تاریخ انتشار :دوشنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۲ ساعت ۰۰:۳۰
شهید مصدق سالاری در وصیت‌نامه خود نوشت: اگر جنازه‌ام پیدا نشد، بدانید که امانت‌داری شما نزد خدا بیشتر مقبول شده است.
به گزارش پایگاه خبری «عصرهامون»، شهید مصدق سالاری متولد ۲۰ شهریور ۱۳۴۱ در شهرستان زهک در تاریخ ۶ آبان‌ماه سال ۴۱ در مریوان به شهادت رسید پیکر پاک این شهید بزرگوار در گلزار شهدای روستای ارباب شهرستان زابل آرام‌گرفته است.
این شهید در وصیت‌نامه خود نوشته است؛

 بسم‌الله الرحمن الرحیم

 «ای کسانی که ایمان آورده‌اید، هرگاه با فوجی از دشمن مقابل شدید با آنها پایداری کنید و خدا را پیوسته یاد آرید، باشد که پیروزمند و فاتح گردید»
 اینک که این سطور را می‌نویسم، انتظارم برای فرارسیدن چنین لحظه‌ای که مدت‌ها از صمیم قلب آرزوی آن را داشتم، فرارسیده است و اکنون که لطف خداوند شاملم شده که من گنهکار و روسیاه، در این راه مقدس و پاک که تنها خاصان خدا را اجازه قدم‌زدن در آن است که کفران نعمت نکرده و این اجازه مقدس را پاس دارم  و تا آخرین قطره خون این راه را ادامه دهم و امانتی را که پس از برداشتن اولین قدم  نهاده شده به سرمنزل مقصود برسانم و برای آن که در نیمه راه از سنگینی بار زانوانم خم نگردد از لحظۀ ورود در این  راه پیوسته دعایم این بوده است که هرچه دارم و داریم از اوست و اگر لحظه‌ای لطف او از من برداشته شود، به اسفل‌السافلین سقوط خواهیم کرد و اگر لطف خدا همچنان به این عاصی تداوم داشت و خدا خریدار جانم شد، شهید می‌شوم و خونم بر روی خون دیگر شهدای این طریق خواهد ریخت، چرا که برای باز شدن راه کربلا باید سیل خون راه بیفتد.

 تا یاران خدا و مشتاقان حسین از این راه گذشته و با نثار جان‌های خود این راه را باز کنند، اگر در این راه شهید شوم مادر و برادرانم گردن‌های خود را بالا بگیرید که شما هم توانسته‌اید به خروشان‌تر شدن این سیل کمک کنید.

 ای مادر بزرگوارم اگر شهید شدم، مادر بهتر از عمرم، به دامن پاکت ببال که  توانستی چنین فرزندی بپرورانی که در صورت مقبول شدن هم‌نشین صالحان خدا گردد.
 
 اما شما مادر گران‌قدرم اگر با بدن شهید و دست‌وپای قطع شده‌ام مواجه شدی، بدان که از شهید مظلوم آیت‌الله بهشتی که بدنش و دست‌وپایش را قطع کردند، در نزد خدا عزیزتر نبودم.
 
اگر با بدن سوخته‌ام مواجه شدی، آگاه باش که در نزد خدا از شهید رجایی  که بدنش خاکستر شده بهتر و عزیزتر نبوده‌ام.
اگر جنازه‌ام پیدا نشد، بدانید که امانت‌داری  شما نزد خدا بیشتر مقبول شده است.
اما مادر و خواهرانم اگر در شهادتم خدای‌نکرده چادری گریان داشتید، همان‌طور که در شب دامادیم می‌بایست باشید، دلِ خندان داشته  باشید.
از کلیه آدم‌هایی که حقی بر گردنم دارند، حلالیت می‌طلبم، به‌خصوص سلطان  صوفی.
در خاتمه یادآور می‌شوم، مادر گران‌قدرم حلالم کنید، مادر اگر شما خوشبختی مرا  می‌خواستید، بدانید که در این راه خوشبخت شدم.
  یا مهدی ادرکنی عجل علی ظهورک
 پاسدار راه حق «مصدق سالاری»

 کامیاران کردستان
 ۱۸/ ۷/ ۶۲
انتهای خبر/ https://asrehamoon.ir/vdcb0zb8arhb0gp.uiur.html
نام شما
آدرس ايميل شما