تاریخ انتشار :يکشنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۴ ساعت ۱۰:۰۷
چند روزی است حادثه تروریستی جمعه سیاه پاریس تیتر یک رسانه های جهان را قرق کرده است، گویی فرانسه تمام جهان است و هیچ نقطه ای دیگری بر روی زمین اهمیت ندارد!
اجرای سناریوی مظلوم نمایی برای پاریس/ آیا یازده سپتامبر دیگری در راه است؟
به گزارش عصرهامون، ماجرا از این قرار بود که نوچه های دست پرورده فرانسه و همپیمانانش در کمتر از 40 دقیقه‌ و طی 7 حمله تروریستی، حدود 160 پاریسی را به خاک و خون کشتند و حدود 200 تن دیگر را زخمی کردند که براساس گزارش ها حال 50 تن آنها وخیم گزارش شده است.
رسانه ها مدعی شدند این خونین‌ترین حادثه تروریستی اروپا پس از قتل بیش از 191 نفر در بمب‌گذاری متروی مادرید در سال 2004 بود و در عین حال دومین حمله مرگبار به پایتخت فرانسه ظرف سال 2015 که باز هم توسط داعش صورت گرفت.
الیزه نشین ها که چوب حمایت از تروریست ها را خوردند تلاش بسيار کرده‌اند تا اين حمله تروريستي را به اتباع ساير کشورها به ويژه گروه‌هاي تروريستي حاضر در سوريه نسبت دهند. هر چند اين ادعا قابل بررسي است اما يک نکته مهم وجود دارد و آن اينکه اولاند این روزها تبدیل به منفورترين رئيس‌جمهور فرانسه شده است  و هر روز عليه وي تظاهرات صورت مي‌گيرد.
کارشناسان معتقدند رويکرد اقدام مسلحانه در صورت به نتيجه نرسيدن اعتراض‌هاي مدني امري طبيعي مي‌نمايد لذا اين سناريو مطرح است که اين حملات تروريستي برگرفته از اعتراض‌هاي دروني به سياست‌هاي دولت باشد در حالي که محافل رسانه‌اي و سياسي غرب اصلا به آن اشاره‌اي ندارند که جاي تامل دارد.
اين امر زماني بيشتر نمود مي‌يابد که سران فرانسه بر لغو تمام تظاهرات‌هاي ضد دولتي در هفته‌هاي آتي تاکيد کرده‌اند که سناريوي داخلي بود اين حمله تروريستي را در ذهن تداعي مي‌کند.
لازم به ذكر است فرانسه در دهه ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ شاهد چنين ملي‌گرايي‌هاي مسلحانه‌اي بوده كه عليه نظام پادشاهي و سلطه نظام سرمايه‌داري صورت گرفت كه در آن زمان نيز دولتمردان فرانسه، به بهانه‌هاي امنيتي به سركوب اين اعتراض‌ها پرداختند.
حجم توجه به حوادث پاریس نیز در نوع خود جالب است، همه رسانه های غربی در یک صف و با آب و تاب فراوان حوادث پاریس را در خروجی خود منتشر کردند، اين رفتار رسانه‌اي در حالي صورت گرفت که دو نکته بسيار مهم در قبال آن مطرح است اولا اين كه برجسته‌سازي به ويژه با آن بيانيه ابهام‌برانگيز منتسب به داعش که ادعا کرده حادثه تروريستي پاريس پاسخ به حملات فرانسه به گروه‌هاي داعش و شبه‌نظامي در سوريه بوده نوعي دروغ و فريب رسانه‌اي را ايجاد کرد. در کنار سناریوی مظلوم نمایی برای فرانسه، قطعه های پازل به گونه ای کنار هم قرار گرفته که به جهانیان القا کند پاریس در خط مقدم مبارزه با تروریست ها قرار دارد و براي همين نيز هدف داعش قرار گرفته است. اين ادعا که هدف آن اهميت‌زدايي از مبارزه گسترده و دستاوردهاي جبهه مقاومت و روسيه در مبارزه با تروريسم و نيز برجسته‌سازي نام فرانسه در عرصه مقابله با تروريسم بوده که اسناد و مدارک نشان مي‌دهد که فرانسه هرگز مبارزه‌اي با تروريسم نداشته و حتي حامي آن بوده است.
بمباران زيرساخت‌ها، ارتش ومردم سوريه در حملات هوايي فرانسه به سوريه و نيز اصرارهاي اين کشور بر سرنگوني نظام سوريه در حالي که محور مبارزه با تروريسم است، سندي بر ماهيت تروريستي سران فرانسه مي‌باشد.
ناقض رفتاري و سياسي‌کاري غرب در قبال حوادث تروريستي را به خوبي در تحولات اخير منطقه مي‌توان مشاهده کرد. پنج‌شنبه در حملات تروريستي به ضاحيه لبنان که داعش مسئوليت آن را پذيرفت ۵۰ نفر شهيد و ۲۵۰ نفر زخمي شدند، در يمن، عربستان همچنان به کشتار مردم بي‌دفاع مي‌پردازد و رژيم صهيونيستي در تروريسم دولتي صدها فلسطيني را به خاک و خون کشيده است و در عراق و سوريه نيز تروريستها جنايات گسترده‌اي صورت داده‌اند. نکته مهم آن است که اين جنايات مورد پردازش محافل رسانه‌اي و سياسي غرب قرار نگرفته است و ساده از کنار آن گذشته‌اند چنانكه گويي خون مردم اروپا از خون ساير ملت‌ها رنگين‌تر است!
اما در این میان شاهد وجود یک خط خبری مشترک با نام 11 سپتامبر فرانسوی هستیم که با توجه به ادعای این رسانه ها این کلید واژه براي بيان عمق فاجعه و نوعي شبيه‌سازي ظاهري است، اما بررسي ابعاد ۱۱ سپتامبر بيانگر اقدامي کاملا حساب شده مي‌باشد.
مرور حادثه ۱۱ سپتامبر دو محور اساسي دارد اولا متهم‌سازي جهان اسلام به عنوان عامل بحران‌هاي جهاني ثانيا لشگر‌کشي غرب به افغانستان به بهانه انتقام‌گيري حادثه ۱۱ سپتامبر.
واژه ۱۱ سپتامبر فرانسوي از يک سو تکرار سياست‌هاي ضداسلامي غرب و نوعي اسلام‌هراسي پنهان است که نتيجه آن نيز حملات صورت گرفته به پناه‌جويان در فرانسه و ساير کشورهاي اروپايي و تشديد تدابير امنيتي در کشورهاي اروپايي است که محور آن را مقابله با مسلمانان تشکيل مي‌دهد.
از سوي ديگر توجيهي براي انتقام‌گيري فرانسه از عاملان حادثه پاريس در خارج از مرزهايش يعني در غرب آسيا با محوريت سوريه است.
حال که به اصطلاح چاقوی دسته خود را بریده، وقت آن نیست تا دولتمردان غربی بپذیرند که امنیت پایدار مستلزم وجود همزمان صلح و آرامش در همه نقاط جهان است.

انتهای پیام/ 7250 https://www.asrehamoon.ir/vdcguq9u.ak97t4prra.html
نام شما
آدرس ايميل شما