خانواده سنگ بنای شخصیت اعضای جامعه را در دوران بزرگسالی بنیان مینهد، بین سه مقوله شیوه فرزند پروری، الگوی ساختار خانواده و گرایش به بزهکاری در نوجوانان ارتباط معناداری برقرار است.
به گزارش عصرهامون؛ نوجوانی را شاید بتوان حساس ترین برهه زندگی از نظر ذهنی و روانی دانست، آن قدر عجیب و خاص که هر روز و هر زمانش ممکن است در تلاطم احساسات، غلیان استقلال و جستجوی هویت سپری شود.
دنیای چندگانه نوجوانی به قدری خاص و ویژه است که فرد را دچار سردرگمی می کند، با قدرت ها به مقابله بر می خیزد و در برابر والدینش می ایستد، به دنبال هویت می گردد و ماجراجویی های عجیبی را در سر می پروراند، گاهی تلاش می کند به استقلال مالی برسد و گاهی هم در کشمکش میان وابستگی ها به سر می برد.
در سنین نوجوانی ارزیابی سلامت نوجوانان و ارائه آموزش های لازم، سبب جلوگیری از اختلالات و عوارض سلامت شده و موجب ارتقای شیوه زندگی فرد می شود.
از طرفی بنيان بسياري از رفتارهاي تاثيرگذار بر سلامت و شيوه زندگي افراد در سنين نوجوانی نهاده مي شود.
هر چند كه ميزان مرگ و ابتلا در سنين نوجوانی از دیگر سنين كمتر است، اما رفتارها و شيوه زندگي كه در اين سنين در پيش گرفته مي شوند، تاثير شگرف بر بار بيماری های عمده از جمله بيماري های قلبی و عروقی، عوارض ناشي از سوانح و حوادث، ديابت و چاقي در كل جامعه دارد.
از دیگر سو، آموزش هایی که نوجوان در این سنین دریافت می کند می تواند سنگ بنای آینده او باشد و نوجوان را به سمت موفقیت سوق دهد یا اینکه او را در قعر بزهکاری و اعمال مجرمانه رها کند.
نوجوانان ۳۵ درصد جمعیت سیستان و بلوچستان را شامل می شوند
بنابر نتایج آخرین سرشماری نفوس و مسکن که در سال ۱۳۹۵ انجام شد ۳۵ درصد از جمعیت سیستان و بلوچستان را نوجوانان تشکیل می دهند و اکثریت قریب به اتفاق آن ها در حال تحصیل و در معرض مخاطرات جسمی، رفتاری و اجتماعی ویژه این سنین هستند.
توجه به سلامتی نوجوانان از طریق ارائه آموزش های مناسب و خدمات بهداشتی و ارزیابی های سلامت موجب شناسایی زودرس و درمان به موقع اختلالات و جلوگیری از بروز این مخاطرات و عوارض آن می شود.
نوجوانان می توانند تاثير شگرفی در نهاد خانواده و جامعه داشته باشند، آنها اغلب قادر هستند پيام ها و عادت های بهداشتی را از مدرسه به خانه منتقل كنند و ارتقای آگاهی، بهبود نگرش و عملكردشان می تواند به بروز تغييرات مثبت در اطرافيان آنها منجر شود.
امکان خشونت و پرخاشگری در نوجوانی
حجت الاسلام غلامرضا نجفی، معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری کل سیستان و بلوچستان در این زمینه به خبرنگار ما بیان کرد: یکی از برشهای زمانی حساس در طول حیات آدمی مقطع نوجوانی بوده، دورهای که توأم با شکلگیری مفهوم رشد اجتماعی و آکنده از هیجانات و عواطف متکثر توأم با بحران یا طغیان است.
وی ادامه داد: در این مقطع گرایش های استقلال طلبی، تغییرات هورمونی و طغیان بحران روانشناختی، گاهاً میتواند برونداد خشونتگرا را در پی داشته باشد و این خشونت میتواند به اشکال متفاوت همچون پرخاشگری و توهین، ضرب و جرح فیزیکی، خشونت علیه خود یا دیگر مصادیق انحراف و بزهکاری اجتماعی بروز کند.
این مقام قضایی اظهار کرد: هرچند تغییرات رفتاری نوجوانان فارغ از زمان و در تمامی بافتهای جمعیتی یک الگوی معمول است، اما راهبردهای پیشگیرانه و تسهیل جذب گروه های مذکور در ساختارهای اجتماعی و نهادینهسازی هنجارها و ارزشهای مقبول جامعه یک ضرورت اجتناب ناپذیر تلقی می شود.
معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری کل سیستان و بلوچستان گفت: اهمیت پرداختن به راهبردهای پیشگیرانه در جامعه هدف نوجوان ناشی از این امر است که اغلب نوجوانان بزهکاری که در دوران انتقالی به کجروی های اجتماعی جدی می پردازند، عمدتاً در دوران بزرگسالی به استمرار و تعمیق بزهکاری مشغول می شوند و بر چسب مجرمانه دریافت می کنند.
نجفی با بیان اینکه با عنایت به این امر که افت تحصیلی، فرار از مدرسه یا ترک تحصیل عمومی معمولاً از پیامدهایی است که به صورت مستقیم و معنادار با بزهکاری و انحرافات اجتماعی نوجوانان همبستگی دارد، افزود: بسیار متحمل است که بروز مکرر رفتارهای مجرمانه در آینده و بزرگسالی به دلیل از بین رفتن بسترهای تحرک اجتماعی عمومی در این گروه استمرار یابد.
