تاریخ انتشار :سه شنبه ۴ مهر ۱۳۹۶ ساعت ۱۱:۴۴
پرونده مرد خشمگین که متهم است همسر و دختر خردسال برادرش را در محله پاسگاه نعمت‌آباد به قتل رسانده‌است، با شکایت برادرش وارد مرحله‌ای تازه شد.
آخرین جزئیات حادثه خونین پرونده پاسگاه نعمت‌آباد
به گزارش عصر هامون به نقل از مشرق، شامگاه سه‌شنبه ۲۸‌شهریورماه امسال بود که قاضی محسن مدیرروستا، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران باتماس تلفنی مأموران کلانتری ۱۵۲ خانی‌آباد از قتل زن جوانی به نام شب‌بو و دختر چهارساله‌اش به نام آیلین با خبر و راهی محل شد.
بررسی‌ها نشان داد در این حادثه دختر ۱۰ ساله مقتول هم به شدت زخمی شده و به بیمارستان منتقل شده است. همچنین مشخص شد آذین هنگام انتقال به بیمارستان به مأموران پلیس گفته است که عمویش او را زخمی کرده و مادر و خواهرش را به قتل رسانده است. بنابراین مأموران عموی دختر زخمی را به عنوان مظنون به قتل بازداشت کردند.
متهم در بازجویی‌ها با اعتراف به قتل مدعی شد: همسر برادرم با مردی ارتباط داشته و قصد داشتم مرد مزاحم را به قتل برسانم که این اتفاق افتاد. 
صبح دیروز پدر آذین و دایی‌اش به دادسرای امور جنایی تهران آمدند و برای متهم درخواست مجازات کردند. 
پدر آذین گفت: حرف‌های برادرم دروغ است. برادرم هرگز درباره همسرم با هم حرف نزد. من در این چند ماه فقط یک‌بار برادرم را دیدم و اصلاً در این باره با هم حرف نزدیم. او ادعا کرده همسرم را به خاطر ارتباط پنهانی با مردی به قتل رسانده در صورتی که ما با آن مرد ارتباط خانوادگی داریم و از دوستان صمیمی من است. چند ماه قبل وقتی آپارتمان محل زندگی‌ام را اجاره کردم برادرم پیشنهاد داد یکی از طبقات آن را در اختیارش قرار بدهیم که همسرم مخالفت کرد. همسرم گفت که اکبر در تهران مجردی زندگی می‌کند و درست نیست ما با او در یک آپارتمان زندگی کنیم و من هم قبول کردم. بعد از آن بود که اکبر از همسرم کینه به دل گرفت. من درخواست مجازات دارم. 
دایی آذین هم گفت: من از طرف پدر و مادرم به دادسرا آمدم و برای متهم که خواهرم را به قتل رسانده است، درخواست قصاص دارم هر چند به زودی مادر و پدرم از شهرستان به تهران می‌آیند و درخواست کتبی خود را درباره قصاص متهم ارائه می‌دهند. 
آذین تنها شاهد ماجرا هم تلفنی به خبرنگار ما درباره حادثه گفت: عمویم از مادرم کینه به دل داشت و چندین بار گفته بود انتقام سختی می‌گیرد. مدتی قبل عمویم قرار بود زن جوانی را به خانه ما بیاورد که مادرم مخالفت کرد و آنها را به خانه‌اش راه نداد. مادرم به زن جوان گفته بود که عمویم زن و فرزند دارد به همین دلیل عمویم از مادرم کینه به دل گرفت.
شب حادثه من در خواب بودم که با صدای مادرم از خواب بیدار شدم و دیدم مرد نقابش‌داری بالای سر مادرم است. وقتی او را از پشت گرفتم نقابش کنار زده شد و عمویم را شناختم که او، من را با چاقو زخمی کرد. تحقیقات درباره این حادثه به دستور قاضی مدیر روستا ادامه دارد. 
منبع: روزنامه جوان https://www.asrehamoon.ir/vdcbw0b9.rhbw8piuur.html
نام شما
آدرس ايميل شما