/ft/weo/۲۰۱۱/۰۲/weodata/weorept.aspx?pr.x=۲۹&pr.y=۱۱&sy=۱۹۸۰&ey=۲۰۱۶&scsm=۱&ssd=۱&sort=subject&ds=.&br=۱&c=۵۱۲%۲C۹۴۱%۲C۹۱۴%۲C۴۴۶%۲C۶۱۲%۲C۶۶۶%۲C۶۱۴%۲C۶۶۸%۲C۳۱۱%۲C۶۷۲%۲C۲۱۳%۲C۹۴۶%۲C۹۱۱%۲C۱۳۷%۲C۱۹۳%۲C۹۶۲%۲C۱۲۲%۲C۶۷۴%۲C۹۱۲%۲C۶۷۶%۲C۳۱۳%۲C۵۴۸%۲C۴۱۹%۲C۵۵۶%۲C۵۱۳%۲C۶۷۸%۲C۳۱۶%۲C۱۸۱%۲C۹۱۳%۲C۶۸۲%۲C۱۲۴%۲C۶۸۴%۲C۳۳۹%۲C۲۷۳%۲C۶۳۸%۲C۹۲۱%۲C۵۱۴%۲C۹۴۸%۲C۲۱۸%۲C۹۴۳%۲C۹۶۳%۲C۶۸۶%۲C۶۱۶%۲C۶۸۸%۲C۲۲۳%۲C۵۱۸%۲C۵۱۶%۲C۷۲۸%۲C۹۱۸%۲C۵۵۸%۲C۷۴۸%۲C۱۳۸%۲C۶۱۸%۲C۱۹۶%۲C۵۲۲%۲C۲۷۸%۲C۶۲۲%۲C۶۹۲%۲C۱۵۶%۲C۶۹۴%۲C۶۲۴%۲C۱۴۲%۲C۶۲۶%۲C۴۴۹%۲C۶۲۸%۲C۵۶۴%۲C۲۲۸%۲C۲۸۳%۲C۹۲۴%۲C۸۵۳%۲C۲۳۳%۲C۲۸۸%۲C۶۳۲%۲C۲۹۳%۲C۶۳۶%۲C۵۶۶%۲C۶۳۴%۲C۹۶۴%۲C۲۳۸%۲C۱۸۲%۲C۶۶۲%۲C۴۵۳%۲C۹۶۰%۲C۹۶۸%۲C۴۲۳%۲C۹۲۲%۲C۹۳۵%۲C۷۱۴%۲C۱۲۸%۲C۸۶۲%۲C۶۱۱%۲C۷۱۶%۲C۳۲۱%۲C۴۵۶%۲C۲۴۳%۲C۷۲۲%۲C۲۴۸%۲C۹۴۲%۲C۴۶۹%۲C۷۱۸%۲C۲۵۳%۲C۷۲۴%۲C۶۴۲%۲C۵۷۶%۲C۶۴۳%۲C۹۳۶%۲C۹۳۹%۲C۹۶۱%۲C۶۴۴%۲C۸۱۳%۲C۸۱۹%۲C۱۹۹%۲C۱۷۲%۲C۱۸۴%۲C۱۳۲%۲C۵۲۴%۲C۶۴۶%۲C۳۶۱%۲C۶۴۸%۲C۳۶۲%۲C۹۱۵%۲C۳۶۴%۲C۱۳۴%۲C۷۳۲%۲C۶۵۲%۲C۳۶۶%۲C۱۷۴%۲C۷۳۴%۲C۳۲۸%۲C۱۴۴%۲C۲۵۸%۲C۱۴۶%۲C۶۵۶%۲C۴۶۳%۲C۶۵۴%۲C۵۲۸%۲C۳۳۶%۲C۹۲۳%۲C۲۶۳%۲C۷۳۸%۲C۲۶۸%۲C۵۷۸%۲C۵۳۲%۲C۵۳۷%۲C۹۴۴%۲C۷۴۲%۲C۱۷۶%۲C۸۶۶%۲C۵۳۴%۲C۳۶۹%۲C۵۳۶%۲C۷۴۴%۲C۴۲۹%۲C۱۸۶%۲C۴۳۳%۲C۹۲۵%۲C۱۷۸%۲C۸۶۹%۲C۴۳۶%۲C۷۴۶%۲C۱۳۶%۲C۹۲۶%۲C۳۴۳%۲C۴۶۶%۲C۱۵۸%۲C۱۱۲%۲C۴۳۹%۲C۱۱۱%۲C۹۱۶%۲C۲۹۸%۲C۶۶۴%۲C۹۲۷%۲C۸۲۶%۲C۸۴۶%۲C۵۴۲%۲C۲۹۹%۲C۹۶۷%۲C۵۸۲%۲C۴۴۳%۲C۴۷۴%۲C۹۱۷%۲C۷۵۴%۲C۵۴۴%۲C۶۹۸&s=NGDPD%

۲CPPPGDP&grp=۰&a=#download

۶. نسبت نرخ تبدیل ارز در بازار آزاد به نرخ ارز بر اساس برابری قدرت خرید از حاصل تقسیم تولید ناخالص داخلی بر اساس برابری قدرت خرید به تولید ناخالص داخلی به دست می آید.این نسبت با احتساب قیمت ۳۲۰۰ تومان برای ارز در انتهای ۹۱ و تورم ۲۱.۵ و ۳۰.۵ درصدی سال های ۹۰ و ۹۱ و تورم ۵درصدی آمریکا در این دو سال، و همچنین نسبت ۱.۹۵ برابری نرخ ارز در بازار آزاد به نرخ واقعی ارز بر اساس قدرت خرید مطلق در انتهای ۸۹ محاسبه شده است.

۷ . مراجعه شود به پیوست قبل

۸ . مراجعه شود به پیوست قبل
انتهای پیام/۵۰۸۲ https://www.asrehamoon.ir/vdcgy79t.ak9tx4prra.html
نام شما
آدرس ايميل شما