بین فرزند پروری، الگوی ساختار خانواده و گرایش به بزهکاری در نوجوانان رابطه است
وی اظهار کرد: در تدوین سیاست های پیشگیرانه با رویکرد پیشگیری از بروز انحرافات اجتماعی در نوجوانان ضرورت دارد تا به جایگاه منحصر بفرد خانواده و نقش آن در جامعهپذیری توجه ویژهای داشت، چراکه خانواده در تکوین شخصیت اعضا اثر بسزایی دارد و تعیین تجارب اوایل زندگی که عمدتاً در محیط خانواده بروز میکند.
این مقام قضایی بیان کرد: خانواده سنگ بنای شخصیت اعضای جامعه را در دوران بزرگسالی بنیان مینهد، بین سه مقوله شیوه فرزند پروری، الگوی ساختار خانواده (خانواده صمیمی یا خانواده گسسته) و گرایش به بزهکاری در نوجوانان ارتباط معناداری برقرار است.
معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری کل سیستان و بلوچستان گفت: میزان بزهکاری در خانوادههای گسسته، بالاتر از خانوادههای غیر گسسته است و همچنین میزان بزهکاری فرزندان خانوادههای از هم گسسته شده در اثر جدایی و طلاق نسبت به فرزندان خانواده هایی که در نتیجه مرگ یکی از والدین از هم گسیخته شدهاند، بالاتر است.
نجفی افزود: با توجه به مقوله عاطفه و ساز و کار تبادل آن در بین اعضای خانواده، در بین همه نهادهای موجود در نظام اجتماعی بیگمان خانواده یگانه منبعی است که میتواند قوی ترین شاخص های عشق، محبت و مراقبت مورد نیاز را برای تکوین شخصیت اعضای جامعه ارائه کند.
وی ادامه داد: در یک نگاه واقع گرا باید به این حقیقت اعتراف کرد که تکثر و پیچیدگی ماهیت و الگوهای بزه کاری، قطعا راهبردهای پیشگیرانه را نیز دشوار میسازد و بدون شک نمیتوان با اتکا به یک مدل ساده و تک وجهی در این حوزه توفیقات مطلوبی را کسب کرد.
این مقام قضایی بیان کرد: در این زمینه، در گام نخست ضرورت دارد تا به ریشه مسائل نوجوانان و عوامل خطرزای محیطی پرداخته شود، درحقیقت در سطح اول پیشگیری، تلاش بر آن است تا حتیالمقدور بستری برای رشد و شکلگیری مسائل ایجاد نشود.
تاثیرات خانواده بر تقویت یا کنترل بزهکاری نوجوانان
معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری کل سیستان و بلوچستان گفت: اصلیترین برنامهریزی های این مداخلات مؤید این امر است که عوامل خانوادگی همچون متارکه یا مرگ یکی از والدین، شکلگیری شیوه فرزند پروری سهلگیر یا مسامحه گر، تکثر اختلافات زناشویی، وجود فرد بزهکار یا ناسازگاری اجتماعی، فقدان حمایت روانی و بیتوجهی به نیازهای عاطفی فرزندان و فقدان بسترهای تربیتی مطلوب در چهارچوب خانواده میتواند در تقویت یا کنترل بزهکاری نوجوانان اثرگذار باشد.
نجفی بیان کرد: با توجه به سرفصلهای مطروحه فوق میتوان اذعان داشت استراتژیهای مداخله ای خانواده گرا، جامعه گرا و در پیشگیری های اولیه اولویت اصلی را دارا هستند که در برخی از رویهها در دو سطح پیشگیری های رشد مدار و اجتماع مدار تئوریزه و سطح بندی شده است.
وی اظهار کرد: در سطح دوم پیشگیری، به ویژه در حوزه بزهکاری نوجوانان به مقوله کاهش عوامل خطرزا توجه میشود، هدف اصلی در این سطح ایجاد فاصله نظام مند افراد از فعالیتهایی است که به تقویت شکلگیری رفتارهای بزهکارانه در نوجوانان منتج می شود.
این مقام قضایی اضافه کرد: سیاست کلی در این سطح از رویکردهای پیشگیرانه بر توسعه مهارتهای تعاملی و ایجاد توازن بین محیط اجتماعی و ارتباطات فردی تمرکز دارد، رویکردی که بر خلاف ساز و کار نخست پیشگیرانه که الگوی عام را داراست، بر تقویت راهبردهای پیشگیرانه بر بخشی از اجتماع که در معرض خطر هستند، تکیه دارد.
معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری کل سیستان و بلوچستان افزود: در سطح سوم نیز بر کنترل موقعیت خطر و مداخله با هدف اصلاح رفتار مجرمان تمرکز میشود، در حقیقت تاکید اصلی در این سطح از پیشگیری، جلوگیری از تکرار فعالیت های مجرمانه است.
نجفی بیان کرد: مقوله ای که با تمرکز بر باز اجتماعی کردن مجرمان در مبانی جامعهشناسی تعریف میشود و شامل تکنیکهایی همچون تنبیه و جریمه با رویکرد بالا بردن هزینه های ارتکاب جرم و بازتوانی روانی و اجتماعی با هدف توانمندسازی فردی است.
وی ادامه داد: در این لایه برنامهریزیهای مداخلهای با هدف مدیریت موقعیتهای خطرناک و ایجاد اختلال در چرخه تکرار جرم تدوین میشوند.